مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: رسیدن به نظام یکپارچه مالیاتی- حمایتی زمانی محقق می شود که اگر مجموع در آمد فردی از یک میزانی کمتر باشد باید به او یارانه داده شود و تنها زمانی ما میتوانیم مالیات از او بگیریم که از حدی بیشتر صاحب درآمد باشد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه خبر سیما با حضور آقای مهدی موحدی بکنظر - مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی وآقای سید احمد عاملی - عضو هیئت علمی پژوهشکده وزارت اقتصاد به بررسی موضوع اصلاح ساختارها و رفع ناترازیها و نقش آفرینی نوین در عرصه بین الملل در بخشهای اقتصادی پرداخت.
مشروح این برنامه را در ادامه میبینید:
سوال: آقای موحدی همایشی که امروز با حضور رئیس جمهور برگزار شد در حوزه اقتصاد با عنوان اصلاح ساختارها ناترازیها و نقش آفرینی نوین در عرصه بین الملل چقدر کاربردی است و فکر میکنید آنچه که مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و به عنوان راهکار ارائه میشود در اینگونه همایشها چقدر کاربردی است برای حوزه اقتصاد کشور؟
موحدی: بالاخره همایشها یک جایگاهی را در محافل علمی و اجرایی کشور دارند، حالا در عرصههای مختلف معمولا برگزار میشوند، اما اهمیت همایش اقتصاد ایران آن هم با عنوان اصلاح ساختارها، رفع ناترازیها و نقش آفرینی نوین در عرصه بین الملل به دنبال این بود که بتواند مهمترین مسائل اقتصادی ایران را یک بار بازتعریف بکند از منظر کسانی که الان قرار است بیایند و سیاستگذاری اقتصادی کشور را عملیاتی بکنند و به منصه ظهور برسانند و نیاز بود که هر کدام از این محورها که به نظر میرسد محورهای اصیل و مبتنی بر یک مسئله شناسی صورت گرفته، محل تضارب آراء به طور خاص هم از زاویهی نگاه کارشناسان اقتصادی، هم از زاویهی نگاه اعضای هیات علمی و اساتید اقتصادی و هم از زاویهی نگاه کسانی که مجری این کار هستند یک بار محل تضارب آراء از این مبنا قرار بگیرد. این شاید مهمترین فایدهای بود که این همایش به دنبالش بود که تحقق ببخشد.
اهمیت شکل گیری یک چنین همایشی آن هم در سال سوم دولت سیزدهم شاید این باشد که یک بار این مسائل روی زمین طرح بشود و به نوعی ما بتوانیم هر کدام از این مسائل را که بگوییم شاید دومینووار، شاید در کنار یکدیگر مسائل، مشکلات و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی را ممکن است برای کشور بیافرینند یک بار از زاویهی نگاه کارشناسی مورد مداقه قرار بدهیم از این حیث بود که تقریبا ۷ تا محور جدی که از منظر کارشناسان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت نکته قابل توجه این همایش بود.
سوال: این ۷ محور را چگونه احصا کردید؟
موحدی: این ۷ محور از جمله مهمترین عناوینی هستند که در کنار یکدیگر یک چارچوبی را شکل میدهند و یا به عبارتی مسائلی که حاصل این ناترازیها است و مستلزم اصلاح ساختار در هر کدام از این موارد است میتواند اثر بگذارد بر سایر مشکلات و ابعاد و عملا پیچیدگی این مسئله را بیشتر کند.
سوال: پس میتوانیم بگوییم که این ۷ محوری که امروز بررسی شد و ارائه شد در واقع مهمترین محورهایی لست که شاخههای مختلف و زیرمجموعههای متفاوتی را در بر خواهد داشت.
موحدی: شاید ما بگوییم با یک اولویت بندی این ۷ محور ۷ مسئله اصلی اقتصادی کشور است که اتفاقا در این همایش از زاویهی نگاه کارشناسانی که بعضا از جهت نگاه فکری و سیاسی ولو مخالف و یا به نوعی منتقد دولت بودند مورد ارزیابی قرار گرفت.
سوال: راجع به این ۷ محور، اثرگذاری آن و راهکارهایی که ارائه شده بیشتر با شما آقای موحدی صحبت میکنم.
سوال: آقای عاملی بپردازیم به صحبتهایی که آقای رئیس جمهور امروز در این همایش و در این مراسم داشت کاهش تصدی گری دولت، واگذاری این تصدی به مردم و این که دولت در جایگاه خودش یعنی آن نقش هدایت، حمایت و نظارت قرار بگیرد آنچه که ارائه شد و آنچه که مورد بحث قرار میگیرد راهکارهایی که پیش روی اقتصاددانان و فعالان حوزه اقتصاد کشور است چقدر به تحقق این اهداف کمک میکند؟
عاملی: آن چیزی که در این همایش دنبال آن هستیم و به تعبیری به خروجی این همایش میتواند کمک کند همانطور که آقای موحدی هم مطرح کردند، ما ابتدا اساسیترین اولویتها یا مسائل حوزهی اقتصاد کلان کشور را داریم مطرح میکنیم یک مفهوم ناترازی که در ادبیات اقتصادی کشور الان دارد رایج میشود آن را در واقع بازتعریف میکنیم، نکتهی مهمی که وجود دارد این است که عملا ناترازیها در این کلان مسئلههای کشور عملا خیلی از ظرفیتهای مطلوب سیاستگذاری اقتصادی که آن را ما حداقل در سه هدف عمده بخواهیم خلاصه بکنیم که آن اهداف عمده باشد، رشد اقتصادی مناسب، فاصلهی درآمدی یا طبقات درآمدی مناسب و تورم کنترل شدهی مناسب، حداقل اگر این سه تا شاخصه را ما به عنوان یک شاخصهی حکمرانی اقتصادی مناسب عملا بگوییم و اگر فرض ما این باشد که این سه تا شاخصه بعضا شرایط مناسبی در حوزهی اقتصاد کلان ایران ندارد بر اساس کلان مسئلههایی که حداقل حدود ۵ دهه سابقه دارند، بازتعریف اینها علت یابی اینها، راهکارهایی که از جریان مدیران اجرایی و دانشگاهی آمده و متبلور شده، اینها میتواند هم خروجیهای علمی و پژوهشی را دوباره به دانشگاهها برگرداند که این ظرفیتها را بیشتر کار کنند و ما عمق ناترازیها و راه حلهای آنها را بهتر بشناسیم، هم میتواند در واقع یک هشداری به تعبیری فعالان اقتصادی و بعد خانوار جامعه بدهد که برخی از سیاستهایی که الان اجماع نخبگانی بعضا بر روی آنهاست که این سیاستها ممکن است سیاستهای کاملی نباشد و یا درحوزهی اقتصاد سیاسی آنها را ما آمدیم رعایت کردیم و داریم ادامه میدهیم این ممکن است منفعت مردم در ادامه دادن این سیاستها عملا نباشد، این شاید بهترین هدف این همایش باشد.
سوال: آقای موحدی هم شما و هم آقای عاملی خیلی تاکید کردید روی بازتعریف بسیاری از مباحث در حوزهی اقتصاد و آنچه که در این همایش ارائه شده و ضرورت عملیاتی شدن راهکارهایی که مورد بحث و بررسی قرار میگیرد در رفع ناترازیها و همچنین اصلاح ساختارها، ضمن این که به ما بگویید آن ۷ محوری که امروز خیلی روی آن کار شد و چند وقتی است کارشناسان در حال بررسی آنها هستند کدامهاست؟ این بازتعریفها چقدر کمک میکند به اجرای سیاستگذاریهای دولت در حوزهی اقتصاد؟
موحدی: سوال بسیار خوبی است، ابتدا اجازه بدهید من عناوین کارگروههای مختلفی که در داخل هر کدام از این کارگروهها نشستهای مختلفی ماههاست که دارد برگزار میشود برای این که این مسئله پخته بشود، این مسئله به یک مجموعه راه حل برسد، آسیب شناسیهای مبتنی بر آن احصا بشود و ما بتوانیم به یک اصطلاحا مرام نامه و یا حتی مانیفست برسیم به یک مجموعه راه حل عملیاتی برسیم که حالا این مجموعه راه حل عملیاتی که راه برون رفت هر کدام از این موضوعات است، مورد بحث جدی قرار بگیرد.
یکی از موضوعات اساسی ما اصلاح ساختار نظام سیاستگذاری اقتصادی بود اصلاح ساختار حکمرانی مبتنی بر داده، اصلاح ساختارها و رفع ناترازیها در نظام مالی که به طور خاص نظام بانکی و نظام ارزی را شامل میشد، اصلاح ساختارها و رفع ناترازیها در نظام مالیاتی رفاهی، اصلاح ساختارها و رفع ناترازیها در نظام بودجه ریزی، اصلاح حکمرانی و رفع ناترازیها در حوزه انرژی و یک محور بسیار بسیار ویژه که جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصه بین الملل بود.
من اگر بخواهم از یک سرنخ شروع بکنم و بعد بتوانم این پیوند را خیلی خیلی خلاصه عرض بکنم.
سوال: به ما یک مثال هم بگویید در هر محوری، برای بینندگان گفتگوی ویژه مثال بزنید که در هرکدام از این محورها قرار است در حوزهی هدف چه اتفاقی بیفتد که مردم به صورت خیلی ملموس آن را و اثرش را دریافت بکنند یا کوتاه مدت یا بلند مدت.
موحدی: سعی خودم را خواهم کرد، ما یک وابستگی تاریخی به نفت داشتیم که اصطلاحا میراث قجری – پهلوی بوده که به ما رسیده که باید چه بسا آن را اصلاح میکردیم، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده این ناترازی حوزه انرژی است ناترازی حوزه انرژی یعنی وابستگی دولت و درآمدهای دولت به مناب طبیعی و انرژی رایگانی بوده که در اختیار کشور قرار گرفته، این وابستگی تاریخی به درآمدهای نفتی ما را مشمول نفرین منابع طبیعی کرده، این نفرین منابع طبیعی ناترازیهای مالی و بودجهای را برای دولت بوجود آورده این ناترازی مالی و بودجهای به نوعی شکل دهنده ناترازی مالیاتی هم بوده چرا؟ چون ما اساسا به سمت مالیات نمیرفتیم و توجهی به مالیات نداشتیم ناترازی انرژی از منظر درآمدی ناترازی رفاهی را برای مردم ما بوجود آورده به این معنا که ما هر زمان درآمدهای نفتی مان افزایش پیدا میکرده، سعی میشده و یا بخشی از آن مشکلات رفاهی مردم را میتوانستیم با این اضافهی درآمدها حل بکنیم، اما زمانی که کاهش پیدا میکرده عملا با مشکلات رفاهی مواجه میشدیم، در کنار آن این ناترازی انرژی، چون درآمد ارزی ما وابسته به این بوده ناترازی انرژی آثار ناترازی ارزی را برای ما به وجود میآورده این ناترازی ارزی در کنار ناترازی مالی و بودجهای ناترازی بانکی را برای ما به وجود آورده پس بنابراین اینها یک پک و اصطلاحا یک بسته است که در کنار هم اثر میگذارد.
سوال: خیلی زود نرفتیم؟ چون میخواهیم بحث ناترازیها را مطرح کنیم و این هفت تا محور را نظر آقای عاملی را هم بگیرم. ما یک بخشی از صحبتهای رئیس جمهور را راجع به کاهش تصدی گری دولت و واگذاری به مردم ببینیم و بشنویم برگردیم نظرات دکتر عاملی را هم بگیریم راجع به بحث ناترازیها و بعد موضوع و مبحث بسیار مهمی که آقای موحدی در این حوزه مطرح کردند.
پخش گزارش
سوال: همزمان با این که شما صحبتهای آقای رئیسی را میشنیدید از آقای عاملی پرسیدم که در همایش امروز در مورد ناترازیها چه مباحثی مطرح شده و مهمترین راهکارها چگونه طرح شد؟
عاملی: همانطور که خدمت شما عرض کردم ما عملا کلان مسئلههای کشور را که الان اقتصاد ایران مبتلاست در قالب ۷ اولویت یا مسائل اساسی مطرح کردیم، نکتهای که مهم است با این دیدگاه که بخواهیم این به تعبیری گفتگو در بستر جامعه رسوخ داشته باشد و مفاهیم آن بتواند به دیگران یا به حوزههای عمومی هم انتقال پیدا کند، در ناترازیها ما عملا یک عدم تعادلهایی داریم، من محورها را عرض میکنم عدم تعادلها را هم خدمت شما عرض میکنم، شما در حوزه بانکی، چون همهی مردم هر کسی به نحوی عملا درگیر و مبتلای آن است واژهی رشد نقدینگی را ما زیاد شنیدیم، واژهی رشد نقدینگی را مردم به صورت عمومی هیچ درکی و هیچ لمسی از آن ندارند، ولی اگر بگوییم تورم حتما آن را متوجه میشوند پس آن ناترازی که حوزهی پولی یا بانکی ما داشته ما آن را در تودهی مردم به آن میگوییم تورم؛ این که تورم را چه چیزهایی بوجود میآورد این مطالب یا مسائل مختلفی دارد، ولی یکی از آنها که قالب اقتصاددانها بر روی آن اجماع دارند بحث رشد نقدینگی است ما حتی میتوانیم بگوییم روی رشد نقدینگی چه چیزهایی اثر دارد در یک گام قبلی آن میتواند آن هم خودش یک حوزه دیگری از ناترازی باشد پس من اگر بخواهم اینها را در گام اول به صورت ساده تری عملا مطرح بکنم در حوزهی بانکی ما متاسفانه تورمهای دو رقمی مزمن در یک دوره ۴-۵ دهه اخیر داریم که در سه چهار ساله اخیر این باز خودش اصطلاحا یک پرش قیمتی داشته که از یک میانگینهای ۲۰ درصد به یک میانگینهای ۴۰ درصد رسیده این را کاملا مردم درک و لمس میکنند این ناترازی حوزهی پولی و بانکی ما است. یعنی ما عملا در حوزهی بانکی اگر سیستم پولی و بانکی و متعلقات آن، این را از این جهت عرض میکنم که بانکها خودشان را در یک قسمتهایی میگویند این مدل ناترازی ما به تعبیری بابت کارکردهای دولتی ما است، نمیخواهم خیلی مطالب را کامل توضیح بدهم که زمان ما کم بیاید.
پس ما عملا به عنوان این ناترازی است دنبال راه حلهایی باید باشیم که آن را بتوانیم به یک ترازی و به یک تعادل اولیه برسانیم یکی از راههای اولیه آن کنترل رشد نقدینگی و کاهش رشد نقدینگی است.
سوال: این مباحثی که دارید اشاره میکنید در بازتعریفهایی که اشاره کردید چه راهکارهایی به آن اختصاص داده شده برای این که هم نسخه کوتاه مدت برای آن در نظر گرفته شود و هم میان مدت و حتی بلند مدت؟
عاملی: البته واقعیت این است که حوزهی رفع ناترازیها هیچ وقت کوتاه مدت نیست هر چند بهترین متغیر قابل کنترل در اقتصاد متغیرهای پولی است و از جمله رشد نقدینگی که علت این که ما از یک نرخ محدوده ۴۰ درصد رشد نقدینگی به محدودههای بیست و چند درصد رسیدیم بابت همین است که این متغیرها اصطلاحا در اقتصاد کاملا تحت کنترل است و میشود انجام داد، ولی شما متغیر رشد اشتغال را در هیچ مدل اقتصادی نمیتوانیم بگوییم یک ساله من میتوانم یک رشد اقتصادی زیادی داشته باشم ما بعضا یا در واقع یک رشد اشتغال بالایی داشته باشیم اینها باید بسترها و ساختارهایش قبلا فراهم شده باشد بتواند این کار را انجام بدهد.
حوزهی رفع ناترازیها در بهترین حالت حوزههای میان مدت و بلند مدت هستند، ولی درحوزههای پولی ما میتوانیم با تدبیرها و مدلهایی که الان بانک مرکزی هم عملا درگیر آن هست در یک دورهی یک تا یک و نیم ساله عملا یک قسمت از ناترازیهای آن را برطرف کنیم، من واژگان را سعی میکنم دقیق رعایت بکنم که همکاران علمی من که این را نگاه میکنند بدانند که سایر مسائل را من از آن فاکتور گرفتم.
در حوزهی ارز ما یک عدم تعادل داریم و شمانگاه میکنید ما عملا با توجه به اینکه عمدهی تولید دلار ما در جانب عرضه اصطلاحا در حوزهی فروش نفت به علاوهی محصولات پتروشیمی و مبتنی بر نفت یا گاز عملا هست ما به تعبیری میگوییم دولت عمدهترین تولید کننده یا عرضه کنندهی ارزهای جهان روا هست. این یک قسمت ماجرا است که ما روی صادرات غیر نفتی غیر پتروشیمی باید بسیار کار بکنیم در حوزهی رفع ناترازی ها، یک قسمت آن هم که باز از این مهمتر است و راه حلهای متعددی برای آن پیش بینی شده در جانب مدیریت تقاضای ارز هم ما باید این کار را بتوانیم عملا انجام بدهیم.
سوال: آقای عاملی آن چیزی که ارائه شده بعنوان ابزار و راهکار در بستر همین ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصادی کشور است یا قرار است اصلاحات موازی صورت بگیرد که اینها اتفاق بیفتد؟
عاملی: نه، اگر ما بخواهیم اصلاح ساختار را منوط بکنیم به این که کل اقتصاد زیر و رو بشود این به معنای یا نشدن است یا به معنای این که آیندگان انجام میدهند هست، ولی میتوانیم در یک قضاوت منصفانه بگوییم ما میتوانیم یک سهم قابل توجهی از آن را در همین ساختارها در یک دورهی میان مدت و بلند مدت حالا این بلند مدت هم به معنای عدد بسیار بزرگی نیست در یک دورهی ۵ تا ۸ سالهای عملا خیلی از این متغیرها را تغییرات اساسی در آنها ایجاد بکنیم.
پخش گزارش
سوال: آقای موحدی الان جایگاه اقتصاد ما در عرصهی بین الملل چگونه تعریف میشود با چشم اندازی که تعریف کردید بازتعریفهای متفاوتی که داشتیم قرار است به کدام سمت و سو برویم کدام حوزهها و محورها قرار است پررنگتر و فعالتر باشند؟
موحدی: اگر بخواهم یکی از ممیزهای گفتمانی دولت سیزدهم را نسبت به دولتهای پیشینی به آن اشاره بکنم و حداقل این را بعنوان یکی از ممیزهای بارز آن بشمارم این است که دولت سیزدهم به دنبال این جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصهی بین الملل است، اما برای این نکته باید برگردیم و ببینیم که چه جایگاهی داشتیم و چه فرآیندی اتفاق افتاده، چه تغییراتی رخ داده و حالا لازم است که ما راجع به جانمایی جدید اقتصاد ایران در عرصهی بین الملل باید فکر کنیم و ایده بدهیم.
نکته این است که ما غالبا به جهات مختلف و به جهات تاریخی یک جایگاه سنتی را در عرصهی بین الملل برای خودمان تعریف کرده بودیم این جایگاه سنتی متکی بود به صادرات نفت در کنار تضمین امنیت انرژی در جهان و نقشی که برای خودمان در نظر گرفته بودیم که بله ما یک کشوری هستیم صادر کنندهی نفت و میتوانیم با نقش آفرینی که در این عرصه داریم کمی تا قسمتی برای خودمان امنیت اقتصادی ایجاد بکنیم و طبیعتا به واسطهی فروش نفت بتوانیم درآمدهای ارزی به دستیابی به ارزهای جهان روا داشته باشیم و در کنار آن با تکیه بر این ارزهای جهان روا بتوانیم کالاهای مورد نیازمان را در عرصهی بین الملل تامین بکنیم برای افزایش رفاه و افزایش ظرفیتهای اقتصادی کشور، این آن رفتار و سیاست منفعلانهای بود که ما تعریف کرده بودیم، اما در ابتدای دهه ۹۰ یعنی در سالهای ۹۱-۹۲ با اولین شوک تورمی و بعد سال ۹۷ پسابرجام، بعد از شوک دوم تحریمی ما آمدیم و این جایگاهی را که در اختیار داشتیم یا احساس میکردیم که در اختیار داریم از دست دادیم، حالا لازمه اش این است بعداز تغییراتی که در چند سال اخیر در تعاملات بین الملل اتفاق افتاده لازمه اش این است که ما بیاییم این تغییر نقش را ایجاد بکنیم یعنی حالا اقتصاد ایران باید نه تنها با تکیه بر منابع نفتی که ما منابع نفتی مان تحریم است نمیتوانیم یک چنین کاری را انجام بدهیم پس بنابراین باید بیاییم یک نقش جدیدی را بر عهده بگیریم یک نقش جدیدی که به اتکاء روابط منطقهای دارد تعریف میشود باتغییراتی که در شرایط سیاسی برخی از کشورها اتفاق افتاده، فرض بکنید جنگ روسیه و اوکراین که خودش میتواند ظرفیتی را برای ما ایجاد بکند، در آسیای میانه، در ارتباط با روسیه، در ارتباط با کشورهای منطقهای و میتواند ایجاد درآمد مازاد بکند در شرایطی که دیگر ما نمیتوانیم با فروش نفت به آن درآمد دست پیدا بکنیم یا بتوانیم با ساختار تسویهی جدیدی که با شرکای راهبردی مان در منطقه میتوانیم ایجاد بکنیم این نقش آفرینی جدید را عملا شکل بدهیم این یکی از آن محورهای کلیدی است، چون در دولتهای گذشته ما یک پلان یک برنامه بیشتر نداشتیم و آن این برنامه بود و هیچ برنامهی بدیل و جایگزینی تعریف نمیشد، اما ما با از دست دادن این جایگاه و با از دست رفتن آن تصوری که از این جایگاه داشتیم حالا میتوانیم آن برنامه جایگزین را برای خودمان ایجاد بکنیم. این یکی از مهمترین اموری بود که باید میآمد تبیین میشد باید میآمد در معرض آراء اندیشمندان، صاحبنظران قرار میگرفت و حالا لازمه اش این است که ببینیم چه پتانسیل، چه ظرفیتهایی، چه مقدوراتی در اختیار داریم برای این که شکل بدهیم به این جایگاه جدیدی که میخواهیم ایفا بکنیم.
سوال: میخواهم راجع به الزامات از آقای عاملی بپرسم، اما تیتروار به من بگویید که قرار است در این نقش جدید جایگاه جدید کدام حوزهها فعال بشود به جای وابستگی مان به نفت؟
موحدی: این جا نیازمند استراتژی جدیدی است که ما از حیث انطباق نقشهی ارزی مان با نقشهی تجاری مان میتوانیم ایفا بکنیم یعنی ما باید ببینیم که چه پتانسیلهایی الان داریم ما به جای این که فرض کنید از جهت منابع طبیعی و مواد اولیه صادر کنندهی مواد اولیه و طبیعی باشیم باید برویم روی صنایعی که همین الان مورد نیاز کشورهای منطقه است سرمایه گذاری بکنیم و اتفاقا وارد کنندهی مواد اولیه از سایر کشورها باشیم این یکی از آن مصادیق بارزی است که در این نقش آفرینی و جایابی جدید اقتصاد ایران میتواند مورد توجه قرار بگیرد و موضوعات و محورهای مختلفی که دراین بین قابل طرح است.
سوال: آقای عاملی نکتهای که آقای موحدی به آن اشاره کردند جانمایی جدید یا جایابی جدید مستلزم این است که ما تکیه کنیم بر توانمندیها و ظرفیتهای جدید، کدام ظرفیتها، کدام توانمندیها و قرار است چه الزاماتی پیش روی ما در این جایگاه قرار بگیرد.
عاملی: نکتهای که به نظر من در این جانمایی به عنوان یک کلیدواژه باید هم جایگاه سیاستگذاری به عنوان مدیران اجرایی و هم دانشگاهیان ما مدنظرشان باشد آن واژگان کلیدی درون زایی و برون گرایی است. یعنی شما در مدلی که میخواهید به عنوان جایابی برای خودتان تعریف بکنید حتما باید مبتنی بر تکیه بر ظرفیتهای داخلی خودمان باشد که بتوانیم یک ظرفیتهای تولیدی مستحکم و باثباتی داشته باشیم و در گام دوم اصل بر این است که تولیدات شما باید غیر از این که فضای داخلی شما را تامین میکند ظرفیت صادراتی برای دیگران باشد. آن چیزی که در حوزهی امنیت با دیدگاه اقتصادی میتواند ما را با شرکای خودمان با همسایگان خودمان و با کشورهایی که با ما تعادلهای یا روابط منصفانهای دارند به صورت پایدار نگه دارد، تعریف زنجیرههای ارزشی است که ما در آن بتوانیم نقش آفرینی کنیم، یعنی غیر از این که ما بحثی به نام کریدورهای شمال – جنوب و شرق و غرب را داریم به اعتبار مثلا نقش روسیه یا نقش چین داریم تعریف میکنیم حتما در این کریدورها ما نمیتوانیم صرفا ترانزیت را به عنوان حمل و نقل بپذیریم ما حتما باید در آنجا جایگاه خودمان را در زنجیرهی تولید ارزش تعریف بکنیم به نحوی که در واقع یک وابستگیهای ترکیبی بین یک مجموعه از کشورها اتفاق بیفتد و ما هم در آن جایگاه سهم قابل توجه داشته باشیم نه سهم قابل اندک و ناچیز.
نکتهای را من درمورد حذف نقش نفت عرض بکنم که کمک میکند به ضرورت این نقش. ما دوست داشتیم یا دوست داریم که در روز مثلا بیاییم ده میلیون بشکه نفت بفروشیم، دلارهای آن را هم بیاوریم، البته هر کدام از اینها نیاز به توضیح دارد من آنها را از آنها فاکتور میگیرم، ولی الان شما میبینید از زمانی که اقتصاد امریکا توانست از اقتصادی که وارد کننده نفت است به صادر کنندهی نفت مبتنی بر نفت شیل عملا تبدیل بشود در آن مدل ما عملا حذف شدیم یعنی چند میلیون بشکهای که ما عملا در یک دورهی تاریخی بحث سر این بود که آیا میتوانند نفت ما را از بازار حذف بکنند و دچار عدم تعادلهای زیادی بازار نفت میشود یا نه، در نهایت به این نتیجه رسیدند که با این ظرفیتهایی که انها ساختند این کار را آمدند انجام دادند پس ما اگر در زنجیرهی ارزش قرار است حضور جدی داشته باشیم باید حضور غیر قابل حذف داشته باشیم، اما الزامات آن برای تولید داخلی ما چیست و برای جنبهی شرکای ما چیست؟ نکتهی اول این است که تازمانی که ساختارهای اقتصادی ما یا به تعبیر دیگری که الان به عنوان ناترازیهای ابتدایی داریم و ضروری داریم بحث میکنیم که این ناترازیها باید برطرف بشود، در متن اقتصاد ما وجود داشته باشد عملا پیدا کردن نقش جدید در زنجیرهی تولید ارزش کار بسیار سختی است اگر بگوییم که به نشدن عملا نزدیک هستیم.
سوال: در جانمایی جدید و جایگاه جدید مردم و بخش خصوصی کجا هستند؟ قرار است چطور موانع برطرف شود که آنها نقش پررنگتر و فعال تری داشته باشند؟
موحدی: ما زمانی که داریم راجع به این مسائل صحبت میکنیم، یکی از مباحث محوری اصلاح ساختارهایی که در اقتصاد کشور باید اتفاق بیفتد اتفاقا توجه به مردم است، برای مثال یکی از موضوعاتی که بنده خودم درگیر بودم در این همایش بحث اصلاح ساختارها و رفع ناترازیهایی در نظام مالیاتی – رفاهی بود یعنی ما به دنبال یک نظام یکپارچه مالیاتی حمایتی بودیم به این معنا که اگر ما میخواهیم نظامی داشته باشیم که در آن درآمد کسب بکنیم از قبل مالیات و درآمدهای پایدار مالیاتی بیاییم و پشتوانهی دولت باشند باید به این مسئله توجه داشته باشیم که یک تغییراتی این میطلبد این تغییرات رسیدن به یک نظام یکپارچه مالیاتی- حمایتی است یعنی جایی که ما میآییم مالیاتی را اگر قرار است از مردم مطالبه بکنیم باید مدنظر قرار بدهیم که اگر این میزان مالیات برای فردی یا میزان جمع درآمدی که ممکن است برای یک فرد مطرح باشد اگر از یک میزانی کمتر باشد باید به او یارانه داده شود و تنها زمانی ما میتوانیم مالیات از او بگیریم که از یک حدی بیشتر صاحب درآمد باشد آن نظام یکپارچه مالیاتی – حمایتی یک بخشی از این است و هر کدام از این مباحث در ساختارهای مختلف جایگاه مردم به طور ویژه قرار است دیده بشود تا این بسته و این پک با این اصلاحات ساختاری بتواند هم مشکلات اقتصادی کشور را حل بکند و زمانی که میگوییم مشکلات اقتصادی کشور یعنی مشکلات اقتصادی مردم.
سبک سازی کلان شهرها
است !!