براساس قانون، عواملی وجود دارد که باعث می شود حضانت از یکی از پدر و مادر سلب و به طرف دیگر داده شود.
اما در این میان عواملی وجود دارند که سبب میشوند حضانت از یکی از طرفین سلب و به طرف دیگر داده شود. در این مقاله سعی میگردد با ذکر یک مورد از پرونده واقعی، موارد سلب حضانت فرزند به تفصیل توضیح داده شود.
توضیح یک پرونده واقعی
آقای … و همسرش بعد از ١٠ سال زندگی مشترک، بدلیل اختلافات فی مابین تصمیم به جدایی می گیرند. حاصل زندگی مشترک آنان، یک فرزند پسر ٩ ساله بوده است. مطابق با قانون، حضانت فرزند تا رسیدن به سن بلوغ (١۵ سال تمام قمری) به پدر واگذار می شود. اما در رای دادگاه، قید میگردد که مادر طی ساعات مشخصی در هفته، حق ملاقات فرزند را خواهد داشت و پدر موظف بوده است که این کار را انجام دهد. اما متاسفانه آقای … بعد از گذشت مدتی به مکان نامعلومی نقل مکان نمود و همسر سابق او از محل زندگی فرزندش هیچ اطلاعی در دست نداشت و با پیگیری از آموزش و پرورش هم نتوانست نشانی از فرزند خود پیدا نماید. در این میان آقای … تصمیم به ازدواج مجدد نمود. زمانی که مادر با انجام تحقیقات فراوان، مطلع گردید که همسر سابق او به عمد آدرس خود را تغییر داده تا مانع ملاقات او با فرزندش شود و همچنین مطلع گردید که ایشان قصد ازدواج مجدد را دارد و تصمیم ندارد فرزند را پیش خود نگه دارد، به همین دلیل سرنوشت نامعلومی در انتظار فرزند مشترکشان بود، لذا مادر به دادگاه خانواده مراجعه نموده و دادخواستی را تحت عنوان اخذ حضانت مادر، تقدیم دادگاه نمود. دادگاه وقت رسیدگی تعیین نمود و طرفین را احضار کرد اما متاسفانه پدر در جلسه حاضر نگردید و رای بصورت غیابی مبنی بر اعطای حضانت به مادر صادر گردید. در مهلت اعتراض، آقای … به رای اعتراض نمود اما هیچگونه دلیل موجه و محکمه پسندی را ارائه ننمود بنابراین رای صادره تایید گردید و حضانت از پدر سلب و به مادر اعطا گردید.
بطور کلی میتوان اینگونه بیان نمود که عواملی مانند اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، فساد اخلاقی، سوء رفتار یا سوء معاشرت، عدم سلامت روانی و … باعث سلب حضانت هر یک از پدر یا مادر خواهد بود.
مستندات قانونی مرتبط با سلب حضانت فرزند مشترک
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
شماره نظریه: ۷/۹۳/۰۴۵۷ شماره پرونده: ۹۳-۹/۳-۰۲۳۱ تاریخ نظریه: ۱۳۹۳/۰۲/۳۰
مرد و زن تبعه کشور افغانستان با رضایت خویش مبنی بر اینکه حضانت فرزندان کمتر از سن بلوغ و بالاتر از سن بلوغ اعم از دختر یا پسر با مادر باشد اقدام به طلاق نموده اند پس از مدتی زوج به دادگاه بدوی مراجعه و تقاضای سلب حضانت اطفال را نموده است. بفرمایید چنانچه به رای صادره اعتراض و پرونده در دادگاه تجدیدنظر مطرح شود دادگاه چه تکلیفی دارد؟
با توجه به فرض استعلام، مبنی بر افغانی بودن زوجین، اولاً- لازم به ذکر است که « حضانت» جزء احوال شخصیه نمی باشد. ثانیاً- با رسیدن طفل به سن بلوغ از تحت حضانت خارج می شود و با هر کدام از والدین که مایل باشد، می تواند زندگی کند. ثالثاً- با توجه به اینکه حسب استعلام، زوجین مزبور با توافق خویش حضانت فرزندان مشترک را به زوجه محول نموده و بر همین اساس اقدام به طلاق نموده اند، هرگاه زوج بر خلاف توافق خود، تقاضای سلب حضانت فرزندان را از مادر بنماید، اگر علت حادث و جدیدی برای سلب حضانت از زوجه عنوان نکرده باشد، با توجه به تعیین تکلیف این قضیه با توافق زوجین و لازم الوفا بودن توافق مزبور بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی، موضوع خواسته زوج محکوم به ردّ است.
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
شماره نظریه: ۷/۹۷/۷۶ شماره پرونده: ۹۶-۹/۳-۱۱۲۲ تاریخ نظریه: ۱۳۹۷/۰۱/۲۶
اولاً- عهده داری حضانت به معنای داشتن سلطه و اختیار تصمیم گیری در خصوص تربیت روحی و جسمی کودک است و مباشرت در خصوص رفع نیازهای روحی و جسمی از قبیل آموزش و تغذیه کودک توسط کسی که حضانت بر عهده اوست، الزامی نیست و سپردن طفل به دایه و سرپرست به مفهوم واگذاری حضانت نمی باشد.
ثانیاً- والدین نمی توانند مسئولیت ناشی از حضانت را از خود سلب یا حضانت را به غیر واگذار نمایند. ثالثاً- در فرضی که والدین اقدام به واگذاری کودک به غیر کرده باشند و این شخص از دادگاه درخواست کند تا حضانت کودک برابر قانون به وی واگذار شود، در صورتی که دادگاه احراز کند والدین صلاحیت لازم برای حضانت از فرزند خود را نداشته و مصلحت کودک در واگذاری حضانت او به متقاضی باشد، منعی برای اجابت درخواست وی با رعایت مقررات مربوط وجود ندارد.