عضویت دائم در این نهاد بزرگ رهاوردهای قطعی بسیاری برای ایران خواهد داشت و بیشک از مهمترین آنها تکمیل حلقه جغرافیایی اولین منظومه بزرگ ژئوپليتيكي در جهان است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: نخستین سفر خارجی «ابراهیم رئیسی»، رئیس جمهوری اسلامی ایران که به دعوت رسمی «امامعلی رحمان» رئیس جمهور تاجیکستان، برای شرکت در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای صورت گرفت، در حالی به پایان رسید که مهمترین دستاورد آن برای کشورمان، نهایی شدن فرایند عضویت در این سازمان است.
ایران در سال ۲۰۰۸ در زمان ریاست تاجیکستان تقاضای عضویت کرد؛ حالا هم در زمان ریاست تاجیکستان به عنوان نهمین عضو پذیرفته شد. طبق اساسنامه پیمان شانگهای، عضویت کامل کشورهای جدید باید به تائید تمام اعضای دائم سازمان برسد که البته این موافقت بعد از ۱۳ سال یعنی از زمان تقاضای رسمی ایران در این سازمان فراگیر منطقهای حاصل شد و اعضای دائم سازمان به نه (۹) عضو ارتقا یافت: چین، روسیه، هند، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان و ایران.
فرآیند عضویت ایران در سازمان شانگهای مدتی طول خواهد کشید (دو تا سه سال)؛ پس از موافقت شورای سران، مهمترین بخش آن یعنی تهیه پیشنویس توافقنامه، آغاز میشود که زمانبر است. به باور برخی کارشناسان عضویت دائم ایران در این سازمان، باتوجه به همکاریهای گسترده اعضا در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، بازرگانی، پولی- بانکی، انرژی و فرهنگی، فضای مناسبی برای تعاملات بینالمللی کشورمان فراهم خواهد آورد و ایران نیز به دلیل داشتن منابع غنی انرژی، طبیعتاً وزنهای مهم در سازمان همکاری شانگهای خواهد بود. بنابراین، افزایش همکاریها برای همه طرفهای عضو سودمند خواهد بود. گفتنی است جمهوری اسلامی ایران از سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر در سازمان همکاری شانگهای حضور داشت.
اهمیت سازمان همکاری شانگهای
نمیتوان تاثیر و تاثر همکاریهای منطقهای را در راهبرد کلان ملی و فراملی نادیده انگاشت؛ بهویژه آنکه سازمان شانگهای از مهمترین نهادهای منطقهای و جهانی در حوزه ژئو اکونومیک، ژئوپلیتیک و نظامی است که سرزمینهای تحت حاکمیت کشورهای عضو و ناظر آن بیش از ۳۵ میلیون کیلومتر مربع مساحت دارد و جمعیتی بیش از سه میلیارد نفر (بیش از ۴۰ درصد جمعیت دنیا) را در برمیگیرد. سازمان شانگهای بزرگترین بلوک مصرفکنندگان و تولیدکنندگان انرژی دنیا را شامل میشود. در حوزه تولید نفت، روسیه، چین، قزاقستان و ازبکستان حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت در روز تولید میکنند؛ درحالیکه ۱۸۰ میلیارد بشکه ذخایر نفتی دارند. ذخایر گازی این کشورها هم ۴۰ تریلیون متر مکعب اعلام شده است. اگر منابع ایران هم در محاسبه لحاظ شود، این اهمیت دو چندان میشود.
جدای از بعد اقتصادی، این سازمان کلان منطقهای دارای ظرفیتهای بسیار فراوانی در ابعاد گوناگون است؛ تا جایی که در تلاش است با خارج شدن از پوسته صرفاً اقتصادی، به کنشگری فعال تبدیل شود و ایفاگر نقشی اثربخش در شکلگیری ساختارهای امنیتی حوزه پیرامونی باشد. برگزاری نشست سران در روزهای ۱۶ و ۱۷ سپتامبر، گویای تلاش اعضای سازمان برای ایفای نقشی فعالتر در بحرانهای منطقه به خصوص مسئله افغانستان است. در حوزه نظامی نیز حضور چهار کشور دارنده تسلیحات اتمی (روسیه، چین، هند و پاکستان) که دو کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند، بر اهمیت این نهاد افزوده است.
پس از خروج آمریکا از افغانستان، همکاریهای منطقهای بیش از پیش ضرورت پیدا میکند و قرار گرفتن در پیمانی چندجانبه نه تنها میتواند به امنیت منطقه کمک کند، بلکه با وسعت بخشیدن به نقش کشورهای همسایه و همجوار میتواند از نفوذ قدرتهای مداخلهگر فرامنطقهای بکاهد. از سویی ایفای نقش راهبردی در افغانستان، مستلزم توجه به نقش مهم ایران است و بهترین بستر برای این امر، همکاری در چارچوبهای نهادی و رسمی به-ویژه سازمانهای کلان و چندجانبهنگر است.
بزرگترین اتحادیه جغرافیایی جهان؛ پیشران چندجانبه گرایی
به هر تقدیر در بیست و یکمین نشست سران شانگهای در تاجیکستان روند عضویت ایران آغاز شده و از آن جهت که رویکرد دولت سیزدهم، سیاست خارجی متوازن، توسعه روابط همسایگی، اولویت دادن به اقتصاد در تعاملات خارجی به ویژه با همسایگان و فعال کردن دیپلماسی اقتصادی میباشد، ضروری است فراهم کردن بسترهای لازم جهت نگاه برد- برد در اولویت قرار گیرد. به گفته رئیس جمهور کشورمان، «سازمان همکاری شانگهای به خوبی نشان داده که میتواند با اتکای به ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی، ارزشی و جمعیتی خود به نیروی پیشران چندجانبهگرایی جهانی تبدیل شود و این امر نشان دهنده فراهم بودن بستر شکلدهی به جامعهای بر پایه ارزش¬های مشترک کشورهای در حال توسعه است.»
کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای دارای پتانسیل قوی برای ایجاد توازن قدرت در جهان چند قطبی هستند. موافقت اعضای اصلی این سازمان برای آغاز بررسی عضویت دائم ایران در این سازمان منطقهای، در راستای نگاه ویژه دولت سیزدهم به حوزه شرق میتواند موفقیتی دیپلماتیک محسوب شود. کارشناسان بر این باورند که هرچند آغار روند عضویت در این پیمان برای جهش دیپلماسی اقتصادی بسیار بااهمیت است، اما کافی نیست؛ لذا برای ایجاد فرصتهای بزرگ اقتصادی لازم است با هر یک از کشورهای عضو نیز روابط دوجانبه قوی برقرار کرد که انعقاد موافقتنامههای تجارت ترجیحی، کاهش منطقی نرخهای تعرفهای به ویژه از سوی ایران و همگرایی در نرخهای تعرفه کالایی، شناخت دقیق بازارهای هدف به منظور گسترش صادرات غیر نفتی، رفع موانع سرمایهگذاری خارجی کشورهای عضو شانگهای در صنایع بالادستی ایران و پیگیری اجرای تفاهمنامه همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین از طریق ایجاد پروژههای درون سازمانی شانگهای از جمله ابزارهای آن است.
در مجموع عضویت دائم در این نهاد بزرگ رهاوردهای قطعی بسیاری برای ایران خواهد داشت و بیشک از مهمترین آنها تکمیل حلقه جغرافیایی اولین منظومه بزرگ ژئوپلیتیکی در جهان است که باتوجه به نقش ستونی ایران برای شانگهای، هرگونه نفوذ و مداخلات بازیگران مداخلهگر و فرامنطقهای را در بخش قابل توجهی از قاره بزرگ آسیا سد میکند. «سازمان همکاری شانگهای و روح حاکم بر آن یعنی اعتماد متقابل، منافع مشترک، برابری، رایزنی مشترک، احترام به تنوع فرهنگی و توسعه مشترک، ابزاری کلیدی در راستای حفظ صلح در قرن ۲۱ است.» البته باید در نظر داشت که پیمانها و سازمانهای منطقهای از جمله سازمان همکاری شانگهای، زمانی برای جمهوری اسلامی ایران، فرصتهای تکرار نشدنی به همراه دارد که صرفاً حول محور اقتصادی نچرخد، بلکه با بازتعریف خود در عرصههای گوناگون، از نفوذ و تأثیر و تأثر قدرتهای فرامنطقهای و مداخلهگر بکاهد، زیرا امروز جهان وارد دوران جدیدی شده و سلطهطلبی و یکجانبهگرایی رو به زوال است.
پژوهشگر: فرشته مقدم