امروز، سه شنبه بیست و ششم مرداد سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، برابر با هشتم محرم سال ۱۴۴۳ هجری قمری و مطابق با هفدهم اوت سال ۲۰۲۱ میلادی است.
آب در کربلا نایاب شد
۱۳۸۲ سال پیش در چنین روزی هشتم محرم سال ۶۱ هجری قمری؛ آب در خیمههای امام حسین علیه السلام در سرزمین گرم کربلا نایاب شد.
"خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشتهاند که در روز هشتم محرم امام حسین (ع) و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام (ع) کلنگی برداشت و در پشت خیمهها به فاصله ۱۹ گام به طرف قبله، زمین را کند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشکها را پر کردند سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی که خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که: "به من خبر رسیده است که حسین چاه میکند و آب به دست میآورد، به محض اینکه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر حسین و یارانش سخت بگیر". عمر بن سعد به دستور وی عمل کرد.
گفتگوی امام حسین (ع) با عمر سعد
۱۳۸۲ سال پیش در چنین روزی هشتم محرم سال ۶۱ هجری قمری؛ امام حسین علیه السلام مردی از یاران خود به نام "عمرو بن قرظه" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. شب هنگام امام حسین (ع) با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند.
امام حسین (ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علیاکبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد. در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام (ع) که فرمود: آیا میخواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد.
یک بار گفت: میترسم خانهام را خراب کنند. امام (ع) فرمود: من خانهات را میسازم. ابن سعد گفت: میترسم اموال و املاکم را بگیرند. امام فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم "ابن زیاد" بیمناکم و میترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد، از جای برخاست در حالی که میفرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند من میدانم که از گندم ری نخواهی خورد. ابن سعد با تمسخر گفت: جو، ما را بس است. پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامهای به عبیدالله نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین (ع) را رها کنند، چرا که خودش گفته است که یا به حجاز برمیگردم یا به مملکت دیگری میروم. عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند.
روز آزادگان
۳۱ سال پیش، در روز بیست و ششم مرداد سال ۱۳۶۹ هجری شمسی؛ نخستین گروه از اسرای ایرانی در بند رژیم صدام، قدم به خاک میهن خویش؛ ایران نهادند. آزادی اسیران دو طرف گام مهمی برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت برای برقراری صلح میان ایران و عراق بود. صدام حسین که به دلیل اشغال کویت تحت فشار بود، پس از پذیرش قرارداد مرزی ۱۹۷۵ الجزایر، آزادی اسرا و عقب نشینی کامل به مرزهای بین المللی را نیز پذیرفت. در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و پس از آن، اسیران ایرانی در اردوگاههای مخوف رژیم صدام در شرایطی دشوار و غیر قابل تحمل بسر میبردند و علیرغم شکنجههای ماموران این رژیم، در اعتقادشان به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، خللی به وجود نیامد. به همین دلیل این اسیران، در فرهنگ انقلاب اسلامی، «آزاده» نامیده شدند. برخلاف شرایط غیرانسانی اردوگاههای اسرا در عراق، در جمهوری اسلامی ایران، با اسرای عراقی بر اساس اصول اسلامی و انسانی رفتار میشد. به همین دلیل، نزدیک به ۷ هزار اسیر عراقی به خاطر خوش رفتاری ایران با آنها و نیز وجود جو اختناق در عراق تحت حاکمیت صدام، با نظارت صلیب سرخ بین المللی به ایران پناهنده شدند. در ایران، روز آزادی نخستین گروه از اسرای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که توام با جشن و شادمانی سراسری بود، به عنوان «روز آزادگان» گرامی داشته میشود.
عقب نشینی کامل رژیم صهیونیستی از نوار غزه
۱۶ سال پیش در چنین روزی ۱۷ اوت سال ۲۰۰۵ میلادی؛ نظامیان رژیم صهیونیستی پس از ۳۸ سال اشغالگری و جنایت به طور کامل نوار غزه را ترک کردند. نوار غزه در ده سال گذشته به نماد مقاومت و ایستادگی در سرزمینهای اشغالی تبدیل شده است. صهیونیستها برای شکست مقاومت اسلامی، بارها به نوار غزه حمله کردند که از آن جمله میتوان به حملات سال ۲۰۱۴ میلادی این رژیم به غزه اشاره داشت که به مدت ۵۱ روز ادامه یافت.
در این حملات صدها زن و کودک کشته شدند. خوی وحشیگری و جنایتکارانه صهیونیستها در این حملات برای افکار عمومی جهان بیشتر اشکار شد. در واقع صهیونیستها دو شکست را متحمل شدند یکی شکست در برابر ایستادگی و مقاومت ستایش برانگیز فلسطینیان ساکن غزه و دیگری مفتضح شدن در پیش چشم جهانیان.
ترور ژنرال ضیاء الحق
۳۳ سال پیش در چنین روزی ۱۷ اوت سال ۱۹۸۸ میلادی؛ ژنرال "محمد ضیاء الحق" رئیس جمهور اسبق پاکستان در جریان یک سوءقصد و سقوط هواپیمایش کشته شد. وی از جوانی وارد نظام شد و بخش اعظم عمر خود را در ارتش گذراند. ضیاء الحق در روز ۵ ژوئیه ۱۹۷۷ م در پی یک کودتای نظامی علیه حکومت ذوالفقار علی بوتو، نخست وزیر وقت پاکستان زمام امور را بر عهده گرفت.
ضیاءالحق پس از به دست گرفتن قدرت، ذوالفقار علی بوتو را به رغم درخواستهای بین المللی در ۴ آوریل ۱۹۷۹ به جوخه اعدام سپرد، اکثر احزاب پاکستان را منحل و فعالیتهای سیاسی را ممنوع کرد. ضیاءالحق با به دست گرفتن قدرت مطلقه در پاکستان، این کشور را به سمت بلوک غرب سوق داد و آن را به صورت یکی از اقمار امریکا در منطقه آورد، به طوری که چندین پایگاه نظامی را در اختیار آنان قرار داد. ضیاءالحق هنگام کودتا وعده داده بود که ظرف سه ماه با انجام انتخابات آزاد، حکومت را به دولت منتخب پارلمان تفویض خواهد کرد، ولی بیش از یازده سال با کمال قدرت و خشونت بر پاکستان حکومت کرد. او دارای مخالفان فراوانی در داخل کشور بود که بینظیر بوتو دختر ذوالفقار علی بوتو، از مهمترین آنها بود. ژنرال ضیاءالحق سرانجام در راه بازگشت از ایالت پنجاب به اسلام آباد دچار سانحه هوایی گردید و در ۱۷ اوت ۱۹۸۸ م به اتفاق ۲۹ نفر از همراهانش در ۶۴ سالگی کشته شد.
درگذشت اونوره دو بالزاک
۱۷۱ سال پیش در چنین روزی ۱۷ اوت سال ۱۸۵۰ میلادی ؛ "اونوره دو بالْزاکْ" (Honoré de Balzac) نویسنده و داستانسرای بزرگ فرانسوی در ۵۱ سالگی درگذشت. وی در آغاز نوجوانی همراه خانواده اش به پاریس رفت و تحصیلاتش را در رشته حقوق ادامه داد و پس از پایان تحصیل به کارآموزی وکالت پرداخت. ولی عدم علاقه وی به وکالت باعث ترک این شغل شد و بر اثر علاقه مندی به ادبیات، وارد عرصه نویسندگی گردید.
وی در مدت کوتاهی، با کمال جدیت به پدید آوری آثار مختلف همت ورزید و پنجاه رمان نوشت که سوژه بیشتر آنها، تاریخی است. علیرغم اینکه رمانهای بالزاک خریداران بسیاری داشت، با این حال مقدار زیادی مقروض بود. در این هنگام برای اینکه از دست طلبکاران رهایی یابد، با کوششی خستگی ناپذیر، کتاب عظیم کمدی انسانی را نوشت که از بزرگترین کارهای ادبی جهان محسوب می شود. کمدی انسانی، تلاشی برای شناساندن جنبههای مختلف تاریخ فرانسه در دوران حیات نویسنده است. بالزاک در این اثر، بی آنکه مدعی بنیانگذاری مکتب تازه ای در ادبیات باشد، پایه های مکتب رئالیسم را در مقابل ایده آلیسم، استوار ساخت و راه تازهای در رمان نویسی گشود به طوری که خط سیر نویسندگی را در قرن نوزدهم تغییر داد. بالزاک معتقد بود که در نوشته های رمانتیک، همه ترکیبات ممکن، پایان یافته و همه اشکال آن، کهنه گردیده است. بالزاک در کلیه آثار خود کوشیده، آنچه را که دیده و شنیده و آنچه را که در دنیای خارج و حقیقت وجود دارد، عیناً بر روی کاغذ بیاورد. او این ویژگیها را در کتاب معروف چرم ساغری به اوج خود رسانده است. در نظر بالزاک، جنگ و مبارزه از خصال طبیعی بشر است و تنها از این راه است که بشر می تواند در دنیای ثروت و شهرت جایی را اشغال کند یا بر خرافات چیره شود و محیطی سرشار از نیکوکاری و شفقت پدید آورد.