۱۵ مرداد، سالروز بمباران اتمی هیروشیمای ژاپن است.اقدام آمریکا در به کارگیری سلاح اتمی که تأثیر سوء بیسابقهای بر محیط زیست بر جای گذاشت، نگرانی گسترده جهانیان را درباره تکرار این تجربه دهشتبار سبب شد.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما : ۱۵ مرداد، سالروز بمباران اتمی هیروشیمای ژاپن است. ۷۶ سال پیش، ششم آگوست ۱۹۴۵ ایالات متحده با پرتاب بمب اتمی با عنوان پسر کوچک Little Boy)، به هیروشیما بیش از صد هزار نفر را در دم به خاک و خون کشید.
این آخرین کاربرد بمب اتمی نبود؛ سه روز پس از این واقعه تکاندهنده، ارتش آمریکا بمب دیگری با عنوان مرد چاق (Fat Man) بر فراز شهر ناکازاکی رها کرد. در نتیجه این دو بمباران حدود ۲۲۰ هزار نفر کشته و ده ها هزار نفر دیگر بلکه چندین نسل با جراحت های عمیق، تا مدت ها درگیر مشکلات لاینحل شدند.
اقدام آمریکا در به کارگیری سلاح اتمی که تأثیر سوء بیسابقهای بر محیط زیست بر جای گذاشت، نگرانی گسترده جهانیان را درباره تکرار این تجربه دهشتبار سبب شد. در همین راستا، محافل علمی و جهانی برای امحا یا حداقل کنترل کاربرد آن تلاش های زیادی به کار بستند؛ از جمله تلاش برای امحای سلاح های اتمی از طریق تصویب کنوانسیون های فراگیر. در پژوهش حاضر تلاش شده علاوه بر بازخوانی اقدام ضد بشری آمریکا در بمباران هیروشیما و ناکازاکی، گریزی به اصرار آمریکا برای داشتن این نوع سلاح ممنوعه و کاربرد آن از منظر قوانین حقوق بینالملل زده شود.
بازخوانی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم نقض آشکار حقوق بشر بود. رویداد تلخی که در آن صدها هزار نفر از انسان های بی گناه قربانی شدند تا دولتمردان آمریکا نشان دهند برای دستیابی به اهداف خود از هیچ جنایتی فروگذاری نیستند. عوامل مختلفی در عرصه سیاست و اقتصاد سبب رویارویی کشورها با یکدیگر و جنگ افروزی دولت ها می شود. البته این عوامل باتوجه به زمان و شرایط، متفاوت است. اگر در گذشته های دور حکومت ها با لشکرکشی سرزمین های گوناگون را فتح می کردند، در سده های اخیر، ماشین های جنگی هستند که نقش ارابه های وحشت را بازی می کنند و سبب مرگ بسیاری از انسان ها می شوند تا برخی دولت ها پیروزمندانه مدال افتخار بر سینه بیاویزند.
جنگ جهانی دوم از جمله جنگ های بزرگ تاریخ است که نخستین روز سپتامبر ۱۹۳۹ میلادی میان دو بلوک متحدین (آلمان، ایتالیا و ژاپن) و متفقین (انگلیس، فرانسه، آمریکا و شوروی) با حمله ارتش آلمان به لهستان آغاز شد. این نبرد به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، فاجعه ای کم نظیر بود. در اواخر جنگ جهانی دوم، دانشمندان متفقین به بمب اتمی دست یافتند و پس از روی کار آمدن «هری ترومن» رئیس جمهوری آمریکا، اجازه استفاده از بمب اتمی در جنگ صادر شد؛ در نهایت ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح ششم آگوست ۱۹۴۵ میلادی بمب اتمی «پسر کوچک» بر فراز هیروشیما پرتاب شد.
برای تأثیر تخریبی بیشتر، بمب به نحوی تنظیم شده بود که در فاصله ۵۷۶ متری بالای سطح زمین منفجر شود. انرژی تولید شده این بمب با انرژی حاصل از ۱۶ هزار تن تیانتی برابر بود. فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث گرمایشی برابر با چندین میلیون درجه سانتیگراد شد. این گرمای عظیم هر چیزی را تا شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب به طور کلی ذوب کرد. مردمی که از دور دست انفجار «پسر کوچک» را در آسمان هیروشیما مشاهده کردند، میگفتند خورشید دیگری را در آسمان دیدهاند. دو سوم ساختمانهای هیروشیما از جمله کارخانههای فولادسازی و برخی مراکز صنعتی، چون میتسوبیشی در اثر این بمباران نابود شد. سه روز بعد از این رویداد یعنی نهم آگوست، بمب اتمی «مرد چاق» در شهر ناکازاکی منفجر شد و خسارت جانی و مالی سنگینی به بار آورد. این اقدام غیرانسانی دولت آمریکا، پیامدهای ناگواری ایجاد کرد.
حاصل این دو بمباران اتمی جان باختن ۲۲۰ هزار نفر و جراحت شدید صدها هزار نفر دیگر بود. آسیب های وارده به هیروشیما در اثر پرتاب بمب اتمی به مراتب بیشتر از ناکازاکی بود؛ هیروشیما شهری صاف و مسطح بود و تشعشعات هستهای تمام شهر را در هم نوردید، در حالی که شهر ناکازاکی میان دو دره تقسیم شده بود و نصف شهر در یک دره و نصف دیگر در دره مجاور قرار داشت؛ با رهاسازی بمب هستهای در یکی از درهها، بخش دیگر شهر که در دره دیگر قرار داشت به مراتب آسیب کمتری دید.
محکومیت جهانی اقدام فاجعهبار آمریکا
بمباران اتمی «هیروشیما» و «ناکازاکی» دو عملیات اتمی بود که در جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهوری وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفت. این بمباران سرنوشت جنگ جهانی دوم را به فجیعترین شکل رقم زد. واقعیت این است که کشف سلاح اتمی، جهان را در چرخه تازه ای از ویرانی و کشتار جمعی فرو برد. برخی مقامات ارتش آمریکا راه هایی، چون محاصره دریایی ژاپن، ادامه بمباران این کشور با بمب های متعارف و حملات گسترده زمینی را گزینه های بهتری می دیدند. برخی مورخین با بررسی ابعاد این موضوع ابراز عقیده کرده اند که این اقدام آمریکا ضرورتی نداشته است. به باورآن ها کشتار غیرنظامیان به هر بهانه ای امری نکوهیده است. همچنین این افراد بر این باورند که قبل از وقوع این حملات مرگبار، ژاپن خود را برای آماده تسلیم کرده بود، بنابراین ضرورتی برای وقوع این تراژدی نبود.
تهدید آینده بشر اصلی ترین پیامد قابل تصور این جنایت ددمنشانه بود. از این رو نیز با محکومیت جهانی و گسترده مواجه شد که تاکنون ادامه دارد. آنچه وحشت از جنایت آمریکا را دوچندان می کند، این است که بمب های مذکور بر روی اهداف غیر نظامی پرتاب شد، بمب هیروشیما به ساختمانی اصابت کرد که در آن کودکانی زندگی می کردند که از توکیو آمده بودند. این مسئله نشان می دهد دولت آمریکا در انجام این اقدام ضد بشری کمترین توجهی به بدیهی ترین قوانین حقوق بشری یا اصول جنگی نکرد. تنفری که از این جنایت در همه جا به وجود آمد، دلیل آشکاری برای شکست سیاست آمریکاست؛ سیاستی که می خواست به وسیلۀ آن جهان را استعمار کند. به قول یک تحلیلگر نظامی در روزنامۀ نیویورک تایمز: «استفاده از بمب اتمی، هزینه زیادی داشت؛ از آن زمان تاکنون بر پیشانی ما مهر ننگ و عار خورده است.»
زرادخانه اتمی آمریکا
عصر تسلیحات هستهای از ۱۶ جولای ۱۹۴۵ با آزمایش نخستین بمب اتمی آمریکا شروع شد. کمتر از یک ماه بعد، آمریکا بر سر «هیروشیما» و «ناکازاکی» بمب اتمی ریخت و تبدیل به اولین کشوری شد که از سلاح هستهای در نبرد استفاده کرده است. دولت آمریکا در حال حاضر تقریباً پنج هزار و ۸۰۰ کلاهک اتمی در انبارهای تسلیحاتی خود دارد. این تسلیحات هستهای در سه حوزه زمین، هوا و دریا مستقر شدهاند که اصطلاحاً به آن سهگانه هستهای میگویند.
نیروی هوایی آمریکا ناوگانی متشکل از ۲۰ فروند بمب افکن «B-۲» و ۴۶ بمب افکن «B-۵۲» در اختیار دارد. بمب افکن «B-۲» توانایی حمل ۱۶ بمب به اصطلاح جاذبهای دارد (Gravity Bombs) در حالی که بمب افکن «B-۵۲» میتواند ۲۰ موشک کروز مسلح به کلاهک اتمی را با خود حمل کند.
نیروی دریایی آمریکا ۱۴ زیر دریایی کلاس «اوهایو» با قابلیت حمل موشک بالستیک اتمی دارد. هر کدام از این ۱۴ زیردریایی کلاس «اوهایو» قادر به حمل ۲۰ موشک بالستیک به نام «Trident II» است. هرکدام از موشکهای «Trident II» توانایی حمل ۸ کلاهک اتمی دارند. علاوه بر این آمریکا ۴۰۰ موشک بالستیک قاره پیما به نام «Minuteman III» دارد. هر کدام از این موشکها قادر به حمل کلاهک اتمی از نوع «W۷۸» یا «W۸۷» است.
کاربرد سلاح اتمی از منظر حقوق بینالملل
سلاح هسته ای به عنوان آخرین دستاورد تکنولوژیک در حوزه تسلیحات و در عین حال مخربترین ابزار نظامی ساخته دست بشر است. شدت اثرات ناشی از کاربرد این سلاح حتی قابل قیاس با سایر سلاح های کشتار جمعی نیست. آثار غیر قابل کنترل و فوقالعاده مهیب این سلاح، دیوان بینالمللی دادگستری را، در رای مشورتی ۱۹۹۶ در خصوص ممنوعیت کاربرد سلاح های هسته ای به این نتیجه رهنمون ساخت که اثرات کاربرد سلاح های هسته ای در زمان و مکان نمیگنجد و کاربرد آنها می تواند حیات انسانی، تمدن بشری و کل زیست بوم را به نابودی بکشاند. تجربه تاریخی نیز گویای این واقعیت است. تلفات بسیار بالای هیروشیما و ناکازاکی و تولد نوزادهای ناقصالخلقه در طول این هفت دهه، حاکی از عمق فاجعه است؛ ضمن اینکه در طول این هفتاد و چند سال سلاح های هسته ای از لحاظ کمی و کیفی توسعه یافته است و عدم امکان کنترل یا دفاع موثر از ویژگی های ذاتی آن ها محسوب می شود.
باتوجه به پیامدهای دهشتبار کاربرد سلاح اتمی انتظار می رفت جامعه بینالمللی در قبال کاربرد اینگونه سلاح، رویکرد قاطعانه بگیرد و کاربرد آن را جرمانگاری کند؛ در حالی که امروزه چندین هزار کلاهک هسته ای با قدرتی ۳۰ برابر مخربتر از دو بمب استفاده شده علیه ژاپن، در اختیار برخی کشورها قرار دارد. در برخی موارد، مثل معاهدات ناظر بر ایجاد مناطق عاری از سلاح های هسته ای (NWFZ) ممنوعیت بکارگیری سلاح هسته ای را ابراز می کند، ولی این برداشت (ممنوعیت بکارگیری سلاح هسته ای) کاملاً جزئی و محدود است و جنبه منطقه ای دارد. در موارد دیگر مثل معاهده منع گسترش (NPT) و موافقتنامه های دوجانبه میان کشورهای دارنده سلاح های هسته ای در خصوص تحدید و کنترل تسلیحات، به مسئله کاربرد سلاح هسته ای پرداخته نشده و حتی در برخی موارد، مثل معاهده ممنوعیت جامع آزمایشات هسته ای، این معاهده اصولاً لازمالاجرا نشد.
از این رو فارغ از برخی اصول کلی توسل به زور و حقوق بشردوستانه بینالمللی حاکم بر کاربرد کلی تسلیحات که می تواند تحت شرایطی خاص ممنوعیتی در خصوص کاربرد سلاح های هسته ای به همراه داشته باشد، برای به کارگیری سلاح های هسته ای ممنوعیتی در نظر گرفته نشده بود. آنچه موجب شد این ممنوعیت به شکل آشکار و جزیی ابراز نشود، اراده دولت ها بود. در این پارادایم مفهوم حاکمیت بر داده های بشری سایه افکند و مانع اتخاذ موضع شدید و کیفری در قبال کاربرد سلاح های هسته ای شد. چون نظم حقوقی بینالمللی کلاسیک، صرفاً حول محور دولت ها شکل می گرفت در حالی که نظم حقوقی جدید؛ حول محور منافع بشری شکل می گیرد.
کوشش ها برای جرم انگاری کاربرد سلاح هسته ای و اصلاح موارد ناکامی پیمان های گذشته در این رابطه ادامه یافت تا اینکه ۲۲ ژانویه ۲۰۲۱ پیمان جدید موسوم به پیمان منع تسلیحات هسته ای TPNW با امضای ۸۶ کشور و تصویب ۵۵ کشور عضو سازمان ملل (البته بدون درج نام قدرتهای اتمی جهان در بین امضاکنندگان این سند) لازم الاجرا شد. با این اقدام خلاء موجود در زمینه جرم انگاری کاربرد سلاح های هسته ای بر طرف شد.
جمعبندی
پیروزی در مخاصمات و جنگ ها از دیرباز مورد توجه و اهتمام نظامیان و دولت ها بود. علاقه وافر به غلبه بر دشمن، انسان کنجکاو را برای ساخت تسلیحات موثر و پیشرفته واداشت تا اینکه تلاش بشر برای دستیابی به سلاح موثر به یکباره رنگ فاجعه به خود گرفت. اوایل دهه چهل میلادی و همزمان با جنگ جهانی دوم، دولت آمریکا به دانش سلاح هسته ای دست یافت و بی درنگ آن را در قالب دو بمب اتمی برفراز شهرهای هیروشیما و ناکازاکی آزمایش کرد. نتیجه این اقدام ضد بشری ۲۲۰ هزار کشته و ده ها هزار مجروح صعب العلاج و چندین نسل درگیر بیماری های شدید و نادر بود. برخی صاحب نظران معتقدند بمب اتمی در جنگ جهانی دوم می توانست استفاده نشود یا اینکه کشتار کمتری به همراه داشته باشد، زیرا وقتی آمریکایی ها از این بمب استفاده کردند،
زمان چندانی تا تسلیم ژاپن و پایان جنگ باقی نمانده بود.به همین سبب نیازی به استفاده از آن نبود. از طرفی استفاده از بمب اتمی در مناطق مسکونی و پر از جمعیت به هیچ وجه توجیه نمی شود. برخی هم معتقدند آمریکا با این کار می خواست قدرت نظامی خود را به رخ دولت شوروی بکشد و آن را تهدید کند. به هر روی واقعیت این است که سلاح هسته ای به رغم پیامدهای ناگوار و تکان دهنده ، مورد توجه تعدادی از کشورهای غربی و غیر غربی و رژیم صهیونیستی قرا گرفت و در نتیجه غیر از موازنه وحشت، مسابقه تسلیحاتی نیز با شدت هرچه بیشتر شکل گرفت. اندکی پس از این اقدام و با روشن شدن عواقب کنترل نشدنی سلاح هسته ای، تلاش ها برای ممنوعیت و امحای تسلیحات یادشده آغاز شد.
علاوه بر اصول کلی حقوق بینالملل که در خصوص توسل به زور و حقوق بشر دوستانه بینالمللی و حقوق حیات نوع بشر و ... مطرح است، معاهدات (NWFZ) و (NPT) بر ممنوعیت کاربرد سلاح هسته ای به اشکال مختلف اشاره دارد، ولی به علت وجود ناکامی و خلاءهای موجود، پیمان جدیدی موسوم به پیمان منع تسلیحات هسته ای (TPNW) با امضای ۸۶ کشور و تصویب ۵۵ کشور عضو سازمان ملل به اجرا درآمد. تصویب پیمان اخیر تا حد زیادی امیدها برای جرم انگاری صریح و خاص تسلیحات هسته ای و مقابله با دارندگان آن را افزایش داده است.
پژوهشگر: مرتضی هوشیار