به دلایل متقنی این باور وجود دارد که بحران سیاسی اقتصادی امروز لبنان، که در تاریخ این کشور بی سابقه است، با موضوع کشف میدان های غنی انرژی در آب های لبنان مرتبط است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما:حدود یک دهه پیش، بعد از اینکه وزیر وقت انرژی و آب لبنان اعلام کرد "بررسی های لرزه نگاری در سواحل جنوبی لبنان، در آب های مدیترانه نشان می دهد که در منطقه ای به وسعت سه هزار کیلومتر مربع این کشور ۱۲ تریلیون فوت مکعب گاز وجود دارد"، و بعد گفت: "به نظر می رسد این مقدار ذخایر گازی برای تأمین برق ۹۹ سال لبنان کافی باشد"؛ روزنامه الوطن سوریه با اشاره به اهمیت راهبردی گاز برای رژیم صهیونیستی و دست درازی این رژیم به منابع طبیعی لبنان پیش بینی کرد: "امکان تجاوز نظامی جدید اسرائیل به لبنان با هدف سیطره بر منابع نفتی دریای مدیترانه وجود دارد"...، اما تجاوز نظامی صورت نگرفت؛ چرا که صهیونیست ها پیش از آن، ضرب شست مقاومت لبنان را در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ به خوبی چشیده بودند و دیگر تمایلی به تکرار آن نداشتند.
در عوض توطئه خطرناکی را طراحی و ابتدا در سوریه پیاده کردند و این کشور را به ویرانی کشاندند؛ اینک نیز چند سالی است که با دسیسه های گوناگون، لبنان را روز بروز به پرتگاه فروپاشی نزدیک تر می کنند. به دلایل متقنی این باور وجود دارد که بحران سیاسی اقتصادی امروز لبنان، که در تاریخ این کشور بی سابقه است، با موضوع کشف میدان های غنی انرژی در آب های لبنان مرتبط است.
یادآوری می شود امروز لبنان و رژیم صهیونیستی به طور رسمی در وضعیت جنگی هستند و علاوه بر مرزهای خاکی، در حوزه مرزهای آبی نیز اختلافات بسیاری دارند؛ به طور خلاصه باید گفت مناطقی از ذخایر نفت و گاز کشف شده در آب های سرزمینی لبنان، مورد ادعای رژیم صهیونیستی نیز هست و آنها از مدتی پیش و قبل از هرگونه ترسیم خطوط دریایی و حل مناقشه، از ذخایری که متعلق به لبنان نیز هست بهره برداری می کنند، در حالی که دولت لبنان به دلایل نابسامانی های داخلی، هنوز آمادگی بهره برداری از منابع خود را ندارد.
هرچند آمریکا نیز در کسوت میانجی کننده برای حل اختلافات مرزی آبی میان لبنان و رژیم صهیونیستی وارد ماجرا شده، اما در عین حال بیشترین فشارها را بر لبنان وارد آورده تا به انعقاد توافق مرزی با صهیونیستها تن دهد. جالب اینکه اعمال تحریم های اقتصادی علیه شرکتها، بانکها و شخصیتهای سیاسی لبنان همه در دوره ای صورت گرفته که این کشور داعیه وساطت میان لبنان و رژیم صهیونیستی را داشته است.
در خلال همین فشارها و تشدید بحران اقتصادی در لبنان، رژیم صهیونیستی عملیات های اکتشافی و حفاری مناطق مورد اختلاف را ادامه می داده است. در دوران ریاست جمهوری ترامپ، «دیوید شنکر» به عنوان چهارمین دیپلمات آمریکایی مأمور حل و فصل این مناقشه شد؛ اما وقتی «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان در برابر زیاده خواهی هایی او به نفع رژیم صهیونیستی به طور جدی مقاومت کرد، دولت آمریکا، وزیر اقتصاد و یکی از دستیاران ارشد «نبیه بری» را به بهانه حمایت از حزب الله تحریم کرد.
گفتنی است در سال ۲۰۱۰، سه روز پس از منتشر شدن خبر کشف منابع نفتی در مرزهای دریایی مشترک میان رژیم صهیونیستی و لبنان شیخ «صفیالدین» مسئول اجرایی حزبالله اعلام کرد که حزب الله اجازه نخواهد داد رژیم صهیونیستی منابع مشترک نفتی را به تاراج ببرد. بر این اساس، تأکید آمریکا و رژیم صهیونیستی بر حذف حزب الله از ساختار سیاسی لبنان و تلاش برای تداوم آشوب و بحران در این کشور، در چارچوب اهداف غارتگرانه آنها معنا می یابد. سوای موضوع مناقشات مرزی، دلایل دیگری نیز برای کارشکنی غرب در مسیر استقرار ثبات سیاسی لبنان وجود دارند؛ از جمله:
۱- غرب خواهان روی کار آمدن دولتی در لبنان است که ضامن منافع و مجری دستورات آنها باشد. طبق اکتشافات شرکت توتال - در منطقه بلوک چهار در سواحل لبنان - حوزه گازی کشف شده از حوزه گازی پارس جنوبی ایران بزرگ تر است. چنان چه لبنان همین یک منبع را مورد بهره برداری قرار دهد، به لحاظ اقتصادی حتی از قطر نیز قدرتمندتر خواهد شد. پس تا قبل از رسیدن لبنان به استقلال اقتصادی و گریز از مرکز احتمالی، باید این کشور را مهار کرد و ساختار سیاسی اش را تغییر داد.
۲- رژیم صهیونیستی از بزرگ ترین مصرف کنندگان گاز طبیعی در حوزه مدیترانه است. حدود یک دهه پیش، «شوکی اشترن» رئیس وقت سازمان انرژی رژیم صهیونیستی اعلام کرد که "مصرف پنج میلیارد مترمکعبی کنونی گاز در اسرائیل تا سال ۲۰۲۰ دو برابر خواهد شد". صهیونیست ها تا چندی پیش وارد کننده انرژی و تا سال ۲۰۱۳ به واردات گاز از مصر وابسته بودند؛ اینک رژیم صهیونیستی سعی دارد در سایه مشغول بودن لبنان و سوریه به بحران های سیاسی، اقتصادی و امنیتی، با دست اندازی به منابع گازی آنها، به تدریج در دهه ۲۰۲۰، به یکی از صادرکنندگان گاز تبدیل شود.
صهیونیست ها می خواهند با صادرات بخشی از ظرفیت میدان گازی لویتان – که گفته می شود ۱۲۲ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی قابل برداشت دارد- خود را بعد از ایران و روسیه، سومین قدرت گازی دنیا معرفی کنند. بر این اساس ثبات و امنیت سوریه و لبنان بر خلاف اهداف رژیم صهیونیستی برای دستاندازی به منابع استراتژیک گاز است. رژیم صهیونیستی نمیخواهد در بهرهبرداری از این میادین گسترده گازی و صادرات گاز به بازارهای اتحادیه اروپا به رقابت با کشورهایی نظیر لبنان و سوریه بپردازد. حمایت رژیم صهیونیستی از مخالفین نظام اسد و کمک های تسلیحاتی و لجستیک به تروریست ها در این چارچوب تفسیر می شود. این رویکرد در نحوه تعامل آمریکا با اوضاع لبنان نیز قابل درک است.
۳- آسیب پذیری شدید رژیم صهیونیستی در برابر هرگونه تهدید امنیتی – به ویژه تهدیدات امنیتی خارجی- بر کسی پوشیده نیست. پوشالی بودن توان دفاعی ارتش رژیم صهیونیستی بارها دیده شده و جدیدترین نمونه آن در جنگ ۱۱ روزه غزه به اثبات رسیده است. بدیهی است بروز هرگونه تنش در میادین نفتی مدیترانه شرقی، بیش از همه میدانهای گازی و سکوهای نفتی رژیم صهیونیستی را در معرض خطر قرار میدهد، آمریکا نیز از آنجا که اولاً بیشترین تعهد را به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی دارد و ثانیاً خود منافع و مطامع زیادی در میادین انرژی شرق مدیترانه دارد، از بروز هرگونه جنگ در این منطقه جلوگیری خواهد کرد؛ پس یک راهکار مؤثر و مطمئن برای دفع تهدید، دامن زدن به آشفتگی سیاسی و فروپاشی اقتصادی لبنان است که یا با شیوه های فریبکارانه دیپلماتیک یا با استفاده ابزارهای گوناگون تهدید، تحریم یا تطمیع اعمال می شود.
۴- کشورهای اروپایی نیز به انرژی شرق مدیترانه چشم طمع دوخته اند؛ چرا که اولاً این منبع انرژی می تواند آنها را از وابستگی صرف به منابع گاز روسیه - که اهرم فشار مهم مسکو بر اروپا است - رها کند؛ ثانیاً از حیث سهولت دسترسی و کوتاه تر بودن مسیر انتقال، نسبت به گاز روسیه دارای مزیت است. ضمن اینکه باید متوجه باشیم روسیه قبلاً با کنترل بندر طرطوس و لاذقیه در سوریه، خود را بهعنوان قدرتی در همسایگی لبنان مطرح کرده و قراردادهایی را نیز در مناقصههای لبنان به دست آورده و آماده ایفای نقش در لبنان است. رقابت های فزاینده شرکت های نفتی آمریکایی مانند «نوبل انرژی» با شرکت های روسیه و فعالیت سرشار از سودآوری در این منطقه را هم باید به این مورد افزود.
هرچند روشن است که منتفع اصلی از آنارشی موجود در ساحت سیاسی اقتصادی لبنان، رژیم صهیونیستی و بعد غرب است، اما مقاومت لبنان همچون همیشه، به عنوان قوی ترین مانع در برابر زیاده خواهیها و طمع ورزی ها، هر زمان احساس کند بیگانه ای قصد دست اندازی به ثروت خداداد لبنان را دارد، باز هم با قدرت و قوّت تمام وارد میدان خواهد شد و نقشه های آن-ها را نقش بر آب خواهد کرد.
پژوهشگر: مرجان شریف زاده