امروزه سخنوری و سخندانی همچنان در عرصه سیاست کشورها نقش مهمی دارد، اما سیاست امروز همه بر پایه بلاغت و مهارت در مباحثه استوار نیست.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: رتوریک به معنای علم بهکارگیری ابزارهای اقناع در یک سخنرانی مطلوب است.
این اصطلاح از زمان افلاطون تاکنون دستخوش تغییرات بسیاری شده است. او این علم را علم اقناع و ابزارهای آن خواند، اما امروزه با بسط، توسعه و اعمال تغییرات، یک ابزار علمی و چه بسا هنری است که در حوزه سیاست عملی بسیار کاربرد دارد.
به بیان دیگر، تعبیر کنونی رتوریک، علم بهکارگیری هنرمندانه ابزارهای اقناع در یک سخنرانی مطلوب است. چنانچه این امر کاربردی از استدلال منطقی دور و به سمت سفسطه تمایل داشته باشد و بهجای عنصرهای صداقت بهسوی عناصر تبلیغاتی هدایت شود، همچون لبه تیغ عمل خواهد کرد و دیگر تأثیر درازمدت و مؤثری نخواهد داشت. هر سخنرانی مطلوب دارای کانونهایی است که توسط آنها مورد تحلیل قرار میگیرد.
رتوریک در تعریف سنتی و ارسطویی سه کانون اولیه دارد. از این سه کانون اصلی یکی ناظر به خود گوینده است (اتوس)، دیگری ناظر به مخاطب است (پاتوس) و در نهایت سومی ناظر به متنی است که رد و بدل میشود (لوگوس)؛ یعنی منطقی که در کلام گوینده جاری است و استدلاهایی استفاده کرده است. به عنوان مثال ممکن است شما در بافتی ارتباطی قرار گرفته باشید که حرف طرف مقابل را بپذیرید، چون خود شخص را قبول دارید؛ در اینجا اقناع بر اساس اقتدار و شخصیت خود فرد ناطق است.
ممکن است در بافتی قرار بگیرید که حرف طرف مقابل را بپذیرید برای اینکه احساس میکنید نیازهای شما در آن کانال ارتباطی پاسخ داده میشود؛ اینجا توجه به مخاطب آنقدر قوی میشود که مطلوب نهایی را به وجود میآورد. یا ممکن است در بستری قرار بگیرید که کلامی که بیان میشود برایتان پذیرفتنی باشد. هر کدام از اینها در شکل خودش یک نوع اقناع را بههمراه دارد، ولی اگر نهایت برآیند کار روی یکی از اینها استوار باشد اقناع پایدار نخواهد بود.
کانونهای رتوریکی (سخنوری اقناعی)
در طول زمان، کانونهای رتوریکی گسترش پیدا کرده و مطالعات رتوریکی موجب تغییراتی در ابزارهای اقناعی مورد استفاده در موضوعات مختلف شده است. آنگونه که امروزه میتوان پنج کانون اصلی را جهت بررسی رتوریک نام برد: خلق، جاگذاری، فصاحت، تحویل یا انتقال و به خاطر سپاری:
۱- خلق به معنای انتخاب شواهد، استدلالها و یا ایدهها توسط گوینده است. به عقیده برت و کیت مک کی سه تقسیم بندی مهم در این فار وجود دارد: ۱- اعتبار، اطمینان یا قدرت سخنگو ۲- جذابیتهای احساسی برای شنوندهها ۳- استفاده از شواهد، مثال، قدرت یا دلیل در ارائهی مطالب.
۲- جاگذاری: به معنای ترتیب و توالی قسمتهای مختلف متن برای سهولت در دریافت شنونده. در یک سخنرانی به طور معمول شش توالی اولیه وجود دارد. مقدمه، روایت، تقسیم بندی، تایید و ارائه مدارک معتبر، تکذیب و رد گزارههای مخالف و نتیجه گیری.
۳- فصاحت: انتخاب واژه یا به عبارتی انتخابی خاص از زبان رسمی در تلفظ، دستور زبان، سبک و تُن است. استفاده از کنایه، استعاره، تشبیه، تکرار، عبارات پلکانی، عبارات متناقض و ... نیز در حوزه فصاحت قرار میگیرند.
۴- نحوه ارائه متن یا نحوه انتقال آن که میتوان به مواردی مانند میزان و شدت و بلندی صدا، حرکات دست و سر و بدن، نحوه ایستادن و حتی نوع لباس گوینده اشاره کرد.
۵- به خاطر سپاری که میتواند در نوع خود بر قضاوت مخاطب پیام نسبت به گوینده موثر باشد.
مصادیقی از انواع رتوریک را میتوان اینگونه بر شمرد: تهییج، شعر، شعار، بیان کنایی، استهزا، تحقیر، بیان رکیک، کری خواندن، اتهام زنی، تعریف و تمجید، استناد، طنز، بازیهای زبانی، شوخی، متلک، نقل، تپق، توهین و ضرب المثل.
اقناع (مخاطب) کار رتوریک است. اقناع از طریق تغییر باور و ارزش مخاطب با تغییر یا تقویت نگرشهای مخاطب سروکار دارد. مخاطب به دنبال کشف حقیقت است؛ از این رو بدنبال حقیقتی درستتر است و میتواند در صورت اقناع شدن حتی نگرش قبلی خود را نفی کند. اقناع هم زمانی موفق است که در منبع نگرشهای مخاطب تغییر ایجاد کند.
رتوریک امروزه در رشتههاى متعددى، چون علوم انسانى به طور کلى، دین، علوم اجتماعى، روزنامهنگارى، تاریخ، ادبیات، و حتى معمارى راه یافته است. تمام ابعادى که در زندگى و اندیشه انسان وابسته به تولید و ارتباط معنا است، به نحوى واجد عناصر رتوریکى هستند.
رتوریک و علوم سیاسی
در خصوص رابطه رتوریک و علوم سیاسی، سیسرو نود سال قبل از میلاد مسیح، بر این باور بوده که نظامی علمی از سیاست وجود دارد که شامل بخشهای مختلفی است و از مهمترین این بخشها فصاحت و شیوایی سخن بوده که بر پایه قوانین هنری استوار است و به آن رتوریک گویند. در مطالعات کمپبل نیز مرکزیت مطالعات رتوریکی بر اثرگذاری و استدلال سازی استوار است. باید گفت سیر تطور مطالعات رتوریک با ورود به قرن بیستم تحول چشمگیری داشت. در این زمان، مطابق سیر مطالعاتی پرلمن، عنصر ارتباطی وارد مطالعات رتوریک شد و کاربردی بودن استدلالها بر میزان تاثیرگذاری آنها در برقراری ارتباط مورد ارزیابی قرار گرفت و رتوریک به شاخهای مجزا در علم بدل شد .
با ظهور اثار میشل فوکو و به تبع آن چرخشی که در علوم مختلف از جمله علوم سیاسی اتفاق افتاد، مطالعات رتوریک وارد فاز جدیدی شد و این سوال که فرد اقناع گر (رتور) چه قدرتی در سخنان خود دارد و یا حالات احساسی شنوندگان، بازوی قدرتی برای اعمال فشار بر سبک سخنرانی فرد است مورد توجه قرار گرفت. مک هول نیز بر طبق همین برداشتها، بر این باور است که امور، اعم از تخصصی یا عمومی، هرگز خود به خود صورت نمیگیرند؛ بلکه نیرویی در پس انجام آنها به شکلگیری و جهت اِعمال آن منجر میشود که همان قدرت از دیدگاه فوکو است. انسانی که ذاتا اجتماعی است ذاتا سیاسی هم هست و قرار گرفتن در بستر حاکمیت متمرکز، از انسان یک موجود سیاسی میسازد.
با این توصیف میتوانیم برای سیاست یک شالوده رتوریکی در نظر بگیریم. این نوع سیاست که به حکمرانی و مدیریت بر مردم برای هدایت آنها استوار است قاعدتا باید از منظر عملی تعریف شود. ما سیاست نظری هم داریم که فلسفه علم سیاست را بررسی میکند، ولی از نظر عملی و کاربرد در بطن جامعه، برای اینکه سیاست عملی خودش را به ظهور برساند باید از ابزار بیان و نطق استفاده کند. اینجا میتوانیم بگوییم زبان میتواند شکل سیاسی پیدا کند، ولی آیا همه مواردی که از زبان استفاده میکنیم سیاسی است؟ نهایتا این بیان یک ابزار رتوریکی برای پیاده سازی سیاست عملی در جامعه است.
رسانه، انتخابات و امر رتوریک
نکتهای که نباید در بررسیهایی که از سخنرانیها و مناظرات انتخاباتی صورت میگیرد از نظر دور داشت نظام معرفت شناسی مخاطب است. مخاطب بنا بر تصویری که از خود دارد نسبت به رسانه و محتوای آن عکسالعمل نشان میدهد، درگیر میشود، تعامل میکند، تاثیر میگیرد و اقناع میشود یا نمیشود. توجه ه این نکات ضروری است که تصویر بوجود آمده مخاطب از خود نیز، دارای ساختار گفتمانی است و این تصویر بوسیله روشها، نظریهها و اطلاعاتی که مخاطب دارد، بوجود میآید. خبر و تبلیغات در مقام دو ژانر مهم و تأثیرگذار واجد صور مختلف رتوریکى هستند. همچنین اسطوره به مثابه پیام مخدوش در رسانههاست و بروز آن در خبر و تبلیغات مشهودتر است.وظیفه رسانههاى امروز چیزى جز خلق اساطیر جدید نیست، اسطورههاى تجارى، اسطورههاى سیاسى، و اسطورههاى فرهنگى.
خبر در رسانه کارکرد اطلاعرسانى ندارد. تبلیغات نیز وسیلهاى است میان شرکتهاى تجارى و مصرف کننده یا میان نامزدهاى انتخابات و رأى دهندگان، تا از طریق آن بتوان مخاطب را اقناع کرد. تبلیغات در دو گروه عمده دسته بندى میشوند: نوع اول، تبلیغات مبتنى بر قول و وعده است؛ در این نوع تبلیغات هدف تأمین رضایت امیال و آرام کردن ترسها و نگرانیهاى افراد است و نوع دوم آن مبتنى بر اطلاع رسانى است؛ در این نوع تبلیغات با اطلاع رسانى دربارة کالا و بیان ویژگىها و مزایاى آن به شیوهاى شبه علمى مخاطب را ترغیب به خرید کالا یا رای دادن به یک کاندیدای خاص مىکنند. در جایى که رأى عموم در میان باشد، شیوه جلب آراء اهمیت مییابد. شیوه عملکرد پایگاه هاى رأى نامزدها بسیار شبیه شرکتهاى تبلیغاتى است. این تبلیغات امروزه در تلویزیون رواج بیشترى یافته است؛ زیرا هم تعداد مخاطب بالاست و هم نقش صدا و تصویر بارز مىشود.
رتوریک سیاسى براى اولین بار در تاریخ به سوفیستهاى (سوفسطائیان) یونانى باز میگردد. بسیارى از سوفیستها صاحب مناصب دیوانى و سیاسى بودند، از این رو شیوه تأثیرگذارى بر مخاطب چیزى است که براى آنان اهمیت بسیارى داشت. امروزه دروغ، اغراق، بزرگ نمایى و افترا از ابزارهایى است که بسیارى از سیاسیون در کسب آراء استفاده مى کنند. برای مثال، تبلیغات چند میلیون دلارى شرکت هاى بیمهاى بهداشت بر علیه طرح بیل کلینتون در مورد بهداشت و سلامت. شیوه امروزین جلب مخاطب به فرانکلین روزولت، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده باز مى گردد. او اولین کسى بود که رادیو را براى کسب رأى مردم کشف کرد. صداى او و نوع صحبت با منتقدانش چیزى بود که بسیارى از مردم آن دوره آن را به خوبى میشناختند.
بلاغت دیجیتالی
نکتهای که بایستی با توجه به گسترش رسانههای نوین در نظر داشت گسترش ساختارهای رتوریکی موجود در مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری اعم از کنایه ها، تمسخرها، به تندی خطاب دادنها و ... در بستر رسانههای نوین و مجازی است. تا جایی که میتوان سخن از بلاغت از نوع دیجیتالی آن کرد. بلاغت دیجیتالی به عنوان یک روش برای اطلاع رسانی، اقناع و حتی الهام بخشی به مخاطبان در حوزه رسانهای و شبکههای اجتماعی استفاده میشود تا آنها را به انجام یک عمل خاص ترغیب کند.
با توجه به ماهیت رسانهای جامعه کنونی ما دیگر تمایل مشخصی بین محیطهای دیجیتالی و غیر دیجیتالی وجود ندارد به این معنا که اگر یک امری در حوزه دیجیتال به گسترش رتوریک مسئلهای کمک کند میتواند در دنیای آنلاین گسترش پیدا کند و بعد هم در ادامه در دنیای آفلاین و زندگی روزمرهمان اثربخش باشد مانند انقلابهای مختلفی که از فضای دیجیتال و ریتوریک جاری شروع و در دنیای واقعی هم دنبال شد. برای مثال مشاهدات و بررسیها نشان داده است که در خلال انتخاباتها، کاربران توییتر برای افزایش تأثیرگذاری توییتهای خود از دو شگرد استفاده میکنند: کمپین سازی و رتوریک.
رتوریکهای جذاب یا برانگیزاننده و جالب توجه یکی از مهمترین شگردهای مورد استفاده کاربران بود. رتوریکهای تهییجی میکوشد تا با برانگیختن یا احیای احساسات و عواطف و هیجانات دیگران بر آنان تأثیربگذارد. به کارگیری شعر و ضربالمثل یکی از شیوههای رایج تأثیرگذاری در نوشتار و گفتار است. کاربران توییتر از این شیوه غافل نبوده اند. همچنین با تعریف و تمجید، بیان رکیک و تمسخر و اتهام زنی میتوان اذهان را به خود معطوف داشت.
کلام آخر
امروزه سخنوری و سخندانی همچنان در عرصه سیاست کشورها نقش مهمی دارد، اما سیاست امروز همه بر پایه بلاغت و مهارت در مباحثه استوار نیست! سیاستمداران در کشورهای توسعه یافته از نظر سیاسی، افزون بر مجهز بودن به سلاح بلاغت، نماینده یا کارگزار تشکیلات سیاسی و احزاب معتبر نیز هستند. به عبارت دیگر در کشورهایی که سیاست از چنگال آماتوریسم رهایی یافته، سیاستمداران از فن بلاغت برای تشریح برنامهها و پرنسیب های حزب متبوعشان بهره میگیرند و کمتر به نقاط ضعف حریف و یا به اصطلاح رایج به «رو کم کنی» های گاه مبتذل روی میآورند.
منابع
۱) رتوریک سیاسی و الگویابی پارلمانی در نطقهای عمومی فراکسیون امید و ولایت، تینا چارسوقی امین، سیدعلی اصغر سلطانی و محمد جواد حجازی؛ جستارهای زبانی؛ ۱۳۹۸،
۲) ارائه مدل مفهومی_ نظری خوانش رتوریک انتقادی، مهدی منتظر قائم و محمدحسن یادگاری؛ جامعه، فرهنگ رسانه؛ ۱۳۹۵،
۳) رتوریک در رسانه هاى جمعى، محمد ایزدی؛ رسانههای دیداری و شنیداری؛ ۱۳۸۷،
۴) تحلیل کنش سیاسی در توییتر؛ بررسی توییتهای سیاسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۹۶، مطالعات انتخابات/ سال ششم، ۱۳۹۶،
۵) چرا نطقهای پر شور پوپولیستی را ترجیح میدهیم؟ قدس آنلاین، ۲ دی ۱۳۹۸،
۶) رتوریک سیاسی در ایران، تینا چهارسوقی امین، انتشارات لوگوس
پژوهشگر: یاسر بهشتی