نهضت تنباکو و قیام مردم ایران؛ باور یک ملت به اتحاد و همدلی برای مقابله با نفوذ خارجیها و تاراج سرزمینشان و سرآغاز مسیر نهضت هایی، چون مشروطه و در نهایت انقلاب اسلامی ایران بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ نیمه دوم قرن نوزدهم و اواخر دوره ناصری، ایران صحنه رقابت روسیه و انگلیس بر سر چپاول سرمایههای مردم محروم ایران بود. ناصرالدین شاه که دیگر پایگاه مردمی خود را از دست داده بود، دست به دامن دولتهای روس و انگلیس شد و از جیب ملت، از تلگراف و راه آهن گرفته تا هر چه که مسکو و لندن بر آن دست میگذاشت، پیشکش استعمارگران میکرد تا سلطنتی را که پایههای حیات آن بر چکمههای روس و انگلیس استوار بود را سرپا نگهدارد.
ناصرالدینشاه در سال ۱۲۶۸ برای سومین بار تصمیم گرفت به بهانه بازدید از پیشرفت کشورهای اروپایی از طریق خاک روسیه عازم اروپا شود. روسها ابتدا اجازه چنین سفری را از خاک خود نمیدانند، اما با گرفتن امتیازاتی اجازه عبور هیئت ایرانی را دادند.
انگلیسیها اصرار داشتند این سفر حتماً انجام شود. هدف آنها گرفتن امتیازات بیشتر از شاه ایران بود و به همین علت از شاه و همراهانش به ویژه امین السلطان، وزیر اعظم به گرمی استقبال و پذیرایی و بزرگترین نشانههای رسمی دولت انگلستان را به آنها اهدا کردند.
در این سفر انگلیسیها پیشنهادات زیادی به شاه ایران دادند که از جمله آنها امتیاز توتون و تنباکوی ایران بود. یکی از مشاوران و نزدیکان نخست وزیر انگلیس به نام «ماژور تالبوت» برای اخذ امتیاز کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو در ایران با میرزاعلی اصغر خان امین السلطان، صدراعظم ناصر الدین شاه وارد مذاکره میشود و با دادن رشوههایی به او و عواملش میتواند شاه را راضی کرده و امتیاز انحصاری کشت، خرید و فروش توتون و تنباکو در ایران را بدست بیاورد.
سیاست انگلیسها بر این اصل بود که امتیازها نه با نام دولت بلکه با پشتیبانی آنها و واسطه از ایران گرفته شود، اما اگر ضرری متوجه طرف قرارداد انگلیسی میشد، دولت با همه توان پشت او ایستاده بود؛ در اصل امتیاز از آن لندن بود.
واگذاری امتیاز، خرید و فروش کل توتون و تنباکوی ایران
به موجب این امتیاز، خرید و فروش کل توتون و تنباکوی ایران در داخل و خارج به مدت ۵۰ سال از تاریخ ۱۲۶۹ به ماژور تالبوت تبعه انگلیسی واگذار شد و در مقابل صاحبامتیاز متعهد گردید که هر سال مبلغ پانزده هزار لیره انگلیسی و یک چهارم از سود شرکت تالبوت، پس از کسر مخارج به دولت ایران پرداخته شود.
بعد از اینکه قرارداد امضا شد، حدود یک سال طول کشید تا موسس شرکت رژی بتواند، دستگاهها و تاسیسات خود را در ایران نصب کند. در این مدت، انعقاد قرارداد کاملا محرمانه باقی ماند تا اینکه به تدریج حدود ۲۰۰ هزار اروپایی وارد ایران میشوند. زمانی سفره و نان بسیاری از مردم ایران به فروش توتون و تنباکو گره خورده بود، اما با ورود اروپاییها نه کشاورز و نه تاجر هیچ اختیاری در تولید و فروش این محصول نداشتند.
رفته رفته موج اعتراضات آغاز میشود، بعضی از تاجران دیگر محصولی به شرکت انگلیسی رژی نمیفروشند. این در حالی است که بر اساس مفاد این قرارداد ننگین صاحبان امتیاز، برای آگاهی از میزان محصول زارعان توتون و تنباکو مجوز هرگونه تفحص و تجسسی را داشتند و مأموران دولتی هم آنها را کمک میکردند. همچنین هرآنچه که صاحبان امتیاز از خارج وارد میکردند هم معاف از هزینههای گمرکی و مالیاتی بود. عوامل انگلیس برای تسلط بر مردم با عنوان لوازم کمپانی هرگونه سلاح و ابزار نظامی مورد نیاز را وارد میکردند.
از سوی دیگر؛ حضور فرهنگ اروپایی در کشور اسلامی، حتی شکل ظاهری شهر و بازار را تغییر داد و بسیاری را به این نتیجه رساند که گویی تاسیس شرکت و امتیاز انحصاری توتون و تنباکو فقط بخشی از ماجرا است و هدف اصلیتر این است که فرهنگ اروپایی در ایران رواج یابد و ایران به تدریج به مستعمره انگلیس تبدیل شود.
علما و رهبران مذهبی وقتی با بستن این عهدنامه متوجه تسلط تدریجی انگلیس بر ایران شدند، تلاش خود را برای آگاهی ملت ایران از زیانهای اقتصادی این قرارداد ننگین و همچنین پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن آغاز کردند.
مردم و علما از مرحوم میرزا محمد حسن شیرازی که در آن زمان در سامرا بود، تقاضای کمک کردند. وی از طریق روحانیون، زائران، نامهها و تلگرافهایی که از ایران میرسید و بخصوص نامه سیدجمالالدین اسدآبادی از زیانها و خسارتهای وارد شده به مردم ایران آگاه شده بود، لذا ابتدا از طریق مسالمتآمیز و ارسال چندین نامه لغو این امتیاز را از ناصرالدینشاه تقاضا کرد، اما وقتی دید از این کار نتیجهای حاصل نمیشود، فتوای مشهور خود را در سال ۱۲۶۷ در رابطه با منع استعمال دخانیات به این شرح اعلام کرد:
«بسمالله الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان علیهالسلام است. حرره الاقل محمدحسن الحسینی».
تحریم تنباکو
به دنبال فتوای تحریم تنباکو؛ از پیر و جوان، زن و مرد، کشاورز و کارگر، تاجر و کاسب بدون، چون و چرا قلیانها و چپقها را شکستند و توتونها، تنباکوها و سیگارها را به آتش کشیدند و حاضر نشدند حکم عالم و مرجع خود که استعمال تنباکو را در حکم جنگ با امام زمان (عج) میدانست نقض کنند. نفوذ این حکم آنقدر گسترده و وسیع بود که حتی دربار و حرمسرای ناصرالدینشاه را هم فرا گرفت.
پیر پونافیدن در کتاب «زندگی در شرق مسلمان»؛ که حاوی خاطراتش در کنسول روسیه در ایران است، مینویسد: «در تهران گروههای شورشی قصر شاه را محاصره کردند. تنها با مداخله قوای نظامی بود که این محاصره در هم شکسته شد، اما در این عملیات چندین نفر کشته و یا زخمی شدند. اوضاع کشور انقلابی شده بود. شورای مخصوصی از وزیران تشکیل شده به صورت فوری به مجتهدین مراجعه نمود تا به آرام شدن اوضاع مملکت کمک کنند.
مجتهدین به درخواست کمک به دولت جواب مطلقا منفی دادند. نارضایتی حتی به دربار و حرم شاه نیز سرایت کرد. دولت که دیگر از هیچ گوشه کشور حمایتی نمیدید، ناچار به تسلیم شد. در ماه ژوئن سال ۱۸۹۲ در همه شهرهای ایران رسما اعلام شد که قانون انحصار تجارت تنباکو کاملا و بدون قید و شرط لغو شده است.»
با اعلام رسمی لغو امتیاز از سوی دولت ایران و شرکت رژی، مبارزه پیروزمندانه تنباکو پس از ۵۵ روز خاتمه یافت و حکم تحریم هم لغو شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم فارس فرمودند: «در قضیهی تاریخی تحریم تنباکو، که سرآغاز یک مبارزهی مردمی و آگاهانه بر علیه تسلط غرب بود، نام میرزای شیرازی مطرح است؛ که اگر همان حرکت میرزای شیرازی (رضوان اللَّه علیه) ادامه پیدا میکرد و سیاستمداران و نخبگان کشور همان خط را دنبال میکردند، سرنوشت ایران غیر از آن چیزی میشد که اتفاق افتاد؛ ولی خب، استعمارگرها از غفلتها و از طمعها استفاده کردند، آمدند وسط، خط را قطع کردند.»
حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران با هدایت میرزای شیرازی در واقع مبارزه با استعمار سرزمینشان بود؛ تاریخی ماندگار در باور همدلی و اتحاد ملت برای مقابله با زورگویی و نفوذ بیگانگان که مسیر را برای نهضتهایی، چون مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی فراهم کرد.