در بعضی از زندگی ها زوجین بدون توجه به نیازها و خواسته های همسرشان عمل میکنند، که این روش میتواند مشکلات بسیار بزرگی را برای زوجین و ماراتونی از لجاجت ها و مقابله به مثل ها را به وجود آورد.
( حدیث ؛ توجه به خواست همسر )
بسم الله الرحمن الرحیم
در بعضی از زندگی ها زوجین بدون توجه به نیازها و خواسته های همسرشان عمل میکنند، که این روش میتواند مشکلات بسیار بزرگی را برای زوجین به وجود بیاورد و ماراتونی از لجاجت ها و مقابله به مثل ها را به وجود آورد.
در تاریخ میخوانیم: روز عاشورا، هنگامی که هلال بن نافع عازم میدان جنگ بود، همسر جوانش از رفتن او ناراحت شده و به شدت میگریست. امام حسین(ع) متوجه آن زوج گردید و به هلال فرمود: همسرت جدایی تو را نمیپسندد، تو آزادی و میتوانی خشنودی او را بر مبارزه با شمشیرها مقدم بداری.
منبع ؛ الکافی، ج6، ص 476
( تمثیل؛ نحوهٔ ارتباط همسران با یکدیگر)
بسم الله الرحمن الرحیم
در زبان عرب به هر یک از زن و مر « فراش » گفته می شود. از این رو اگر کسی ازدواج مجدد کند می گویند؛ تجدید فراش کرد. و فراش به معنای بستر است ٬و از آن جا که زن و مرد باید بستر راحت و آسایش و آسودگی یکدیگر فراهم کنند به هر یک از آن دو « فراش » گفته می شود.
و یادمان باشد که بستر همیشه افتاده است. پس مرد و زن نیز نسبت به یکدیگر باید افتاده و خاشع باشند.
دیگر آن که بستر باید نه خیلی نرم و نه خیلی سخت باشد . مرد و زن نیز در زندگی باید متعادل باشند درست مثل زمین که نه چنان نرم است که زانو در آن فرو رود و نه چنان سخت و خشن که کلنگ در آن فرو نرود. و البته چنین زمین هایی برای زندگی و کشت سودمندند و ارزش دارند . اما زمین های نرم مثل حاشیهٔ دریاها و یا سخت مثل سنگلاخ ها ارزش چندانی نداشته زیرا قابل سکونت و کشت نیستند.
منبع؛ کتاب سلوک باران ٬دفتر اول( محمد رضا رنجبر) ٬ ص۸۴
( تمثیل؛ عمل به وظایف)
بسم الله الرحمن الرحیم
خطاط ها را ندیده ای که اول قدری مرکب به نی می دهند تا با آن بنویسند ٬ حال اگر نی آن ها را به کار برد و با آن ها چیزی نوشت دوباره به آن مرکّب می دهند ٬وگرنه همان را هم که داده بودند خشک شده و از دست می رود.
حال خداوند اندکی فهم در اختیار ما می گذارد و اگر ما بر اساس آن رفتار و عمل کنیم او نیز بیشتر ارزانی می کند و اگر نه همان را هم خواهد گرفت.
منبع؛ کتاب سلوک باران ٬دفتر اول( محمد رضا رنجبر) ٬ ص۷۰
( حدیث؛ ارثیهٔ خانواده مؤمن)
بسم الله الرحمن الرحیم
عنه صلى الله عليه و آله: مَن كانتْ لَه ابنةٌ فأدّبَها وأحْسَنَ أدَبها، وعلّمَها فأحْسَنَ تعليمَها؛ فأوسَعَ علَيها مِن نِعمِ اللَّهِ الّتي أسبَغَ علَيهِ، كانَتْ لَه مَنَعةً وسِتْراً مِن النّارِ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر كه دخترى داشته باشد و خوب تربيتش كند و او را به خوبى دانش بياموزد و از نعمتهايى كه خداوند به او عطا كرده به وفور بهرهمندش سازد، آن دختر، سپر و پوشش پدر در برابر آتش دوزخ خواهد بود.
ميزان الحكمة ؛ ج۱ ؛ ص108
( حدیث؛ اثرات نیکی به خانواده)
بسم الله الرحمن الرحیم
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام: مَن حَسُنَ بِرُّهُ بإخْوانِهِ وأهلِهِ مُدَّ في عُمرِهِ.
امام كاظم عليه السلام: هر كس به برادران و خانواده خود نيكى كند، عمرش دراز مىشود.
ميزان الحكمة ؛ ج1 ؛ ص533
( داستان ؛ ثواب بي شمار كمك مرد به همسرش در منزل )
بسم الله الرحمن الرحیم
عَنْ عَلِيٍّ (ع) قالَ: دَخَلَ عَلَيْنا رَسُولُ اللهِ(ص) وَ فاطِمَةُ جالِسَةٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا اُنَقِّي الْعَدَسَ قالَ: يا أبَا الْحَسَنِ، قُلْتُ: لَبَّيْكَ يا رَسُولَ اللهِ(ص) قالَ: اِسْمَعْ مِنِّي وَ ما أَقُولُ إِلاّ مِنْ أَمْرِ رَبِّي ما مِنْ رَجُلٍ يُعِينُ اِمْرَأَتَهُ فِي بَيْتِها ألاّ كانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرةٍ عَلي بَدَنِهِ عِبادَةٌ سَنَةٍ، صِيامٌ نَهارُها وَ قِيامٌ لَيْلُها وَ أَعْطاهُ اللهُ مِنَ الثَّوابِ مِثْلَ ما أَعْطاهُ الصّابِرِينَ داوُدَ النَّبِيِّ وَ يَعْقُوبَ وَ عِيسي(ع)، يا عَلِيُّ مَنْ كانَ فِي خِدْمَةِ الْعَيالِ فِي الْبَيْتِ وَ لَمْ يَأْنِفْ كَتَبَ اللهُ اِسْمَهُ فِي دِيوانِ الشُّهداءِ، وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ ثَوابَ أَلْفِ شَهيدٍ، وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ ثَوابَ حِجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ، وَ أَعْطاهُ اللهُ بِكُلِّ عِرْقٍ فِي جَسَدِهِ مَديِنَةً فِي الجَنَّهِ، يا عَلِيُّ ساعَةٌ فِي خِدْمَةِ البَيْتِ خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَألْفِ حِجَّةٍ، وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ، وَ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ ألْفِ رَقَبَةٍ، وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ، وَ أَلْفِ مَرِيضٍ عادَهُ، وَ أَلْفِ جَنازَةٍ، وَ ألْفِ جُمُعَةٍ، وَ ألْفِ جَنازَةٍ، وَ ألْفِ جايِعٍ يُشْبِعُهُمْ، وَ ألْفِ عارٍ؛
از اميرالمؤمنين صلوات الله عليه مروّي است كه فرمود: رسول اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم به حجرة ما وارد شد در حالي كه فاطمه صلوات الله عليها كنار ديگ غذا نشسته بود و من عدس پاك مي كردم. به من فرمود: يا ابالحسن عرض كردم: لبّيك يا رسول الله(ص)، فرمود: گوش فرادار كه آنچه مي گويم بفرمان پرودگار من است، هيچ مردي نيست كه در خانه به همسر خود كمك دهد جز آن كه به عوض هر موئي كه در تن دارد ثواب يكسال عبادت كه شبهايش به نماز و روزهايش به روزه گذشته براي او مقرّر شود و خدايش همانند ثواب صابران: داود پيغمبر و يعقوب و عيسي عليهم السّلام ببخشد، يا علي هر كه در خانه به خدمت عيال پردازد و تكبّر نورزد، خدا نامش را دفتر شهداءِ ثبت فرمايد، و به عوض هر شب و روزي كه مي گذراند ثواب هزار شهيد در حقّ او مي نويسد و به عوض هر گامي كه برمي دارد ثواب حجّ و عمره براي او مي نويسد، و به عوض هر رگي كه در تن دارد يَكْسُوهُمْ، وَ ألْفِ فَرَسٍ يُوَجِّهُهُ فِي سَبيلِ اللهِ، وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ دِينارٍ يَتَصَدَّقُ بِها عَلَي الْمَساكينِ، وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَقْرَأَ التَّوراةَ وَ الْأِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقانَ، وَ مِنْ أَلْفِ أَسِيرٍ أَسَرَ فَأَعْتَقَهُمْ، وَ خَيْرٌ لَهُ مَنْ أَلْفِ بَدَنَةٍ يُعْطِي لِلْمَساكينِ، وَلايَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيا حَتّي يَري مَكانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ. يا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَانِفْ مِنْ خِدْمَةِ الْعِيالِ فَهُوَ كَفّارَةٌ لِلْكَبايِرِ وَ يُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ الْحُورِ العِينِ وَ تَزِيدُ اللهُ فِي الْحَسَناتِ وَ الدَّرَجاتِ، يا عَلِيُّ لا يَخْدِمُ العِيالَ الّا صِدّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيا وَ الاخِرَةِ.(1) شهري در بهشت به وي مي بخشد، يا علي يك ساعت در خدمتِ كارِ خانه بودن بهتر است از عبادت هزار سال و هزار حجّ و هزار عمره و بهتر است از هزار بنده آزاد كردن، و هزار بار جهاد كردن، عيادت هزار بيمار نمودن، و هزار نماز جمعه گزاردن، و هزار تشييع جنازه، و سير كردن هزار گرسنه، و پوشاندن هزار برهنه و تجهيزات هزار اسب براي جهاد در راه خدا. بهتر است از هزار دينار كه در راه خدا صدقه دهد، و بهتر است از خواندن تورات و انجيل و زبور و قرآن كريم. و گرفتن هزار اسير و آزاد كردنشان، و بهتر است از هزار شتر كه به تهيدستان ببخشد، و از دنيا نمي رود تا جايگاه خود را در بهشت بيند، يا علي هر كس از خدمت كردن به عيال تكبّر نورزد همان عمل كفّاره گناهان بزرگش مي شود و خشم پرودگار را خاموش مي كند و مهر و صدّاق حوريان بهشتي مي گردد و در حسنات و درجات مي افزايد، يا علّي خدمت به عيال نمي كند مگر صدّيق يا شهيد يا مردي كه خدا براي خير دنيا و آخرت بخواهد. بحار ج 101، ص 132
ماخذ: آثار الصادقين- احسان بخش جلد: 15 صفحه: 300 الي 30
( داستان ؛ آیت الله حاج آقا جواد تهرانی و خانواده )
بسم الله الرحمن الرحیم
قضيه اي را فرزند آيت الله حاج جواد آقاي تهراني نقل مي كردند و مي فرمودند: يك شب پدرم در زمستان به حرم مشرّف شدند و دير وقت برگشتند، دست كردند توي جيبشان ديدند كه كليد منزل را نياورده اند. چراغ اتاق هم خاموش است و بچّه ها خوابيده اند. چه كار كنيم؟ راه هاي مختلفي هست: دستمان را بگذاريم روي زنگ، يك زنگ بزنيم اگر بيدار نشدند دو تا، … بالاخره بيدار مي شوند. توي زمستان و آن سرماي استخوان سوز مشهد كه نمي شود توي كوچه ماند. ايشان هيچ كدام از اين كارهايي كه اگر بنده بودم مي كردم، نكردند، سحر براي نماز بلند شديم ديديم آقا نيامده اند. سراسيمه بيرون رفتيم ديديم ايشان در آن سرما، داخل كوچه قدم مي زنند!« آقا چرا به داخل خانه نيامديد؟» كليد نداشتم.« خوب چرا در نزديد؟» به خودم اجازه ندادم در بزنم و شماها را از خواب بيدار كنم.« خوب، به خانه اقوام مي رفتيد.» ممكن بود شما بياييد و من را پيدا نكنيد؛ دلواپس شويد. اين پيرمرد در سرماي سخت مشهد استخوان هايش فشرده شده بود و مي لرزيد امّا حاضر نشد خانواده اش را از خواب بيدار كند!! اين را مي گويند رحمت و دلسوزي نسبت به همسر و مودّت« ابراز» اين نكته است كه من نمي خواهم او را از خواب بيدار كنم.
هفته نامه پرتو ش192-82/5/27
( داستان ؛ آيت الله اراكي و خانواده )
بسم الله الرحمن الرحیم
حاج شيخ و رياضت: آيت الله العظمي آقاي گلپايگاني رحمة الله فرمودند: مرحوم آقاي حاج شيخ در اخلاقيات رياضت كشيده بودند. اين مطلب خدمت آيت الله العظمي آقاي اراكي عرض شد ايشان نيز فرمودند: بلي درست است و چه رياضتي از اين بالاتر كه مدتها ايشان خانواده شان را كه كور شده بود، به دوش مي گرفتند و براي رفع نيازمنديهايش او را از پله هاي غرفه اي كه در منزلشان بوده بالا و پايين مي بردند! اين مطلب خدمت مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضي حائري رحمة الله، گفته شد، ايشان فرمودند بلي از اينها عجيب تر اينكه اين موضوع را حتّي به من هم نگفتند و من از كسان ديگر شنيدم كه ايشان سابقاً چنين عيالي داشته اند.
آيينه صدق و صفا-رضا استادي
(آیه؛ ضرورت عفو و گذشت در زندگی زناشوئی)
بسم الله الرحمن الرحیم
« وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَريضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ؛
و اگر آنان را پيش از آميزش جنسى طلاق دهيد، در حالى كه براى آنان مهرى تعيين كردهايد، پس [بر شما واجب است] نصف آنچه تعيين كردهايد [به آنان بپردازيد]، مگر آنكه خود آنان يا كسى كه پيوند ازدواج به دست اوست [مانند ولىّ يا وكيل] آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما [كه تمام مهريه را به زن بپردازيد] به پرهيزكارى نزديكتر است. و فزون بخشى و نيكوكارى را در ميان خودتان فراموش نكنيد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.»
بقره/۲۳۷
مطالب بهتر و مهم تر ، باید همیشه در تیتر قرار بگیرند که دیگران ، از آن مطالبِ مفید ، بیش تر بهره مند شوند .
باتشکر
باتشکر
آموزش و پرورش،
خانواده ها،
آموزش عالی ،
صدا و سیما و...
همه مسئولیم !
خدا را شکر که شهداء ، در همه ی زمینه ها بهترین معلمِ ما شدند...
واسطه ی بین ما و ائمه اطهار(علیهم السلام) شدند...
و مقصد را همواره به ما نشان می دهند!
کاش همان اندازه که روی دروس ریاضی و... تاکید می شد... به همان اندازه هم به مسائل دینی ، احکام شرعی و... تاکید می شد ! نمی گوییم حتی بیش تر ! که بگویند : پس چه کسی دکتر و مهندس شود ؟!
قبل از هر فرمول ریاضی، فیزیک و... باید اول فرمول زندگی را به ما یاد می دادند...
باید اول به سوالاتِ طبیعی و اعتقادی که در ذهنمان دائم می چرخید پاسخ می دادند و بعد از ما می پرسیدند که چگونه باید دکتر و مهندس و... شویم؟!
چون قبل از دکتر و مهندس و... بودن ، یک انسان ، یک مسلمان هستیم !
قرآن و دینی درسی بود که خیلی راحت نمره داده می شد ! حتی اگر در آن ، اشتباهات زیادی داشتیم ! چرا ؟! چون اهمیت کمتری داشت !
در عوض برای درس ریاضی و علوم و... باید خیلی تلاش می کردیم که نمره ی کامل بگیریم !!!
هزاران سوال است که مثل خیلی ها... از آموزش و پرورش و... داریم ! و سالهاست که بی جواب مانده !
که چرا در طول نزدیک به 12 سال از بهترین و مهم ترین زمان زندگی ، خیلی از مسائل مهم و ضروری در مورد دین ، اعتقادات ، مهارت زندگی و... به ما یاد ندادند؟!
توانایی ما ، خیلی بیش تر از یاد گرفتنِ فرمول های ریاضی و... بود !
فرمول های زندگیِ خدایی ، آن قدر سخت و پیچیده نبودند که آن را در حاشیه های دور قرار دادند !
خدارا شکر که آن قدر معلم های خوبی داشتیم که علی رغم کمبود وقت ! درسِ زندگی را هم به ما یاد می دادند تا عقب نماییم از کسانی که زندگیِ خدا پسندانه دارند...هر چند آن مطالب ، در کتاب هایمان نبود ! و اگر بود ، غریب و تنها بود ! مثل ریاضی ، فیزیک و... سرش شلوغ نبود!
الحمدلله که همه ی ما ، در کلاسِ عملی و مهارتیِ شهداء به سر می بریم ! حتی اگر در آن کلاس ها شاگرد اول و خوب نباشیم... ولی حداقل خیالمان راحت است که هر چیزی که برایمان لازم و ضروریست ، یادمان می دهند... و دیگر عمل کردن می ماند که سهمِ ماست... حداقل تکلیف مان مشخص است !
شهداء، با تک تک اعمالشان به ما یاد می دهند که زندگیِ واقعی یعنی چی ؟!
هدف از خلقت چیست ؟!
به کجا آمده ام ؟!
به کجا می روم؟!
با سپاس فراوان .