رژیم صهیونیستی ۱۳ سال پیش به بهانه اسارت سه نظامی خود در جنوب لبنان آتش جنگی وحشیانه را بر ضد این کشور برافروخت، جنگی که هدف اصلی آن نابودی حزب الله، پیشروی تا رودخانه لیتانی و ایجاد عمق راهبردی در جنوب لبنان بود. این جنگ افروزی که ۳۳ روز با مقاومت جانانه مردم لبنان مواجه شد سرانجام با ناکامی رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف و با حمایت مجامع بین المللی خاتمه یافت. بعدها صهیونیستها در دادگاهی که به دادگاه وینوگراد مشهور شد به شکست خود در این جنگ اعتراف کردند.
تیرماه سال ۱۳۸۵ در چنین ایامی رژیم صهیونیستی با اتکا به ماشین جنگی پرساز و برگ خود در کنار دلارهای نفتی کشورهای مرتجع عربی و حمایت سیاسی و اطلاعاتی آمریکا آتش جنگی ویرانگر را با هدف نابودی حزب الله در مرزهای شمالی خود شعله ور کرد.
بهانه این جنگ آزادی سه نظامی اسیر این رژیم بود که در مرزهای جنوبی لبنان به اسارت حزب الله درآمده بودند؛ در این جنگ تمامی زیرساختهای لبنان در مناطق شیعه نشین هدف قرار گرفت از شهرهای جنوبی گرفته تا ضاحیه در حاشیه بیروت.
نابودی پایگاه مردمی و توان دفاعی حزب الله دو هدف اصلی این جنگ بود. هدف نخست این جنگ در همان روزهای آغازین با مهمان نوازی مسیحیان، دروزیان و اهل سنت لبنان از آوارگان شیعه در دیگر شهرهای لبنان شکست خورد، اما پذیرش شکست صهیونیستها در جبهه نظامی ۳۳ روز به طول انجامید.
وقتی غبار جنگ فرونشست محور غربی – عربی با همراهی برخی سیاستمداران وابسته لبنانی باردیگر مردم را هدف گرفت، ممانعت از رسیدن کمکهای بین المللی به مردم و تاخیر در بازسازی ویرانههای جنگ؛ لبنان را به سمت پرتگاه تشدید نارضایتی مردم سوق میداد؛ روندی که با تدبیر محور مقاومت خنثی شد. حزب الله با بسیج امکانات روند بازسازی و اسکان موقت آوارگان را سرعت بخشید تا جایی که کمتراز ۵ سال پس ازجنگ تمامی ویرانهها ساخته شد.
تشدید اختلافات طایفهای و ایجاد بحرانهای سیاسی پازل بعدی محور غربی – عربی برای انتقام از مردم لبنان در قبال حمایت از حزب الله بود، رویکردی که لبنان را تا آستانه جنگهای داخلی پیش برد و هراس از تکرار خاطرات تلخ جنگهای داخلی ۱۵ ساله این کشور را در اذهان لبنانیها زنده کرد.
بحرانهایی که روزی بهانه آن اتهام نقش داشتن در ترور رفیق حریری نخست وزیر پیشین لبنان بود و روزی دیگر سنگ اندازی برای تشکیل دولت و یا جریان سازی برای خلع سلاح حزب الله، توطئههایی که با جنگ اطلاعاتی و جاسوسی گسترده اسرائیل در لبنان همراه بود. روندی که کشف شبکههای گسترده جاسوسی در شبکه مخابراتی لبنان این سناریوی محور غربی – عربی را خنثی کرد.
وقتی جنگ اطلاعاتی و صرف هزینههای سنگین تبلیغاتی برای مخدوش کردن حزب الله از طریق رسانهها و سیاستمداران وابسته در افکار عمومی و جدایی مردم از مقاومت جواب نداد نوک پیکان حمله متوجه همپیمانان منطقهای حزب الله شد و در این میان سوریه به عنوان پل پیروزی حزب الله در جنگ ۳۳ روزه هدف قرار گرفت.
در اوج قیام مردمی کشورهای عربی علیه حکام دست نشانده و وابسته عربی در مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن، محور عبری- غربی و عربی به نام دموکراسی خواهی آتش فتنه را در شام شعله ور کردند.
بشاراسد که پیشنهادهای وسوسه کننده حکام ثروتمند عرب برای فاصله گرفتن از حزب الله و ایران را با قاطعیت رد کرده بود؛ راه مقاومت در پیش گرفت و درکنار متحدان منطقهای خود هشت سال در برابر صدها هزار تروریست بین المللی از ۸۶ کشور جهان ایستادگی کرد.
صهیونیستها از بحران آفرینی در سوریه به دنبال معاملهای برد- برد بودند چراکه اگر نظام سوریه ساقط میشد پلهای پشت سر حزب الله تخریب میشد و در صورت پایداری نظام هم فرسودگی توان نظامی حزب الله و انحراف افکار عمومی از موضوع فلسطین دو دستاورد مهم این جنگ بود.
دو هدفی که هردو شکست خورد چراکه حضور حزب الله در سوریه، آن را را به یک تشکل نظامی جنگ دیده و با تجربه تبدیل کرد، این جنگ نه تنها آذوقه مهمات حزب الله را خالی نکرد بلکه موجب روزآمدی آن شد به گونهای که امروز دبیرکل حزب الله از توان موشکی با قابلیت نقطه زنی و پوشش تمامی فلسطین اشغالی خبرمی دهد.
تشدید فشار اقتصادی بر لبنانیهای ساکن داخل و خارج از این کشور به بهانه همکاری با حزب الله دیگر بهانه محور غربی – عربی برای جدایی مردم از حزب الله بود؛ تلاشی که بهار سال گذشته با وجود صرف میلیاردها دلار از سوی عربستان و آمریکا با پیروزی قاطع گروههای حامی محور مقاومت در انتخابات پارلمانی لبنان عملا به شکست انجامید.
حالا ۱۳ سال بعد از جنگ ۳۳ روزه و درحالی که تمامی تلاشها برای انفجار اوضاع سیاسی در لبنان و جدایی مردم از حزب الله شکست خورده است محور غربی – عربی باردیگر با پررنگ کردن اختلافات طایفهای و مذهبی تلاش دارد اتحاد به وجود آمده در لبنان با محوریت حزب الله را مخدوش کند، روندی که با بحران آفرینی طرفداران ولید جنبلاط رهبر جریان سوسیال دمکرات دروزی لبنان با هدف قرار دادن خودروی حامل وزیر مهاجران لبنان در منطقه جبل و ممانعت از بازدید جبران باسیل وزیرخارجه لبنان از این منطقه کلید خورد و حالا با سفر همزمان نجیب میقاتی، فؤاد السینوره وتمام سلام سه نخست وزیر اسبق لبنان به عربستان و دیدار با ملک سلمان پادشاه این کشور وارد مرحله جدیدی شده است. دیداری که پادشاه عربستان در آن خواستار حفظ لبنان در چارچوب «دایره کشورهای عربی» شد خواستهای که هدف اصلی آن فاصله گرفتن از ایران و بازگشت لبنان به درون محیط عربی است.
این خواسته پادشاه سعودی از سه سیاستمدار اهل سنت لبنان، بیانگر آغاز دور جدیدی از اختلافات سیاسی میان گروههای سیاسی تاثیرگذار در صفحه پیچیده شطرنج سیاسی لبنان با هدف مخدوش کردن اتحاد ایجاد شده در فضای سیاسی لبنان با محوریت حزب الله است.