پد خندق رشادت های فراوانی را به خود دیده است لکن حماسه ای که باعث شد نام پد خندق ماندگار شود. این حماسه مربوط به روزهای آخر جنگ است زمانی که عراق به جزایر مجنون حمله و نیروهای زبده خود را برای بازپس گیری این منطقه وارد عمل کرد.
فرمانده گردان حضرت رسول(ص) نیز که به صورت مستقیم در پیشانی این حماسه قرار داشته می گوید:با نزدیک شدن به روزهای پایانی خرداد ماه سال 67 ماشین جنگی رژیم بعثی عراق بر حجم تحرکات خود افزود و در همین راستا در 28 خرداد سال 67 و پس از آن دشمن نیروهای خود را در جزایر مجنون تقویت کرد.
سیدشکرالله واهبی زاده افزود: به روشنی و بدون رعایت اصل غافلگیری دشمن قصد داشت تحرکات خود را نشان دهد تا با ایجاد رعب در نیروهای رزمنده ما ضریب موفقیتش را افزایش دهد.
وی با اشاره به اینکه در آن روزها عراق دو هزار نفر نیروی نظامی در نزدیکی شهر بصره مستقر کرده بود تا در کوتاهترین مدت بتواند نیروهای عمل کننده اش را در جزایر مجنون تقویت و پشتیبانی کند گفت:این تنها عراق نبود که داشت به سراغ ما می آمد بلکه 36 کشور شرق و غرب و منطقه که دارای تسلیحات پیشرفته بودند آن روز ارتش عراق را از اول جنگ تا این روز همراهی می کردند.
واهبی اضافه کرد:سرانجام ارتش عراق با طرح ریزی قبلی و شناسایی و شناختی که از منطقه جزایر، کوشک و طلائیه داشت با اجرای آتش سنگین بامداد چهارم تیرماه 67 حمله خود را آغاز کرد.
وی گفت:این آتش سنگین روی خط دفاعی، جاده های ارتباطی، مواضع توپخانه ها، مقرها و مراکز تجمع نیروهای ما بود و همچنین دشمن به بمباران شیمیایی منطقه که دامنه آن تا حوالی هویزه گسترش یافته بود، اقدام کرد.
یکی از فرماندهان پد خندق که خود افتخار آزادگی راهم دارد در این خصوص می گوید:پس از اینکه دشمن توانست فاو را از رزمندگان ایران اسلامی پس بگیرد اقدام به گرفتن جزایر مجنون شمالی و جنوبی می کند، جزایری که تیپ 48 فتح کهگیلویه و بویراحمد مسئولیت محافظت از آن ها را بر عهده داشت و چون دژهای آبی متعددی داشت به آن پد خندق نیز میگفتند.
سیدعلی صالح رایگان افزود:گردانهای حضرت رسول(ص) ، گردان امام علی (ع) و گردان شهداء در آنجا مستقر بودند و وقتی دشمن برای پسگیری آن منطقه حمله کرد بسیاری از تیپها و لشکرها عقبنشینی کردند ولی رزمندگان تیپ 48 فتح جانانه ایستاده و مقاومت کردند.
وی گفت:هلیکوپترها و هواپیماهای دشمن مدام محل را زیر آتش گرفته و قایقهای توپدار مجهز به مسلسل به اضافه چندین تیپ و لشکر از زمین و دریا تیپ را مورد هجوم قرار دادند و رزمندگان تیپ 48 فتح به مدت 16 ساعت به مقابله با دشمن بعثی پرداخت.
سید فاضل فضلیان آخرین فرمانده گردان محاصره شده گردان یارسول تیپ 48 فتح استان در پد خندق که خود به اسارت نیروهای بعثی درآمد در این خصوص می گوید:ارتش عراق از زمین و آسمان و دریا با آتش کم نظیر و پر حجم به منظور تصرف شهر اهواز عملیات خود را از نخستین ساعات 4 تیرماه آغاز کرد.
وی افزود: این مقاومت شجاعانه باعث شد که مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، طی نامه ای مراتب تقدیر وتشکر خود از مردم استان را به فرماندهی تیپ 48 فتح شهید حاج سیف الله حیدر پور ابلاغ کند.
موقعیت گردان حضرت رسول هنگام آغاز عملیات دشمن
علی صالح رایگان از اسرای دوران دفاع مقدس و فرمانده هان پد خندق گفت:گردان حضرت رسول (ص) متشکل از پاسداران رسمی گچساران، یاسوج و دهدشت بود روی جاده خندق مستقر بود.
وی افزود:جاده خندق بین جزایر مجنون و شط علی در منطقه هور قرار دارد ارتفاع این جاده (پدخندق) از سطح آب هور 2 الی 3 متر است عرض آن 8 متر و طولش 13 کیلومتر بود.
رایگان اضافه کرد:در انتهای این جاده که پیشانی جنگ بود دژی داشت که معروف بود به دژ خندق که گنجایش یک گروهان را داشت.
وی افزود:دشمن در سمت چپ ما از جزایر عبور و در محور طلائیه و کوشک توانست پیشروی کند و تا ساعت 9 صبح یگان های خود را به جاده اهواز خرمشهر کیلومتر 55 برساند و با بستن جاده و زدن چند پل و تخریب قسمتی از راه آهن در نقطه مرزی مستقر شوند.
این فرمانده ادامه داد:در آن عملیات تنها محوری که سقوط نکرد و معادلات دشمن را به هم زد و دشمن را در رسیدن به اهدافش ناکام کرد محور خندق بوده که با مقاومت کم نظیر دلاور مردان گردان حضرت رسول (ص) روبرو شد.
وی می گوید:با وجود اینکه ما در یک محاصره کامل به سر می بردیم و هیچ امیدی به پشتیبانی نبود ولی دشمن یک قدم نتوانست پیشروی کند و ناچار شد از سمت چپ ما را از پشت دور بزند باز با این کار هم موفق نشد.
شکرالله واهبی زاده فرمانده گردان حضرت رسول(ص) در این خصوص نیز می گوید: اگر دشمن از طریق جاده خندق در همان ساعات اولیه موفق می شد می توانست از طریق آن جاده در همان ساعت 8 صبح خود را به اهواز برساند ولی جنگیدن عاشورائیان گران حضرت رسول (ص) باعث شد که دشمن در این محور موفق نشود.
واهبی زاده با بیان اینکه رزمندگان گردان حضرت رسول (ص) تا ساعت دو بعد از ظهر با وجود محاصره، گرمای 45 درجه و نبود آب و تشنگی، کمبود مهمات در دو جبهه می جنگیدند افزود:جبهه اول مبارزه با نفس اماره و تحمل مقابل سختیها و مشکلات و جبهه دوم جنگ با دشمن هم در آب و هم در زمین و هوا بود.
وی اضافه کرد:شرایط بسیار سخت و دشوار بود آنجا ظهر عاشورا تداعی می شد صحنه های خیلی دلخراشی که همه چیزش مثل ظهر عاشورا شده بود آن طرف یزیدیان زمان و این طرف حسینیان و عاشورائیان زمان به مصاف هم رفته بودند چرا که امام راحلمان فرمودند جنگ ما تکرار عاشوراست.
شهادت 78 رزمنده و اسارت87 رزمنده دیگر
سردار شهید حاج سیف اله حیدر پور فرمانده تیپ 48 فتح در دوران دفاع مقدس در خاطرات خود میگوید: در عملیات پدخندق 78 دلاور کهگیلویه و بویراحمدی شهید و 87 نفر دیگر نیز مجروح و اسیر شدند که البته با احتساب شهدای روزهای قبل آن 124نفر از این استان دراین منطقه شهید شدند.
پایی که جا ماند توصیفی از پد خندق در اسارت
یکی از کتاب هایی که اطلاعات خوبی درباره پد خندق دارد کتابی است با نام« پایی که جا ماند »نوشته آزاده سرافراز سید ناصر حسینی است.
دراین کتاب بخش های جانسوزی از مظلومیت شهدای جاده خندق پس از سقوط دژ به رشته تحریر درآمده است.
سید ناصر حسینی پور نوجوان 13 ساله آنروز،در بخش هایی از این کتاب نوشته است:در حالی که سرم پایین بود، کنارم نشست، موهایم را گرفت و سرم را بالا آورد؛ چنان به صورتم زل زد، احساس کردم اولین بار است ایرانی میبیند.
بیشتر نظامیان از همان لحظه اول اسارتم اطرافم ایستاده بودند و نمیرفتند.زیاد که میماندند، با تشر یکی از فرماندهان و یا افسران ارشدشان آن جا را ترک میکردند.
چند نظامی جدید آمدند، یکی از آنها با پوتین به صورتم خاک پاشید، دلم میخواست دستهایم باز بود تا چشمهایم را بمالم.
کلمات و جملاتی بین آنها رد و بدل میشد که در ذهنم مانده. فحشها و توهینهایی که روزهای بعد در العماره و بغداد زیاد شنیدم.
یکیشان که آدم میان سالی بود گفت:" لعنه الله علیکم ایها الایرانیون المجوس". دیگری گفت:" الایرانیون اعداء العرب". دیگر افسر عراقی که مودب تر از بقیه به نظر میرسید، گفت: "لیش اجیت للحرب؟" (چرا اومدی جبهه؟) بعد که جوابی از من نشنید، گفت: اقتلک؟ (بکشمت؟) آنها با حرفهایی که زدند، خودشان را تخلیه کردند.درادامه کتاب نیز آمده است:دستش را به طرفم دراز کرد تا ساعتم را بگیرد، ساعت را که درآوردم، انداختمش توی آب! عاقبت این کار را میدانستم.
برایم سخت بود ساعت مچی برادر شهیدم روی دست کسانی باشد که قاتلان او بودند… حق داشت عصبانی شود، این کار او را عصبانی کرد که با لگد به چانهام کوبید و با قنداق اسلحهاش به کتفم زد. به صورتم تف انداخت، احساس کردم عقدهاش کمی خالی شد.
حسینی پور درادامه نوشته است:یکی از آنها که پرچم عراق دستش بود، کنارم حاضر شد. آدم عصبی به نظر میرسید، تکه کلامش «کلّکم مجوس و الخمینیون اعداء العرب» بود، چند بار با چوب پرچم به سرم کوبید، از حالاتش پیدا بود که تعادل روانی ندارد،از من که دور شد حدود ۱۰، ۱۵ متر پشت سرم، کنار جنازه یکی از شهدا وسط جاده بود، ایستاد، جنازه از پشت به زمین افتاده بود، نظامی سیاه سوخته عراقی کنار جنازه ایستاد و یک دفعه چوب پرچم عراق را به پایین جناق سینه شهید کوبید، طوری که چوب پرچم درون شکم شهید فرو رفت. نظامی عراقی برمیگشت، به من خیره میشد و مرتب تکرار میکرد: اینجا جای پرچم عراقه!
ابوالحسن غلامی ،یکی از جانبازان قطع عضو دردوران دفاع مقدس است که ازجانفشانی ها و رشادت های رزمندگان کهگیلویه و بویراحمد درحماسه پد خندق می گوید:درچنین لحظاتی یعنی صبحدم ۴ تیر ۱۳۶۷ درمنطقه هورالعظیم واقع درمرزهای جنوبی کشور با وجود پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران لیکن دشمن متجاوز و دست نشانده باحمله ای گسترده از زمین وآسمان و دریا قصد غافلگیری و تصرف بخش های زیادی از استان خوزستان من جمله اهواز را داشت.
وی می افزاید:اما گروه اندکی به تعداد حدود ۱۵۰ نفر از رزمندگان کهگیلویه وبویراحمد واز نسل آریوبرزن حماسه ای از جنس پیروزی خون برشمشیر را رقم زدند وجوانان گچسارانی،دهدشتی ویاسوجی دوشادوش همدیگر ۱۶ ساعت دریک محیط محدود به نام"دژ یاپدخندق"دشمن رازمین گیر کردند تا نیروهای پیاده نظام ایران خودرابه منطقه برسانند.
محسن رضایی فرمانده سپاه دوران دفاع مقدس درباره نقش عشایر کهگیلویه و بویراحمد، در دوران دفاع مقدس، به ویژه در روزهای آغازین آنراچنین میگوید:«مردم کهگیلویه و بویراحمد اولین مردمی بودند که تنگه شلمچه را بر روی دشمن بستند.» در 27 عملیات، رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد، این سبز پوشان سختکوش، بسیجیهای بی ادعا، سنگر سازان بیسنگر حماسههای بی بدیلی را خلق کردند که در تاریخ جنگ بی نظیر است.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد نیز نیروهای استان را نیروهایی خط شکن عنوان کرد و گفت:نیروهای استان در فاو تحسین جهانیان را برانگیختند و در کربلای 4 و 5 و مقاومت در کردستان نیز افتخاراتی کسب کردند.
تشریح موقعیت پد خندق و دژ خندق
درفشی افزود: دژ و پد خندق به علت اینکه محل عبور سپاه ششم ارتش عراق و نفوذ به عقبه پد و اشغال مناطق متصل به جزایر مجنون و شط علی بود برای عراق اهمیت فراوانی داشت.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس گهگیلویه و بویراحمدافزود: دژ خندق، ساختمانی محکم بود که توسط نیروهای خودی به وسیله نبشی و الوارهای محکم ساخته شده و از تدابیر حفاظتی، امنیتی، دفاعی و بهداشتی مناسب برخوردار بود و روی دژ به ارتفاع 4 الی 5 متر با گونی های پر از خاک پوشیده شده بود که کمتر سلاحی می توانست در آن کارساز و اثرگذار باشد.
درفشی اضافه کرد: بالای دژ کانالی برای تردد نیروها احداث شده بود و علاوه بر این بر روی بلندای دژ سنگرهای حفاظتی و دژبانی وجود داشت وگردان حضرت رسول (ص)در نوک حماسه پد خندق قرار داشت.
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد به ترکیب نیروها در حماسه پد خندق اشاره کرد و گفت: نیروهای مستقر در دژ قریب به اتفاق پاسداران قدیمی از شهرستان های کهگیلویه، گچساران و بویراحمد و تعدادی از نیروهای مومن و مخلص بسیجی تشکیل شده بود که از نظر شجاعت و از خود گذشتگی در استان کهگیلویه و بویراحمد زبانزد خاص و عام بودند.
درفشی با بیان اینکه اگر حماسه پایمردی، مقاومت و از خودگذشتی آنان نبود اکثر نیروهای تیپ 48 فتح مستقر در خط پدافندی و یگان های همجوار به احتمال زیاد شهید، اسیر و یا مجروح می شدند، ابراز کرد: رزمندگان تیپ 48 فتح در منطقه عملیاتی حضور داشته اند اما مسئولیت اصلی حفظ و حراست از محور خندق به عهده گردان حضرت رسول (ص) بود که دو گردان امام علی (ع) و ویژه شهدا به عنوان احتیاط این گردان در منطقه درگیر بوده اند.
وی افزود: گردان حضرت رسول به فرماندهی سید شکرالله واهبی زاده در نوک محور مستقر بودند علی رغم اینکه جناحین آنها از تیپ ها و لشکرها عقب نشینی کردند ولی تیپ 48 فتح جانانه ایستاد و عقب نشینی نکرد.
وی افزود: این مقاومت باعث شد که دشمن نسبت به اهداف از پیش تعیین شده ناکام بماند و نتواند بیش از این پیشروی نماید که اگر آن حماسه و مقاومت نبود چه بسا قسمت اعظمی از خوزستان در معرض خطر و سقوط قرار می گرفت.
درفشی ادامه داد: همه ما وظیفه داریم که ضمن جلوگیری از تحریف و یا فراموشی این ارزش ها آنها را بدون هیچ کم و کاست و اغراقی به نسل کنونی و نسل آینده که تشنه حقایق هشت سال دفاع مقدس هستند تحویل دهیم.
وی از آمادگی بنیاد حفظ آثار برای ثبت و نشر خاطرات رزمندگان و وقایع دفاع مقدس خبر داد و خاطر نشان کرد: رزمندگان همانطور که به فرمان ولی زمان خود لبیک گفته اند و احساس مسئولیت نموده و روانه مناطق عملیاتی شده و نقش آفرینی کرده اند حال نیز جهت انتقال آن رشادت ها و وقایع مهم احساس مسئولیت کنند و در راستای انتقال ارزش های دفاع مقدس به نسل کنونی و آینده با بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان همکاری کنند.
کهگیلویه وبویراحمدی در دوران دفاع مقدس 1880 شهید، 13 هزار جانباز، 33 هزار رزمنده، 318 آزاده به کشور عزیزمان اهدا کرده است که 99 درصد آنها زیر 30 سال سن داشتند.