گزارشها از یک اتاق در وزارت خزانه داری امریکا نشان میدهد امریکاییها آرایش جنگی در اقتصاد و سیاست گرفته اند.
به گزارش خبرگزاری صداو سیما، رویترز آرایش جنگی امریکا علیه ایران را اینگونه شرح میدهد: ساعتها روی دیوار، زمان محلی در کابل، تهران و بوگوتا پایتخت کلمبیا را نشان میدهند.
چهرههای اطراف میز کنفرانس، اکثراً جوان هستند.
صحبت از اهداف و تماسهای نیمهشب با اروپا است.
جلساتی که در پستوی وزارت خزانهداری امریکا تشکیل شد، نه در پنتاگون.
سلاحهای مورد استفاده هم پهپاد و موشکهای کروز نبودند، بلکه تحریمهای مالیای بودند که با دقتی مشابه موشک، منافع اقتصادی دشمنان آمریکا را نشانه رفته است.
اینکه چرا امریکاییها اتاق جنگ وزارت دفاع خود را به وزارت خزانه داری بردند را مشاور جنگ نامتقارن سیا توضیح داده که امریکا با افزایش تحریمها به دنبال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران است.
اما برخلاف عقب نشینی نظامی گزارشها نشان میدهد که در یک پیش روی اقتصادی تعداد کارکنان وزارت خزانه داری امریکا با روی کار آمدن ترامپ از ۳۰۰ نفر به ۳۸۰ نفر افزایش پیدا کرده است.
از این وزارتخانه خواسته شده برآورد واقع بینانه از کارکنان اضافی که ممکن است برای حفظ و تداوم کارزارهای دراز مدت اعمال فشار حداکثری به ایران نیاز داشته باشد، ارائه کند و منابع مالی لازم نیز باید اختصاص داده شود.
از روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی مردم ایران انواع تحریمهای امریکایی را تجربه کرده اند که توسط روسای جمهور امریکا اعمال شده است، اما آرایش جنگی اقتصادی جدید چه تفاوتی داشته که خط مقدم وزارت خزانه داری امریکا شده؟
باید به اوایل سال ۹۶ رفت اولین روزهای ریاست جمهوری ترامپ.
در کنار همه تحریمها لایحهای امضا میشود با نام کاتسا که اصلیترین بخش این لایحه مقابله با ایران از طریق تحریم اقتصادی است.
آنجاست که اتاق جنگ امریکا علیه ایران به وزارت خزانه داری این کشور منتقل میشود، این بار طراحی با سلاح مالی در دستور کار قرار میگیرد و محاسبات اقتصادی مردم هدف جنگ.
موشکهایی اقتصادی یا به گفته جان بولتون و مایک پنس شدیدترین تحریمها و تحریمهای سخت و فلج کننده.
در این آرایش جدید وزارت خارجه نقش دیپلماسی خود را بعنوان بازوی وزارت خزانه داری آمریکا، ایفا میکند، اعضایش با سفر به کشورهای مختلف و با ماموریت همراه کردن بازیگران مهم خارجی در اعمال تحریمها علیه ایران فعالند و اتاق فکر خزانه داری امریکا نامش میشود "دیپلماسی مالی"
در این آرایش سازمان اطلاعات آمریکا سیا هم جزو بازیگران اصلی است
سال ۹۶ یک جاسوس چینی که تابعیت امریکا داشت دستگیر میشود، مهمترین وظیفه این فرد صرفا جمع آوری اطلاعات از اوضاع ایران بود، یا شخصی به بالاترین سطح مقامات کشور نزدیک میشودکه یک خبرنگار امریکایی بود. با دستگیری افراد نفوذی در ایران که اکثرا دو تابعیتی بودند مشخص شد سازمان سیا تمرکز اصلیاش بر کشف روشهای پیچیدهی دور زدن تحریم است.
اطلاعاتی که از طرق جاسوسی و امنیتی به دست میآید تا در اختیار وزارت خزانهداری قرار گیرد و برخوردهای لازم صورت گیرد.
درکنار قرارگاه جنگ اقتصادی متشکل از وزارت خزانهداری، وزارت امور خارجه و دستگاه اطلاعاتی، قرارگاه نبرد سایبری هم با تمرکز عملیات رسانهای و تبلیغاتی تشکیل میشود.
قرارگاه عملیات روانی وظیفه دارد مردم را ناامید، خسته، بیاعتماد کند و حس تنفر و بدبینی نسبت به نظام اسلامی، ترویج نافرمانی مدنی، ساماندهی اعتصابات، شورشگری و آرایش جنگی را مجدانه پیگیری کند.
حالا که عرصه اقتصادی محل تبادل آتش جنگ شده دولتمردان ایران چگونه باید آرایش جنگی بگیرند؟
ترامپ استراتژی اش در این نقشه محاصره اقتصادی است، در دوسال اخیر ورودی و خروجی کشورمان را در تنگنا قرار دادند، بسته شدن درهایی که البته فرصت را به تولید داخلی و ظرفیت نیروی کار جوان ایرانی میدهد تا با ایجاد اشتغال تولید را رونق دهند و سیاست گذاری که مسئولین میتوانند از فرصت تحریم زنجیره تولید را تکمیل کنند.
در یک آرایش جنگی اقتصادی که دشمن خط مقدم مبارزه اش دیگربا ادوات نظامی نیست بلکه سفره زندگی مردم است میطلبد که فرماندهان این جنگ از جمله مردان اقتصادی دولت از حالت عادی به یک استراتژی جهادی و تهاجمی تغییر تاکتیک دهند.
یک حمله همه جانبه از داخل به خارج البته با دیپلماسی تا از مدعیان اروپایی مطالبه وعدهها شود.
از همه این نقشهها مهمتر مهره مردم است که باید مسئولین با یک رویکرد ملی و ارتباط تنگاتنگ ایجاد شکافی را که از طریق آنتنهای ماهوارهای تزریق میشود، خنثی کنند.