بخشهای وسیعی از جولان در جنوب غربی سوریه، در جریان جنگ شش روزه اعراب با رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ جولان در جنوب غربی سوریه، منطقهای کوهستانی به وسعت ۱۸۰۰ کیلومتر مربع که بخشهای وسیعی از آن در جریان جنگ شش روزه اعراب با رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمد.
طی این سالها سوریه چند بار برای آزادسازی این منطقه عملیاتهایی انجام داد، اما توفیقی نداشت.
جولان هم به لحاظ منابع آبهای زیرزمینی سرشار و هم به لحاظ موقعیت سوق الجیشی به دلیل اشراف بر لبنان و سوریه منطقهای راهبردی برای صهیونیستها محسوب میشود.
جولان طی ۵۲ سالی که از اشغال آن میگذرد، مشکل امنیتی خاصی برای صهیونیستها نداشت؛ اما بعد از موج بیداری اسلامی و شکل گیری موج بازگشت به سرزمین مادری از سوی آوارگان فلسطینی در پشت سیم خاردارهای این منطقه، زنگ خطر برای صهیونیستها به صدا درآمد و همه توجهها به سوی این منطقه جلب شد.
جولان وقتی کانون توجه قرار گرفت که پیوند محور مقاومت بعد از فروپاشی نظام بعث عراق تکمیل شد، حرکت امواج خروشان مردم از ایران، افغانستان، پاکستان و لبنان به سمت کربلا در قالب راهپیمایی اربعین خواب را بر چشمان صهیونیستها حرام کرد و تصور اینکه این موج انسانی در مرزهای فلسطین اشغالی به هم پیوند بخورد، صهیونیستها را برآن داشت تا این بار نقشه جدید غرب آسیا را به گونهای دیگر دنبال کنند.
محور غربی- عبری - عربی تلاش کرد تا پیوندی که میرفت تا دودمان رژیم جعلی اسرائیل را درهم بپیچد با تخم تفرقه و جنگ طایفهای متفرق کند، لذا داعش متولد شد تا مانع از شکستن شیشه عمر اسرائیل شود؛ تلاشی که هشت سال به درازا کشید و خسارات جبران ناپذیری به ملتهای منطقه تحمیل کرد.
اما این پایان ماجرا نبود چراکه این ترفند به ضد خود تبدیل شد، ملتهای منطقه با محوریت جمهوری اسلامی ایران با اتکای به فرهنگ مقاومت، منطقه را به سپری نفوذناپذیر تبدیل کردند.
حالا که هزینه هفت هزار میلیارد دلاری محور غربی - عربی برای تامین امنیت اسرائیل شکست خورده و پیوند رژیمهای عربیِ محور سازش با اسرائیل شفاف شده است، حکام عرب اعتبار نداشته خود نزد ملت هایشان را از دست داده اند؛ اما آرمان فلسطین زندهتر از گذشته شده است
حالا که هزینه هفت هزار میلیارد دلاری محور غربی - عربی برای تامین امنیت اسرائیل شکست خورده و پیوند رژیمهای عربیِ محور سازش با اسرائیل شفاف شده است، حکام عرب اعتبار نداشته خود نزد ملت هایشان را از دست داده اند؛ اما آرمان فلسطین زندهتر از گذشته شده است.
در چنین شرایطی آمریکا بازی جدیدی در منطقه آغاز کرده است؛ بازیای که با طرح معامله قرن با هدف تشکیل کشور مستقل فلسطینی کلید خورد؛ در این طرح قرار است با اعطای بخشهایی از صحرای سینا به تشکیلات خودگردان فلسطینی، کشور جدید فلسطین ایجاد شود؛ کشوری که حق داشتن کرسی در مجامع بین المللی ندارد و حق داشتن نیروی دفاعی نخواهد داشت.
روح اصلی این طرح حذف توجیه ظاهری مقاومت بر ضد اشغالگری است؛ طرحی که با همراهی رژیمهای وابسته از جمله عربستان، امارات و مصر و سکوت دیگر کشوهای حوزه خلیج فارس آغاز شده است.
پازل بعدی این طرح، مشروعیت بخشی به موجودیت اسرائیل است؛ اقدامی که آمریکا به صورت یکجانبه مجری آن است و با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی آغاز شد و حالا با پذیرش حاکمیت اسرائیل بر جولان اشغالی از سوی ترامپ دنبال میشود.
این تعجیل محور اشغالگری در تکمیل پازلهای معامله قرن با اقدامات پیوسته و مستمر محور مقاومت همراه بود.
محور مقاومت طی سالهای اخیر نیروهای خود را سازماندهی کرده است؛ به گونهای که در زمین دست برتر را در اختیار دارد، در کنار آن ایران، عراق، سوریه و لبنان تبدیل به کمربندی شده اند که صهیونیستها را هراسان کرده است، نگاهی به نقشه نشان میدهد که با اتصال ایران، عراق، سوریه و لبنان از راه زمین؛ نقطه داغ این کمربند جولان خواهد بود، منطقهای که به لحاظ جغرافیایی امکان محصور کردن آن با دیوارهای بتنی وجود ندارد.
حالا آمریکاییها بعد از شکست طرح اغتشاش پایدار در منطقه و ناکامی در شکل گیری خلافت اسلامی با محوریت داعش و به تبع آن انتقال سران داعش به افغانستان، از یک سو در صدد انتقال جبهه جنگ آتی به مزرهای شرقی ایران و دور کردن اسرائیل از خط مقدم این جنگ است و از سوی دیگر قصد دارد تا با به رسمیت شناختن اشغالگری اسرائیل در بلندیهای جولان به محور مقاومت هشدار دهد تا در صورت هر گونه طرح و برنامه برای آزادی جولان، ارتش آمریکا را پیش روی خود خواهند داشت؛ ارتشی که پیش از این نقش حمایت اطلاعاتی و لجستیکی از داعش را داشته، از این پس قصد رویارویی مستقیم با محور مقاومت دارد.
آمریکا در رویکرد جدیدش هم همچون موضوع انتقال سفارت خود از تل آویو به بیت المقدس از سوی همپیمانان اروپایی خود همراهی نخواهد شد
اما آمریکا در این رویکرد هم همچون موضوع انتقال سفارت خود از تل آویو به بیت المقدس از سوی همپیمانان اروپایی خود همراهی نخواهد شد؛ گواهِ این مدعا، اطلاعیه وزارت خارجه فرانسه و آلمان در مخالفت با این تصمیم ترامپ است.
آنچه مسلم است این صحنه گردانی آمریکا و رژیم صهیونیستی با همراهی عربستان و ارتجاع منطقه، نه تنها تاثیری در سرنوشت مختوم رژیم صهیونیستی نخواهد داشت بلکه رژیمهای عربی همراه این رژیم نیز در سرنوشت آن شریک خواهند شد و همانگونه که مقام معظم رهبری بر آن تاکید فرمودند مراکز هستهای و موشکیِ ساخت غربیها برای سعودی بهدست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.
محمدرضا طلاجوران
خبرنگار تحریریه سیاسی خبرگزاری صدا و سیما