شواهد نشان میدهد نارضایتی از سیاست های مستکبرانه مختص ایرانیان، مردم آمریکای لاتین، چین یا روسیه نیست. سیاست های آمریکا به ویژه بعد از 11 سپتامبر افکار عمومی متحدان آمریکا را در همسایگی این کشور، اروپا، غرب و شرق آسیا، آفریقا و... نگران کرده است.
پژوهش خبری صدا وسیما: ایرانیان 13 آبان ماه را روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نام نهادهاند. مصداق استکبار جهانی در عصر حاضر دولت آمریکاست که مردم ایران در شش و نیم دهه گذشته به واسطه سیاست های آن آسیبهای فراوانی دیدهاند. واقعیت این است که خشم و نگرانی از سیاست های استکباری آمریکا مختص ایرانیها نیست؛ در سایر نقاط جهان هم، تمامیتخواهی، سلطهطلبی و مداخلات آمریکا ملت های دنیا را به ستوه آورده است.
مردم آمریکای لاتین و مسلمانان عراق، افغانستان، پاکستان، یمن و فلسطین هم که با مسائل ناشی از مداخله نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا در کشورشان دست و پنجه نرم میکنند، آمریکا را دشمن میپندارند. در چین، روسیه و حتی اروپا نیز نگرش منفی به آمریکا و سیاستهای مداخلهجویانه و استکباری آن رو به افزایش است. بنابراین تقابل با آمریکا به ایرانیان یا همه مسلمانان، ونزوئلاییها یا همه مردم آمریکای لاتین محدود نمیشود.
سیاستهای آمریکا از منظر افکار عمومی کشورهای مختلف جهان
رکوردداران بیاعتمادی به سیاست های آمریکا در جهان، اردنیها و ترک ها هستند. 82 درصد اردنیها و 79 درصد ترک ها نگرش منفی به آمریکا دارند، این در حالیست که دولتهای آنها متحد آمریکا به شمار میآیند. بیشتر مردم کانادا و مکزیک، همسایگان شمالی و جنوبی آمریکا هم به آمریکا اعتماد ندارند. مکزیکیها که اخیرا با سیاستهای تحقیرکننده دولت ترامپ مواجه شدهاند، بیشتر از کاناداییها از آمریکا آزرده خاطر هستند. (65 درصد مردم مکزیک و 51 درصد مردم کانادا از آمریکا ناراضی هستند.) در اروپا، مردم آلمان تقریبا مانند مکزیکیها فکر میکنند و 62 درصد آنها نگرشی منفی به سیاست آمریکا دارند. فرانسویها هم به اندازه کاناداییها از سیاست های آمریکا اعلام بیزاری کردهاند. در این میان صهیونیستها بیشتر از دیگر متحدان آمریکا اعم از اروپاییها، استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و ... به سیاست دولت فعلی آمریکا اعتماد دارند.
نگرش منفی به سیاستهای آمریکا به دوره ترامپ اختصاص ندارد؛ موج اعتراض و انتقاد به سیاستهای آمریکا که به تدریج از نیمه دوم قرن بیستم (بعد از جنگ جهانی دوم) آغاز شد، بعد از 11 سپتامبر 2001 به اوج خود رسید. افزایش نفرت ملتهای جهان از آمریکا با حمله بوش به عراق و افغانستان باعث شد، اوباما تلاش هایی را برای کاهش این نفرت انجام دهد. با این حال ورود ترامپ به کاخ سفید رشتههای اوباما را پنبه کرد و اکنون موج آمریکاستیزی با شدت بیشتری در حال گسترش است.
کشورهای گروه 5 (طرف های توافق هسته ای با ایران منهای آمریکا)
در بین پنج قدرت عمده (چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آلمان) مردم آلمان کمترین اعتماد را به سیاستهای دولت فعلی آمریکا دارند. سیاست های دوره ترامپ به طور کلی کمتر از 50 درصد اعتماد مردم این پنج کشور را کسب کرده است.
اروپاییان
از منظر تاریخی فرانسویها بیشتر از سایر اروپاییها با آمریکا مخالفت میکنند. حمله آمریکا به کشورهای حوزه کارائیب و جنوب شرقی آسیا در اواخر قرن 19، عفو نکردن بدهی فرانسه در جنگ جهانی اول و نیز برتر دانستن فرهنگ و دموکراسی فرانسوی از جمله ریشههای تقابل فرانسویها با آمریکا عنوان میشود. نتایج پژوهشها نشان میدهد یونان و اسپانیا هم در این دیدگاه با فرانسه مشترک هستند. در طیف مقابل، انگلیسیها، ایتالیاییها، ایرلندیها و سوئدیها کمتر با آمریکا تقابل دارند.[1] در مجموع تلاش آمریکا برای سلطه سیاسی و اقتصادی بر اروپا، یکجانبهگرایی در مسائل جهانی (حمله به عراق) و بیاحترامی به نهاهای بینالمللی، تضعیف فرهنگ غیر انگلوساکسونی، قانونی دانستن حق خود برای سیطره بر آمریکای لاتین،[2] تحمیل اهداف استراتژیک خود به کشورهای اروپایی (تلاش برای تضعیف روابط روس ها و آلمانها) و فریب دوستان (جاسوسی از مقامات آلمان)[3] از دلایل اروپاییها برای نامطلوب دانستن سیاستهای آمریکا به شمار میآید.
ساکنان سرزمینهای اشغالی
ساکنان سرزمین های اشغالی که رژیمشان به حمایت آمریکا پشتگرم است، همواره بیشترین اعتماد را به سیاست آمریکا دارند. در واقع هر قدر اعتماد مسلمانان به سیاست های آمریکا کم میشود، اعتماد صهیونیست ها افزایش مییابد. در دوره ترامپ درصد اعتماد صهیونیستها به سیاست های آمریکا حتی از دوره بوش هم بیشتر شده است.
همسایگان شمالی و جنوبی
مردم همسایه شمالی همیشه نگرش مثبتتری به سیاستهای آمریکا داشتهاند. با این حال شیوه اداره آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، نگرش مردم کانادا و مکزیک را در قبال همسایه زورگویشان به هم نزدیک کرده است.
مردم آمریکای لاتین
آمریکاستیزی نه تنها در ونزوئلا و کوبا بلکه در دیگر کشورهای آمریکای لاتین از جمله آرژانتین هم مشاهده میشود. به طور کلی آرژانتینیها در قرن 21 کمتر از 50 درصد به سیاست های آمریکا اعتماد داشتهاند. هر چند با روی کار آمدن اوباما درصد نگرش منفی به سیاست های آمریکا در برخی کشورها از جمله شیلی و برزیل تا حدی کاهش یافت، اما با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات 2016 این نگرش بار دیگر تقویت شده است. در حال حاضر 39 درصد مردم شیلی و نیمی از برزیلیها به سیاست های آمریکا اعتماد دارند، این در حالیست که در دوره اوباما 68 درصد شیلیاییها و 73 درصد برزیلیها نگرش مثبتی به سیاست های آمریکا داشتند.
مسلمانان غرب آسیا و شمال آفریقا
آمریکاستیزی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، به طور عمده در واکنش به سیاستها و رفتار ایالات متحـده در سـطوح منطقهای و جهانی شکل گرفته است. افکـار عمـومی و نخبگـان این جوامع، به طور غالب مترصد رویارویی با اقدام های اخلال برانگیز و بحرانسـاز آمریکا هستند. [4] بررسی تاریخی روند آمریکاستیزی در بین مسلمانان این منطقه دلایل عمده این ستیز را نشان میدهد:
اعتماد کنندگان به سیاستهای آمریکا چه کسانی هستند؟
در حال حاضر به استثنای خود آمریکاییها، ساکنان سرزمین های اشغالی و مردم کشورهایی که محتاج کمک های سیاسی، دفاعی و نظامی هستند، به سیاست های این کشور اعتماد کردهاند. کشورهای همسایه آمریکا، اغلبِ کشورهای آمریکای لاتین، اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا و جنوب شرقی آسیا کمتر به آمریکا اعتماد دارند. البته همین میزان اعتماد هم در دوره ترامپ در حال کاهش است. جداول زیر گویای این مهم است:
مقایسه جداول نشان میدهد در حالیکه اعتماد صهیونیستها به سیاست های آمریکا افزایش یافته است، کنیا و غنا دو کشور آفریقایی دریافت کننده کمک های آمریکا اعتمادشان به آمریکا کاهش یافته است. نگرش کاناداییها، اغلبِ اروپاییها و کشورهای آمریکای لاتین به سیاست های آمریکا هم نسبت به میانگین کل 17 سال گذشته منفی شده است. نکته مهم دیدگاه اردنیها و ترکهاست که تغییری نکرده است.
شواهد فوق نشان میدهد نارضایتی از سیاست های مستکبرانه مختص ایرانیان، مردم آمریکای لاتین، چین یا روسیه نیست. سیاست های آمریکا به ویژه بعد از 11 سپتامبر افکار عمومی متحدان آمریکا را در همسایگی این کشور، اروپا، غرب و شرق آسیا، آفریقا و... نگران کرده است. هر چند مخالفان سیاستهای استکباری آمریکا یکدست نیستند، اما همه آنها چهره زورگو و منفعتطلب آمریکا را تقبیح میکنند. تجربیات تاریخی و فرهنگ اسلامی و شیعی ایرانیها، ملاحظات ژئوپلیتیک و اقتصادی چینیها، تجربیات تلخ لاتینها، ژاپنیها، کرهایها، مکزیکیها (از تحقیر و تجاوز آمریکاییها)، هماهنگی اجتماعی کاناداییها و نیز اهمیت مقابله با چهره انحرافی ارزشهای لیبرال از منظر اروپاییان، ملل مختلف جهان را واداشته تا با چهره استکباری و زورگوی آمریکا در سیاستهای جهانی مخالفت کنند.
پژوهش خبری //پژوهشگر: دارابی
---------------------------------
[1] . Colin W. Lawson and John Hudson, Who Is Anti-American in the European Union ?in : http://journals.sagepub.com/doi/pdf/10.1177/2158244015584163
[2] . The Rise of the Anglo-Saxon: French Perceptions of the Anglo-American World in the Long Twentieth Centur, Emile Chabal,French Politics, Culture & Society, Vol. 31, No. 1 (Spring 2013), pp. 24-46
[3] . https://www.economist.com/news/europe/21642211-anti-americanism-always-strong-german-left-growing-right-ami-go-home
[4] . سید اصغر کیوان حسینی و راحله جمعه زاده، آمریکاستیزی در جهان اسلام؛ شالودة نظری و روند تحول، فصلنامة راهبرد دفاعی، سال نهم، شمارة 32 ،بهار 1390