وقوع بحران کره گمانه زنی ها درباره بحران کره و رابطه دو سوی آتلانتیک را بیشتر افزایش داده و این سوال مطرح شده در صورت وقوع افزایش تنش ها اروپا چه نقشی را در این بحران ایفا خواهد کرد و آیا اروپائیان به انتظارات آمریکا پاسخ مناسب را خواهند داد؟
اولین نشانه های تغییر که برای بسیاری از آمریکائی ها غافلگیر کننده بود نگاه ویژه ترامپ به روابط دو سوی آتلانتیک و خصوصا پیمان آتلانتیک شمالی است.روابطی که تاکنون کاملا راهبردی و دوستانه بود و حالا واشنگتن نسبت به آن با بی اعتمادی روبرو شده است. سخنان ترامپ در دو اجلاس سران ناتو و سران گروه ۷ ، که سخنان تندی را در مورد ناتو و موضوع توافق پاریس بیان کرد، باعث دلخوری و سرخوردگی اروپاییها از آمریکای دوران ترامپ شد تا آنجا که مرکل رسما اعلام کرد دیگر اتحادیه اروپا نمیتواند به طور کامل به آمریکا متکی باشد.
حال سوال اصلی اینست که «آیا روابط اروپا و آمریکا پس از پیروزی ترامپ وارد دوره جدیدی شده است؟»
برای پاسخ به این سوال باید ببینیم آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال بحران ها و مناقشات سیاسی و امنیتی در جهان چه رفتاری از خود بروز می دهند و آیا مواضع آنها همچنان مانند گذشته یکسان است یا نشانه های اختلاف میان دو سوی آتلانتیک قابل ردیابی و تحلیل است. بحران در شبه جزیره کره را میتوان اولین مورد برای بررسی سیاست خارجی آمریکا و اتحادیه اروپا دانست. با توجه به تقلیل جایگاه ناتو از سوی دولت ترامپ، موضع اتحادیه اروپا در قبال کره شمالی با آمریکا هماهنگ نیست و متفاوت عمل میکند. در این پژوهش تلاش خواهد شد با ترسیم اختلاف آشکار سیاست آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال کره شمالی، روابط آمریکا و اروپا در دوره ترامپ مورد بررسی قرار گیرد و وجوه اشتراک و افتراق آن مشخص شود.
تغییرات سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ
اگر مشابهتهای دولت ترامپ با اسلاف خودش بسیار باشد اما تفاوتهایش هم کم نیست و ترامپ و اطرافیانش آمریکا را با پدیدههایی نو و تازه پیوند زدهاند. درست است که جمهوریخواهان و نئوکانها و سنتگرایان خواستار بازگشت به ارزشهای مذهبی و ارزشهای خاص جامعه آمریکایی هستند، اما تیم فکری جدید آمریکا با پدیدههایی مانند جهانیشدن، اقتصاد آزاد و همکاری با شرکتهای فراملی مشکلی ندارند و اتفاقا با آنها هماهنگ هستند و از سوی دیگر گرایش متعارضی چون توجه به درون آمریکا و انزواگرایی نیز در رفتار آنها مشاهده می شود. این نگاه به درون امکان دارد موقعیت آمریکا را در سطح جهان متزلزل و آنها را منزوی کند بطوریکه کشورهای رقیب جای خالی ایالات متحده را در دنیا پر کنند اما از سوی دیگر به طور جدی به کاهش هزینه ها به جامعه آمریکا نیز منجر خواهد شد که قدرت اقتصادی آمریکا را افزایش خواهد داد.همچنین اصلی در روابط بینالملل وجود دارد که می گوید «تعهدات» شما نباید بیش از «توانایی» شما باشد. اما با توجه به مطالب مورد اشاره در ابتدا باید دانست سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ دستخوش چه تحولاتی شده است:
در علم روانشناسی سیاسی رفتار و عملکرد پیشین شخص معرف رفتارها و عملکردهای بعدی وی خواهد بود. در این چارچوب، تحلیلگران سیاسی بر این اعتقادند که ترامپ بهدلیل تاجر بودن و سوابق اجرایی در زمینه مسائل اقتصادی، سیاست خارجی منفعت طلبانه را درپیش می گیرد. در راستای این سیاست و در خصوص مسائل غرب آسیا، ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتیاش اعلام کرده بود که عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس از چتر حمایتی آمریکا استفاده میکنند بدون اینکه کمترین هزینهای بابت آن پرداخت کنند و این معادله قابل استمرار نیست. یا اینکه، عنوان کرده بود آمریکا هرگز نباید هزینه ناتو را بپردازد چرا که کشورهای عضو ناتو سهم خود را نمی پردازند. مصادیق دیگر سیاست خارجی منفعت طلبانه ترامپ، وعده کاهش حضور نظامی آمریکا در آسیا و مخالفت با واردات بی رویه آمریکا خصوصاً از رقبای این کشور نظیر چین است. ترامپ همچنین در جریان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز گفته بود که آمریکا باید برای جبران هزینه های این جنگ، نفت عراق را مصادره کند و این مصادره اصلاً دزدی به حساب نمی آید. این نوع تفکرات خارجی ترامپ هرچند در اجرا با مشکلات فراوانی روبرو خواهد بود اما اگر حتی اندک سیاست های وی در این زمینه محقق شود سیاست خارجی آمریکا را با پیامدهای عدیده ای مواجه خواهد کرد.
یکی دیگرازمولفه های سیاست خارجی ترامپ که به اذعان بسیاری از کارشناسان نشان از پیشبینیناپذیری سیاستهای وی دارد، تردید و ابهام در خصوص نگاه به داخل و خارج است. با این حال، ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود بیش از همه بر نگاه به داخل و ضرورت توجه به جامعه داخلی آمریکا تأکید کرد. در این خصوص، وی در اولین مصاحبه تلویزیونی اش با شبکه «سی.بی.اس» درباره عملکرد دولتمردان آمریکا گفت: «ما از پانزده سال پیش در جنگ خاورمیانه درگیر هستیم. ما شش تریلیون دلار در این منطقه هزینه کردهایم. ما با این پول میتوانستیم کشورمان را دو مرتبه از نو بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههایمان نگاه کنید که شبیه مکانهای از رده خارج است. میتوان گفت این نوع سیاست نگاه به داخل ترامپ در راستای همان سیاست منفعت طلبانه وی است که با تعهدات بیش از حد خارجی آمریکا و افزایش هزینه های این کشور مخالف است.نگرش ها و سیاستهای درونگرایانه ترامپ در حالی مطرح هستند که عدهای از تحلیلگران همزمان معتقدند وی برای تحقق رویای استتثناگرایی آمریکایی و سیاست منفعتطلبانه، مجبور است «مداخله گرایی گزینشی» و «سیاست های تهاجمی» را نیز در پیش بگیرد.
دونالد ترامپ و پیمان آتلانتیک شمالی «ناتو»
دونالد ترامپ نگاه ویژه و متفاوتی به شرایط و مقتضیات جدید بین المللی دارد و خواهان دگرگون کردن نوع و شیوه همکاری و تعامل میان آمریکا و متحدان سنتی خود می باشد. اولین نگرانی ها زمانی رخ داد که دونالد ترامپ زمانی که در مبارزات انتخاباتی شرکت می کرد حضور آمریکا در ائتلاف ناتو را به زیان این کشور دانست و خواستار کاهش حضور کشورش در این ائتلاف شد. اظهاراتی که اروپا را به شدت نگران کرد و حتی برخی از تحلیلگران از احتمال بازسازی روابط اتحادیه و روسیه خبر دادند.
به گزارش روزنامه واشنگتنپست، ترامپ در بازدید از روزنامه واشنگتن پست متحدان سنتی آمریکا را به اهمال در رسیدگی به تحولات بین المللی از جمله اوضاع اوکراین متهم کرد و گفت: اوکراین کشوری است که ما (آمریکا) را بیشتر از سایر کشورهای ناتو تحت تأثیر قرار میدهد و ما همه این بار را به دوش میکشیم. انها (اعضای ناتو)هیچ کاری انجام نمیدهند.
وی همچنین در بخشی از مصاحبه خود با شبکه خبری «ام.اس. ان.بی.سی» گفته: «به نظر من ناتو دیگر بیفایده و کهنه شده است.» ترامپ در ادامه، ضمن اشاره به این مطلب که « ناتو درباره استفاده از سلاحهای هستهای بسیار آهسته، پردرنگ و مردد است،» گفته: «شاید روزی ما مجبور شویم از سلاحهای هستهای استفاده کنیم.»
اینگونه مواضع ترامپ گرچه بعدا تعدیل شد اما این نگرانی را بوجود آورده است که تغییر نگرش آمریکا به روابط دو سوی آتلانتیک چه تاثیری بر همکاری های دو آمریکا و اروپا در مناقشات بین المللی خواهد گذاشت.
ترامپ معتقد است که نهاد ناتو در دوران جنگ سرد و در تقابل با نظام کمونیسم ایجاد شده است؛ بنابراین اکنون که کمونیسم نابود شده است، این نهاد کارکرد خود را از دست میدهد. به اعتقاد ترامپ، تعهدات آمریکا به ناتو برای این کشور هزینهبردار است؛ زیرا آمریکا در مقایسه با دیگر اعضا که ناتو در دفاع از آنها تشکیل شده است، سهم بیشتری میپردازد. طبق گزارش ناتو، ایالات متحده در سال جاری میلادی ۲۲ درصد هزینههای ناتو را پرداخت میکند. به اعتقاد ترامپ این آمار نشان میدهد که ۲۷ عضو دیگر ناتو از آمریکا سواری مجانی میگیرند. بنابراین، کاخ سفید باید تعهدات خود را در این زمینه کم کند. اما از سوی دیگر از دیدگاه اتحادیه اروپا، سیاست کاهش تعهدات آمریکا به ناتو و بهتبع آن تضعیف این نهاد امنیتی، به منزله چالش برای محیط ژئوپولیتیکی و امنیتی اروپا است که به طور تدریجی از زمان پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفته است. افول ناتو به عنوان پیمانی نظامی و سیاسی، ممکن است توانایی اعضای اروپایی این نهاد را برای حفظ امنیت کامل خود با چالش جدی مواجه کند. در صورتی که تأثیرات واگرایانه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و ریاست جمهوری ترامپ بر بسیاری از کشورهای اروپایی ادامه داشته باشد، ممکن است ناتو و اتحادیه اروپا به عنوان دو نهادی که به نظم غربی موجودیت بخشیدهاند، شاهد اضمحلال شدید باشند که این امر در نهایت به سود روسیه است. به دلیل اینگونه ملاحظات است که برخی از کشورهای اروپاییِ عضو ناتو از جمله فرانسه و آلمان به دنبال مخالفت ترامپ با ناتو و کاهش تعهدات آمریکا از تشکیل «ارتش مشترک اروپایی» خبر دادند.بدین ترتیب، سیاست های عدم تعهد و واگرایانه ترامپ نسبت به اروپا و ناتو میتواند روابط اروپا و آمریکا و نیز الگوهای امنیتی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. اما به دلیل عدم وجود جایگزین های مطمئن برای اروپا، جدایی کامل اتحادیه اروپا از آمریکا امکانپذیر نیست. از اینرو، حفظ اتحاد امنیتیِ نسبی با آمریکا همچنان ضروری است.
آمریکا و بحران در شبه جزیره کره
یکی از مهمترین اتفاقاتی که در نیم سال اول دوره زمامداری ترامپ بوقوع پیوست افزایش بحران و تنش در شبه جزیره کره است که به باور کارشناسان بدبین نظام بین الملل از ظرفیت کافی برای کشانده جهان به یک بحران اتمی تمام عیار برخوردار است.بحرانی که با آزمایش چندین موشک میان برد در روزهای آغزین زمامداری ترامپ از سوی پیونگ یانگ آغاز شد به سرعت ابعاد وسیعی به خود گرفت و آینده صلح و ثبات در منطقه شرق آسیا را با علامت سوال بزرگی روبرو کرده است.این بحران در لایه دوم خود نشان داد در صورت وقوع تهدیدات واقعی در نظام بین الملل روابط میان آمریکا و متحدانش نیز ممکن است با چالش روبرو شود.ریشه بحران به واقع آزمایشهای موشکی کرهشمالی است که مدتهاست هر از چندگاهی رخ میدهد و البته با اعتراضات شدید جهانی و شورای امنیت روبرو می شود.اما اقدام پیونگیانگ در آزمایش موفقیتآمیز یک موشک بالستیک میان قارهای در ششم مرداد ماه گذشته و بعد از آن ادعای مقامهای این کشور درباره اینکه از این پس تمام خاک آمریکا در تیررس موشکهای کرهشمالی قرار دارد خشم دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را بیش از پیش به دنبال داشت و با تشدید تهدیدهای واشنگتن و پیونگ یانگ علیه یکدیگر، رسانه های انگلیسی احتمال آغاز جنگ میان این دو را مطرح کرده اند.
«لئون پانتا» وزیر دفاع اسبق آمریکا هم که مدتی رئیس سازمان سیا هم بود به دونالد ترامپ درباره جنگ هستهای احتمالی بین این کشور و کره شمالی هشدار داد. او به ان بی سی گفت: «ما در اینجا، یک جنگ هستهای محتمل را پیش رو داریم که احتمال میلیونها قربانی خواهد داشت. در نتیجه ما باید اینجا، قدری از خودمان مراقبت به خرج دهیم. واقعیت این است که سیاست ما در قبال کره شمالی، سیاست سد نفوذ و بازدارندگی است. البته این زیاد راضی کننده نیست اما این چیزی است که ما باید ادامه بدهیم».
شواهد نشان می دهد آمریکا بیش از آنکه به دنبال مقابله با کره شمالی باشد در پی تثبیت هژمونی خود در منطقه راهبردی پاسیفیک است.نظر به اینکه در شرایط کنونی هژمونی آمریکا در جهان خصوصا از سوی چین و روسیه با چالش مواجه شده ،درشرایط کنونی واشنگتن برای مقابله با قدرت های نو ظهور جهانی و منطقه ای در پی ایجاد تعادل مطلوب است.آنچه در خصوص تنش به وجود آمده در شرق آسیا برای آمریکا اهمیت دارد تغییر در توازن بین روسیه ،چین و آمریکا در شرق دوراست و چون در پیش گرفتن یک سیاست محافظه کارانه نیز زیاد عاقلانه نیست آمریکا به دنبال قدرت نمایی در شرق اسیاست.سیاست نمایش قدرتی که در صورت درگیری هزینه های آنرا شرکای منطقه ای و اروپایی اش تامین کنند و علاوه بر تثبیت سلطه هژمونیک خود کاهش هزینههای آمریکا در ناتو و منطقه اقیانوس آرام را در پی داشته باشد.
اتحادیه اروپا و بحران در شبه جزیره کره
وقوع بحران کره گمانه زنی ها درباره بحران کره و رابطه دو سوی آتلانتیک را بیشتر افزایش داده و این سوال مطرح شده در صورت وقوع افزایش تنش ها اروپا چه نقشی را در این بحران ایفا خواهد کرد و آیا اروپائیان به انتظارات آمریکا پاسخ مناسب را خواهند داد؟
بررسی مواضع اروپائیان نشان می دهد در حالیکه آمریکا بر اتخاذ گزینههای سخت و حتی نظامی علیه کره شمالی تاکید می ورزد،اتحادیه اروپا تلاش می کند به عنوان یک میانجی، وزن سیاسی خود را در عرصه دیپلماسی جهانی به نمایش بگذارد و از هرگونه درگیری اجتناب شود. شبکه رادیوییKBS World Radio کره جنوبی در گزارشی نوشت اتحادیه اروپا تاکید دارد غیرهستهای سازی کره شمالی باید با ابزارهای مسالمت آمیز به دست بیاید. موگرینی در بروکسل خواستار آن شد برای درک مساله کره شمالی، به راه حل سیاسی و دیپلماتیک بیشتر از رویکردهای نظامی توجه شود. وزیران خارجه کشورهای اروپایی نیز چندی پیش از تلاشهای کره جنوبی در راستای حل موضوع با روشهای مسالمت آمیز به ویژه گفت وگو حمایت کردند.این گونه به نظر میآید که رویکرد اتحادیه اروپا در زمینه رفتار در شبیه جزیره کره در مقابل خط مشیهای ایالات متحده قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری ریانوستی «روستیسلاو ایشچنکو» تحلیلگر سیاسی معتقد است: کشورهای اروپایی به طور آشکار از سیاست های ترامپ در قبال کره شمالی انتقاد می کنند و این برای نخستین بار از جنگ جهانی دوم است که اختلاف بین آمریکا و اروپا بر سر جنگ و صلح نمایان می شود. اختلاف بین آمریکا و متحدان اروپایی اش به شدت رو به افزایش است همچنین تشدید جنگ لفظی بین واشنگتن و پیونگ یانگ مسئله ای است که با حمایت اتحادیه اروپا روبرو نشده است و متحدان دیرینه واشنگتن در اروپا نیز نارضایتی خود را از بحران و تنش در روابط آمریکا و کره شمالی و اظهارات تهدید آمیز ترامپ اعلام کرده اند.
نقش چین در همراهی با اروپا در قبال بحران شبه جزیره کره
صرف نظر از تشدید بحران یا آرام شدن اوضاع در روزها و ماه های آینده،هم آمریکا و هم اتحادیه اروپا از این مهم آگاهند که نمی توان نقش چین را در ادامه راه نادیده گرفت و در همین راستا اتحادیه اروپا تلاش دارد با همراه کردن چین با خود جلوی سیاست های یکجانبه امریکا در شرق دور گرفته شود. در واقع بسیاری معتقدند کره شمالی در سال های اخیر بصورت غیر محسوسی صرفا به عرصه ای برای زورآزمایی دو کشور آمریکا و چین تبدیل شده است.بدیهی است نقش چین و همکاری یا تعارض دیدگاههای این کشور با ترامپ درباره کرهشمالی نیز بر دورنمای بحران اثرگذار است. چین بهعنوان متحد نزدیک کرهشـمالی و کمک کننده اصلی اقتصادی این کشور شناخته میشود و سیاست منع گسترش سلاحهای هستهای، منع وقوع جنگ و عدم فروپاشـی رژیـم کـرهشمالی را در راس سیاست خود قرار داده است. مهمترین نگرانی چین این است که کـرهشمالی مسلح به سلاحهای هستهای با زیرپا گذاشتن رژیم منع گسترش سلاح های هسته ای باعث ناامنی محـیط پیرامـونی چین می شود. موضوعی که برای تـداوم رشـد اقتـصادی چین بسیار مخرب محسوب میشود، لذا چین همواره اعلام میکند وضعیت پیچیده و حساس شبه جزیره کره باید با میانجیگری سازمان ملل متحد حل و فصل شود.رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا می گوید:«ما بر این باوریم که چین رابطهای ویژه و منحصر به فرد با کره شمالی دارد، که ناشی از فعالیت قابل توجه اقتصادی است و با استفاده از آن میتواند بر نظام کرهشمالی به نحوی اثر بگذارد که دیگران نمیتوانند.»
به واقع چینی ها با درک تهدیدهای آمریکایی ها با عنایت به ضعف قدرت نرم و هوشمندانه خود سعی دارند با افزایش توان نظامی و اقتصادی خود، حیات خلوتی مشابه آنچه که روس ها از آن به عنوان"خارج نزدیک" یاد می کنند برای منافع خود ترسیم کنند. پکن در این راهبرد تلاش می کنند که به آمریکایی ها نشان دهند که آنها نیز به مانند روس ها در قبال دخالت و نفوذ غرب در حیات خلوت خود حساس هستند. در مورد کره شمالی با مد نظر قرار دادن این نگرش برخی بر این باورند که رمز عملیات جنگ میان کرهشمالی و آمریکا معمولاً از سوی چین صادر میشود.
اتحادیه اروپا با درک همین واقعیت تلاش دارد پکن را مجاب نماید تا از سیاست های این سازمان منطقه ای برای بازگرداندن ارامش به شبه جزیره کره حمایت کند. سیاستی که پکن نیز انرا مطابق با منافع ملی خود تشخیص می دهد. کشورهای اروپایی اعتقاد دارند فشار یک طرفه (از سوی آمریکا)برای حل این بحران کافی نیست و باید کل کشورها از جمله چین با افزایش فشار اقتصادی بر پیونگ یانگ به سیاست های تحریک آمیز کره شمالی خاتمه دهند.همراهی چین برای اروپا دارای فوایدی نیز می باشد زیرا مانع حضور نظامی آمریکا و استقرار ناوهای این کشور در منطقه و تبدیل شدن محیط امنیتی پیرامونی خود به محلی برای نمایش قدرت واشنگتن می شوند، و از سوی دیگر با همراهی با اروپا و تحت فشار گذاشتن کره شمالی بوسیله تحریم های اقتصادی، مقامات پیونگ یانگ را وادار به عقب نشنیی از مواضع تهدید آمیز خود نمایند که حاصل آن افزایش نقشش در حل و فصل مناقشات بین المللی است.
مصادیق موجود درباره راهبرد اتحادیه اروپا در مواجهه با بحران شبه جزیره کره
-تاکید بر دیپلماسی واستفاده از راههای مسالمت آمیز
«فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پیامی از جامعه بین الملل خواست از راه های مسالمت آمیز نه نظامی برای پایان دادن به بحران کره شمالی استفاده کند و از پیونگ یانگ نیز خواست از هر نوع اقدام تحریک آمیز جدید خودداری کند.وی تصریح کرد در این شرایط کاملا بحرانی اتحادیه اروپا از تلاش دیپلماتیک با شرکای خود برای آرام کردن اوضاع و عاری سازی هسته ای کامل، مورد تایید و برگشت ناپذیر شبه جزیره کره با شیوه های مسالمت آمیز نه نظامی حمایت می کند. ما از کره شمالی
میخواهیم از هر نوع اقدام تحریک آمیز جدید که تنها به تشدید تنش منجر می شود خودداری کند.
- میانجی گری و ایفای نقش از سوی اتحادیه اروپا
«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان صراحتا عنوان کرده است برلین و اتحادیه اروپا باید در قبال حل مناقشه واشنگتن-پیونگ یانگ نقش سازنده تری را ایفا کنند.به گزارش اسپوتنیک، مرکل می گوید برلین و اتحادیه اروپا باید نقش فعال تری در مواجهه با صف آرایی آمریکا و کره شمالی، ایفا کنند.وی در این باره تاکید کرد: نمی توانیم گوشه ای نشسته، دست روی دست بگذاریم و همزمان توقع داشته باشیم بحران شبه جزیره کره از راه دیپلماتیک حل شود.
-تاکید بر جانبداری نکردن برلین از سیاست های یکجانبه آمریکا
آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گفت در صورتی که رویارویی نظامی میان کره شمالی و آمریکا صورت بگیرد، برلین لزوما طرف آمریکا را نخواهد گرفت.وی تاکید کرد روش نظامی را برای حل و فصل بحران کره شمالی ممکن نمیبیند و آن را به مطلقا اشتباه میداند. وی افزود جامعه بینالمللی نباید به گزینههای نظامی متوسل شوند.
-مخالفت حزب کارگر انگلیس با همراهی لندن با اقدامات نظامی گرایانه واشنگتن
«جرمی کوربین» رهبر حزب کارگر انگلیس در یادداشتی از ترزا مِی، نخستوزیر انگلیس خواست تا نیروهای مسلح این کشور را درگیر هیچ اقدام نظامی در ارتباط با بحران کره نکند.دراین یادداشت که در نشریه «ساندی میرور» منتشر شد آورده است ما نمیتوانیم با سلاحهای هستهای و تهدیدهای هستهای به صورت بیپروا و ناشیانه برخورد کنیم. دولتهای ما به دنبال واکنشهای حسابشده برای کاهش تنشها باشند. دولتهای ما نباید کشورمان را به هرگونه اقدام نظامی بر سر بحران کره، از جمله تمرین مشترک نظامی بکشانند.کوربین در یادداشت خود آورده است جایی برای وفاداری کورکورانه از دولت دمدمیمزاج و ماجراجوی ترامپ وجود ندارد. جنگهای تحت هدایت آمریکا برای تغییر رژیمها و تهدیدهای بیشتر، این بحران را خطرناکتر و حل آن را دشوارتر کرده است.
-نفی نظامی گری در حل و فصل مناقشات بین المللی
ترزا می، نخست وزیر انگلیس رویکرد محتاطانه ای اتخاذ کرد و به رئیس جمهوری آمریکا درباره اقدام یکجانبه علیه کره شمالی هشدار داد و گفت دولت واشنگتن باید به جای این اقدامات تلاش کند تا با سازمانها و شرکای بین الملل همکاری داشته باشد.به نوشته روزنامه دیلی تلگراف، ترزا می، با اشاره به اینکه این تهدیدها اصلا کمک کننده نیست افزود: به نظرم این مساله بسیار جدی است و ما باید روی آن کار کنیم و به همکاری از طریق شورای امنیت سازمان ملل، روابط با چین و سایر کشورهای موثر برای متوقف کردن برنامههای اتمی و موشکی کره شمالی ادامه دهیم. بنظرم باید چین را تشویق کرد تا به مساله کره شمالی بهتر و دقیق تر نگاه کند و نقش بسیار سازندهتری در این زمینه داشته باشد.
- استفاده از ظرفیت چین برای حل مناقشه
به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، «زیگمار گابریل»، وزیر امور خارجه آلمان در یک مکالمه تلفنی با همتای چینی خود اعلام کرد: آلمان از طرح «توقف دوجانبه» چین برای کاهش تنش ها در شبه جزیره کره حمایت می کند. چین با حمایت روسیه طرح «توقف دوجانبه» را ارائه کرد که به موجب این طرح در صورتی که کره شمالی آزمایش های موشکی خود را متوقف کند، ارتش آمریکا و کره جنوبی هم به رزمایش های مشترک خود پایان خواهند داد. این درحالیست که این طرح از سوی واشنگتن رد شد و پیونگ یانگ هم تاکنون در این خصوص بیانیه ای منتشر نکرده است.وزیر امور خارجه آلمان همچنین گفت: آلمان از نقش مهمی که چین برای حل بحران هسته ای کره شمالی ایفا کرده است قدردانی می کند. آلمان طرح «توقف دوجانبه» چین برای حل بحران کره شمالی را درک و از آن حمایت می کند.گابریل افزود برلین آماده همکاری با چین است تا دو طرف به یک راهکار صلح آمیز برای حل بحران هسته ای کره شمالی دست یابند.
-پایبند نمودن کره شمالی به تعهدات بین المللی خود
به گزارش فرانس24، کاخ الیزه در بیانیه ای اعلام کرد که «امانوئل مکرون» برای همکاری با همتای آمریکایی خود برای اجبار کره شمالی در جهت پایبندی به تعهدات بین المللی خود موافقت کرد.براساس این بیانیه، مکرون همچنین ضمن ابراز نگرانی درباره تهدیدات برنامه هسته ای و موشکی کره شمالی، بر همکاری سران کشورهای جهان برای اجبار پیونگ یانگ به بازگشت به مسیر مذاکرات بدون هیچ شرطی تاکید کرد.وی افزود: فرانسه و دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد از کره شمالی می خواهند که برای انهدام کامل، قابل اثبات و برگشت ناپذیر برنامه هسته ای و موشکی خود اقدام کند. وی همچنین به متحدان و شرکای فرانسه در منطقه نسبت به همبستگی در شرایط کنونی اطمینان داده است.
-تاکید بر استفاده از سیاست تحریم در مواجهه با اقدامات کره شمالی
«مارگوت والستورم»، وزیر امور خارجه سوئد، از تنش بوجود آمده میان آمریکا و کره شمالی ابراز نگرانی کرد و خواستار یافتن راهکاری سیاسی برای مذاکره درباره بنبست در روابط واشنگتن و پیونگیانگ شد.به گزارش «ترو نیوز»والستورم از جامعه جهانی خواست جدیدترین تحریمهای سازمان ملل علیه کره شمالی را بطور کامل اجرا کنند. وی همچنین ابراز امیدواری کرد سران آمریکا و کره شمالی قبل از این که درگیریهای لفظی بین دو کشور به جنگی هستهای منتهی شود، سر عقل بیایند.وی در ادامه اظهاراتش گفت: وقتی خود را در چنین شرایطی قرار میدهیم، خلاص شدن از آن بسیار دشوار خواهد بود. زمانیکه راهکار خشونتآمیز را انتخاب میکنید، حفظ وجهه از دست رفته بسیار سخت است. در این شرایط، خطر خطا و محاسبات اشتباه هم افزایش مییابد، زیرا این موضوع فقط سران یک کشور را درگیر نمیکند و تمام مردم آن جامعه وارد جنگ میشوند. میتوان دو طرف را تشویق کرد سر عقل آمده و راه حلی برای مذاکرات سیاسی بیابند.
در پایان باید گفت کشورهای اروپایی در مجموع رویکرد محتاطانه ای در قبال بحران کره اتخاذ کردند و تمایلی به حمایت از سیاست ماجراجویانه ترامپ نشان ندارند.منتقدان اروپایی ترامپ بر این باورند که بر اساس اصل ۵ پیمان ناتو، در صورتی که یکی از کشورهای عضو پیمان مورد حمله قرار گیرد، سایر اعضا باید در صدد دفاع از آن برآیند. اصل ۶ پیمان یادشده اما دامنهی حمایت را محدود کرده و تنها مناطق تحت حکومت اعضای اروپایی و آمریکای شمالی این پیمان و "جزایر آنها که در منطقهی آتلانتیک شمالی واقع در شمال مدار راس السرطان" قرار دارند، را شامل این دفاع میداند. بنا بر ارزیابی کارشناسان از این "تعریف جغرافیایی"، محدودهی جزیرهی گوام در اقیانوس آرام را در بر نمیگیرد.
بنابراین دلیلی بر همراهی اروپا با آمریکا در یک جنگ بزرگ در شرق دور آن هم زمانیکه اروپا با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می کند وجود ندارد.به رغم اینکه اتحادیه اروپا بر ادامه گفتوگوها در حل بحران کره شمالی اصرار میکند اما برخی پیش شرطها را نیز برای این منظور اعلام کرده است. اروپائیان معتقدند این راهکار اگربا همکاری چین همراه شود پیونگ یانگ وادار به عقب نشینی وهمراهی خواهد شد.این در حالیست که برخی اعضای اتحادیه اروپا روابط عادی خود را با کره شمالی حفظ کرده اند و اتحادیه اروپا تلاش کرده نقش بیطرفانه ای ایفا کند.باید توجه کرد اروپا پیش از این نقشی سیاسی در شرق آسیا و مذاکرات شش جانبه با پیونگ یانگ نداشته و اکنون تمایل دارد درعرصه سیاسی ابتکار عمل را در دست گیرد. اروپا تاکید کرد رویکرد کشورهای اروپایی چیزی جز دیپلماسی نیست. با این حال به اعتقاد تحلیلگران، نبود انسجام داخلی در میان اعضا مشکلی است که این اتحادیه با آن دست به گریبان است ضمن اینکه اروپا هیچ جایگاه و منافع نظامی را هم اکنون در منطقه شرق آسیا ندارد. با این حال این رویکرد اروپاییها موجب شده پکن و سئول، از پیشنهاد اروپا به عنوان روشی متعادل در تقابل با سیاست های جنجالی دولت ترامپ حمایت کنند.
پر واضح است که اتحادیه اروپا با نگاهی به گذشته نه چندان دور از تجربه حمله نظامی نئو محافظه کاران آمریکا به دو کشور افغانستان و عراق در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ این تجربه مهم را کسب کرده که جنگ و نظامی گری نه تنها به حل چالشهای بینالمللی کمک نمی کند بلکه بحرانهای تازه ای را بر بحران اولیه خواهد افزود و علاوه بر این ممکن است چالش هایی امنیتی برای کل جهان بوجود آورد.همین تجربه کافیست تا قاره سبز به گونه ای محطاطانه در مقابل جنگ طلبی آمریکا از خود مقاومت نشان دهد و بر این باور باشد که در صورت مواجهه نظامی بحران کره با پیچیدگی های فزاینده ای روبرو خواهد شد به طوری که گشودن این گره کاری به مراتب دشوارتر از گذشته خواهد بود.
در مجموع دست کم سه رویکرد در قبال آزمایشهای هسته ای و موشکی کره شمالی مطرح است:
رویکرد اول حمله نظامی مد نظر واشنگتن به کره است که تاکنون مورد استقبال قرار نگرفته و اروپا قویا با آن مخالف است.
رویکرد دوم، خودداری از اقدامات تحریک آمیز با هدف کاستن از شدت تحرکات نظامی در شبه جزیره کره که خواسته کشورهایی چون روسیه و چین است که اروپائیان نیز این موضوع را ضروری می دانند و نهایتا؛
رویکرد سوم که رویکرد شورای اروپا و مقامات اتحادیه است بر تشدید تحریمها تا جایی که کره شمالی به همراهی با جامعه جهانی ناگزیر شود تاکید دارد.
پژوهش خبری // گروه بین الملل
* منابع در آرشیو در دسترس است.