در حالیکه نمایندگان کنگره آمریکا در تلاشند لایحه موسوم به «مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران» را به تصویب برساند؛ تقویم ایرانیان بیست و نهمین سالگرد حمله ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری مسیر تهران- دوبی را نشان میدهد.
این حادثه یکسال پس از حمله جنگنده عراقی به ناوچه موشک انداز آمریکا (در ۱۷می۱۹۸۷) و در شرایطی رخ داد که ایران و آمریکا درگیر جنگ نظامی نبودند. رژیم بعث عراق از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران در پی بینالمللی کردن جنگ بود. صدام با گسترش جنگ به محدوده آبهای خلیج فارس و تهدید امنیت مسیر ترانزیت انرژی، بهانه لازم را به آمریکا داد تا با حضور نظامی در آبهای خلیج فارس کفه ترازو را به نفع عراق سنگین نماید. آمریکا هم در لوای اسکورت نفتکشها و کشتیهای تجاری، بارها به کشتی های ایرانی و سکوهای نفتی ایران حمله کرد و علنا حمایت خود را از رژیم بعث به نمایش گذاشت. اوج اقدامات بیثباتکننده آمریکا در این برهه، حمله به هواپیما مسافربری جمهوری اسلامی ایران بود..
1. قابلیت ناو وینسنس با ماموریت تعیین شده در منطقه تناسب نداشت
اشتیاق ایالات متحده برای کمک به صدام، منجر به اعزام ناو یواساس وینسنس به منطقه شد. وینسنس برای مبارزه با سلاحهای پیشرفته شوروی طراحی شده و قادر بود همزمان200 موشک را دفع نماید. مطابق اظهارات افسران عالیرتبه، «راجرز» فرمانده ناو وینسنس از همان آغاز با تحریک ناوچههای ایرانی به دنبال بازی با آتش و لمس عملیات بود . کارشناسان با یادآوری عدم تناسب تسلیحات ناو آمریکایی و ناوچههای ایرانی، اظهارات مقامات آمریکایی را در خصوص تهدید این ناوچهها برای ناو وینسنس رد میکنند.
2. توجیهات فرمانده ناو وینسنس مغایر واقعیت است
ویل راجرز اصرار داشت که برای حفاظت از کشتی و خدمهاش "تصمیم مناسب" گرفته و به هواپیمای ایرانی شلیک کرده است. اما نوارهای صوتی بدست آمده از مرکز اطلاعات کشتی و اظهار نظر بیش از 100 کارشناس و شاهد، ادعای راجرز را رد میکند. گفته میشود کاپیتان دیوید کارلسون از ناو «یو.اس.اس سایدز» در نزدیکی ناو وینسنس، متوجه غیر نظامی بودن هواپیما شده بود، اما زمانیکه بحث بین فرماندهان دو ناو در این خصوص درگرفته بود، راجرز موشک ها را پرتاب کرد. به باور تحلیلگران مستقل حتی اگر این هواپیما، اف -14 بود، (در آن زمان) فقط برای مبارزه هوا به هوا مورد استفاده قرار میگرفت و تهدید ناچیزی علیه وینسنس به شمار میآمد.
بی .بی .سی هم در گزارشی فاش کرد رزم ناو آمریکایی وینسنس میتوانست با استفاده از دستگاه های الکترونیکی که همه هواپیماها مجهز به آن هستند، از نوع هواپیما مطلع شود.
3. واکنش مقامات آمریکایی نفرتانگیز و مملو از دروغ بود
19 اوت 1988، حدود هفت هفته پس از این رویداد، پنتاگون گزارش 53 صفحهای در مورد این حادثه منتشر کرد. در این متن، ادعاهای پیشین مقامات آمریکایی (هر چند نه به صورت آشکار) رد شد. با این حال همچنان تاکید شد که کاپیتان و دیگر افسران وینسنس به درستی عمل کردند.
3 ژوئیه، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در اولین کنفرانس مطبوعاتی پنتاگون (11 ساعت بعد از وقوع حادثه) گفت هواپیمای ایرانی نه هزار پا ارتفاع داشت و با کاهش ارتفاع به طور مستقیم به سمت وینسنس میآمد. گزارش 19 اوت با بررسی نوارهای کامپیوتری موجود در مرکز اطلاعات کشتی به این نتیجه رسید که هواپیما سیر صعودی و 12 هزار پا ارتفاع داشت. در واقع ایرباس ایرانی« هرگز در حال کاهش ارتفاع نبود».
ادعا شده بود وینسنس همزمان با رصد تهدید هواپیمای ایرانی، برای دفاع از کشتیهای تجاری آلمانی با ناوچههای ایرانی درگیر بود، اما تحقیقات نشان داد در آنزمان هیچ کشتی تجاری متوقف نشده بود.
گزارش پنتاگون همچنین با تایید اظهارات رئیس ستاد ارتش مبنی بر هشدار ناو وینسنس به هواپیمای ایرانی، اشاره کرد: خلبان در هنگام صعود میبایست با دو مرکز کنترل ترافیک هوایی ارتباط برقرار میکرد و احتمالا فرصتی برای شنیدن پیغام های کانال هوایی بینالمللی نداشت.
با این همه جورج بوش، معاون وقت رئیس جمهور آمریکا (ریگان) اقدام وینسنس را «دفاع از خود» توصیف کرد و گفت: من هرگز از جانب آمریکا عذرخواهی نخواهم کرد؛ من اهمیتی نمی دهم که واقعیت چیست. دولت آمریکا هرگز مسئولیت این حادثه را بر عهده نگرفت و بابت آن عذرخواهی نکرد.[1]
4. ناو وینسنس، حاکمیت ایران را نقض کرده بود
وینسنس در زمان وقوع حادثه و ارتکاب جرم، در داخل آبهای ایران مشغول درگیری با ناوچههای ایرانی بود. مقامات ارشد پنتاگون که نگران بودند نقض آشکار حقوق بینالملل باعث تحقیر آنها شود، در این مورد دروغ گفتند. سال 1992، چهار سال پس از این حادثه رئیس ستاد ارتش آمریکا در برنامه "شبانه" شبکه ای بی سی، پذیرفت که وینسنس در زمان شلیک موشک به هواپیمای ایرانی در آبهای ایران بود. در سال 1988، او گفته بود که وینسنس در آبهای بینالمللی بود.
5. «شورای امنیت» و «ایکائو» آمریکا را محکوم نکردند
شورای امنیت دو هفته بعد از درخواست جمهوری اسلامی ایران برای برگزاری نشست اضطراری، ۲۵ تیر ۱۳۶۷ تشکیل جلسه داد و در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۹/۴/۱۳۶۷) قطعنامه ۶۱۶ را تصویب کرد. ابراز تاسف عمیق از حادثه، تاکید بر ضرورت تبیین حقایق با بازرسی بیطرفانه و لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از محورهای قطعنامه بود. دولت ایران به ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمایی) نیز شکایت برد. ایکائو ۱۴ ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۳ تیر ۱۳۶۷) در جلسه فوقالعاده تصمیم گرفت با تشکیل کمیته حقیقتیاب، عوامل حادثه را بررسی نماید. این شورا هم ایالات متحده را بابت این فاجعه محکوم نکرد.
6. بررسی تبعیضآمیز حادثه از سوی رسانهها در قالب «تکنیک چارچوببندی»[2]
بررسیها نشان میدهد عملکرد رسانهها در خصوص شلیک موشک به ایرباس ایرانی غیر منصفانه بوده است. «رابرت متیو انتمن» رئیس مؤسسه دیپلماسی همگانی و ارتباطات جهانی با تحلیل روزنامههای آمریکایی و توصیف آنها از دو رویداد نسبتاً مشابه ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا و ساقط کردن هواپیمای کرهای به وسیله شوروی نشان داد که «مقالات خبری با گفتن اینکه ساقط کردن یک هواپیمای ایرانی مشکل فنی بوده و با انتخاب مناسب عکس و توصیف، عامل و قربانیان این حادثه را کماهمیت جلوه دادند، حال آنکه ساقط کردن هواپیمای کرهای[3] به وسیله شوروی به عنوان یک عمل شنیع به تصویر کشیده شد.» رسانههای غربی که در هنگام حمله شیمیایی صدام به ایران، قربانیان را «قربانیان حمله ادعایی» توصیف میکردند، این بار هم در خصوص انفجار هواپیمای مسافربری ایران با حمایت تلویحی از اقدام فرمانده ناو وینسنس، از چرایی وقوع این حادثه نوشتند.
پژوهش خبری// پژوهشگر:دارابی
[1] . بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا در سال 1996، از این حادثه ابراز تاسف و با پرداخت حدود 132 میلیون دلار غرامت جبران خسارت موافقت کرد.
[2] . به معنی ساختن قالبهایی است که جهان از طریق آن به نمایش درمیآید.
[3] . پرواز غیر نظامی شماره ۰۰۷ شرکت هواپیمایی کره (KAL) در مسیر نیویورک به سئول بود که ۱ سپتامبر ۱۹۸۳توسط نیروی هوایی شوروی در سرنگون و همه ۲۶۹ مسافر و خدمه آن کشته شدند. هواپیما که وارد حریم هوایی شوروی شده بود، متوجه اخطارهای نیروی هوایی شوروی نشد و مورد اصابت دو موشک هوا-به-هوای کالینینگراد آر-۸ قرار گرفت.