چین از سال 1979 با بهرهگیری از قدرت ساختاری، رویهای بینابین «تجدید نظر طلبی» و «تبعیت از سیستم» را در پیش گرفت تا بتواند سهم خود را در اقتصاد بینالملل افزایش دهد.
پژوهش خبری صدا وسیما: چین بازیگری نوظهوراست که جایگاه برتر ایالات متحده را در بسیاری از موضوعات اقتصادی به چالش کشیده است. این کشور از سال 1979 با بهرهگیری از قدرت ساختاری، رویهای بینابین «تجدید نظر طلبی» و «تبعیت از سیستم» را در پیش گرفت تا بتواند سهم خود را در اقتصاد بینالملل افزایش دهد. در نشستی با حضور دکتر «سید مسعود موسوی شفایی» عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه روابط بینالملل این دانشگاه، ابتکار چین در این حوزه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نوشتار خلاصهای از دیدگاههای دکتر موسوی شفایی ارائه میشود.
بستر طرح «یک کمربند، یک جاده» OBOR
بعد از فروپاشی نظام دو قطبی در مناطقی که توافقی بر سر توزیع قدرت، مناطق نفوذ و نظم منطقهای وجود نداشت انرژی بازیگران منطقه نه به سمت و سوی سازنده بلکه به سویی مخرب گرایش یافت که در نتیجه آن تروریسم، افراطگرایی، جنگ های نیابتی و فروپاشی کشورهای ضعیف گسترش یافت. با توجه به اینکه بازیگران عمده از جمله آمریکا دیگر توان و انگیزه لازم را برای حضور در مناطق و ایجاد تغییرات ژئولیتیک ندارند، برخی بازیگران مانند چین تلاش کردند با هدف دستیابی به رفاه و توسعه در سطح منطقه خود ثباتی نسبی ایجاد نمایند.
از جمله ابتکارات مهم چین در این راستا «یک کمربند، یک جاده» است. رئیس جمهور چین این ابتکار را در سال 2013 در شرایطی مطرح کرد که کشورهای آسیای مرکزی هیچ برنامهای برای احیای جاده باستانی ابریشم نداشتند؛ ایران و ترکیه به شدت در بحران خاورمیانه درگیر شدهاند و روسیه به عنوان یک قدرت نظامی تنها به مسائل ژئوپلیتیک خود میاندیشد.
ویژگیهای طرح "OBOR"
ـ یک کمربند یک جاده 65 کشور در آسیای مرکزی، غرب آسیا، جنوب شرق آسیا، شمال آفریقا و شرق اروپا را با جمعیت تقریباً سه میلیارد نفر تحت پوشش قرار می دهد. ارزش اقتصاد این منطقه 23 تریلیون دلار معادل 50 درصد تولید ناخالص داخلی جهان و تقریبا نیمی از تجارت جهانی است.
ـ چین هدف خود را اقتصادی عنوان و اصول طرح را هماهنگ با منشور سازمان ملل متحد، فراگیر، مبتنی بر عملیات بازار و توجه به منافع متقابل اعلام کرده است.
ـ کمربند (مسیر زمینی) چین را با سه منطقه پیوند میدهد: اول- آسیای میانه، روسیه و اروپا (دریای بالتیک)؛ دوم- خلیج فارس و دریای مدیترانه از طریق آسیای مرکزی و غرب آسیا؛ و سوم- آسیای جنوب شرقی، آسیای جنوبی و اقیانوس هند
ـ جاده (مسیر دریایی) قرن 21 هم چین را از طریق دریای چین جنوبی و اقیانوس هند به اروپا و جنوب اقیانوس آرام متصل میکند.
ـ چینیها اولویت همکاری را هماهنگی سیاستهای اقتصادی، رفع موانع، یکپارچهسازی مالی و ارتباط مردم با مردم عنوان میکنند.
ـ اجرای این طرح 1600 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت.
پروژههای زیرساختی مرتبط با این طرح
اجرای طرحهای زیر ساختی در زمینههای راه آهن، خطوط لوله و بزرگراه، هسته اصلی یک کمربند یک جاده است.
خطوط آهنیکی از مشکلات چینیها این است که خطوط آهن روسی با بقیه آسیا همخوانی ندارد. همخوان کردن و تقویت این خطوط نقش مهمی در کاهش زمان تبادل کالا در مسیر چین و اروپا خواهد داشت. در این خصوص احداث و تقویت حدود 81 هزار کیلومتر خط آهن در مسیرهای اوراسیا (از طریق چین، قزاقستان، روسیه، بلاروس، لهستان و آلمان) و شبکه بزرگراه آسیایی چین، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و ترکیه به اروپا مد نظراست:
این ابتکار مورد حمایت کمیته مرکزی حزب قرار گرفته است. این طرح همچنین در برنامه پنج ساله (2016-2020) چین در اولویت قرار گرفته است. چین در همین راستا قراردادهایی با سایر کشورها امضا کرده است:
چرا چین به فکر ایجاد کمربند و جاده ابریشم افتاده است؟
رشد اقتصادیچین شاهد کاهش رشد اقتصادی است. این کاهش رشد و تک رقمی شدن نرخ رشد زنگ خطر را برای چینیها به صدا درآورده است. (هر چند که بسیاری از کارشناسان چینی اینگونه توجیه میکنند که با توجه به بهبود اوضاع اقتصادی و بهبود زیرساخت های اقتصادی، کاهش نرخ رشد مشکلی ایجاد نمیکند.) چین در بسیاری از حوزهها از جمله صنایع سیمان و فولاد با مازاد تولید روبرو است. با توجه به اهمیت بهبود زیرساختها در طرح یک کمربند؛ یک جاده، اجرای این طرح نقش مهمی در جذب مازاد ظرفیتهای چین خواهد داشت. پروژههای زیربنایی آسیا (راه آهن، خطوط لوله، نیروگاه و غیره) میتواند تا سال2020 بالغ بر 270 میلیون تن تقاضا برای فولاد و 580 میلیون تن برای سیمان چین به همراه داشته باشد.
امنیت ملیرهبران چین در خصوص امنیت ملی این کشور از سه شر یاد میکنند: "تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی". از منظر رهبران چین، این سه بیشتر از آنکه ناشی از مداخله خارجی باشد از توسعه نامتوازن نشئت میگیرد. استان سینکیانگ در غرب چین بیشتر از سایر مناطق در معرض خطر است. بر همین اساس کمربند ابریشم که از استان های غربی چین میگذرد، نقش مهمی در ارتقاء توسعه و پیشرفت این مناطق و افزایش انسجام ملی خواهد داشت.
امنیت انرژی80 درصد انرژی مورد نیاز چین که از خاورمیانه و غرب آفریقا وارد میشود از تنگه مالاکا عبور میکند. این در حالیست که این تنگه و مسیرهای دریایی اطراف آن عمدتا توسط آمریکا کنترل میشود و چین از این جهت در معرض آسیبپذیری استراتژیک است. بنابراین، منابع انرژی و خطوط لوله انرژی در امتداد کمربند نقش مهمی در رفع این تهدید خواهد داشت.
مطالبه سهم در رژیم بین المللی
چینیها در بحران 2008 مسئولانه عمل کردند و به جهت وابستگی متقابل با آمریکا اقدامی در جهت تشدید بحران انجام ندادند. بنابراین انتظار داشتند در ازای این رویکرد سهمشان در رژیم های اقتصاد بینالملل (که از فرانسه کمتر است) افزایش یابد، اما آمریکاییها خلف وعده کردند. چین برای مقابله با این شرایط به فکر ایجاد یک زنجیره ارزش جهانی مستقل از آمریکا افتاد و ابتکار «یک کمربند، یک جاده» را ارائه کرد. بر مبنای استدلال چینیها، آسیا هر سال 800 میلیارد دلار سرمایهگذاری زیر بنایی نیاز دارد، اما بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی تنها50 میلیارد دلار اختصاص میدهد و 750 میلیارد دلار کسری وجود دارد. چین برای تامین این سرمایه بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی را تاسیس کرد. (متحدان غربی آمریکا از جمله آلمان، انگلیس و استرالیا نیز به این بانک پیوستهاند.) چین که تلاش میکند چهره دوستانه و خیرخواهانهای از خود در عرصه بینالملل به نمایش بگذارد اعلام کرده است به رغم سهم آورده50 درصدی در این بانک و برخلاف رویه آمریکا، سهم 50 درصدی مطالبه نمیکند.
چین در اجرای این طرح با چه چالشهایی مواجه است ؟
جمع بندی:
ـ در صورت اجرای ابتکار «یک کمربند، یک جاده» چین میتواند معضل امنیتی غرب کشور را مهار کند. چون هاب جاده ابریشم به آسیای مرکزی در این ایالات قرار دارد.
ـ اگر جاده ابریشم جدید ایجاد شود مازاد ظرفیت فولاد و سیمان چین وارد آسیای مرکزی میشود و چینیها وارد مرحله بالاتر توسعه میشود و فقط تولیدات کارخانهای نخواهند داشت.
ـ معضل تنگه مالاکا بر طرف خواهد شد و چین می تواند نفوذ بلند مدتی در کشورهای مسیر طرح به دست آورد.
ـ آمریکاییها نمیتوانند در برابر این طرح ایستادگی کند، زیرا چین در قالب قدرت ساختاری موجود وارد عمل شده و به دنبال نابودی سیستم آمریکایی نیستند. آمریکاییها هم بهانهای برای محدود کردن آن ندارند. آنها به لحاظ فنی، تکنیکی و فلسفی نمیتوانند این طرح را زیر سوال ببرند (البته میتوانند خرابکاری کنند). آمریکایی ها از روی وحشت این طرح را طرح مارشال چینی عنوان کردهاند.
ـ چینیها همواره مسائل اقتصادی را در اولویت قرار دادهاند و تمایلی ندارند وارد درگیریهای ژئوپلیتیکی منطقه شوند. بنابراین در طرح جدید چین، ایران جایگاهی مانند آنچه در جاده ابریشم سنتی داشت، ندارد.
ـ طرح «یک کمربند، یک جاده» طرحی بلند پروازانه است و مشخص نیست که چین در عمل چگونه با آن مواجه خواهد شد.
پژوهش خبری صدا وسیما// پژوهشگر: دارابی