پخش زنده
امروز: -
یکی از مهم ترین نقاط کانونی و بحرانی نظام بین الملل، آسیای جنوب شرقی و دریای چین جنوبی است. از این رو چین قاطعانه درصددِ تقویت بنیه نظامی – امنیتی خود در عرصه های ملی، منطقه ای و بین المللی است.
نکات مهم پژوهش:
. دیپلماسی نظامی جمهوری خلق چین و اهداف آن
.رشد فزاینده تبادلات نظامی چین
. تعارض منافع ایالات متحده و جمهوری خلق چین در دریای جنوبی چین و احتمال رویارویی پکن - واشنگتن
.«رئالیسم تهاجمی»؛ راهکار نظریه پردازان آمریکایی علیه بسط و نفوذ چین در منطقه و جهان
پژوهش خبری صدا و سیما: تعارض و تقابل منافع جمهوری خلق چین و ایالات متحده، - دو قدرت بزرگ در شرق و غرب - در ورطه کنونی بیش از هر زمان دیگری قابلیت تبدیل شدن به یک بحران اثرگذار در منطقه را دارد. لذا یکی از مهم ترین نقاط کانونی و بحرانی نظام بین الملل، آسیای جنوب شرقی و دریای چین جنوبی است. از این رو چین قاطعانه درصددِ تقویت بنیه نظامی – امنیتی خود در عرصه های ملی، منطقه ای و بین المللی است. در پی آن آمریکا نیز در تلاش است تا مانع از قدرت یابی و توسعه نفوذ ژئوپلتیک چین در منطقه شود.
در چهارمین شماره و در واقع آخرین شماره از روند پژوهشی «قدرت های نوظهور؛ جمهوری خلق چین»، با توجه به این که مولفههای قدرت شامل «امنیت» و«نیروهای مسلح»، بویژه در جمهوری خلق چین رابطه تنگاتنگی با هم دارند، در یک بسته پژوهشی ارائه میشوند. گفتنی است قدرت بعدی که مؤلفههای آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت، جمهوری هندوستان خواهد بود.
دیپلماسی نظامی در واقع استفاده صلحآمیز از منابع نظامی است که شامل روابط نظامی دو و یا چندجانبه کشورها، به منظور تأمین منافع امنیت ملی آن کشور است. تفاوت اساسی این نوع از دیپلماسی با دیپلماسی معمولی این است که دیپلماسی نظامی توسط افراد حاضر در بدنه نظامی یک کشور انجام میگیرد.
چین به عنوان یک قدرت هستهایِ به رسمیت شناختهشده توسط جامعه بینالمللی، یک قدرت منطقهای مهم و یک ابرقدرت نظامی بالقوه محسوب میشود. البته چین در مقایسه با چهار عضو دیگر شورای امنیت توانایی محدودتری برای اعمال قدرت نظامی خود دارد. چینیها برای برطرف ساختن این نقیصه برنامههای متعددی را برای تقویت توانایی اعمال قدرت خود ترتیب دادهاند که یکی از آنها تولید نخستین ناو هواپیمابر چین است که در سال 2012 وارد خدمت نظامی شد. این کشور همچنین ناوگان قابل توجهی از زیردریاییها شامل چندین زیردریایی اتمی در اختیار دارند. چین از اوایل دهه 2000 پیشرفت قابل توجهی در نوسازی نیروی هوایی خود داشته است و با خریداری جنگندههای روسی سوخو-30 و تولید جنگندههای مدرن داخلی همچون چنگدو جی10-، شنیانگ جی11-، جی15- و جی16- توانایی دفاعی و تهاجمی خود را در آسمان تقویت کرده است. چینیها همچنین نیروی زمینی خود را نیز بهروزرسانی کرده و تانکهای سالخورده تایپ59- خود را با نمونههای مدرنی همچون تایپ99- تعویض کردهاند و با ترفیع سیستمهای «فرماندهی، نظارت، ارتباطات و اطلاعات» قابلیتهای خود را در میدان نبرد بهبود بخشیدهاند. در عین حال چین سیستمهای موشکی استراتژیک متعددی شامل انواع موشکهای ضدماهواره، کروز و قارهپیما را توسعه دادهاست.
چنگدو جی-۱۰ مدرنترین جنگنده چینی
ـ تقویت نیروی نظامی، روابط نظامی و کسب فناوریهای جدید
ـ کسب اطلاعات دقیقتر از وضعیت نظامی سایر کشورها
ـ افزایش قدرت نرم و ایجاد تصویر مثبت
ـ ایجاد جهان چندقطبی و موازنه قدرت
ـ نمایش قدرت و ایفای نقش قدرت بزرگ( منطقه ای و بین المللی)
ـ آمادگی نیروهای نظامی کشور در زمینه مبارزه با دشمن احتمالی و مواجهه با بلایای طبیعی
صعود فزاینده بودجه نظامی
چین در 20 سال اخیر، مشرق نیوز 21/ 1/ 1394
بنا بر گزارش دفتر امور خارجه وزارت دفاع چین، بیش از 1600 نماینده نظامی چینی از بیش از 90 کشور در طول دو دهه گذشته بازدید کردند. در این دوره در حدود 2500 گروه نظامی خارجی را پذیرا بوده است که نیمی از آنها نمایندگان عالیرتبهای بودند که با همراهی وزرای دفاع کشورشان و فرماندهان عالیرتبهی نظامی از کشورشان به چین آمده بودند. چین در بیش از 109 کشور، وابسته نظامی دارد که تحت نظارت مستقیم وزارت دفاع قرار دارند. نوزده کالج و دانشگاه نظامی چین با سی کشور تبادل دانشجویی دارد و بهطور متوسط 1000 دانشجوی نظامی در خارج تحصیل میکنند. در طول ده سال گذشته، فروش تسلیحات چین به سه برابر قبل خود رسیده است. این کشور که در سال 2002 هفتمین صادرکننده تسلیحات بود، در سال 2012 به سومین کشور صادرکننده جهانی تبدیل شد.
پس از پنج اقیانوس جهان، دریای جنوبی چین بزرگترین ناحیه دریایی جهان محسوب می شود و ناحیهای در حدود 3 و نیم میلیون کیلومتر مربع، از سنگاپور تا تنگه تایوان را دربرمیگیرد. این دریا در ویتنام بعضاً «دریای شرق» و در فیلیپین «دریای لوزون» نامیده میشود. در این دریا بیش از 200 جزیره موجود است که از مهمترین آنها میتوان به جزایر اسپراتلی، هاینان، لوزون، پالاوان، ناتونا،کوچانگ، آموی و لابوآن اشاره کرد. هر چند این جزایر عمدتاً خالی از سکنه هستند اما رقابت فراوانی برای تصاحب آنها میان کشورهای ساحلی شامل فیلیپین، ویتنام، تایوان و چین وجود دارد. رقابت این کشورها تنها بر ادعای مالکیت جزایر خلاصه نمی شود، آنها با ساخت جزایر مصنوعی تلاش می کنند ادعای خود را تثبیت کنند. این در حالی است که آمریکا نیز در راستای ایجاد محدودیت برای بسط قدرت چین در این منطقه حضور فعالی دارد. واشنگتن، پکن را به پیگیری برنامه احیای زمین (خشک کردن دریا و تبدیل آن به جزایر مصنوعی) در مجمع الجزایر اسپراتلی در دریای چین جنوبی که غنی از نفت و گاز است، متهم و اعلام کرده است ادعاهای ارضی چین در جزایر مصنوعی میتواند به نظامی شدن بیشتر منطقه منجر شود. به باور تصمیم گیران آمریکا، چین با ساخت جزیره مصنوعی تلاش دارد توپخانه و تجهیزات نظامی در آن مستقر کند. در واقع نگرانی آمریکا این است که پکن با افزایش حضور نظامی در دریایی چین، دست بالا را در این منطقه استراتژیک داشته باشد. این درحالی است که پکن از اقدامات خود در دریای جنوبی دفاع کرده و تأکید میکند که، «واشنگتن پکن را به اقدامی متهم میکند که سایر کشورها نیز دست به آن میزنند اما در برابر آنها سکوت میکنند.»
روزنامه گلوبال تایمز، متعلق به دولت چین نیز در سرمقاله خود در اول ژوئن 2015 تأکید داشت که: «اگر خواست آمریکا این است که چین فعالیت های خود را متوقف کند جنگ بین دو کشور در دریای چین جنوبی اجتناب ناپذیر است.»
بحران در دریای چین جنوبی، نشانگر تنش های فزاینده است که در این دریا بین چین و آمریکا بروز کرده است. آمریکا به نام حمایت از کشتیرانی آزاد و به حمایت از فیلیپین و برخی دیگر از کشورهای منطقه نقش ژاندارم را بازی می کند. دو ناو هواپیمابر آمریکایی و کشتی های جنگی وابسته به این دو ناوگان، همچنین 140 هواپیمای جنگنده آمریکایی و بیش از 12 هزار تن از نیروهای آمریکایی به آب های فیلیپین اعزام شده اند.
اینفوگرافی توان نظامی چین، آمریکا و متحدانش
جنگ محتمل پکن – واشنگتن در 2025
اندیشکده «رَند»، اخیرا در گزارش تحلیلی- توصیه ای خود به تبعات یک جنگ محتمل میان آمریکا و چین به دلیل افزایش تنشها در دریای چین جنوبی پرداخته است. این موسسه توانمندی چین را اینگونه تبیین میکند:
ـ توسعه فزاینده زرادخانه ضددسترسی/ محصورسازی (A2/AD) چین،
ـ افزایش توان هوایی و ظرفیت ناوهای هواپیمابر(اضافه کردن دو ناو هواپیمابر بومی و رساندن ناوها به 3 فروند)
ـ ساخت 4 جنگنده نسل پنجم شامل: J-20، J-32، J-23، J-25.
ـ رشد فزاینده زرادخانه موشکی چین
ـ دارا بودن تسلیحات ضدماهوارهای
در بخشی از این گزارش آمده است: " در 2025، تلفات انسانی آمریکا میتواند از «قابل ملاحظه» تا «سنگین» باشد، تلفات انسانی چین همچنان بسیار سنگین خواهد بود، گرچه نسبت به 2015 کم تر است و این به دلیل تضعیف توانایی های ضربهزنی آمریکا (در برابر چین)، حتی در یک جنگ طولانی است."
البته دو واقعیت را باید در نظر گرفت، نخست اینکه رهبران هر دو طرف مشتاق به جنگ مستقیم با هم نیستند. همچنین هیچ کدام از طرفین واقعاً تمایلی ندارد که با شلیک اولین کلاهک هسته ای، آغازگر یک جنگ ویرانگر نامتعارف باشد. لیکن تنشهای فزاینده میان دو کشور، به ویژه در دریای چین جنوبی، احتمال جنگ در محدوده یک جنگ متعارف را علی رغم نیات سیاستمداران دو کشور تقویت میکند.
اولاً بخش بزرگی از اقتصاد آمریکا وابسته به بازرگانی در اقیانوس آرام است و جمهوری خلق چین نیز تا ۹۵ درصد متکی به بازرگانی از طریق این اقیانوس است. بر اساس این تعارض منافع، تشدید تنش بین آمریکا و چین در این اقیانوس بویژه در دریای جنوبی محتمل است. جدای از جنگ متعارف، جنگ افزارهای ضدماهواره ای و اختلال در تجارت هم، هر دو کشور را تهدید می کند. این در حالی است که مساله جاسوسی و حملات سایبری طرفین نیز بر تشدید اوضاع افزوده است.
ثانیاً رشد اقتصادی بالای جمهوری خلق چین به این کشور امکان سرمایهگذاری بالا در حوزههای نظامی را میدهد. چین تلاش دارد تا با استفاده از دیپلماسی نظامی به جایگاه کلیدی در نظام بینالملل دست یابد. بهطورکلی، دیپلماسی نظامی که به معنای مدیریت روابط خارجی نظامی است به چین این امکان را میدهد تا اهداف مختلفی ازجمله نمایش قدرت و ایجاد قدرت نرم را پیگیری کند. در واقع چینیها با قدرتمند شدن در درون، در قدرت اقتصادی، تولیدی و مالی و با ذخیرهکردن ٦/ ٣ تریلیون دلار، این نقش را ایفا میکنند. طی این روند جمهوری خلق چین را به اهداف سند امنیت ملی این کشور نیز نزدیک می کند و عوامل بی ثباتی در عرصههای ملی و فراملی را خنثی و یا به حداقل میرساند.
ثالثاً همانطور که در شماره (1) سلسله این مجموعه تأکید
شد، جمهوری خلق چین "انسجام ملی"را بهترین راهکار در جهت حفظ سرزمین خود
در برابر تهدیدات خارجی می داند و در این راه ارتش آزادی بخش خلق
چین با داشتن ۲ ٫ ۳ میلیون سرباز فعال، در بخشهای؛
زمینی، دریایی، هوایی و همچنین نیروی استراتژیک اتمی، همچنان بر آمادگی خود در درگیریهای
بالقوه در مرزهای خشکی و آبی این کشور تأکید دارد. مرزهای طولانی و زمینی این کشور،
مقامات چینی را ملزم
میدارد سازوکارهای مناسب را برای این مشکل در نظر بگیرند. حتی برخی از
تحلیل گران بر این باورند که روسیه و چین در پاسخ به تصمیم آمریکا مبنی بر استقرار
سامانه ضد موشک تاد «THAAD» در کره
جنوبی، میتوانند پدافند ضد موشک مشترک خود را راهاندازی و مستقر نمایند.
در نتیجه به باور برخی نظریه پردازان از جمله جان میرشایمر، از پیشگامان انشعاب تئوریهای کلاسیک رئالیستی به رئالیسم تهاجمی، چین از قدرت پنهان اعم از "میزان ثروت و جمعیت یک کشور" و همچنین "عناصر اقتصادی و اجتماعی" در ایجاد قدرت نظامی، برخوردار است. از این رو « اگر چین به یک قطب نیرومند اقتصادی تبدیل شود، به طور حتم، قدرت اقتصادی خود را به قدرت نظامی تبدیل کرده و درنهایت هژمونی ایالات متحده را به چالش خواهد کشید.»
پژوهش خبری صدا و سیما// پژوهشگر: فرشته مقدم
* منابع در آرشیو در دسترس است.