کشوری که خود شعار حرمت حقوق بشر سر میدهد در عمل نه تنها در دیگر کشورها بلکه در خاک خود هم مغایر با آن عمل مینماید. متاسفانه نهادهای بینالمللی در قبال زر و زور کشورهایی مانند عربستان و آمریکا کوتاه میآیند و حقوق بشر را قربانی میکنند.
پژوهش خبری صدا و سیما: در چند دهه اخیر هر یک از مناطق جهان به نوعی خاص از خشونت
علیه بشر شهره شده است. همه روزه رسانههای جهان اخبار افراطیگری در عراق و
سوریه، تروریسم دولتی در فلسطین اشغالی، تحقیر پناهجویان در اروپا و نژادپرستی در
آمریکا را در صدر اخبار خود قرار میدهند. در این میان تبعیض نژادی در کشوری که
خود را پرچمدار ارزشهای لیبرالیستی در جهان معرفی میکند، با دیگر موارد متفاوت
است. در این مورد خاص شهروندان عملاً به درجه یک و دو تقسیم میشوند و نهادهای
دولتی هم بر این مبنا با آنها برخورد میکنند. یکی از مصادیق این حقیقت، مشکوک شدن
بدون دلیل پلیس به رنگینپوستان آمریکایی است که بعضاً به قتل خیابانی آنها هم
منجر میشود. آخرین حادثه قتل دو سیاهپوست در لوئیزیانا و مینهسوتا به دست پلیس
آمریکا بود که واکنش متقابل سیاهپوستان را برانگیخت و قتل پنج پلیس را در دالاس در
پی داشت.
«رندی شورت» مدیر گروه موسوم به «عزت و کرامت انسانی» در آمریکا میگوید در سالهای اخیر خشونتهای پلیس افزایش یافته است؛ با افسران خاطی هیچ برخوردی صورت نمیپذیرد و درنتیجه رفتارهای خشونتآمیز آنها ادامه مییابد.
در واقع بنیان ایدئولوژیک نژادپرستی در دنیای مدرن، در غرب بنا نهاده شده است. هیچ مدرکی دال بر نژادپرستی تا قبل از قرون وسطی وجود ندارد. شاید اولین نشانههای نژادپرستی در قرن سیزدهم و چهاردهم با معرفی یهودیان به عنوان شیطان و جادوگر پدید آمد. در دوره رنسانس با برقراری اولین ارتباطات اروپائیان با رنگین پوستان (در آفریقا، آسیا و آمریکا) موضوع نژادپرستی بعد دیگری به خود گرفت و به ترویج بردگی انجامید. برای توجیه بردگی ابتدا به مسائل مذهبی استناد میکردند؛ تاجران برده شایع کرده بودند که آفریقائیان از فرزندان «حام» پسر خطاکار نوح نبی هستند و بر همین اساس محکوم به «بندگی بندگان» شدهاند. به تدریج این موضوع رنگ نژادی به خود گرفت و تبعیض علیه نژاد سیاه قانونی شد.
در قرن نوزدهم با تشدید نژادپرستی ایدئولوژیک (ناسیونالیسم و امپریالیسم) سفیدپوستان غربی سلطه خود را بر مردم آفریقا و آسیا تحمیل کردند، اما این نژادپرستی نهایتاً با ظهور نازیسم دامن خود اروپا را گرفت و موجب انزجار جهانی از این پدیده شوم شد. شکست آلمان نازی، لغو تبعیض نژادی در آمریکا (بعد از جنگ جهانی دوم- دهه 1960- ایالات متحده آمریکا در رقابت با اتحاد جماهیر شوروی برای تأثیر بر ملل آفریقایی و آسیایی، تبعیض نژادی را غیر قانونی اعلام کرد) و استقرار حکومت اکثریت در آفریقای جنوبی، هر چند ایدئولوژی نژادپرستی را به تحلیل برد، اما این احساس همچون آتشی زیر خاکستر در جوامع غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا وجود دارد.
نژادپرستی در ایالات متحده از چه زمانی آغاز شد؟
نژادپرستی علیه بومیان آمریکا: با ورود اروپاییان در سواحل شمال آمریکا و طرح سیستماتیک آنها برای به زانو در آوردن بومیان و تسخیر زمین آنها، نژادپرستی آمریکایی متولد شد. اروپاییها بر این باور بودند ساکنان اصلی آمریکا کافر و وحشی هستند و باید از طریق مسیحیت و فرهنگ اروپایی متمدن شوند. در این راستا نسلکشی، قتلعام، نابودی سنتهای بومی آمریکا و همچنین جذب اجباری بومیان در دستور کار حاکمان آمریکا قرار گرفت. در یک مورد تاریخی، کنگره این کشور، سرخپوستان شرق میسیسیپی را مجبور کرد به سرزمینهای غرب کوچ کنند. این کوچ اجباری که از 1831 تا 1838 به طول انجامید، باعث مرگ هزاران سرخپوست در مسیر کوچ موسوم به «جاده اشک» شد.
نژادپرستی علیه آمریکاییهای آفریقاییتبار: بسیاری از آفریقاییها در قرن 17 از زادگاه خود در نقاط مختلف آفریقا ربوده و به عنوان برده وارد آمریکا شدند. این افراد مجبور میشدند نام و هویت خود را نادیده بگیرند و به دین و راهی درآیند که اربابانشان میخواهند. آنها به بهانههای واهی مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار میگرفتند و در بسیاری از موارد، بدون محاکمه به دار آویخته میشدند. اگر چه بردهداری در نهایت ممنوع شد و قوانین منع تبعیض علیه آمریکاییهای آفریقاییتبار به تصویب رسید، اما نژادپرستی علیه این جامعه در بستر فرهنگ آمریکایی مستتر مانده است و هر روز چهره جدیدی از خود آشکار میسازد.
خصومت علیه مسلمانان: همانگونه که بمباران پرلهاربر در 1941 آزار و اذیت ژاپنیهای مقیم آمریکا را به دنبال داشت، حملات11سپتامبر هم تشدید اسلامهراسی را به دنبال داشته است. مسلمانان آمریکا در دهه گذشته 700 هزار بار مورد بازپرسی و نظارت افبیآی قرار گرفتند. علاوه بر این آنها، اظهارات نفرتانگیز به اصطلاح کارشناسان تروریسم را در رسانهها علیه اسلام و مسلمانان هم شنیده و تحمل کردهاند.
برخی جلوههای نژاد پرستی در آمریکا
ـ به گزارش اداره تحقیقات فدرال آمریکا 47 درصد جرائم در این کشور با انگیزه تنفر نژادی صورت میگیرد.
ـ مردان سیاه غیر مسلح، هفت برابر بیشتر از سفیدپوستان به ضرب گلوله پلیس کشته شدهاند.
ـ در سال 2015 در هر نه روز، یک مرد سیاه غیر مسلح به ضرب گلوله پلیس کشته شد.
ـ در سال 2015 حدود 900 گروه نفرت نژادی در ایالات آمریکا فعال بود که این آمار نسبت به سال قبل از آن 14 درصد و نسبت به ابتدای قرن(21) دو برابر بیشتر است.
ـ بین سالهای 2008 و 2015، سفیدپوستان به طور مداوم بیش از سیاهپوستان درآمد داشتهاند.
ـ حدود یک سوم جمعیت آمریکا را رنگینپوستان تشکیل میدهند، در حالیکه این گروه دو سوم زندانها را پر کردهاند. از هر سه مرد سیاهپوست، یک نفر در زندگی خود زندان را تجربه میکند .
ـ آمریکاییهای آفریقاییتبار تنها 13 درصد جمعیت ایالات متحده و 14 درصد مصرفکنندگان مواد مخدر را تشکیل میدهند، اما 57 درصد مجرمان مواد مخدر از این گروه هستند.
ـ مطالعات نشان میدهد پلیس آمریکا بیشتر سیاهپوستان یا لاتینتبارها را مورد تفتیش قرار میدهد. به عنوان مثال در شهر نیویورک، سیاهان و لاتینتبارها 80 درصد و سفیدپوستان کمتر از 10 درصد مورد شک پلیس قرار میگیرند و بازجویی میشوند.
ـ احتمال بازداشت آمریکاییهای آفریقاییتبار 33 درصد بیشتر از سفیدپوستان است.
ـ بر اساس آمار سال 2001 یک مرد در صورت سیاهپوست بودن32درصد، در صورت لاتین تبار بودن 17درصد و در صورت سفیدپوست بودن شش درصد احتمال دارد در طول عمر خود زندان را تجربه نماید.
ـ طبق نظرسنجی سال 2012، 51 درصد آمریکاییها احساسات نژادپرستانه داشتند که نسبت به سال 2008 سه درصد بیشتر بود.
ـ حدود نیمی از آمریکاییهای زیر 18 سال جزو اقلیتهای نژادی هستند. این افراد تا سال 2030، حداکثر آمار زیر 18 سال را به خود اختصاص خواهند داد.
ـ از سال 1988 تاکنون تعداد مدارسی که تفکیک نژادی کردهاند دو برابر شده و از رقم دو هزار و 762 به شش هزار و 727 مدرسه رسیده است.
ـ یافتههای تحقیق یکی از استادان دانشگاه راتگرز آمریکا نشان میدهد بین سالهای 2000 تا 2013 تعداد آمریکاییهایی که در مناطق خیلی فقیر زندگی میکردند با دو برابر افزایش از هفت میلیون نفر به حدود 14 میلیون نفر رسید. یافتههای این تحقیق نشان داد از هر چهار سیاهپوست یک نفر در مناطق به شدت فقیر زندگی میکنند، در حالیکه این آمار در بین سفیدپوستان یک نفر از هر سیزده نفر است.
ـ بر اساس نظرسنجی موسسه گالوپ، مشکلات نژادی در آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما بدتر شده است. این نظرسنجی نشان میدهد 35 درصد شهروندان آمریکایی درباره روابط نژادی نگران هستند که بالاترین رقم از سال دو هزار و یازده محسوب میشود.
ـ به گفته اوباما مجموع نرخ بیکاری در آمریکا حدود 5 درصد است که این آمار برای سیاهپوستان آمریکا حدود 9 درصد است.
ـ در حال حاضر جمعیت زندانهای آمریکا حدود دو میلیون و 200 هزار نفر است که به گفته اوباما سیاهپوستان شش برابر سفیدپوستان زندانی میشوند.
به نظر میرسد همان اندازه که آمریکا خود را در مسائل جهان درگیر کرده و باعث وقوع ناامنی و گرفتاری برای ملل مختلف جهان شده است، از مسائل داخلی خود غافل مانده است. این کشور که انتقاد از حقوق بشر در دیگر کشورهای جهان را به عنوان یک راهبرد در سیاست خارجی برگزیده است، با انتقادات بیسابقهای مواجه است. کشوری که شعار حرمت حقوق بشر سر میدهد در عمل نه تنها در دیگر کشورها بلکه در خاک خود هم مغایر با آن عمل مینماید. متاسفانه نهادهای بینالمللی در قبال زر و زور کشورهایی مانند عربستان و آمریکا کوتاه میآیند و حقوق بشر را قربانی میکنند. شورای حقوق بشر سازمان ملل که درباره کندی سرعت اینترنت علیه برخی دولتها قطعنامه تصویب میکند، در سال 2015 به جای صدور قطعنامه علیه موارد گسترده نقض حقوق بشر در آمریکا 384 توصیه حقوق بشری به مقامهای آن کشور ارایه داد. ظاهر امر نشان میدهد که توصیهها وضع را از آنچه بوده خرابتر کرده است. اکنون سوال این است که قربانیان نقض حقوق بشر در ایالات متحده آمریکا به چه ریسمانی باید چنگ بزنند؟ آیا برای دفاع از حقوق بشر در کشوری مدعی همچون آمریکا هیچ راهی وجود ندارد؟.
پژوهش خبری صدا و سیما// پژوهشگر : دارابی
* منابع در آرشیو موجود است.