روز ادبیات کودک و نوجوان فرصت مناسبی جهت آشنا کردن کودکان و نوجوانان با کتاب و بهانهای برای ورود کتاب و نشر به زندگانی کودکان و نوجوانان است. انس کودکان و نوجوانان با کتاب و ادبیات ، تضمینی بر استحکام تربیت و فرهیختگی نسل آینده یک جامعه می باشد.
روز ادبیات کودک و نوجوان فرصت مناسبی جهت آشنا کردن کودکان و نوجوانان با کتاب و بهانهای برای ورود کتاب و نشر به زندگانی کودکان و نوجوانان است. انس کودکان و نوجوانان با کتاب و ادبیات ، تضمینی بر استحکام تربیت و فرهیختگی نسل آینده یک جامعه می باشد. در این مسیر توجه به ماندگاری تربیت در کودکان و جاودانگی هر آنچه در کودکی در ذهن انسان نقش می بندد بسیار مهم است، زیرا همان گونه که فرمودهاند: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر) آموختن در کودکی مانند نقش زدن بر سنگ است که ماندگار میماند).
فولکلور یا فرهنگ عامه همچنان که سرآغاز پیدایی همهی هنرهاست، سرآغاز ادبیات و به خصوص ادبیات کودکان نیز هست. لالاییها، مثل ها، ترانههای کودکان، افسانههای خردسالان، داستانهای ماجرایی و حماسی و عاشقانه و اسطورهها که همه زائیدهی تخیل و تفکر مردم اعصار مختلف هستند؛ بنیاد و اساس ادبیات کودکان و نوجوانان را تشکیل میدهد. بنابراین ادبیات کودکان سرچشمه در فولکلور و فرهنگ عامه دارد و به کهنسالی زندگی بشر بر روی زمین است.
پیشینه و چگونگی شکل گیری ادبیات کودکان و نوجوانان
ادبیات کودکان و نوجوانان به معنی واقعی آن، یعنی نوشتههایی که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد، به زبان و نثری مناسب سطح سواد کودکان نوشته شده و معمولا همراه با تصاویر است؛ به عنوان یک شکل ادبی مستقل تقریبا از نیمهی دوم سدهی هجدهم میلادی در جهان پدید آمده است. در ظهور دیر هنگام این نوع ادبیات، عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بودند. پیش از عصر جدید(رنسانس) به کودکان بیشتر همچون بزرگسالانی کوچک نگریسته می شد و ادبیاتی ویژهی نیازهای خاص و سطح درک و فهم آنان ضروری شمرده نمی شد. در کشورهای اروپایی، یکی از کتاب های چاپی ویژه ی کودکان "جهان مرئی در تصاویر" (1658م) از "کومنیوس" (1592-1670م) است. کتابی که آموزشی و درسی بود، ولی نخستین کتاب مصور کودکان به شمار می آید. بعدها «شارل پرو» در فرانسه و «برادران گریم» در آلمان، قصههای کهن و معروف سرزمین شان را گردآوری و بازنویسی کردند که کتابهای آنان بسیار مورد توجه قرار گرفت و در کشورهای مختلف از جمله ایران ترجمه شد. در سدهی نوزدهم میلادی تصاویر نقش برجستهای در کتابهای کودکان یافتند و همچون امروز برای جلب توجه کودکان به داستانها کمک به آنها برای تجسم شخصیتها و کنشهای داستانی به کار رفتند. این نوع ادبیات تا سدهی بیستم به عنوان یک نوع ادبی عمده شکل گرفت و در این سده به اوج تکامل خود رسید.
1- با زبان و بیان، توانایی درک و زبان نوشتاری، تخیل و تجربههای کودکان و نوجوانان متناسب است.
2- به رشد و پرورش شخصیت خواننده کمک می کند.
3- اهمیت تصویر را برای کودک و نوجوان برابر با اهمیت نوشته میداند و همواره بخشی از پیام را با تصویر بیان می کند.
الف) آماده کردن کودک برای شناختن، دوست داشتن و ساختن محیط.
ب)شناساندن کودک به خویشتن، ایجاد احترام به اصالت انسانی و میل به اعتلای مدام.
ج)سرگرم کردن و لذتبخش بودن.
د) علاقه مند کردن کودک به مطالعه و ایجاد عادت به آن.
ه) ایجاد و تقویت صلح در جهان.
اول: آفرینش و انتقال آثار ادبی به صورت شفاهی.
دوم: گردآوردن و و نوشتن آثار ادبی شفاهی.
سوم: پدید آوردن آثار ادبی با الهام از آثار شفاهی.
چهارم: آفرینش آثار ادبی ویژهی کودک و نوجوان.
شاید اغراق نباشد اگر بگوئیم ایرانیان از قدیم به امر تربیت کودک توجه ویژهای قایل بودهاند و آنرا یکی از وظایف مهم والدین میدانسته اند، به طوری که کمتر نوشته ادبی را میتوان یافت که به تربیت کودک و ضرورت آن اشاره نکرده باشد. لکن نقطه ضعفی از دیدگاه روانشناسی و آموزش و پرورش در آنها دیده می شود، این است که در تمام آنها کودک کوچک شده بزرگسالان پنداشته شده، و به آینده کودک بیش از حال او توجه شده است؛ به همین سبب ادبیات کودکان به معنا و مفهومی که ما امروز از آن داریم در ایران کاملا تازگی دارد و شاید تاریخ آن بیشتر از ربع قرن نشود.
آنچه مسلم است برای کودکانی که در عصر سلطه رسانه های صوتی، تصویری و الکترونیکی پا به عرصه وجود می گذارند دیگر کتاب تنها رسانه نخواهد بود و همپای خواندن، مشاهدات و شنیدارها نیز ارزش محسوب می شود. رسانه کتاب و سایر رسانههای خواندنی برای دوام خود باید یک بار دیگر در جایگاه و ساختار خود تجدید نظر کنند و بر ارزش هایی مثل اندیشهمداری تکیه کنند تا در کنار سایر رسانه ها به حیات خود ادامه دهند و رسالت خود را که ایجاد نوعی تفاهم در بین کودکان و نوجوانان است را انجام دهند.
در واقع ما نیستیم که کودک را می سازیم بلکه ما فقط سبب ساز هستیم و او را کمک می کنیم تا خود را بسازد. تنها کسانی میتوانند بستر مساعد را برای این موجود انسانی فراهم آورند که بطور مداوم محدودیت های تحمیل شده، تعصبات، عادات و عقاید فرسوده و اشکال و وضعیت هایی که انسان را تبدیل به آدمک کوکی یا ماشینی می کند، می شکنند و افق های جدیدی را پیش روی او می گشایند. در جریان روبرو شدن با صنعت فرهنگ و درآستانه جهانی شدن متاسفانه هنر خلاق به هنر پول ساز اطلاق می گردد و تنها راه درمان این بیماری گسترش در دو جهت است: نخست نخبه گرایی را وارد پژوهش های ادبیات کودکان و نوجوانان کنیم تا راه را برای شناخت جایگاه ادبیات در سطح اجتماعی باز کنند و دوم اینکه به کمک مردم و نهادها، ادبیات کودک را در سطح جامعه از لحاظ محتوا و مطالب جا بیندازند تا آلت دست گروه و افراد سودجو نشود. ادامه حیات ادبیات کودک و نوجوان در گرو رفع موانع موجود درکار خلق، تولید، اشاعه کتاب و ممیزی پیش از انتشار است.