گلییویچ دوگین:روسیه در سوریه فقط به خاطر منافع ملی خود جنگ نمی کند. بلکه برای یک جهان چند قطبی جنگ میکند. مهمترین کار ما این است که سیستم تک قطبی آمریکا را متوقف کنیم و به همین خاطر است که این نبرد پایانی علیه لیبرالیسم است
پژوهش خبری: الکساندر گلییویچ دوگین ، ایدئولوگ و تئوریسین سیاسی روسیه : روسیه در سوریه فقط به خاطر منافع ملی خود جنگ نمی کند. بلکه برای یک جهان چند قطبی جنگ می کند. مهم ترین کار ما این است که سیستم تک قطبی آمریکا را متوقف کنیم و به همین خاطر است که این نبرد پایانی علیه لیبرالیسم است.
الکساندر گلییویچ دوگین ، ایدئولوگ و تئوریسین سیاسی روسیه ، این موضوع را در نشست تخصصی "نقش راهبردی ایران و روسیه در جهان در حال گذار، ضرورت ها و راهکارها" بیان کرد .
این نشست با همکاری انجمن علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشکده مطالعات جهان در روز دوشنبه 19 بهمن در سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
تئوری های سیاست
سه تئوری در تاریخ سیاسی غرب مدرن وجود داشته است. لیبرالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم، ناسیونالیسم و فاشیسم. در روسیه در حال گذار هستیم. ما در گذشته کمونیسم بودیم. در دهه 90 لیبرالیسم را امتحان کردیم ولی جامعه ما آن را رد کرد. از طرفی دیگر نمی توانیم نژادپرست و فاشیسم باشیم. چون این خلاف سابقه تاریخ سیاسی ماست. زیرا جامعه ما طبقات مختلف و گروه های قومیتی و نژادی مختلفی را در خود جا داده است. بنابر این تئوری سوم سیاست، ناسیونالیسم، روسیه را از بین خواهد برد. تفکرات سیاسی پوتین رئیس جمهور روسیه در هیچ یک از این سه تئوری سیاسی سنتی نمی گنجد. از اینجاست که تحول و آغاز تئوری چهارم سیاست در روسیه شکل می گیرد. هم ایران و هم روسیه لیبرالیسم را پس می زنند و نمی توانیم ناسیونالیسم و سوسیالیسم را بپذیریم.
تئوری چهارم سیاست مبتنی بر رد کردن و پس زدن همه جنبه های لیبرالیسم است. لیبرالیسم یک فلسفه سیاست متافیزیک است. مغز و هسته لیبرالیسم "فرد" است. "فردی" که بنا به گفته لیبرال ها باید از هر نوع هویت جمعی آزاد و رها بشود. هویت جمعی می تواند دین باشد. به همین خاطر است که لیبرالیسم ادعا می کند که انسان را از خدا و دین رها کرده است. لیبرالیسم تلاش می کند تا فرد را از ملت جدا کند. این مفهوم جامعه مدرن است. لیبرالیسم مدرن فراتر از این سعی می کند تا فرد را از هویت جنسی خودش هم رها کند که نمونه آن، آزادی همجنسگرایی در غرب است.
بحران سوریه
حضور ما در سوریه به خاطر حفظ منافع ملی ما نیست. حمایت ما از اسد در سوریه حاصل تضاد و تقابل جهانی روسیه با غرب است. آمریکا تلاش می کند تا تک قطبی را ادامه بدهد آنها این حق را به خودشان دادند که تصمیم بگیرند که چه کسی آدم خوب است؟ و چه کسی آدم بد؟ بنابراین آنها از نماینده های خودشان حمایت می کنند و کسی که مخالفت کند، می کشند. بعضی وقتها مستقیما دخالت نظامی می کنند. مثل عراق، افغانستان و بعضی وقتها به صورت غیرمستقیم در قالب نیابتی. مثل عربستان و قطر که کاریکاتوری از اسلام رادیکالی را در جهان اسلام و خاورمیانه خلق کردند که در جهت تحقق سیاست های آمریکا هستند. روسیه یا باید صبر کند تا آنها وارد خاک روسیه شوند و یا خود وارد سوریه شده با آنها مبارزه کند. روسیه این تصمیم را گرفته است تا جنگ نهایی خود را در سوریه انجام بدهد. برای این که اسلام سلفی و وهابی در داخل روسیه در حال گسترش است. در مرزهای افغانستان و آسیای مرکزی قرار دارند. بنابراین تصمیم گرفتیم تا وارد سوریه بشویم تا بشار اسد را حفظ بکنیم. روسیه در سوریه فقط به خاطر منافع ملی خود جنگ نمی کند. بلکه برای یک جهان چند قطبی جنگ می کند. جهانی که فقط یک قدرت نیست که بتواند دیکته بکند به همه انسانها که چه چیز خوب است و چه چیز بد. بنابراین نبرد سوریه برای ما یک نبرد حیاتی است. خیلی فراتر از حفاظت از منافع ملی ما یا حمایت از یک رئیس جمهور قانونی و مشروع است. مهم ترین کار ما این است که سیستم تک قطبی آمریکا را متوقف کنیم و به همین خاطر است که این نبرد پایانی علیه لیبرالیسم است.
دوگین کیست؟
.........................
آلکساندر گلییویچ دوگین، فیلسوفی روسی است که به عنوان پدر نظریه "نئو-یورو-ایشیانیسم" (اروپا-آسیای نو)، یا جنبش اوراسیاگرایی نظریهای که بعد از فروپاشی شوروی در روسیه شکل گرفته، شناخته میشود.دوگین براساس تئوری اوراسیا گرایی خود در سال 2002 "حزب اوراسیا" را پایه گذاری کرد و سپس ان را تبدیل به جنبش اوراسیا کرد. «جنبش اوراسیا» در برخی حلقه های نظامی روسیه و همچنین برخی رهبران مسلمان، مسیحی ارتدوکس، بودیست و یهودی روسیه حمایت می شود. برخی می گویند این جنبش مستقیما از سوی پوتین حمایت مالی می شود. دوگین معتقد است که روسیه به لحاظ فرهنگی به شرق تعلق دارد و باید در برابر غرب بایستد.دوگین می گوید باید در برابر جهان تک قطبی "غربی- آمریکایی" ایستاد، او رهبر این تقابل را روسیه می داند و برای روسیه متحدانی را تعریف می کند. به همین دلیل آلتر ناتیوی به "نئو-یورو-ایشیانیسم" را مطرح می کند. "یورو ایشیا" روسیه است و متحدانش ایران، ترکیه، چین، هند و برخی کشورهای اروپای شرقی مانند بلغارستان و صربستان است.
..............