استاد دانشگاه لبنان تشريح کرد؛
توافقنامه برد برد براي ايران و چين
استاد روابط بین الملل دانشگاه لبنان توافقنامه جامع همکاری میان ایران و چین را توافقنامه برد -برد خواند.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما ؛ استاد روابط بین الملل دانشگاه لبنان توافقنامه جامع همکاری میان ایران و چین را توافقنامهای برد -برد خواند.
به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین، جمال واکیم در گفتگو با المیادین با بیان این مطلب افزود، درباره امضای این توافقنامه باید گفت، چین از این توافقنامه سود میبرد به این دلیل که این توافق، توافقی اساسی است و به این کشور در شکستن محاصرهای که آمریکا علیه پکن تحمیل کرده است کمک خواهد کرد، چون ایران به میدان اساسی ارتباطات چین در قلب اوراسیا تبدیل میشود. وقتی به موقعیت جغرافیایی ایران دقت شود میبینیم این کشور حلقه وصل مسیرهای بازرگانی شرق آسیا و هند به اروپاست. اما درباره ایران باید گفت، اقتصاد چین در حال حاضر بزرگترین اقتصاد جهان است، البته این اقتصاد در برخی از بخشها هنوز کمبودهایی دارد و این کمبودها مانع از آن شده است تا قویترین و بی رقیبترین اقتصاد جهان باشد، چین برای رسیدن به این رتبه هنوز چندسالی زمان میخواهد، اما شراکت با چین به ایران این اجازه را میدهد که پشتوانه بزرگی را برای اقتصادش داشته باشد و بتواند با ارزهایی غیر از دلار داد و ستد کند که این امر موجب میشود تحریمهای آمریکا علیه این کشور بی اثر شود، دستاورد دیگر اینکه ممکن است چین تمام تولیدات نفت ایران را برای مصارف خود بخرد، چون رشد اقتصادی چین همچنان روند تصاعدی دارد در نتیجه هم چین نیاز نفتی اش را بیمه میکند و هم ایران برای فروش نفتش از بازار جهانی بی نیاز میشود.
وی افزود، در بعد راهبردی باید گفت، شراکت میان ایران و چین، تا حد زیادی قلب اوراسیا را از نفوذ آمریکا دور میکند، باید پرسید چرا این توافقنامه در این شرایط زمانی امضاء شده است؟ به نظر من جو بایدن آمده است تا سیاستهای اوباما را ادامه دهد، اوباما در پی آن بود تا با سیاستهای نرم، چین، روسیه و ایران را محاصره کند، با این حساب انتشار خبر امضای این توافقنامه در این شرایط زمانی، یعنی در آغاز دولت بایدن، افزایش توانمندی دو کشور ایران و چین برای رویارویی با تلاشها و برنامههای آمریکا را در پی دارد، نکته مهم اینکه این توافقنامه زمانی امضاء شد که رهبران چین و روسیه به کنفرانس آب و هوایی در آمریکا دعوت شده اند، به عقیده من این توافقنامه، گل سرسبد مسیر طولانی از تلاش تهران و پکن برای شراکت راهبردی است و به یقین روسیه نیز بخشی از این شراکت خواهد بود به ویژه اینکه اگر عضویت ایران در سازمان شانگهای تکمیل شود خواهیم دید که ایران از طریق این سازمان به محور روسی و چینی پیوند خواهد خورد که به صورت طبیعی چندین کشور دیگر را هم در بر میگیرد و این میتواند کمک حال اردوگاه و محوری باشد که در برابر آمریکا قرار دارد.
"" انتشار خبر امضای این توافقنامه در این شرایط زمانی، یعنی در آغاز دولت بایدن، افزایش توانمندی دو کشور ایران و چین برای رویارویی با تلاشها و برنامههای آمریکا را در پی دارد ""
وی افزود، بنادر ایرانی مراکزی راهبردی برای در خدمت گرفتن دریانوردی و تسلط بر آن است، میدانیم آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم بر آبراهها مسلط شده است به همین دلیل به سرآمد بازرگانی بین المللی تبدیل شد، آبراهها و بنادر، هشتاد درصد بازرگانی بین المللی را به خود اختصاص داده اند، به همین دلیل توسعه بنادر ایران که بخشی از توافقنامه امضاء شده به این دلیل است که چین بتواند شبکه بنادری را که دستیابی این کشور به آبراهها و دریانوردی بین المللی را توسعه میدهد افزایش دهد، چون این کشور پیش از این در بنادری در اروپا از جمله یونان نیز سرمایه گذاری کرده است. چین میخواهد با این روش تجارت و بازرگانی خود را از سلطه آمریکا خارج کند. نکته دیگر اینکه توسعه بنادر ایران در کنار سرمایه گذاری قابل توجه چین در بندر گوادر پاکستان، یعنی مسیری از منطقه جین جیانگ به کشمیر آغاز و از کشمیر به بنادر ایرانی در شمال و حاشیه دریای خزر تداوم خواهد داشت و از آنجا به اروپای شرقی و غربی خواهد رسید، با این حساب کمربندی که گشوده میشود کمربندی تجاری است به همین دلیل شاهد فشار آمریکا بر تندروهای هندو برای برجسته کردن تنشها در کشمیر هستیم. راه دیگر هم مسیر خشکی و از مرکز آسیاست، یعنی جین جیانگ از مرکز آسیا به ایران میرسد و از ایران به سمت شرق مدیترانه توسعه مییابد.
وی افزود، همه این موارد در چارچوب اهداف راهبردی است و تلاش متقابل آمریکا نیز به این دلیل است که مانع از آن شود که قدرت اقتصادی چین به قدرت راهبردی تبدیل شود، همانگونه که برژنسکی اشاره کرد تلاش آمریکا این است که چین قدرت اقتصادی مملو از بحران باشد.