پخش زنده
امروز: -
معاون سابق دانشگاه فرهنگیان گفت: آموزش و پرورش سالانه بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار نفر نیرو نیاز دارد و ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر بازنشسته میشوند و در شرایطی که با سونامی خروج نیرو مواجه هستیم، دانشگاه فرهنگیان نتوانسته این خلا را پر کند.
سؤال: این طوری که شما میفرمایید ما باید یک دانشگاه تأسیس کنیم فقط مدرس دانشگاه فرهنگیان تربیت کند؟
سحرخیز: پس دانشگاه تربیت مدرس کارش چیست، بیاید برای اینجا مدرسانی را با آن روشی را ما میخواهیم تربیت کند.
کچوئیان: آقای دکتر یک طرحی که آقای دکتر صحرایی پیگیری میکردند جمله شما، جمله خیلی مهمی است و من کاملاً موافق هستم. ما الآن جماعت عظیمی داریم دارای درجه دکتری که در آموزش و پرورش شاغل هستند، شاید ۵۰ هزار نفر از این آدمها را داریم، اخیراً ایشان طرحی را دادند که ما از دکترمعلمان آموزش و پرورش به عنوان عضو هیئت علمی استفاده کنیم، آقای دکتر شاید حدود هفت هشت ماه است این ماجرا میخواهند ۲ هزار نفر از این جماعت را بیاورند به عنوان هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان استفاده کنند. قوانین و مقررات وزارت علوم برای هیئت علمی کردن اینها قوانین و مقررات دست و پاگیر نیست برای دانشگاه فرهنگیان، این جمله که شما امروز فرمودید که ما شورای خودمان را باید تشکیل دهیم، گسترش خودمان، آقای دکتر بنده در سال ۹۴ در هیئت رئیسه دانشگاه فرهنگیان فریاد زدم ما اصلاً هیئت ممیزه دانشگاه خودمان را باید داشته باشیم مثل دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه آزاد امروز خودش برای خودش استاد استخدام میکند، خودش ارزیابی میکند ممیزی میکند، میشود دانشجو.
سحرخیز: این آخر هم که حضرتعالی اشاره کردید فضای کالبدی که من یک اشارهای کردم
سؤال: البته یک دلیل سوم هنوز مانده است؟
سحرخیز: سرانه دانشگاه فرهنگیان این چیز جدیدی نیست من اسم نبرم، حدود فکر میکنم سالهای ۹۲ - ۹۳ من مشاور کمیسیون آموزش تحقیقات مجلس بودم، آخرین ردیف بودجهای که به لحاظ عدد عرض میکنم مختص دانشگاه فرهنگیان بود، الآن سرانه دانشجویی ۱۷ میلیون تومان است، دانشگاههای دیگر ۲۷ میلیون، ما اگر این سرانه را ارتقا دهیم اگر این دانشگاه، دانشگاه راهبردی به فرمایش رهبر ضرورت دارد یک دانشگاه حاکمیتی ایشان میفرمایند قوانین دست و پا گیر است. من یک جمله عرض میکنم چه در دولت آقای رئیسی چه در دولت آقای روحانی همه دولتها وزیر باعرضه و باکفایت ما نداشتیم در آموزش و پرورش، وزیری که عرضه داشته باشد برود ما حمایت رهبری را داریم، سیاستهای کلی نظام را داریم، سند تحول را داریم، نقشه جامع علمی کشور را داریم، قانون اساسی هم داریم که میگوید آموزش و پرورش باید رایگان باشد حاکمیتی است، چرا دانشگاهش که قرار است برایش معلم تربیت کند چرا فضای کالبدی ندارد، چرا سرانه اش را نصف دارند میدهند، وزیر فقط به ماندن خودش فکر نکند عرضه داشته باشد، ما در یک زمانی رئیس جمهور به وزیر آموزش و پرورش وقت نمیداد که حرف هایش را بزند برود آنجا بگوید این دانشگاه نیازمند اینقدر هیئت علمی است، اینقدر فضا کم دارد، من نمیگویم اگر تأمین کنند ۳۰۰ هزار تا کمبود معلم را دانشگاه فرهنگیان نمیتواند تأمین کند، ناچاراً ضرورتاً من میگویم از خرید خدمات آموزشی که اصلاً آموزش ندیده و در کوچه داد میزنند چهار نفر امروز بیایند بروند کلاسها را پر کنند این بهتر است که فارغ التحصیل دانشگاه را فعلاً جذب کنیم وقتی نیازمان به حالت تعادل رسید فقط دانشگاه فرهنگیان آن هم دوره چهار ساله اخیراً یک طرحی دوستان دادند که در آن مغالطه است، طرح دو دو، ما تربیت معلم یک کل است دانش با مهارت با هم درتنیده است، قرار نیست طرف برود دو سال در یک دانشکده تاریخ، تاریخ بخواند، در دانشکده علوم فیزیک بخواند بعد بیاید دو سال آخر در دانشگاه فرهنگیان بعد هم میآید پایش را دراز میکند و میگوید من اصلاً دانشگاه را به رسمیت نمیشناسم، این معلمانش را قبول ندارم، ما ماده ۲۸ حالا میفرمایند دولت قبل را نگویید، طرف در آبان چند ماه از سال رفته بود پذیرش شد یک ماه بعد فرستادند مدرسه یک آزمون چهار جوابی گرفتند گفتند این تأیید صلاحیت علمی، معلمی که آموزش میبیند تازه کمیتش لنگ میزند وای به حال آن که در یک ماه آن هم با یک سوال تستی چهار گزینهای قرار است برود کلاس اداره کند. آقای مهرمحمدی یک جمله خوب دارد الحق و الانصاف ایشان استاد برنامه درسی است من در مدیریت به ایشان نقد دارم، ایشان میفرمایند ما یک اصطلاحی داریم تازه فارغ التحصیلان تربیت معلم اصطلاح اینداکشن را به کار میبرند در سالهای اولیه دچار بحران تدریس میشوند، باید تازه دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیلات شان را حمایت کند، پایش کند، نظارت کند، من دارم میگویم با تمام این کمبودها دانشگاه فرهنگیان باز در تربیت معلم توفیق اش از دانشکدههای علوم تربیتی بهتر است، آنها رشته تخصصی تربیت معلم نداشتند، مشاوره داشتند، گرایشهای دیگر داشتند من احترام میگذارم به اساتید خودم هم فارغ التحصیل آنجاست ولی میخواهم بگویم آموزش و پرورش قدیم هر چه داشت از فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم دهه ۶۰ دارد، هم خوب گزینش شدند، هم خوب انگیزه داشتند.
کچوئیان: آقای دکتر اگر این موضوع برایتان خیلی مهم است و این جمله را واقعاً قبول دارید دانشگاه فرهنگیان دورهای که آقای حاج بابایی وزیر بودند و جنابعالی معاون بودید تأسیس شد، مگر غیر از این است، چرا شما که میگویید ۴۰۰ تا مرکز تربیت معلم ما خیلی خوب بودند، خیلی عالی بودند شما چرا رفتید مرکز تربیت معلم باعث شدید تعطیل شود دانشگاه فرهنگیان درست شود.
در فرمایشات تان یک جوری وانمود نکنید که بنده مخالف دانشگاه فرهنگیان هستم، من تعلق خاطر دارم به دانشگاه فرهنگیان، تمام اهتمام و تلاشم این است که آموزش و پرورش ما به عنوان عظیمترین دستگاهی که در این مملکت آمار مراجعانش جمعیت کشورند، ما ۱۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر دانش آموز داریم پدر دارند، مادر دارند، خواهر دارند تمامی اینها در حقیقت مشتری این نهاد هستند، ما برای این نهاد با این مسئولیت بسیار عظیم و سنگین آیا باید معلم فرهیخته، معلم در تراز باید سر کلاس اینها بفرستیم یا نه؟ در سال ۹۲ بعد از آن اتفاقی که افتاد کلاس ششم درست شد ما بعضاً مجبور شدیم بعضی از رانندهها را در وزارتخانه، در ادارات کلمان معلق کنیم بگوییم بیا برو مبصر کلاس، مغلطه است، ما اینها را با چشم خودمان حس کردیم.
سحرخیز: من الآن دارم میگویم در صدا و سیما چند میلیون هم دارند میبینند راننده یعنی چه، اگر کسی اصلاً قانون گزینش این است اولاً گزینش کسی نیروی اداری است بخواهد بشود معلم حتماً باید گزینش نظر بدهد، تغییر از رسته اداری به آموزشی نیازمند است.
سؤل: ایشان نمیگویند معلمی کردند آقای دکتر
سحرخیز: راننده یعنی کسی که فرمان دست کلاس پنجم است، اگر یک نفر مدرک دانشگاهی نداشت ببینید شما رفتید در سنگ سفید تهران زمان آقای فانی جار زدید معلم سوار وانت کردید بردید سر کلاس، خرید خدمات آموزشی، کدام دوره را دیدند، نمایندگان مجلس وزیر را استیضاح کردند.
کچوئیان: من که قبول ندارم فرمایش شما را، این از این که شما آبدارچی و نیروی خدمات را به او مأموریت بدهید سر کلاس برود دانش آموزان را ساکت کند بهتر نیست؟
سحرخیز: من میگویم دروغ است. شرکتیها در زمان دولت خاتمی آمدند سر کار، کسانی بودند که اکثراً کارمندان اداره بچه هایشان را آوردند به اسم دیپلم و زیردیپلم به محض این که دولت احمدی نژاد آمد تمام شرکتیها را قرارداد کار معین کرد اینها مدرک هایشان را یکی یکی از جیب شان درآوردند بیرون، یکی گفت من فوق لیسانسم، یکی گفت لیسانسم، شما اگر معلم کم داشته باشید بروید در خیابان جار است خوب است بیاورید یا کسی که در اداره مدرک فوق لیسانس دارد، دوره آموزش هم برایش بگذارید این یک ثانیاً استخدامهای معلوم هستند آقای عسکری آزاد که الآن مشاور رئیس جمهور است الآن صدای من را میشنود، ایشان در آن موقع کمیسیون اصلاً صحبت هایش است روزنامهها را هم من اگر لازم باشد تاریخ اش را خواهم گفت. گفت دولت احمدی نژاد زمان آقای حاجی بابایی بیشترین استخدام را داشته است، بیاورند استخدامهای دولت آقای روحانی را عددهایش را با هم مقایسه کنند، فرمودند تربیت معلم خوب بود، تربیت معلم مدرکش اولاً فوق دیپلم بود بعد مدرکش را وزارت علوم قبول نداشت، این مدرک اختصاصی بود، معلم دچار خودحقارتی میشد میگفت مدرک من را فقط آموزش و پرورش قبول دارد، ما دانشگاه کردیم که مدرکش مورد تأیید وزارت علوم باشد و بعد هم نه با ۱۷ تومان سرانه، هر چقدر پول بابت یک دانشجو در این مملکت خرج میشود به اینجا هم بدهند نه این که بروند پول دانشجو را بگیرند بگویند، چون تو شبها خوابگاه میمانی و غذا میخوری ۵ درصد حقوقت را به من بده، در همین دولت مشاور وزیر به من گفت ما چرا پول به معلمان بدهیم به معلمان بورسیه، معلمی که تورم ۴۵ درصد است الآن رتبه بندی به او نکردید میانگین حقوق رسیده به ۱۵ میلیون، سال گذشته دولت اعلام کرده با توجه به تورم خط فقر برای یک خانوار چهار نفره ۱۶ میلیون است، امسال هم اگر ۴۰ درصد هم اضافه کنید ۲۳ میلیون. دست دولت رئیسی درد نکند خیلی عالی، خیلی خوب، دولت قبل که همین را هم اجرا نکرد، اما تا رسیدن به تورم هنوز خیلی فاصله وجود دارد. معلمهای ما عزیز هستند باید مورد توجه قرار بگیرند، اما دانشگاه فرهنگیان بودجه اش!
سؤال: در موضوع بحث کنیم؟
کچوئیان: شما فرمودید تربیت معلمها اینقدر کارها و اثربخش بودند، من یک سؤال پرسیدم خود شما تربیت معلم بودید یا نبودید آقای دکتر؟
سحرخیز: من تربیت معلم بودم.
کچوئیان: عیب آن چه بود واقعاً تربیت معلم
سحرخیز: ما فوق دیپلم بودیم
کچوئیان: شما دارید دفاع میکنید آقای دکتر فوق دیپلم بودید بعد از طریق خود وزارت آموزش و پرورش، دانشکدههای وزارت آموزش و پرورش مجوز میگرفتند آقای دکتر. اسمش دانشکده نه، مراکز آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش لیسانس دادند، فوق لیسانس هم دادند، تمام زحمت اش را افتاد گردن ما، ما رفتیم معادلها را درست کردیم.
سحرخیز: ساختار دانشگاهی درست کنیم.
کچوئیان: چه کسی با دانشگاه مخالف است الآن؟
سحرخیز: الآن دانشگاه افسری افسرش را میدهد جایی دیگر تربیت میکند وزارت علوم؟
کچوئیان: نه
سحرخیز: دانشکده حاکمیتی است، دانشگاه فرهنگیان دانشگاه حاکمیتی است، استاد ندارد دولت باید به او بدهد، بودجه اش کم است با تأمین کند، چرا برای دانشگاههای دیگر پول است ولی برای ما نیست.
کچوئیان: آقای دکتر من اوایل عرضم یک چیزی گفتم، گفتم واقعیتهای جامعه را ندید نگیریم.
سحرخیز: واقعیت این است که وزیر ما باید عرضه داشته باشد برود بگیرد.
کچوئیان: شما این کلمه عرضه را به کار میبرید ما معلمان روش تحقیق میگوییم این تعریف عملیاتی میخواهد یعنی شما باید عرضه را تعریف کنید، عرضه یعنی چه، وزیر باید برود هوار بکشد، وزیر باید بلند شود برود داد بزند، شما خودتان هم بودید.
سحرخیز: ما ۳۰۰ دلار داریم برای آموزش و پرورش هزینه میکنیم.
کچوئیان: من مطمئن هستم آقای حاجی بابایی هم زحمت کشیده است، همه زحمت کشیدند، تلاش کردند.
سحرخیز: بله، در حد انتظار نیست باید قویتر از این باشند. این میشود یک سؤال که آموزش و پرورش اولویت هیچ دولتی نیست، اگر اولویت اول بشود باید به این برسید.
کچوئیان: اگر اولویت دیگری نیست پس چرا پای آقای فانی را وسط میکشید، پس چرا پای آقای مهرمحمدی را وسط میکشید، اولویت دولت نیست، اولویت دولتها نبوده است از اول هم نبوده است.
سحرخیز: خود آقای مهرمحمدی یعنی تعطیل آموزش و پرورش دولتی تقویت برون سپاری.
کچوئیان: من فراموش کردم این نکته را خدمت حضرتعالی بگویم آقای مهرمحمدی مگر چنین اجازهای دارد که خارج از قانون برنامه ششم توسعه، برنامه پنجم توسعه سندتحول بنیادین بیاید اقدام و حرکتی کند، آقای دکتر اجازه داده شده بود حداکثر به میزان ۱۰ درصد از دانش آموزان
سحرخیز: شما بیاورید، اگر برنامه ششم توسعه آوردید من جلوی بینندگان.
کچوئیان: نه آقای دکتر، میگویم برنامه ششم توسعه هم ما داریم قانون آن را در سال ۱۳۶۷ بعد از قانون تأسیس مدارس غیردولتی مصوب شد
سحرخیز: قانون نیست آن مال خود دولت است، ضوابط اجرایی بودجه است، دولت برنامه ششم قبول نکرد آقای روحانی به مجلس هنگام تقدیم بودجه گفت ما میبایستی اگر همکاری کنند دوستان آموزش و پرورش گران اداره میشود، سالی ۱۰ درصد مدارس ما به تدریج واگذار کنیم که مجلس مخالفت کرد و اجازه نداد.
سؤال: آقای کچوئیان جمع بندی بفرمایید؟
کچوئیان: موضوعی که ما در این برنامه دعوت شدیم که اجازه بدهید من اینجا این را اذعان کنم دیر رسیدیم به موضوع دانشگاه فرهنگیان یعنی خیلی الآن ۱۰ سال گذشته واقعاً فکر میکنم موضوع دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی، چون بالاخره هر دو تا دانشگاه دارند نیرو برای آموزش و پرورش مملکت تربیت میکنند، یک موضوعی که فکر میکنم ماهی یک بار این میزگرد برقرار شود دوستان بیایند راجع به آن گفتگو کنند و راه حل برایش پیدا کنند. در هر حال دانشگاه فرهنگیان باید بماند، دانشگاه فرهنگیان باعث افتخار این کشور و این مملکت است، اما خلاصه نظر من این است به عنوان یک دیدگاه ما چنان که در گذشته از حداقل سه مجاری مراکز تربیت معلم بودند آقای دکتر ۴۰۰ تا مرکز تربیت معلم ما داشتیم آقای دکتر سحرخیز که اینها نیرو میدادند به آموزش و پرورش، سه تا دانشگاه، دانشگاه خوارزمی، دانشگاه آذر شرقی و دانشگاه سبزوار اینها معلم تربیت میکردند و دانشگاههای مادر استانها هم معلم تربیت میکردند در دانشکده علوم تربیتی. من امروز باور و اعتقادم این است به خاطر این که این خلاء نیرو در آموزش و پرورش حداقل برای یک بازه زمانی، برای اینتروال خاص رفع شود اجازه دهیم از دانشگاههای دیگر هم دانشجو داشته باشیم.
سخرخیز: من یک خواهشی از محضر مقام معظم رهبری دارم که دستور بدهند شورای عالی انقلاب فرهنگی از انفعال بیرون بیاید، از حق دانشگاه فرهنگیان در خصوص سرانه، جذب اختصاصی هیئت علمی و ایجاد یک رابطه ساختارمند با سازمان پژوهش در بحث تولید محتوا ورود جدی پیدا کنند، انتظار این بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی هر ۵ سال یک بار شورای عالی آموزش و پرورش را بخواهد سند را پایش کند و در واقع ادعا کنند که شما در این ۵ سال چکار کردید، اگر نیاز به بازنگری است، نیاز به کمک است ورود پیدا کنید. من استدعا از رهبری میطلبم و لاغیر.