پخش زنده
امروز: -
اسامه حمدان: رژیم صهیونیستی نه تنها خطر راهبردی علیه فلسطین بلکه خطری بزرگ برای منطقه محسوب می شود و در مقابل محور مقاومت در هجوم به دشمنان کاملا متحد و منسجم است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ شبکه خبر در برنامه جهان امروز با آقای اسامه حمدان؛ از رهبران حماس مستقر در لبنان گفتگوی اختصاصی و تحولات غزه را بررسی کرده است.
مجری: آقای سید محمدحسن حسینی؛ خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در بیروت این گفتگو را برای ما تهیه کردند اختصاصی برای جهان امروز، بخش اول گفتگو امشب و بخش دوم فردا پخش می شود.
آقای سیدمحمدحسن حسینی؛ خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در بیروت: نوار غزه با کمتر از دو درصد از مساحت کل فلسطین؛ همچنان کانون توجه افکار عمومی جهان است. حالا باید دید که در چشم انداز تحولات آتی نوار غزه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا آتش بس موجود به آتش بس پایدار و در نهایت به پایان جنگ منجر خواهد شد یا اینکه این جنگ از سر گرفته خواهد شد و باید دید که در چشم انداز سیاسی تحولات غزه به چه سمت و سویی خواهد رفت. رژیم صهیونیستی و حامیان خارجی این رژیم مشخصاً و به خصوص آمریکا همان گونه که در موضوع آتش بس مجبور و ناچار شدند که در برابر حماس کرنش کنند عملاً در بحث مبادله اسرا، آیا در مسائل سیاسی هم مجبور خواهند بود که واقعیت نوار غزه و واقعیت حضور و موجودیت ریشه دار مقاومت را بپذیرند یا خیر؟ در این باره گفتگو میکنیم با اسامه حمدان؛ مسئول جنبش حماس در لبنان.
سؤال: نکته عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر این بود که این عملیات کاملاً از دید صهیونیستها پنهان ماند، حماس چگونه برای این عملیات برنامه ریزی کرد؟ چگونه نیروها را آموزش داد بدون این که موضوع در اختیار سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی قرار بگیرد که مدعی است که قویترین و پیشرفتهترین تجهیزات امنیتی و سازمانهای امنیتی را دارد و این عنصر غافلگیری حاصل شد و عملیات هفتم اکتبر با همین شاخصه شناخته میشود؛ بزرگترین غافلگیری در تاریخ رژیم صهیونیستی.
آقای اسامه حمدان؛ از رهبران حماس مستقر در لبنان: بدون شک آن چه که در هفت اکتبر اتفاق افتاد؛ یک مسأله ویژه بود و دستاوردی بود برای مقاومت در سطح نظامی و در سطح امنیتی . مقاومت در طول سالیان تلاش کرد برای مقابله با سیستم امنیتی اسرائیل برنامههای طولانی مدتی آماده کرد برای نابودی مزدوران و پیگرد مزدوران و این که کاهش دهد جذب مزدوران را نه فقط در صفوف مقاومت و جنبش حماس، بلکه در کل ملت فلسطین در نوار غزه و علاوه بر این، مقاومت موفق شد که در اتاق عملیات مشترک، این اتاق را تشکیل دهد برای عملیات و دایره اطلاعات را محدود کند و طبقه بندی کند و همچنین یک فرهنگ امنیتی در نزد نیروهای مقاومت ایجاد کرد، به طوری که اطلاعات را به دست نیاورند جز بر اساس ضرورت و انتشار آنها برای این فرهنگ سازی اتفاق افتاد، بنابراین مقاومت موفق شد در این کار، به معنای این که طرح عملیات یک عملیات مشخصی نبود در بین نیروهای زیادی و این عملیات بسیار محدود بود در سطح فرماندهان و رهبران قسام و علاوه بر این، برنامه ریزی و آموزش کادر و نیروها به طوری بود که آنها اهداف عملیات را تا دقایقی قبل از آن نمیدانستند. مسأله اخیری که میخواهم به آن اشاره کنم این است که برادرانی که در عملیات مشارکت کردند، آنها چند ساعت قبل از عملیات جذب شدند برای اجرای این عملیات و طبیعت عملیات و انجام و اجرای آن و آنها مخیر بودند که کسانی که آماده نبودند میتوانستند مشارکت نکنند و یک فرصتی در اختیار آنها بود که بازگردند، اما نمیتوانستند به سرعت به خانه خود بازگردند الا بعد از پایان عملیات. خدا را شکر که همه مشارکت کردند و این عملیات علیه اسرائیل اجرا شد . نیروهای مقاومت با پیچیدگیهای میدانی مواجه بودند درباره امنیتی، اولاً یک سامانه امنیتی، یک دیواری بود در نوار غزه که از تکنولوژیهای پیشرفته و دوربینهای مجهزی استفاده میکرد، همچنین دستگاههای حساسی بود برای تحرک اشخاص و به صورت اتوماتیک تیراندازی میکردند اگر احساس میکردند هر گونه حرکتی را در دو سطح تکنولوژی و میدانی با آنها برخورد کردند و این مسأله از سوی نیروی مقاومت منجر به نابودی این تجهیزات شد. در عملیات به سوی دیوار حائل قبل از ساعت صفر آنها را از کار انداختند . همه این کارها به یاری خداوند با موفقیت نیروهای مقاومت و به لحاظ امنیتی و اطلاعاتی همراه بود.
سؤال: نوار غزه منطقه کوچک و مساحت بسیار کوچکی است، هواپیماهای تجسسی رژیم صهیونیستی مدام بر فراز این منطقه پرواز میکنند و در طول خط مرزی بین نوار غزه و اراضی اشغالی فلسطین حسگرهای امنیتی در طول این مرز است، سازمانهای امنیتی رژیم صهیونیستی طبیعی است که تلاش کنند حتی در داخل نوار غزه هم اینها اطلاعات جمع آوری کنند از طریق جاسوسان، همه اینها را حماس توانست غافلگیر کند، منتها شما اشاره کردید به این که حتی نیروهایی که شرکت کردند در این عملیات، اینها پیش از عملیات مطلع شدند. آموزش این نیروها قطعاً زمان میبرد، چگونه حماس زمان اجرای عملیات را تعیین کرد و برای آموزش این نیروها چه زمانی را در نظر گرفت و به این شکل توانست حجم عظیمی از نیروها را به کار بگیرد بدون این که هیچ کس مطلع شود؟
آقای حمدان: بدون شک یکی از مهمترین درسهایی که استفاده میشود از پیشرفت عملیات مقاومت، به خصوص ورود نیروهای مقاومت به عملیات سیف القدس؛ این بود که مقاومت موفق شد در این که دشمن را دچار فرسایش کند. این که اثبات کند که مقاومت قادر است که این نقش را ایفا کند. ضرورتی ندارد که مقاومت کارهای خودش را منتشر کند یا وضعیت ملت فلسطین را در یک مسیری قرار بدهد. به هر جهت، این یک عملیات آزادسازی بود و نوع جدیدی بود. نسبت به گذشته اهداف میدانی و سیاسی مختلفی داشت . این پیشرفت نیاز به طراحی و برنامه ریزی مقدماتی داشت و این طراحی انجام شد؛ آموزش، تسلیحات و همچنین جنگ روانی علیه دشمن و برادران در گردان قسام موفق شدند که این موانع را برطرف کند. آموزش را انجام دهند و آماده کنند برای عملیات، بدون این که طبیعت عملیات در جریان آموزش عملیات مشخص شود. پایگاههای ویژه داشتند نیروهای مقاومت برای آموزش با شایستگی بسیار زیاد در سطوح مختلف، اما در رأس آن در جوهر آن، دو مسأله بود؛ مسأله اول طرح حمله در هفت اکتبر بود و مسأله دوم طرح دفاع بعد از هفت اکتبر بود و در هجوم موفق شدیم و در دفاع هم موفق شدیم در مقابله با نیروهای اشغالگر و خسارتهای زیادی به آنها وارد کردیم. این طرح به مسائلی نیاز داشت؛ اولاً تسلیحات، مهمات به لحاظ کیفی و کمی و موشکهایی که به کار گرفته میشود، برد آنها، همه اینها در سطح نظامی برنامه ریزی شد و بدون این که طبیعت اهداف مشخص شود اهداف این تسلیحات که فقط مرتبط با فرماندهان سطح بالا و اطلاعات آنها بود و عملیات به شکل کامل و سازماندهی انجام شد. یک روحیه عالی حاکم بود که هدف مقاومت؛ فقط دفاع از غزه نبود، غزه فقط کمتر از دو درصد مساحت فلسطین را شامل میشود. غزه ۳۶۴ کیلومتر مربع از کل ۲۷ هزار و خردهای مساحت کل فلسطین است، در نتیجه مقاومت در غزه فقط حمایت از غزه را هدف خود نمیدانست بلکه یک پایگاهی بود برای آزادسازی و آزادی بخشی که همه جریانهای ملت فلسطین و همه میدانهای فلسطین را در بر میگرفت و همچنین با شرکای مقاومت در سطح امت و از همین جا نقش برخی از مسائل پیش آمد که از وقت عملیات سیف القدس تا عملیات طوفان الاقصی و عملیات وفاداری به آزادگان و اتحاد میدانها و در این زمانها تحولاتی به وجود آمد و هر کدام در زمان خودش اتفاق افتاد و این جزئی از عملیات آزادسازی، آماده سازی و مقدماتی بود و تشخیص نقاط قوت و ضعف نیروهای مقاومت بررسی شد و طرح کلی برای این کار برنامه ریزی شد و آن چه که میتوانم بگویم این است که یک فکر راهبردی در کار بود که درک کرد که هدف مقاومت؛ آزادسازی است و نقشه سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را به درستی خواند و بررسی کرد و فرصتی مناسب را که این طرح را در یک دوره درازمدت اجرا کند.
سؤال: در آستانه عملیات طوفان الاقصی در هفت اکتبر که صهیونیستها آن را روز سیاه در تاریخ اسرائیل نام گذاری کردند ما شاهد بودیم که حجم تعدی و هتک حرمت صهیونیستها علیه مسجد الاقصی افزایش یافت، در داخل زندانهای رژیم صهیونیستی اسرا در داخل زندانها و حتی زنان اسیر مورد آزار و اذیت بیشتری قرار گرفتند، جشنهای پرچم در مسجدالاقصی و هتک حرمتهای متعدد و مستمر در آنجا آیا این مجموعه اتفاقات باعث شد که حماس زمان عملیات را زودتر تعیین کند؟
آقای حمدان: بدون شک زمان عملیات به سه عامل بستگی داشت. عامل اول؛ میزان آمادگی مقاومت و میزان آمادگی کار مقاومت بود و عامل دوم؛ فلسفه این نبرد بود، چرا باید این عملیات اجرا میشد؟ از زمانی که کابینه نتانیاهو روی کار آمد و به قدرت رسید و این کابینه؛ افراطیترین کابینه در تاریخ رژیم است، هیچ گونه کابینه مثبتی در قبال ملت فلسطین روی کار نیامده اند، اما در تاریخ این رژیم این را میتوان بدترین کابینه رژیم صهیونیستی نامید. یک هدف راهبردی برای خودش داشت که نابودی مسأله فلسطین بود و برای این هدف کارهای زیادی کرد. اولاً تسلط بر مسجدالاقصی، نابودی حداقل نصف مسجدالاقصی و تشکیل هیکل معبد ادعایی و یهودی سازی شهر قدس که تا این لحظه شهرک قدیم که اسرائیل آن را یهودی سازی کرده که مردم همچنان متمسک هستند، برنامه دارد که بر آن جا مسلط شود در طول چند سال و بر ۲۵ درصد املاک قدس قدیم مسلط شده، یعنی یهودی سازی بسیار زیادی در آن جا انجام شده و بعد از آن شهرک سازیها و گسترش آن است از زمانی که این کابینه روی کار آمد تا زمانی که در هفت اکتبر عملیات طوفان الاقصی شکل گرفت ، بیش از ۱۵۰ مجوز برای شهرکهای جدید صادر کردند صهیونیستها و همچنین محدودیت علیه اسرا و افزایش مشکلات آنها و وضع قوانین جدید برای برخورد با اسرا و محاصره نوار غزه که آن را تشدید کردند. این مسأله اول برای نابودی مسأله فلسطین بود و مسأله دوم رفتن به سوی عادی سازی روابط در منطقه برای این که رژیم صهیونیستی را از یک رژیم غاصب و اشغالگر به یک رژیم طبیعی در منطقه تبدیل کنند که بر این اساس با آن برخورد کنند. نابودی مسأله فلسطین و تبدیل رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم عادی، یک مرحله جدیدی از درگیری تشکیل میداد که به نفع مقاومت نبود. این زمان عملیات را مشخص کرد. عامل سوم که تأثیرگذار بود در زمان عملیات، واقعیت رژیم صهیونیستی است. همه میدانند که این رژیم از زمانی که این کابینه روی کار آمد، درگیریهای زیادی در آن رخ داد بین مؤسسات سیاسی و نظامی و واضح و آشکار شد که این رژیم شکننده است و این کار نیز به نفع عملیات بود. این عوامل زمان عملیات و نقطه صفر را مشخص کرد.
سؤال: در عملیات طوفان الاقصی همه نگاهها به کرانه باختری رود اردن بود. مناطق مختلف کرانه باختری، اردوگاههای جنین، نابلس و مناطق دیگر مدام آنجا درگیری بود. آیا در آن نگاه و برنامه ریزی راهبردی و کلان فرماندهی مقاومت در غزه؛ موضوع کرانه باختری و این که نگاه صهیونیستها و ارتش رژیم صهیونیستی و سازمان امنیت این رژیم را متوجه کرانه باختری کنیم، قبل از این عملیات برنامه ریزی شده بود یا نه؟
آقای حمدان: بدون شک ساخت و ساز در کرانه باختری رو به افزایش بود. در مقابله با اشغالگران به دلیل شهرک سازی، شهرک نشینها یهودی سازی قدس و مسجدالاقصی و این عملیات در یک وضع پرتنشی رخ داد که در جنین و نابلس و طولکرم اوضاع متشنج شده بود و روشهای گذشته پیشرفت کرده بود از فردی تا به سازماندهی بیشتر رسیده بود و عملیاتی که گروهها انجام میدادند و دو یا سه نفر عملیاتی که تأسیسات نظامی رژیم صهیونیستی را هدف قرار میداد و این در پاسخ به جنایتهای شهرک نشینها بود که آنها مسلح شده بودند و تجاوز میکردند به شهرکها و روستاهای فلسطین، دیدند که چگونه شهرکهای مختلف فلسطین را آتش زدند یا اسموتریچ چه اظهاراتی بیان کرد درباره آتش زدن حوّاره و نابودی آن و سپس افزایش درگیریها در کرانه و عملیات کوچ مردم در کرانه باختری و صحبت از این بود که بیش از ۷۰ درصد از مردم کرانه باختری را آواره کنند و تقریباً دو میلیون شخص را شامل میشود، چون فلسطینیها در کرانه باختری تقریباً ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر هستند و افزایش عملیات در کرانه باختری فشار میآورد بر رژیم صهیونیستی و همچنین در مقابل، جنایات صهیونیستها افزایش پیدا کرده بود، اینها باعث زمان عملیات هفت اکتبر بود. مؤسسه امنیت رژیم صهیونیستی که تمرکز کرده بود بر کرانه باختری و باید تلاشهای بیشتری در آن جا انجام میداد و نتوانسته بود اراده مقاومت را در کرانه باختری بشکند و همه میدانند که این شکست مؤسسه امنیتی اسرائیل، کار ممکنی است در جنگ ۲۰۰۰ لبنان، ۲۰۰۵ در غزه این را ثابت کرد و برخی میگویند اینها جنگهای شکسته موقت است و دائمی نیست، اما عملیات هفت اکتبر اولاً در حالی انجام شد که رژیم اسرائیل همه نیروهای ذخیره خود را جمع کرد امروز تجمع آنها بیشترین تجمعی است که اسرائیل انجام داده، سپس این ارتش را بین غزه و کرانه باختری و شمال فلسطین برای مقابله با حزب الله و جنوب لبنان توزیع کرده. این ارتش خسته شده از این توزیع نیروها و از این حجم جذب نیروهای ذخیره. درست است عملیات در کرانه باختری با چالشهای زیادی مواجه است، اما این چالشها کمتر شده و مقاومت در کرانه باختری قویتر شده و ما آن را الان در میدان میبینیم.
سؤال: دقیقاً بعد از این عملیات، هم در جمهوری اسلامی ایران از زبان عالیترین مقامات جمهوری اسلامی ایران مخصوصاً خود شخص مقام معظم رهبری و هم در لبنان تأکید شد که این عملیات کاملاً صد درصد فلسطینی است و رهبری حماس، فرماندهی حماس، فرمانده مقاومت فلسطین در غزه، فرمانده زمان عملیات و شیوه آن را تعیین کرد و این کار صد درصد فلسطینی است، از آن طرف مسئولان بلندپایه رژیم صهیونیستی در همان لحظات اول متهم کردند کل محور مقاومت را که اینها نقش داشتند در شکل گیری و تعیین زمان و مکان این عملیات، بعد مشخص شد برای آنها و اعتراف هم کردند که نه این عملیات کاملاً فلسطینی بوده، چرا این قدر اینها هراس و به این اندازه وحشت دارند که مقاومت فلسطین در غزه چنین توانی را داشته باشد و این گونه ضربه بسیار استراتژیک به رژیم صهیونیستی وارد کند؟
آقای حمدان: بدون شک رژیم اسرائیل به محور مقاومت به عنوان یک خطر نگاه میکند و این قدرت اساسی در منطقه است که از مقاومت فلسطین حمایت میکند، از مقاومت غزه و کرانه حمایت میکند ، بنابراین در آغاز عملیات انتظار نداشتند که مقاومت در فلسطین به تنهایی بتواند این عملیات را اجرا کند و بعد از آن ابراز نگرانی شدید کردند که اگر مقاومت فلسطین به تنهایی بتواند این کار را انجام دهد چه اتفاقی میافتد اگر تحرکی از سوی مقاومت لبنان شکل بگیرد یا تحرکی از مقاومت عراق یا یمن شکل بگیرد؟ و اگر تحرکی از سوی جمهوری اسلامی ایران شکل بگیرد؟ نتانیاهو آمد و گفت میخواهد یک عملیات نظامی ضد جمهوری اسلامی ایران انجام دهد. اگر که عاجز است با برخورد با مقاومت فلسطین، عاجزتر است که با مقاومت جنوب لبنان برخورد کند، چطور میخواهد با جمهوری اسلامی ایران مقابله کند؟ این یک مسأله. مسأله دوم؛ بدون شک همان طور که رهبر معظم انقلاب جمهوری اسلامی ایران فرمودند که این عملیات؛ عملیات فلسطینی است، تأکیدی بود بر این که محور مقاومت متمسک به ارکان خودش است و این اعتماد است که قدرت میدهد به مقاومت فلسطین و مقاومت هر کاری که انجام میدهد با هر جزئیات و هر پیامدهایی، برخوردار است از پشتیبانی و حمایت محور مقاومت و کسی نمیتواند از آب گل آلود ماهی بگیرد که محور مقاومت را از همدیگر جدا کند. این کارها؛ محور مقاومت به صورت کلی و در رأس آن حضرت امام خامنه ای، اینها همه ازاین طرح حمایت کردند و خواستار کامل شدن پیروزیها هستند. مسأله سوم در این زمینه؛ پیامی است به جهانیان که این محور همه اجزای آن قوی هستند، نه یک جزء آن. ممکن است که ضد و نقیض شود قدرت آنها، قطعاً قدرت اجزای این محور متفاوت است، اما همه آنها قوی هستند چه به صورت جدا جدا، چه به صورت باهم بودن. بنابراین ما سخنان بایدن را بعد از این عملیات دیدیم که جمهوری اسلامی ایران حمایت میکند از مقاومت، جمهوری اسلامی ایران از عراق حمایت میکند و از یمن حمایت میکند و حتی از روسیه در جنگ اوکراین حمایت میکند و این نشان دهنده نگرانی آمریکاییها از فقدان سیطره در هیمنه گری در معادلات بین المللی و اقلیمی است و وقتی که صحبت میشود از نقش مقاومت فلسطین تأکیدی است که این مقاومت در عین خودش قوی است و قویتر است با اجزای محور مقاومت و نکته چهارم و بعدی؛ چه بسا که برخیها آمادگی داشته باشند و در نزد گروههای دیگر در واقع مزدور باشند و بگویند که نیروهای مقاومت در منطقه برخی از آنها مزدورند ، مثل این موضعی که آنها اتخاذ کردند و میگویند که مقاومت این گونه است، اما محور مقاومت، همه آنها به نفع مسأله فلسطین هستند به نفع امت اسلامی هستند علیه رژیم صهیونیستی هستند که خطر راهبردی علیه خود منطقه است نه فقط علیه فلسطین و اگر این رژیم بتواند هیمنه پیدا کند بر فلسطین، حملات آن گسترش مییابد. این چهار گزینهای که گفتم پیامهایی است که صادر شد و نشان دهنده همین اظهار نظرهاست که گفتند و من معتقدم که این یکی از تصاویر درخشان محور مقاومت است. این محور در سطح بسیار بالایی از تماسک و اتحاد قرار دارد و دیدگاه و راهبرد آن؛ منفی نیست، در گوشه و کنار و همه باهم متحدند درباره هجوم به دشمنان یا تصویر دیگری.