مرجع راستی آزمایی خبر، لزوم عصر رسانه
کارشناس سواد رسانه با اشاره به لزوم ایجاد مراجع برای راستی آزمایی خبر گفت: در کشور ما مرجعی که بتواند به مخاطب برای تشخیص اخبار جعلی در لحظه کمک کند هنوز ایجاد نشده است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، رادیو تبیین در برنامه
گفته ناگفتهها با
آقای دکتر هادی البرزی دکترای ارتباطات و کارشناس سواد رسانه به گفتگو پرداخت.
سوال: شبهای گذشته مباحث مختلفی از سواد رسانه ای را از زبان شما به عنوان یک متخصص شنیدیم امشب هم سراپا گوش هستیم، بفرمایید.
البرزی: در شبهای گذشته راجع به بحث سواد رسانهای و این که با چه راهکارهایی میتوانیم دانش خودمان را تقویت کنیم مورد بررسی قرار دادیم. در مورد مولفههای سواد رسانهای که صحبت میکردیم از سه عنصر اساسی نام بردیم یکی بحث فرستنده یا رسانه، خود مخاطب و پیامی که منتقل میشود و گفتیم که ما برای این که بتوانیم راهکارهایی را به شنوندگان عزیز در حوزههای مختلف بیان کنیم که بتوانند هنگامی که با یک پیام یا خبری که به نظر آنها شاید صحیح نباشد مواجه میشوند چه کارهایی باید انجام دهند که دچار مشکل نشوند.
یکی از راهکارهایی که شب گذشته گفتیم این که حداقل ۱۲۰ ثانیه روی پیامهایی که دریافت میکنند تأمل کنند شاید در همین زمان بتوانند لایههای زیرین پیام را نگاه کنند و تشخیص درستی نسبت به آن موضوع داشته باشند؛ بنابراین آن تأمل خیلی میتواند به آنها کمک کند که دچار مشکل نشوند. یکی از ویژگیهایی که در اخبار جعلی ما معمولاً با آن مواجه هستیم این اخبار ممکن است ارزشهای خبری در آنها به صورت اغراقآمیزی آمده باشد، ممکن است که فراوانی آن خیلی زیاد باشد یا ممکن است عنصر شگفتی در آن استفاده کرده باشند که مخاطب در لحظه اول دچار یک ناهماهنگی بشود و محتوا را برای دیگران ارسال کند و خود موضوع را بپذیرد، بنابراین یکی از راهکارهای ما این بود که آن تأمل را داشته باشیم تا دچار مشکل در شناخت آن اخبار نشویم.
نکته بعدی که باید به آن توجه کنیم حتما باید به متن یا خبری که به دست ما میرسد باید به عناصر خبری دقت کنیم ببینیم آیا عناصر خبری دقیق است و در آن به منبع قابل اعتمادی اشاره شده یا این موضوع وجود ندارد.
نکته بعدی بحث راستیآزمایی خبر است در دنیا سایتهایی ایجاد شده که بتوانند به کاربران کمک کنند که اگر با یک خبر جعلی مواجه شدند به آنها کمک کنند، مثلا خبر را ثبت میکنند و بعد از چند دقیقه به آنها اطلاع میدهند که این خبر درست است یا نه، یعنی راستی ازمایی از طریق رسانه صورت میگیرد.
در کشور ما هم تجربههایی در این خصوص صورت گرفت، ولی اینکه جای خیلی مرجعی ایجاد شود که بتواند در لحظه به مخاطب کمک کند هنوز ایجاد نشده، پس ما یکی از کارهایی که باید بکنیم این است که اطلاعات مربوط به عکس یا ویدیو خبر را بررسی کنیم ببینیم موقعیت آن کجاست، در کشور ما است یا به کشور دیگری تعلق دارد، به لحاظ جغرافیایی نگاه کنیم، به لحاظ فصل نگاه کنیم مثلا میبینید در خبر جعلی شخص کاپشن پوشیده، ولی الان تابستان است و این ترفندها میتواند به ما کمک کند که دچار اشتباه محاسباتی نشویم و این خبر را برای دیگران نفرستیم.
پس ما در حوزه خبر آن راستی آزمایی و رصد موضوع و منابع خبر خیلی میتواند به ما کمک کند، خبر جعلی در یک آستانهای همیشه قرار میگیرد اگر از آن آستانه عبور کرد و وارد افکار عمومی شد. افکار عمومی چه وقت شکل میگیرد؟ وقتی که اکثریت جامعه در مورد یک موضوع مشترک یا به یک گونه فکر کنند یا به آن موضوع فکر کنند، افکار عمومی شکل گرفته است. مثلاً در مورد موضوعات مختلف شما میبینید یک دفعه یک موضوع چنان بالا آمده که ذهن همه جامعه را درگیر خودش کرده است. در این لحظهها رسانههای رسمی وظیفه پیدا میکنند که بیایند ابعاد موضوع را برای مخاطبان واکاوی کنند مخصوصا اگر پایه آن موضوع غلط بوده باشد یعنی خود مخاطب خیلی برایش معمولا سخت است به ویژه وقتی موضوع خیلی پر تکرار شده و دست به دست شده و این افکار عمومی را درگیر کرده است، در این هنگام ورود به لحظه رسانههای ارتباط جمعی میتواند به کمک مخاطب بیاید تا کمک کند از منابع موثق تا مخاطب اطمینانی نسبت به موضوع پیدا کند.
این را در رسانهها آستانه بندی میکنند یعنی وقتی خبر از آستانهای عبور میکند و سرعت انتشار آن بالا میرود اصطلاحا در فضای مجازی میگویند ترند شده است فرض کنید یک خبر جدید ترند شده باشد و ورود رسانهها خیلی مهم است و در این لحظه از مسیرهای مختلف پیام به دست مخاطب میرسد ممکن است دوستش بفرستد، در کانالی ببیند، در این زمان ورود رسانههای جریان اصلی، خبرنگاران و کسانی که از خبر مطلع هستند خیلی میتواند کمک کند تا پشت صحنه موضوع برای مخاطب روشن شود، ولی به این نکته هم توجه کنید خبر جعلی که منتشر میشود معمولا تکذیبیه آن کمتر در رسانهها دیده میشود یعنی کمتر مخاطب آن را میبیند. این جاها انسان رسانهها و خبرنگارانی که در فضای مجازی نقش اصلی را دارند و جایگاهی دارند خیلی میتوانند کمک کنند که ما به طور هوشمندانه با آن خبر مواجه شویم و به ما راه صحیح را نشان دهند که چگونه است و چگونه میتوانیم به موضوع ورود کنیم، اگر رسانهها در این زمان سکوت خبری کنند و به موضوع ورود نکنند کار را برای مخاطب سختتر میکنند، اما نکتهای که ما باید به آن دقت کنید بحث مقابله قانونی با اخبار جعلی است یعنی خیلی از کشورها آمدند قوانینی را تدوین و ثبت کردند که بتوانند مقابله کنند با کسانی که اطلاعات غلط منتشر میکنند مثلاً در کشور سنگاپور، ترکیه، در کشورهای اروپایی موضوعی است که میآیند جریمههای مالی و یا حتی زندان در نظر گرفتهاند برای کسانی که اخبار جعلی را تولید یا انتشار میدهند و قصد فریب دیگران را دارند، چون ممکن است به لحاظ مالی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه هدف را دچار مشکل کنند. ما از حیث قانونگذاری در کشورمان هم اتفاقاتی افتاده است، ولی نیازمند این هستیم که این ضمانت اجرای موضوع و الزام آور بودن موضوع شکل بگیرد یعنی دولتها و حاکمیتها برای حمایت از افکار عمومی خودشان برای این که در مسیر غلط قرار نگیرد به ویژه در ایام سیاسی و انتخابات ممکن است یک خبر جعلی کل جریان یک انتخابات را برهم بزند، فکر کنید خبر جعلی منتشر شود که یک نامزد مثلاً انصراف داده و درست نبوده باشد و طرفداران او بروند سمت نامزد دیگر و در آستانه انتخابات هم باشد و کسی متوجه نمیشود. سر صندوقهای رای این میتواند خیلی تاثیر بگذارد بنابراین در این ایام که افکار عمومی اهمیت پیدا میکند و ضرورت پیدا میکند، آگاهسازی آنها، این تاثیرگذاری خیلی بیشتر میشود من در شبهای گذشته گفتم من زمانی که آقای ترامپ با خانم کلینتون رقابت میکرد میزان انتشار اخبار جعلی در ستاد آقای ترامپ خیلی زیاد بود و بعد از اینکه پیروز شد برخی رسانهها تیتر زدند که خبر جعلی، پیروز انتخابات بود یعنی هر کسی بیشتر خبر جعلی تولید کرده بود تاثیرگذاری اش بیشتر بود؛ بنابراین این موقعهایی که زمانهای حساس است اهمیت مقابله با کسانی که تولید اخبار جعلی میکنند و فریب افکار عمومی را ایجاد میکنند اهمیت آن خیلی بالاتر میرود؛ بنابراین ما نیاز داریم که در مورد اخبار جعلی با ساختن برنامههای رسانهای، پشت صحنه تولید اینها را نشان دهیم به مخاطب که مخاطب متوجه شود که پشت صحنه چیست و چگونه این اخبار تولید میشود، چگونه منتشر میشود، چگونه ویروسی میشود و چقدر میتواند برای جامعه هدف خطرناک باشد مثلاً این روزها در رسانههای بیگانه در روزهای گذشته یک خبر جعلی دوباره با تکنیک کشته سازی منتشر شده بود و خیلی هم دست به دست شده بود در این ایام که یکی از تکنیکهای اینها است که میآیند برای جوامع و افکار عمومی این کار را انجام میدهند که بتوانند به هدفی که پشت صحنه دارند را به آن برسند؛ بنابراین وقتی این اخبار منتشر میشود یاد دادن آن تکنیک، اینکه آنها از چه تکنیکی استفاده میکنند میتواند مخاطب را واکسینه کند نسبت به این نوع تکنیک و خودش هم نسبت به این موضوعات حساس شود و واکاوی میکند موضوع را و خودش به نتیجه برسد در واقع ما به جای دادن ماهی باید ماهیگیری را به مخاطب در سواد رسانهای یاد بدهیم که خودش بتواند نسبت به موضوعات حساس شود و هر پیامی را بدون بازرسی و واکاوی موضوع به راحتی نپذیرد.
سوال: فکر میکنم موضوع دیگری که از اهمیت بالایی برخوردار است این است که ما EQ یا هوش هیجانی خودمان را هم ارتقا دهیم گاهی در دام هیجانات کاذب و مقطعی میافتیم و آنجا است که خیلی از رسانههایی که شما از آنها نام بردید میتوانند بهترین طعمهها را خیلی بزک کرده و برای گرفتن صید خودشان آماده کنند.
البرزی: به نکته درستی اشاره کردید یعنی ما در ایامی که سعی میکردیم در مقابل پیامهای هیجانی و عاطفی این رسانهها از لایه منطقی استفاده کنیم، کمتر گاهی موفق بودیم یعنی گاهی اوقات در مقابل پیامهای عاطفی این رسانهها ما هم باید از راه عاطفی وارد شویم و همراه با منطق دو لایه را باهم استفاده کنیم که این در ایام اتفاقات سال گذشته نشان داد وقتی این رسانهها از لایه عاطفی و احساسی ورود میکنند دنبال این هستند که با ایجاد ترحم، کار را جلو ببرند و اگر ما از این لایهها غافل باشیم نمیتوانیم نتیجه بگیریم. یعنی ما باید همه لایههای تولید پیام را به طور متناسب در آگاهی بخشی به مخاطبان استفاده کنیم و فقط به صورت سطحی با موضوعات برخورد نکنیم، چون سواد رسانهای درست است اول آن روی سطح مطرح میشود، ولی سطح پیشرفته آن وارد لایههای عمیقتر موضوع میشود مثلا اگر لایههای مختلف همبرگر را نگاه کنید وقتی داخل آن و هسته آن را نگاه میکنید کاملا متفاوت از سطح روی آن است، ولی اگر کسی فقط سطح روی آن را نگاه کند شاید فقط سطح رویی همبرگر و ساندویچ را ببیند، ولی وقتی داخلش را میبیند ممکن است این همبرگر با همبرگر کناری اش متفاوت باشد و محتوایش با هم فرق کند و حتی قیمتهای اینها را هم ببینید فروشگاهی قیمت بالاتری میدهد به خاطر اینکه مواد غذای مرغوب تری شاید استفاده کرده و شاید هم قیمت دروغی میباشد و جنس تقلبی داخل آن گذاشته باشد. یعنی ما در بررسی پیام رسانی باید سطوح مختلف پیامها را ببینیم مثلا وقتی ما در تحلیل گفتمان وقتی لایه سطح را میبینیم بعد وارد لایه عمیقتر میشویم و در لایههای عمیقتر است که پیام اصلی به ذهن مخاطب مینشیند و آن جا است که ما میتوانیم متوجه شویم که چه چیزی در ذهن مخاطب کاشته شده است که این خودش نیاز به دانش دارد که بتوانیم موضوع را تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان کنیم و به سطوح زیرین پیام وارد شویم، ولی اگر نگاه ما سطحی باشد همان لایه رویی را میبینیم در صورتی که تولید کنندگان پیام رسانهای سعی میکنند با دیدن لایههای عمیق پیام به فکر پیامهایی باشند که با تکرار یک موضوع میخواهند در ذهن مخاطب بنشیند و تاثیرگذاری خودش را داشته باشد.