عوامل و علل افسردگی+ فیلم
افسردگی شایعترین اختلال خلقی بوده و در خصوص زمینههای ایجاد و بروز آن اجماع وجود ندارد. مدلهای نظری گوناگونی برای سبب شناسی افسردگی ارائه شده است ما در اینجا به ۳ مورد از آن اشاره میکنیم.
به گزارش
سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، افسردگی یک حالت روانی است که همگان در لحظاتی به آن دچار میشوند. برای مثال وقتی که عزیزی را از دست میدهید، دچار افسردگی شده، شدیدا گریه و عزاداری میکنید و حتی ممکن است خواب و اشتهای خود را از دست بدهید. (۱) افرادی که دارای افسردگی هستند و از این صفت رنج میبرند، چند خصوصیت است که افسردگی آنها را تشدید میکند. آنها باید یاد بگیرند که به خاطر حفظ سلامت خود، آگاهی خود را بالا ببرند و زمینههای افسردگی خود را شناسایی کنند و راههای درمانی آن را طی کنند و اگر عامل ایجاد افسردگی حل و رفع نشود، پیامدهای آسیب زننده و مشکل آفرین دیگری را نیز به همراه خواهد داشت.
۱. وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران
افراد افسرده عزت نفس خود را به شدت وابسته به تایید دیگران میدانند. (۲)
انسان به علاقه داشتن و دیده شدن نیاز دارد. اما زمانی که به مرحلهی افراط و تفریط برسد کار را سخت میکند. در هر کاری باید زمینه اعتدال را رعایت کرد. دوست داتن دیگران کار بسیار خوبی است، اما وابسته شدن آن هم به شدت، کار را خطرناک میکند (از حرف بنده این منظور برداشت نشود که نباید مردمان، خانواده، همسر و فرزندانم را دوست داشته باشم. نه این نیست دوست داشتن اشکالی ندارد بلکه لازمه و حیات زندگی بشر به این دوست داشتن هاست.)
نکته: وابستگی شدید سبب میشود تا از دوری آن، شما دچار افسردگی بی حالی و کسالت پیدا کنید.
۲. علل اجتماعی
مهمترین علت اجتماعی افسردگی، از خانواده شخص که کوچکترین، ولی پر نفوذترین واحد جامعه است، سرچشمه میگیرد. شخص از بدو تولد در محیط کوچک رشد کرده و شخصیتش شکل گرفته. اگر در محیط گرم و با عشق و صفا بزرگ شود و اجازه رشد و تکامل داشته باشد، قطعا دارای اعتماد به نفس بالا میشود. اما اگر شخص در خانوادهای بزرگ شود که انواع نابسامانی ها، اختلافها و کمبودها وجود دارد، آنگاه شانس او برای اسارت در چنگال بیماری افسردگی زیاد خواهد بود. (۳)
نکته: خانوادهها باید به این نکته توجه داشته باشند که فرزندان، شما را به عنوان یک الگو نگاه میکنند اگر شما افسرده باشید فرزند شما هم مانند شما خواهد شد. در واقع این شما هستید که افسردگی را با رفتارهای خودتان به فرزندتان منتقل میکنید و یک احساس لذت و عشق به زندگی را در وجود او کمرنگ میکنید. مواظب باشید تا با رفتار نادرست، فرزندتان را دچار بیماری افسردگی نکنید.
۳. ژنتیک یا وراثت
کسانی هستند که عامل افسردگی را ژنتیک میدانند و اعتقاد دارند که افراد، افسردگی را از طریق ژن از پدر و مادر خود ارث میبرند. تجربه نشان داده در اکثر موارد، فرد افسرده از خانواده افسرده سر بر آورده است و در فامیلا و اجداد او افراد افسرده وجود داشتند. (۴)
نکته: یکی از نکاتی که بسیار حائز اهمیت است و در رفع مشکل افسردگی کاربرد دارد، ولی مورد اهمیت قرار نمیگیرد، موضوع مشورت کردن است.
البته مشورت کردن با افرادی که دارای ایمان، تخصص و آگاهی، دارای دانش و مهارت هستند و میتوانند در افزایش آگاهی شما جهت بهبود و بیشتر کردن کیفیت زندگی و هم چنین پیشگیری از آسیبها به ویژه افسردگی نقش موثری داشته باشند. پس سعی کنید در مراحل زندگی با افراد متدین و با دانش مشورت کنید و خجالت نکشید.
اغلب افسردگیها قابل پیشگیری است
اگر به مشاور رجوع کنید و صحبتهای خودتان را بیان کنید. با چند راهکار ساده، شما را از حالت افسردگی در میآورند.
دین دار بودن و افسردگی
افرادی که دید مذهبی دارند به دلیل داشتن روابط اجتماعی بالا، کمتر دچار افسردگی میشوند. ادیان الهی توصیه به جمع گرایی میکنند و فرد گرایی را قبول ندارند. یک انسان غیر مذهبی درباره مشکلاتش طوری فکر میکند که چند اتفاق بد را مساوی با بدبختی میداند؛ در حالی که انسانی که دید مذهبی دارد میاندیشد و با خودش میگوید خداوند بهتر از من به خیر و صلاح من آگاهی دارد. (۵)
تجربه شخصی؛ منفی گرایی در افراد افسرده
هنگامی که با چند نفر از افراد افسرده مواجه شدم و سعی بر کمک کردن آنها داشتم و طی صحبتهای که با همدیگر داشتیم، بیشترین وجه شباهت بین آنها در این بود که همه آنها افکار منفی داشتند یعنی؛ خوشبینانه رفتار نمیکردند و دوست داشتند که نگاه منفی داشته باشند و از هر صحبتی، آن که منفیتر بود را برداشت میکردند.
توصیه به این مدل افراد
به خداوند منان توکل کنید و رابطه خودتان را با خدا خوب کنید و تفکر خودتان را شست و شو دهید، الان که عید نزدیک است و همه مشغول خانه تکانی هستند شما هم یک خانه تکانی مغزی بکنید و افکار منفی و خیال بافیهای بی خود را دور بریزید و سعی داشته باشید افکار مثبت را پرورش دهید و از زندگی لذت ببرید.
پی نوشت
[۱]شورکی، مصطفی (۱۳۸۹) رهایی از افسردگی، تهران: ارجمند، صفحه ۱۱.
[۲]خنیفر، حسین و پور حسینی، مژده (۱۳۸۵) مهارتهای زندگی، قم: مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، نشر هاجر، صفحه ۲۷۶.
[۳]همان اولی، صفحه ۱۳
[۴]یونسی، سید جلال، (۱۳۸۶) تاثیر شناخت در ابتلا به افسردگی، تهران: نشر قطره، صفحه ۲۵.
[۵]همان، صفحه ۸۶ و ۸۷
منبع: راسخون