شهید "احمد بهداریان نژاد" سال ۱۳۴۶ در روستای بی منجگان متولد شد و ۱۲ اسفند سال ۶۵ در عملیات کربلای ۷ به شهادت رسید.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز کهگیلویه و بویراحمد، شهید احمد بهداریان نژاد سال ۱۳۴۶ در روستای بی منجگان دیده به جهان گشود و ۱۲ اسفند سال ۶۵ در عملیات پیروزمندانه کربلای ۷، منطقه حاج عمران بر اثر بمباران هوایی دشمن به شهادت رسید و پیکر مطهرش را در زادگاهش به خاک سپردند. شهید بهداریان نژاد برای رسیدن به مقام معنوی و ارزش الهی نبرد با دشمن را انتخاب کرد. در وصیتنامه شهید بهداریان نژاد آمده است: ولا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون و کسانیکه را که کشته مىشوند در راه خدا، مرده مپندارید بلکه آنها زندهاند. اینجانب احمد بهدایان نژاد بنا به وظیفه شرعى خود براى دفاع از مرزهاى مقدس اسلام و دین عزیز اسلام در برابر دشمنان بعثى عراق، در خانه ماندن و مرگ در رختخواب را در این برهه از زمان که کشور مقدس اسلامى از هر سو مورد تجاوز دشمنان بى دین و عقل قرار گرفته است صلاح ندانستم و نمى دانم. لباس جنگى حکومت اسلامى را انتخاب کردم تا شاید بتوانم به نوبه خود به دین اسلام و قرآن و به سربازى وحدت براى اسلام و امام زمان (عج) و نایب بر حق او امام امت سهمى داشته باشم. برادران تا وقتى که لباس رزم نداشتم، در میان شما بودم قدر و ارزش حکومت اسلامی و جبهه و جنگ در راه خدا را نمى دانستم ولى هنگامى که در یک جهاد بزرگ و در یک حمله به دشمنان اسلام شرکت کردم آن موقع لذت جبهه و جنگ را احساس کردم. اگر مى دانستم جبهه اینقدرخوب و با صفا است زودتر از این، لباس رزم مىپوشیدم و هم اکنون هم امیدوارم که خداوند من را ببخشد و اگر شهادت را نصیبم کرد ما را با شهداى کربلا محشور بگرداند. این شهید خطاب به پدر و مادر اینگونه مینویسد: پدر و مادر مهربان و عزیزم، مى دانم که شما محرومترین خانوادهها هستید و من را با خون دل بزرگ کردید و به اینجا رساندید که اکنون براى اسلام عزیز خدمتکنم ولى از شما تقاضا دارم که در شهادت من صبر و حوصله داشته باشید و خودتان، خویش و قومان را نصیحت کنید که ناراحت نباشند و زحمت هایى که براى شما درست کردم و گاهى موجب ناراحتىهاى شما شد حلال کنید و من را ببخشید. اگرشهید شدم از طرف همه مردم روستا و دیگر برادران براى من حلالیت بطلبید. خودتان ودیگر مردم روستا همه روى قبرم بیایید و براى همه شهیدان فاتحه بخوانید. برادرانم و خواهرانم را سلام بسیار مى رسانم و از آنها مى خواهم که هیشه نماز بخوانند و روزه بگیرند و اگر از من ناراحتى دیده اند حلالم کنند. از تمام برادران و مردم روستا مىخواهم که امام امت و حکومت اسلام و جبهه را فراموش نکنند و تا آنجائى که مى توانند خدمت کنند و به جبهه بیایند و راه شهیدان را ادامه بدهند. از تمام برادران می خواهم که از اختلافات طایفهاى و دسته اى دست بردارند و با هم صلح وسازش کنند و همیشه با هم باشند. در پایان از همه حلالیت مى طلبم و خواهشمند که جبهه را فراموش نکنند، امام را دعا کنید و نماز و روزه داشته باشید، با هم خوب باشید و همیشه دنبال صلح و آرامش بروید و همواره این دعا را براى سلامتى و طول عمر امام امت فراموش نکنید " خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار".