پخش زنده
امروز: -
يکي از نجات يافتگان کادر نظامي گروهک منافقين گفت : رجوي در فضاي قدرت طلبي خود متوهم بود و اوج اين توهم در عمليات مرصاد صورت گرفت.
به گزارش خبرنگار واحد مرکزي خبر ، صمد نظري در نشست خبري 4 تن از نجات يافتگان کادر نظامي گروهک منافقين که در خبرگزاري تسنيم برگزار شد افزود : اين عمليات که از طرف ما "فروغ جاويدان" نام داشت اوج خيانت رجوي به مردم ايران بود .
وي درباره نحوه جذبش به گروهک منافقين گفت : پس از انقلاب با اين سازمان آشنا شدم اما در سال 60 ارتباطم با آن قطع شد تا اينکه در سال 64 از طريق مرز پاکستان به تشکيلات سازمان منافقين وصل شدم و سپس به شاخه نظامي اين سازمان پيوستم .
وي گفت : تا سال 72 جزء افراد اطلاعات شناسايي سازمان بودم تا اينکه در اين سال به سبب اختلافهاي ايدئولوژيکي از اين سازمان جدا شدم و پس از آن يک سال در ايتاليا پناهنده بودم و سپس به ايران آمدم .
نظري با اشاره به اينکه تا اين لحظه براي افشاي ماهيت اين گروهک تلاش کرده ام افزود : مي خواهم به خانواده هايي که فرزندانشان در دام اين گروهک هستند کمک کنم تا بدانند آنها در چه جايي گرفتار شدند .
اين عضو نجات يافته از گروهک منافقين درباره نحوه فعاليت در اين گروهک گفت : اطلاعاتي که از مرز کردستان ايران گرفته مي شد در اختيار صدام قرار مي گرفت و او در يکي از شهرهاي مرزي از جمله سليمانيه پايگاههايي را براي آموزش جنگ چريک شهري در اختيار ما مي گذاشت.
وي گفت : تلاش سازمان منافقين اين بود که گروهان هاي نظامي تشکيل شود تا بتوانيم اطلاعات خود را در اختيار استخبارات عراق قرار دهيم و آن موقع به عنوان سرگروه شرکت داشتم .
نظري افزود : با آمدن رجوي به عراق در سال 65 رسما تشکيل گروههايي در دستور کار قرار گرفت تا مردم ايران را سرکوب کنند و تحليل رجوي اين بود که آنهايي که با عراق جنگ مي کنند با ادامه جنگ به مردم ايران ظلم مي کنند و بايد اين ظالمان را بکشيم.
اين عضو نجات يافته گروهک منافقين گفت : عمليات هايي در دوران جنگ انجام مي داديم که نمونه اي از آن در سردشت بود و 200 نفر را اسير گرفتيم و اطلاعات اين اسرا را به ارتش عراق داديم.
نظري افزود : رجوي سپس با تشکيل ارتش آزادي بخش همکاري خود را با ارتش عراق بيشتر کرد به نحوي که فرماندهان عراقي مناطقي را براي شناسايي به ما مي سپردند و همه ادوات جنگي را در اختيار ما قرار مي دادند .
وي گفت : حضور ما به قدري براي ارتش عراق خوشايند بود که ميان فرماندهان عراقي دعوا مي شد که کدام سوژه خود را به ما بسپارند چون ما ايراني بوديم و منطقه را به راحتي براي عراقيها امن مي کرديم .