دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش به مناسبت روز شهید گفت: بحران اخیر ایجاد شده به دست عربستان در لبنان، تداوم نبردی است که از جنگ تموز (ژوئیه) ۲۰۰۶ تاکنون بردوام بوده و انواع و اقسام مختلفی داشته است و یک بار به صورت جنگ اسرائیل و بار دیگر به صورت اقدامات تحریک آمیز فرقهای و فتنه انگیزانه یا سوق دادن به سوی جنگ داخلی مانند تلاشهای ثامر سبهان (وزیر سابق سعودی) در سال ۲۰۱۷ که سعد الحریری نخست وزیر سابق را به گروگان گرفتند، تا به امروز نمود پیدا کرده است. اما بهانه برای ایجاد این بحران چیست؟ در بیانیه وزارت خارجه و شخص وزیر خارجه عربستان درباره عوامل ایجاد این بحران اعلام کردند، مشکل شان با حزب الله است. اما مشکل آنها با حزب الله چیست؟ آنها در بیان این مشکل، دو علت اصلی را ذکر کردند که سایر علتها گرد آن میچرخد. علت نخست، سیطره حزب الله بر لبنان. سعودیها اعلام کردند با لبنان مشکل دارند، زیرا حزب الله بر دولت لبنان سیطره پیدا کرده است و آنها از طریق این بحران سازی میخواهند دولت لبنان را از سیطره حزب الله آزاد کنند. علت دوم، یمن. در توضیح واقعیتها درباره این دو بهانه سعودیها و در ابتدا علت نخست باید بگویم ما لبنانیها در این کشور زندگی میکنیم و هر لبنانیِ با انصاف میداند این، ادعای بیهودهای است خواه سعودیها گوینده این ادعا باشد یا یک لبنانی یا آمریکایی. همه در لبنان میدانند حزب الله بر دولت لبنان سیطره ندارد. من اگر شواهد و مدارک سیطره نداشتن حزب الله بر دولت لبنان را ارائه دهم، احساس شرم و اتلاف وقت میکنم که درباره یک نظریه تا این حد سخیف بحث کنیم. اما ادعای سخیف تر، نظریه اشغالگری ایران در لبنان است. هرگاه درباره سیطره حزب الله بر لبنان سخن گفته شود، اشغالگری ایران را به آن میچسبانند. در توصیف واقعیتها در لبنان باید بگویم ما انکار نمیکنیم طرف تأثیرگذاری در لبنان هستیم,، زیرا در مجلس نمایندگان و دولت حضور داریم و با فراکسیونهای پارلمانی، احزاب و ریاستها ارتباط داریم. من قبلا تواضع به خرج میدادم و میگفتم حزب الله از بزرگترین احزاب لبنان است و دوستان و دشمنان ما را بزرگترین حزب در لبنان در عرصه سیاسی و ساختارهای سازمانی و حامیان مردمی میدانستند. اما ما بر کشور سیطره نداریم بلکه بر تحولات کشور تأثیر میگذاریم و دیگران نیز تأثیر دارند. من پیشتر گفته ام و باز هم میگویم دیگران از ما بر دولت، دستگاه قضایی، ارتش، نیروهای امنیتی و دولت لبنان تأثیر بیشتری دارند. من نمیخواهم بگویم تأثیر ما با دیگران مساوی است. نه، تأثیر دیگران بیشتر است و لبنانیها شواهد آن را میدانند. به عنوان نمونه عرض میکنم ما در پرونده انفجار بیروت و تحقیقات مربط به آن دریافتیم که با این پرونده برخورد سلیقهای و سیاست زده وجود دارد و در این پرونده به مراجع قضایی و سیاسی و در نهایت تظاهرات پناه بردیم که در آن شماری شهید شدند. اگر ما بر لبنان سیطره داریم چرا از یک سال پیش تاکنون نتوانسته ایم قاضی این پرونده را علیه حزب الله جهت گیری کرده و حزب الله معتقد است به صورت سلیقهای و سیاسی زده رفتار کرده است، برکنار کند؟
وی در ادامه افزود: نمونه دوم در ارتباط با کشتیهای مازوت. ان شاء الله چند روز دیگر به طور مختصر و به صورت اختصاصی درباره این موضوع به ویژه در آستانه فصل زمستان سخن خواهم گفت. اگر ما بر لبنان سیطره داریم، چرا موافقت کردیم این محموله مازوت به سوریه برود و در آینده و در سرمای زمستان از طریق بندر «بانیاس» که ۲۵۰ کیلومتر با ما فاصله دارد به بعلبک منتقل شود تا آن را در میان سایر مناطق لبنان توزیع کنیم؟ آیا این رفتار یک حزب مسلط بر کشور است؟ نمونه سوم، ما و برخی طرفهای دیگر در لبنان حداقل پس از سال ۲۰۰۶ تاکنون خواستار روابط دوباره و همکاری و هماهنگی با سوریه هستیم، زیرا این روابط را به نفع لبنان و کشاورزی، صنعت، تجارت، ترانزیت و برق لبنان میدانیم. هماهنگی و گشایش روابط با سوریه، مطلقا به نفع لبنان است. آب دهان ما خشک شد اینقدر این مسئله را تکرار کردیم، اما کسی نه در دولت کنونی و نه سابق و نه دولتهای قبلتر به ما پاسخی نگفتند؟ این چه حزب مسلطی است؟ نمونه چهارم، ما ایمان داریم نجات لبنان در این است که روابط با غرب را حفظ کنیم، ولی روابط با شرق را نیز امتحان کنیم. ما گفته ایم با طرحهای چینی موافقت کنید,، ولی موافقت نمیکنند. چه کسی قبول نمیکند؟ دولت. ما میگوییم با طرحهای روسی موافقت کنید,، ولی موافقت نمیکنند. ما میگوییم خرید نفت از ایران را با لیره لبنان قبول کنید، ما میگوییم خرید برق ایران را قبول کنید، اما قبول نمیکنند. آیا این حزب مسلط بر دولت است؟ در حال حاضر این بزرگترین دروغ در لبنان و منطقه است. در مورد کذب بودن اشغالگری ایران در لبنان نیز همین شواهد صادق است. اگر ایران لبنان را اشغال کرده است، نمیتواند یک کشتی مازوت را به پالایشگاه نفت لبنان برساند؟ این چه ادعای سخیف، بیهوده و احمقانهای است؟ هر کسی این ادعا را مطرح کند، ادعای واهی و بیهودهای است.
سید مقاومت در ادامه تصریح کرد: از این رو بهانه تراشی عربستان تحت عنوان سیطره حزب الله بر لبنان و اخراج و فراخوانی سفیر، دروغ و افترای محض بوده و بهانهای بیش نیست. اما در مورد یمن باید بگویم از همان شب اول آغاز جنگ علیه یمن و ملت آن، موضع حزب الله در این خصوص آشکار بود. هفت سال است که ما درباره یمن سخن میگوییم و آنها ما را مجازات و رسانههای ما را در ماهوارههای عرب ست و نایل ست مسدود کردند. ما این مجازات را میپذیریم و آن را فداکاری در راه موضع انسانی، اخلاقی و ایمانی شریف در قبال ملت یمن و تجاوز علیه آن میدانیم. هفت سال این موضع ما بوده است.ای برادران و خواهران وای ملت لبنان، داستان سازی کنونی درباره یمن، داستان مأرب و جنگ تجاوزکارانه علیه یمن و نتایج این جنگ است. پس از هفت سال از جنگ علیه یمن، صدها میلیارد دلار هزینه شده است و نتیجه آن شکست کامل بوده است. دیوید شنکر (معاون وزیر امور خارجه آمریکا) که سیاستمداران و احزاب و به ویژه نهادهای جامعه مدنی که با سفارت آمریکا مراوده دارند، به خوبی او را میشناسند، چند روز پیش گفت: سقوط مأرب، شکستی برای ریاض و واشنگتن است و سقوط مأرب یعنی طرف مقابل در جنگ یمن پیروز شده است. این را شنکر گفته است و نه یکی از اعضای محور مقاومت. از این رو پیامدهای مأرب برای یمن و منطقه بسیار بزرگ خواهد بود و عربستان این را به خوبی میداند. در اینجا ممکن است یکی بگوید ممکن است علت بحران ایجاد شده علیه لبنان و ادعای اینکه مشکل با حزب الله است پس حزب الله را تحت فشار بگذارید، این است که لبنان تحت فشار قرار بگیرد و لبنان، حزب الله را تحت فشار قرار دهد و حزب الله نیز بر انصار الله فشار بیاورد تا جنگ یمن را متوقف کند. اگر عربستان این گونه فکر کند یعنی ذهن فعالی برای داستان سازی دارد. اما این موضوع نیز صحیح و منطقی نیست. چرا؟ زیرا برخیها در لبنان بحثی را مطرح کردند و برخی دوستان ما نیز آن را افتخار برای حزب الله میدانند، مبنی بر اینکه در مذاکرات عربستان و ایران در بغداد هنگامی که سعودیها درباره یمن با ایرانیها صحبت کرده اند، طرف ایرانی گفته است سراغ حزب الله لبنان بروید تا آنها این مسئله را حل کنند یا با سید حسن ملاقات کنید. این موضوع صحت ندارد و چنین اتفاقی در بغداد نیفتاده است. در چهار دور مذاکرات ایران و عربستان مطلقا هیچ سخنی درباره لبنان و حزب الله نه در ارتباط با مسئله یمن و نه غیر آن مطرح نشده است. خبر صحیح این است که سعودیها درباره یمن از ایرانیها خواستهای داشته اند و ایرانیها گفته اند: با خود یمنیها مذاکره کنید، سید عبدالملک و انصار الله و نمایندگان آنها در داخل و خارج هستند و شما با آنها مذاکره کنید و ما حاضر هستیم به این روند کمک کنیم,، ولی ما نماینده و مذاکره کننده به نیابت از یمنیها نیستیم. برادران ایرانی همیشه چه درباره یمن و چه غیر آن این گونه بوده اند و هیچگاه به نیابت از هیچ طرفی چه لبنانی، یمنی، بحرینی، عراقی، فلسطینی، سوری یا افغان مذاکره نکرده اند. من از مفاد مذاکرات بغداد اطلاع دارم و تأکید میکنم به هیچ عنوان چنین چیزی در مذاکرات بغداد مطرح نشده است.
دبیر کل حزب الله لبنان ادامه داد: ممکن است عربستان چنین تصور کند حزب الله هدایت جبههها در یمن را به عهده دارد و این پیروزیهایی که اخیرا در یمن کسب شده است و شکستهایی که آنان متحمل شده اند، به علت حضور حزب الله بوده است. همه اینها اوهام محض است و صحت ندارد. پیروزیها در یمن را فرماندهان، رزمندگان و عقل ها، اراده ها، ایمان، حکمت و معجزات یمنی و پیروزی الهی برای یمن محقق ساخته است. این واقعیت یمن است. اما مشکل دیدگاه عربستان در قبال یمن و همه کشورهای همسایه، این خود برتربینی و تحقیر دیگران است و اینکه سطح این کشور بالاتر و عقلیت کشورهای همسایه از عقلیت او کمتر است. عربستان نمیتواند تصدیق کند انصار الله و یمنیها بتوانند پهاد و موشکهای بالستیک و حتی یک گلوله، راکت و گلوله توپ بسازند. اما این واقعیت است. گروهی در یمن حضور دارند که از سطح بالای نبوغ و ذکاوت برخوردارند و ما شاهد آن هستیم. از این رو بهانه یمن نیز واقعیت ندارد. ما اعلام میکنیم یمن نمیتواند بهانه برای مجازات همه لبنان باشد. ما به عربستان میگوییم اگر میخواهید حزب الله را مجازات کنید، مجازات کنید، مشکلی نیست. ما را تحریم کنید و با ما بجنگنید و هر چه میتوانید را انجام دهید، آن گونه که تا کنون انجام داده اید. شما از سال ۲۰۰۶ تا کنون شبانه روزی علیه ما اقدام کرده اید. من به عربستان میگویم اگر جدی میخواهید از جنگ یمن خلاص شوید، راه آن فشار بر لبنان و حزب الله و هیچ کس دیگری در کره زمین نیست. رهایی از جنگ یمن یک راه دارد و آن این است که آتش بس و لغو محاصره را بپذیرد و پای میز مذاکرات سیاسی بروید. غیر از این راه نه آمریکا و نه شورای امنیت یا اتحادیه عرب و قطع روابط دیپلماتیک و بحران سازی ساز برای لبنان و غیر لبنان نمیتواند هیچ چیزی را در یمن مجاهد، مظلوم و پیروز تغییر دهد.
سید حسن نصرالله در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحولات لبنان گفت: ما در لبنان خواستار صبر، تحمل، آرامش، حفظ حاکمیت و کرامت ملی هستیم. بیایید فضا را آرام کنیم و هر کسی میتواند مسئله را حل کند تا امور آرام شود، بیاید و آرام کند. ما نمیخواهیم با عربستان و یا کشورهای خلیج فارس و هیچ کسی وارد نبرد شویم. ما این بحران را ایجاد نکرده ایم. اگر داستان عربستان فقط انتقام جویی و تخریب لبنان باشد، چون نمیتواند بر آن سیطره یابد، موضوع دیگری است و در این صورت لبنانیها باید گزینه خود را انتخاب کنند. ما امروز در روز شهید، خون شهدای خلده و شهدای جنایت الطیونه را با قدرت در میان خود احساس میکنیم. ما درباره خلده از همان روز اول خواستار خویشتن داری و آرامش و حکمیت دولت، ارتش و دستگاه قضایی لبنان بودیم و این، راه درست و بود. ما منتظر احکام درباره این دو جنایت هستیم و در عین حال آماده حل بحران خلده و سازش و ایجاد راه حل درباره آن هستیم. ما صبر کردیم و جراحت خود را فشردیم و از فتنه و جنگ داخلی جلوگیری نموده و با صبر و بصیرت مسیر صحیح را انتخاب کردیم. کسانی که برادران و دوستان ما را در خلده به قتل رساندند، مجازات شده و خواهند شد. درباره جنایت الطیونه نیز ما و برادران مان در جنبش امل خویشتنداری کردیم و شواهد و اسناد خود را به دادگاه نظامی، دادگاه و ارتش لبنان تحویل دادیم و امور در دست تحقیق است و ما و خانواده شهدا تا پایان این پرونده را پیگیری خواهیم کرد. وقتی درباره کشتار الطیونه سخن میگوییم منظورمان جنایتی است که حزب القوات اللبنانیه عامدانه و با برنامه ریری، تدبیر، تصمیم گیری، تجهیز، آماده سازی نیرو و عملیات شناسایی از پیش تعیین شده و انتقال نیرو از خارج عین الرمانه به این منطقه مرتکب شد. هر آنچه درباره معاوضه و مبادله در دو پرونده بندر بیروت و الطیونه رواج پیدا کرده است، هیچ اصل و اساسی ندارد و در میان ما هیچ کسی وجود ندارد که چین معاوضهای را بپذیرد. هر دو پرونده بسیار مهم هستند و همه خونهایی که در بیروت و الطیونه ریخته شد، خونهای پاک و مظلوم بود. خانوادههای شهدای انفجار بیروت و الطیونه برای ما یکی هستند و به هیچ عنوان سرپوش گذاشتن بر یک پرونده و پرداختن به پرونده دیگر با هدف ظلم به خانواده شهدا یا مباح دانستن خون شهدا امکان ندارد. امر مطلوب در پرونده انفجار بیروت، رسیدن به حقیقت و عدالت بوده هر چند ممکن است درباره راه رسیدن به این هدف اختلاف داشته باشیم و مطلوب درباره پرونده الطیونه نیز همین است و ما در هر دو پرونده به مسیری که در پیش گرفته ایم ادامه میدهیم.
دبیرکل حزب الله لبنان در بخش پایانی سخنان خود گفت: در روز شهید و شهدای عظیم الشأن، با ارواح پاک و مطهر آنها عهد میبندیم که راهی را که آنها با خون، عرق و خستگی، جهاد، تلاش و فداکاری برای ما باز کرده اند، ادامه میدهیم. ما به شهدا میگوییم به راه شما ادامه میدهیم و به وعده و بیعت خود با خدا و شما وفا میکنیم و اهداف شما را محقق خواهیم کرد و از خدا میخواهیم شهادت را مانند شما رزق و روزی ما قرار دهد و ما را با شما محشور گراند و در دنیا و آخرت بین ما و شما به اندازه یک چشم بر هم زدن فاصله نیندازد.