پخش زنده
امروز: -
آیا ۳۱۳ یار امام مهدی، عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل شدهاند تا ظهور محقق شود؟
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، شرایط و زمینههای ظهور، وجود اصحاب و یارانی است که حضرت صاحب الزمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاری رسانند و اهداف و منویات ایشان را به اجرا درآورند.
علی اعظمی، کارشناس مذهبی در یادداشتی به تبیین شرایط ظهور پرداخته است. انقلاب جهانی مهدوی برای دگرگونی شرایط جامعه بشری است. در نتیجه، این رخداد مهم در پیدایش خود منوط به شرایط طبیعی است و تا زمانی که این شرایط و عوامل و اسباب فراهم نشود، ظهور نیز به وقوع نخواهد پیوست.
از این نظر، واقعه ظهور امام مهدی (عج) پدیده بینظیری است که بشریت در طول تاریخ به انتظار آن نشسته است.
چگونگی فراهم شدن شرایط ظهور
بدیهی است این رخداد بزرگ با این همه ابعاد و آثار گسترده که به همراه دارد، شرایط و مقدمات متناسب با خود را میطلبد، وگرنه این هدیه الهی به آسانی نصیب جامعه بشری نخواهد شد.
به همین جهت وقتی خدمت امام باقر علیه السلام مطرح میشود که وقتی امام مهدی (عج) قیام کند، همه امور بر وفق مراد خواهد بود و مشکلات، خود به خود حل میشود! حضرت در ردّ این پندار میفرماید: «کَلَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً، لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص حِینَ أُدْمِیَتْ رَبَاعِیَتُهُ وَ شُجَّ فِی وَجْهِهِ؛ [۱] هرگز چنین نیست! قسم به آن کسی که جانم به دست اوست، اگر بنا بود که امور بدون مشقت حل و فصل شود، این امر به دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم واقع میشد، در حالی که خون از پیشانی آن حضرت، جاری و دندانهای مبارک حضرت مجروح شد.»
نمونهای از شرایط ظهور
از جمله این شرایط و زمینهها، وجود اصحاب و یارانی است که حضرت را یاری رسانند و اهداف و منویات امام علیه السلام را به اجرا درآورند؛ زیرا انقلاب جهانی مهدوی همانند دیگر انقلابها، انقلابی بشری است، با این تفاوت که این انقلاب تحت رهبری معصوم با اهداف بزرگ انسانی و برنامه صد در صد اسلامی در پهنه گیتی به وقوع میپیوندد، اما از نظر روند کاری، همانند دیگر تحولات کوچک وابسته به نیروی انسانی و حمایت مردمی است.
در اینباره، «سدیر صیرفی» در گفتگویی با امام صادق (علیه السلام) درباره قیام نکردن میگوید: حضرت مرا به خارج مدینه برد تا آن که وقت نماز، در محلی پیاده شدم. امام صادق (علیه السلام) به جوانی که در آن نزدیکی بز میچراند، نگاهی کرد و فرمود: ای سدیر! به خدا قسم! اگر پیروان من به تعداد این بزها بودند، بر جای نمینشستم (و قیام میکردم).
سدیر گوید: بعد از تمام شدن نماز، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده تجاوز نمیکند. [۲]
تعداد یاران حضرت
۳۱۳ تن از اطراف جهان و دورترین نقطهها جمع میشوند و به امام قائم علیه السّلام میپیوندند.
چنان که در حدیثی از امام باقر علیه السّلام بیان شده است: «یَجمَعُ اللهُ مِن أَقاصِی البِلادِ عَلی عِدَّةِ أَهلِ بَدرٍ ثَلاثَمِأَةَ وَ ثَلاثَ عَشَرَ رَجُلاً؛ [۳] خداوند برای حضرت قائم علیه السّلام از دورترین شهرها، به تعداد جنگاوران جنگ بدر، ۳۱۳ مرد را جمع میکند.»
پس از آشکار شدن دعوت حضرت، تعداد ده هزار تن، به امام مهدی علیه السلام میپیوندند. امام جواد علیه السلام فرمودند: زمانی که ۳۱۳ تن از یاران خاص امام قائم علیه السلام به خدمت آن بزرگوار رسیدند، حضرت، دعوتش را به جهانیان آشکار میکند و وقتی این تعداد به ده هزار تن رسید، به اذن خداوند متعال، قیام میکند. [۴]
آیا ۳۱۳ تن تکمیل شدهاند تا ظهور محقق شود؟
به این پرسش، میتوان از چند جهت پاسخ داد. از جمله:
۱. تحقق این شرط، لازم است، اما کافی نیست، بلکه باید زمینههای دیگر نیز فراهم شود که از مهمترین آنها، قابلیت مردم برای پذیرش دولت حق است. به این معنا که عموم مردم و جامعه بشری باید به درجهای از معرفت برسند که دریابند حکومتها و مکاتب ساخته بشر، جوابگوی نیاز مردم نیست و به وسیله اینها، سعادت و عدالت واقعی به بشر هدیه نمیشود.
مرحوم خواجه طوسی، علت غیبت امام را کوتاهی مردم میداند؛ زیرا اعمال و کردار مردم، باعث شدند که امام از میان مردم برود. بنابراین، باید مردم از راه غلطی که رفتهاند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گیرد. [۵]
۲. مانند بسیاری از امور دیگر برای ما معلوم نیست که یاران حضرت تکمیل شدهاند یا نه؟ زیرا درباره این افراد، تنها جز شمردن صفاتی از آنان، در روایات چیزی موجود نیست و نام آنان بهخصوص ذکر نشده است، به جز چند پیامبر، مانند: حضرت عیسی علیهالسلام. [۶]
در نتیجه، ظهور، تابع مقدمات و شرایطی است و تا این شرایط مهیا نشوند، ظهور محقق نمیشود و ۳۱۳ یار، شاید تکمیل شده باشند و شاید نشده باشند؛ زیرا ما هیچ اطلاعی نداریم.
پینوشتها:
[۱] الغیبة (نعمانی)، ص ۲۸.
[۲] کافی، ج ۲، ص ۱۹۰، ح ۴.
[۳] بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۳، ح ۱۰.
[۴] بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۳، ح ۱۰.
[۵] تجرید الاعتقاد، ص ۵۴.
[۶] رجعت، علامه مجلسی، ص ۴۵