نقش امام حسن عسکری در آماده سازی شیعیان برای عصر ظهور
امر غیبت و ظهور امام مهدی (عج) از جمله مسائل پیچیدهای بود که پیامبر (ص) و امامان معصوم (علیهمالسلام) تلاش نمودند تا جامعه و افکار عمومی را برای پذیرش آن به صورت تدریجی و طی دو بیش از یک قرن آماده کنند.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، این تلاش در دوران امام هادی و امام حسن عسکری (علیهماالسلام) که به عصر غیبت نزدیک بوده بیشتر قابل مشاهده است.
از آن جایی که دوران امامت امام حسن عسکری علیهالسلام همزمان با آشفتگی و ضعف عباسیان آغاز شد از این رو دستگاه حاکم نسبت به امام علیهالسلام و جامعه شیعی شدیدترین سختیها را به کار گرفته و در این میان طراحی نقشه قتل ایشان و از بین بردن نسل ایشان نیز در دستور کار قرار گرفت. [۲]آن حضرت برای حفظ جان خود و فرزندش و نیز حفظ جامعه شیعی و آمادگی آنان برای دورانی سخت و بحرانی، از راهبردهای مختلفی استفاده نمود که در ادامه به مهمترین از آنها اشاره میشود:
آماده سازی جامعه شیعی برای تحمل دوران سخت عصر غیبت
امام حسن عسکری علیهالسلام در اولین اقدام برای حفظ جامعه شیعی از خطرات احتمالی دستگاه خلافت عباسی، ارتباط خود را با شیعیان محدود کرد و ارتباطات با ایشان را تنها از راه نامهها و توسط نمایندگان خاص خود پی گیری مینمود. [۳]این اقدام از آن جهت شکل گرفت که جامعه شیعی را برای تحمل اوضاع و شرایط سخت دوران غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده و آنها را از تردید و شک نسبت به امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) دور و بر اعتقاد راسخ به دستگاه امامت پس از خود ثابت قدم نگه دارد. [۴]این روش در دوران غیبت صغری نیز توسط امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به کار گرفته شد و شیعیان تنها از طریق وکلا و سفرای امام میتوانستند با ایشان ارتباط برقرار کنند. [۵]۲. تأکید بر تولد حضرت مهدی و بسترسازی برای برقراری ارتباط بین آن حضرت با شیعیان خاص
شواهد نشان میدهد حاکمان عباسی نسبت به فرزند احتمالی امام عسکری علیهالسلام احساس خطر نموده و برای پیدا کردن و از بین بردن او از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. امام نیز در مقابل این تهدید، با استفاده از تقیه و تدبیرهای عالمانه و حکیمانه ولادت و مکان تولد فرزنش را از دشمنان مخفی نگه داشت و در چنین جو خفقانی تلاش نمود تا با ایجاد ابزارها و فضای مناسب، شیعیان و نزدیکان خاص را از تولد او آگاه نماید. [۶]علت نشان دادن حضرت مهدی به برخی از یاران از آن جهت بود که امام عسکری علیهالسلام میدانست جامعه شیعی پس از او دچار بحران اعتقادی و شک درباره امامت شده و عدهای از تشویش اذهان و افکار عمومی نهایت سوء استفاده را برای معرفی خود به عنوان مهدی میکنند از این رو تنها راه خنثی نمودن و ایستادگی در مقابل داعیان مهدویت، آشنایی و برقرای ارتباط بعضی یاران با فرزند خود بوده است. [۷]چنان که بعداً افرادی مثل جعفر کذاب و ابومنصور حلاج ادعای مهدویت کرده و گروهی را نیز به دور خود جمع و افکار عمومی شیعیان را دچار تشویش نمودند. [۸]افراد زیادی از شیعیان، آن حضرت را مشاهده نمودند [۹]که میتوان از «احمد بن اسحاق اشعری قمی» از شاگردان خاص امام حسن عسکری علیهالسلام یاد نمود. ایشان در دیداری با امام حسن عسکری علیه السلام از امام پس از او سؤال نمود که آن حضرت پس از بیان فلسفه حضور امام و حجت بر زمین و استمرار آن تا روز قیامت، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در حالی که سه سال داشت و رخسارش مانند ماه شب چهارده میدرخشید به دوش گرفته و نزد احمد بن اسحاق آورد و سپس فرمود: «احمد بن اسحاق، اگر پیش خدا و امامان محترم نبودی، این پسرم را به تو نشان نمیدادم، او همنام و همکنیه رسول خداست، زمین را پر از عدل و داد میکند چنان که از ظلم و جور پر شده باشد.» [۱۰]۳. ترویج اندیشه مهدویت و فرهنگ سازی برای امر ظهور و انتظار
از مهمترین اقدامات حضرت که از سخنان ایشان برداشت میشود ترویج اندیشه مهدویت و فرهنگ سازی امر ظهور بوده است. آن حضرت در برخی از سخنان خود به صفات و ویژگیهای فردی حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) پرداخته و در قسمتی دیگر از حوادث و ویژگیهای عصر ظهور آن حضرت سخن به میان آورده است. [۱۱]در بخشی از این روایات از طولانی بودن امر غیبت، وجود دو غیبت صغری و کبری برای آن حضرت و نیز نقش و تأثیر امام در عالم خلقت سخن گفته و او را واسطه بین زمین و آسمان و عامل اصلی نزول برکات آسمانی و زمینی و دافع بلاهای زمینی شمرده است.
پرشدن عالم از قسط و عدل و نابودی جور و ستم و انتقام از دشمنان اسلام و دین از دیگر اندیشههای مهدوی است که امام عسکری (علیه السلام) با طرح چنین مباحث مهدوی جامعه شیعه را برای چنین روزی آماده میکرد. [۱۲]ترویج فرهنگ انتظار از دیگر اندیشههای امام عسکری علیه السلام برای جامعه عصر مهدوی است.
آن حضرت در نامهای به علی بن حسین بن بابویه قمی پدر شیخ صدوق، شیعیان را به «انتظار فرج» فرا خوانده و آن را مهمترین وظیفه فرهنگی آنها در عصر غیبت کبری دانسته است.
در این نامه توصیهها و رهنمودهای فراوان و درس آموزی برای جامعه شیعی وجود دارد، اما توصیه به دو فاکتور اساسی صبر و انتظار در عصر غیبت از مهمترین بخشهای این نامه و از برترین اعمال امت شمرده است. [۱۳]این گفتار امام نشان میدهد جامعهای که در آن، آموزههای مهدوی و فرهنگ انتظار حاکم باشد، میتواند از یک عدالت اجتماعی و امنیت عمومی برخوردار بوده و به دنبال آن بستری برای رشد و تربیت اسلامی، انسانی و گسترش عزت عمومی قرار گیرد.
پینوشت
۱. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴ به بعد؛ الغیبه، ص ۴۷۰.
۲. خزاز رازی، کفایة الاثر، ص ۲۹۳؛ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹.
۳. کشی، اختیار معرفة الرجال، ص ۵۷۵ – ۵۸۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۲۵.
۴. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعم، ج ۲، ص ۳۸۵.
۵. شیخ طوسی، الغیبة، ص ۳۴۵؛ پیشوایی، سیره پیشوایان، ص ۶۸۳.
۶. همان، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸ – ۳۲۹؛ الغیبة، ص ۲۳۰.
۷. ابن جریر طبری، «دلائل الامامة»، ص ۵۰۳؛ عباسی، «قم در عصر حضور ائمه (ع)»، ص ۱۷۸.
۸. همان، الغیبة، ص ۲۸۷؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۴۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۲۹.
۹. طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ص ۴۴۲.
۱۰. همان، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴.
۱۱. اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۲۶ به بعد؛ یزدی حایری، اثبات الناصب فی اثبات الحجة، ج ۱، ص ۳۱۰.
۱۲. همان، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۸.
۱۳. «الامامة و التبصرة من الحیرة»، ص ۲۱.
نویسنده: محمد زاهدی مقدم