پخش زنده
امروز: -
یکی از رسالتهای برگزیدگان الهی دعوت مردم به ارزشهای الهی است به همین خاطر هر فردی از اعضای جامعه اسلامی با الگوگیری از برگزیدگان الهی موظف است که مردم را به ارزشها دعوت و از ضد ارزشها باز دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ تبلیغ و دعوت، ارشاد و هدایت مردم به ارزشهای الهی از اصول رسالت پیامبران الهی بوده و خط اصلی برنامه آنان را تشکیل میداده است. حضرت نوح (علیهالسلام) (۱)، هود (علیهالسلام) (۲)، صالح (علیهالسلام) (۳)، لوط (علیهالسلام) (۴) و... خود را مبلغ و پیامرسان پروردگار و اندرزگویی امین خواندهاند.
«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله...» (۵) در شأن پیامبران الهی و مبلغان راستین است. قرآن کریم این سیره را سنت پیامبران معرفی میکند و با تعبیر: «سنة الله فی الذین خلوا... اشعار میدارد که روش پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) نیز همین است.
افزون بر این، قرآن کریم، دعوت الی الله را بهترین گفتار، (۶) و داعیان الی الله را برترین امت (۷) و فلاح و رستگاری جامعه اسلامی را مرهون تلاش داعیان الی الله و دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر دانسته است. (۸) و از هدایت انسانها، به حیات بخشیدن و از گمراه کردن آنها به میراندن تعبیر کرده است. (۹)
و در همین راستا است که: پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) هدایت انسانی را برتر «از آن چه خورشید بر آن طلوع و غروب میکند»، (۱۰) دانسته است و علی (علیهالسلام) در تجلیل از مبلغان به دیدار آنان اظهار اشتیاق میکند؛ (۱۱) و در مقایسه دعوت و ارشاد مردم با سایر ارزشها آنها را، چون دریای پهناور در برابر آب دهان میداند. (۱۲)
و امام صادق (علیهالسلام) وجود مبلغان راستین را مایه احیای دین و آثار امامت و نبود آنان را سبب نابودی دین دانسته است. (۱۳) آیات و روایات در این زمینه فراوان است و آن چه آوردیم نمونهای بود اندک از آیات و روایاتی که در قرآن و متون روایی ما آورده شده است. با توجه به آنچه که درباره تبلیغ و دعوت به ارزشها و پیاده کردن آن در صحنه زندگی انسانها گفتیم، «امر به معروف و نهی از منکر» از اساسیترین و ارزشمندترین وظایف امت اسلام است.
بر این اساس، هر فردی از اعضای جامعه اسلامی موظف است که مردم را به ارزشها دعوت و از ضد ارزشها باز دارد. در طول تاریخ، مؤمنان به انبیا پس از ایمان خویش نخستین وظیفه خود را ارشاد و دعوت مردم میدانستند. پس از پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) نیز این سیره ادامه داشت. مسلمانان از هر فرصتی برای تبلیغ اسلام استفاده میکردند. بر اساس همین وظیفه، تاجری که برای تحصیل معاش به دورترین نقاط گیتی سفر میکرد، از دعوت به اسلام غافل نبود، بلکه شغل اصلی خود را تبلیغ تلقی میکرد و در راه انتشار و گسترش اسلام از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد، و از همین راه بود که اسلام به دورترین نقاط عالم راه یافت و به جاهایی رسید که فاتحان صدر اسلام و پس از آن به آن جاها نرسیده بودند. هم اکنون نیز تبلیغ وظیفهای همگانی است و هر مسلمانی وظیفه دارد که به اندازه توان خود، اسلام را با کردار و گفتار خود معرفی نماید.
علاوه بر این، ضروری است که گروهی تحت نظر سازمان تشکیلاتی به این مهم اقدام کنند و با برنامه ریزی دقیق، با توجه به نیازهای زمان به تبلیغ اسلام بپردازند و عینیت بخشیدن ارزشهای دینی را در زندگی مردم به عهده بگیرند. قرآن کریم، از این گروه به نام «امت» یاد کرده است: «و تمکن منکم امة یدعون الی الخیر...» (۱۴)
از این آیه روشن میشود که همواره باید گروهی با شناخت اسلام به دعوت و ارشاد همت گمارند و از عقاید و اخلاق مردم حراست و پاسداری نمایند و با هر فساد و منکری که مانع اجرا و گسترش ارزشهای دینی است، مبارزه نمایند. به همین جهت، با این که در اسلام جهاد بسیار با اهمیت است و برای مسلمانان جنبه حیاتی دارد و تخلف از آن ننگ و گناه به شمار میرود، اما در مواردی که ایجاب نمیکند که همه در میدان جنگ شرکت کنند، لازم است که عدهای فریضه جهاد را انجام دهند و گروهی دیگر معارف و احکام اسلامی را فرا گیرند و وظیفه مقدس تبلیغ و نشر احکام دینی (انذار) را بر عهده گیرند. قرآن کریم در این زمینه میفرماید؛ فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون. (۱۵)
چرا از هر گروهی دستهای به سفر نروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و، چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند، باشد که از زشتکاری حذر کنند. این چنین است که از نخستین روزهای دعوت اسلام، گروهی با تفقه در دین، رسالت تبلیغ و پاسداری از اسلام و گسترش آن را به عهده گرفتند. از همان روزهایی که پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) مصعب بن عمیرها، معاذ بن جبلها و عبدالله بن رواحهها را برای ابلاغ رسالت و تعلیم اسلام به مناطق دور و نزدیک فرستاد، هسته اولیه «دعاة» و مبلغان تشکیل شد. (۱۶)
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) نیز شخصا به تشکیل اجتماعات مختلف اقدام کرد و با خواندن خطبه در اجتماعات جمعه و جماعات و تبلیغ انفرادی مردم و گاه با نوشتن نامه به تبلیغ و نشر معارف و احکام اسلام پرداخت. در سال هفتم هجری، با تأمین نسبی امنیت داخلی به گسترش دامنه تبلیغ پرداخت و داعیانی را برای هدایت زمامداران و ملتهای آن روز گسیل داشت. (۱۷)
این سیره پس از پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) در میان مسلمانان همچنان رایج بود. در این میان ائمه معصومین (علیهمالسلام) بیش از همه به این مهم اهمیت میدادند، مبلغان را تشویق میکردند، به مناظره با ملحدان و مخالفان میپرداختند، به شبهات پاسخ میگفتند. (۱۸) و افرادی را با آموزشهای مختلف جهت نشر و پاسداری از اسلام تربیت میکردند. (۱۹)
پس از دوره غیبت کبری و تکون حوزههای علمیه شیعه، علما یکی از رسالتهای مهم خویش را تبلیغ دین شمردند و با توجه به شرایط حاکم بر مردم و جامعه، با اشکال گوناگون، به تبلیغ دست یازیدند و با عشق و سوز به نشر و گسترش اسلام و هدایت دیگران پرداختند و از زمینهها و مناسبتهای مختلف تبلیغی همچون: محرم و صفر، اعیاد و وفیات، رمضان، نماز جمعه و... در رساندن پیام دین به مردم و استحکام عقاید آنان سود میبردند.
در گذشته، در راستای تبلیغ مردم، اکثریت عالمان پس از پایان تحصیل به زادگاه خویش باز میگشتند و در نتیجه همه شهرها و اکثر روستاها از وجود روحانیون معتبر بهره میگرفتند. بالاتر این که بسیاری از شهرها و روستاهای بزرگ دارای حوزه علمیه بودند و شخصیتهایی نام آور در آن به تبلیغ و ترویج اسلام مشغول بوده اند. (۲۰)
متأسفانه این سیره حسنه اندک اندک در حوزه نجف منسوخ شد و علما زندگی حوزوی و تمرکز در نجف را به جای زندگی در میان مردم برگزیدند وعظ و خطابه دون شأن علما و منافی با قداست و حرمت عالم و فقیه شمرده شد. واعظان متهم به بیسوادی شدند. این رویه باعث ایجاد فاصله میان مردم و عالمان دینی شد. با این رویه، میدان برای اغیار خالی گشت. مبلغان بیگانه در مراکز آموزشی، شهرها و روستاها راه یافتند و با انحراف جوانان زمینه را برای سقوط حاکمیت مذهب فراهم کردند، و آن چه را که امروز در عراق شاهد آنیم از ثمرات آن است.
امام خمینی (ره) درباره صاحبان این اندیشه و این تصور غلط و ناپسند چنین میفرماید: «ممکن است دستهای ناپاکی با سمپاشیها و تبلیغات سوء برنامههای اخلاقی و اصلاحی را بیاهمیت وانمود کرده، منبر رفتن برای پند و موعظه را مغایر با مقام علمی جلوه دهند... امروز، در بعضی از حوزهها شاید منبر رفتن و موعظه کردن را ننگ بدانند! غافل از این که حضرت امیر (علیهالسلام) منبری بودند و در منابر مردم را نصیحت فرموده... و راهنمایی میکردند. سایر ائمه (علیهمالسلام) نیز چنین بودند.» (۲۱).
اما در ایران اسلامی تفکر غالب در حوزههای علمیه، به ویژه در میان طلاب جوان و دلسوز، بر تداوم این سیره حسنه (تبلیغ سنتی) بوده است و آن را از راههای موفق تبلیغ دانسته اند و در مناسبتهای تبلیغی برای تبلیغ و منبر و دعوت مردم به سوی معارف و احکام دینی و معرفی استعمارگران و ایادی خائن آنان به میان مردم رفته اند. به اعتراف دوست و دشمن پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن ثمره همین تبلیغات سنتی بوده است.
پایگاه مردمی مبلغان و تبلیغ مداوم آنان بود که به افکار رشد و شکوفایی داد و آنان را به قیام فرا خواند و به تعبیر امام امت (ره): «این قدرت روحانیون بود که در همه جا مردم را بسیج کرد. هر جا رفتید آخوند آن شهر مردم را بسیج کرد و همه را با هم متحد کردند و همه در محراب و منبر مردم را جمع کردند و جوش دادند به هم، تا این سد شکست.» (۲۲)
حرکت جنوب لبنان و دیگر مناطق مسلمان نشین نشأت گرفته از همین مجالس و اجتماعات مذهبی است. بنابراین، محراب و مسجد و منبر، از سنگرهای پربرکتی است که از قدیم الایام پایگاه نشر اندیشههای دینی بوده است. اما امروز، ضمن حفظ این سنگرها، استفاده از سنگرهای جدید ضروری است.
پی نوشت ها:
۱ سوره اعراف آیه ۶۲،
۲ سوره اعراف آیه ۶۸،
۳ سوره اعراف آیه ۷۹،
۴ سوره اعراف آیه ۹۳،
۵ سوره احزاب آیه ۳۹،
۶ سوره فصلت آیه ۳۳،
۷ سوره آل عمران آیه ۱۱۰،
۸ سوره آل عمران آیه ۱۰۴،
۹ سوره مائده آیه ۳۲ هر چند ظاهر آیه حیات و مرگ مادی است، ولی در روایات متعددی تفسیر به حیات و مرگ معنوی، یعنی گمراه ساختن و یا نجات فردی از گمراهی تفسیر شده است. نگاه شود به تفسیر نور الثقلین، ج ۱/ ۶۲۰،
۱۰ بحار الانوار، ج ۱۹/ ۱۶۷،
۱۱... اولئک خلفاء الله فی ارضه و الدعاة الی دینه شوقا الی رؤیتهم نهج البلاغه حکمت ۱۴۷، صبحی صالح، فیض الاسلام، حکمت ۱۳۹،
۱۲ «نهج البلاغه» حکمت ۳۷۴، صبحی صالح، فیض الاسلام، حکمت ۳۳۶،
۱۳ لولا زراره و نظراته اندرست احادیث ابی علیه السلام، نگاه شود به بهجة الامال فی شرح زیدة المقال ج ۴/۱۶۸)
۱۴ سوره آل عمران آیه ۱۰۴،
۱۵ سوره توبه آیه ۱۲۲