۲۶ مرداد، یادی از اسطورههای صبر در عصر امام خمینی (ره)
بیست و ششمین روز از مرداد ماه یادآور بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن در سال ۱۳۶۹ و فرصتی برای مرور رشادتهای غیور مردانی است که در تاریخ به عنوان اسطورههای صبر در عصر امام خمینی (ره) شناخته خواهند شد.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما, ۳۱ سال پیش در چنین روزی، میهن اسلامی شاهد حضور اولین گروه آزادگان سرافرازی بود که پس از سالها اسارت در زندانها و اسارت گاههای رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند. ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود، تبادل حدود ۵۰ هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی و با هماهنگی دستگاههای دیگر برعهده گرفت. با این تفاوت که اسرای آنها نظامی بودند و اسرای ما بیشتر بسیجی و غیرنظامی.
۳۱ سال پیش در روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹، میهن اسلامی شاهد حضور کبوتران سبکبالی بود که پس از سالها حبس در اسارتگاه، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود میگذاشتند. قاصدک آزادی در چنین روزی پیام آورِ رهایی شده و این کبوتران ِاز بند رسته به آغوش گرم ملت خود بازگشتند. میهن اسلامی، چراغانی بود و شعف و سروری وصف ناپذیر از حضور این رسولان انقلاب و جنگ، سراسر ایران را فراگرفته بود.
مقام معظم رهبری درباره آزادگان فرموده اند: یکی از چیزهایی که شما را، دل هایتان را زنده نگه میداشت، پر امید نگه میداشت، یاد آن چهره و روحیه پر صلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید.
مسأله اسارت طولانی این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند. شما در دوران اسارت، شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.
*شکنجه و آزار اسیران ایرانی در اردوگاههای رژیم بعث عراق:
بر مبنای کنوانسیون ژنو شکنجه اسیر و اخذ اعتراف از طریق توسل به زور به منظور کسب اطلاعات نظامی ممنوع است، ولی رژیم بعثی حاکم بر عراق به واسطه سکوت و گاهی همراهی مجامع مثلاً بین المللی، از هیچ خشونتی علیه اسرای ایرانی دریغ نداشت؛ مثلاً در عملیات رمضان بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ اسیر ایرانی را در همان خطوط مقدم جبهه اعدام کرد.
در هر جنگی اسارت امری طبیعی است و کشورها عمدتاً تلاش میکنند از هر طریق ممکن روحیه اسیر را خرد کنند؛ فرماندهان و مسئولاناردوگاههای اسرای جنگی معمولاً از طریق به کارگیری انواع شکنجههای جسمی و روحی سعی بر درهم شکستن روحیه اسیران را دارند و این رفتار تا پیش از آن فقط در ممالک غیر اسلامی و دولتهای غربی دیده شده بود,، اما رفتار وحشیانه و غیرانسانی رژیم بعثی صدام بااسیران جنگی ایرانی، این قاعده را تغییر داد و برگههای سیاهی را در تاریخ ثبت کرد.
افسران بعثی عراق با بهانه و بی بهانه اسرای ایرانی را به باد کتک میگرفتند؛ آنان از هیچ شکنجهای که هر انسانی را به التماس وادار میسازد دریغ نداشتند؛ از کوبیدن کابل بر بدن فرد گرفته تا خاموش کردن آتش سیگار بر روی لبهای وی؛ همه این اقدامات برای درهم شکستن روحیه و دست برداشتن فرد از اعتقادات سیاسی و مذهبیش صورت میگرفت.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی طولانیترین جنگ منطقهای قرن رخ داد که اگر واقع بینانه به آن نگاه شود، معلوم خواهد شد که چیزی از جنگ جهانی کم نداشته است؛ در این جنگ نیز همانند سایر جنگهای دنیا افراد نظامی و غیر نظامی به اسارت درآمدند که البته غیر نظامیان صرفاً متعلق به ایران بودند؛ اسرای ایرانی از گروههای سنی مختلفی از سیزده تا هفتاد ساله بودند؛ رژیم بعثی عراق همواره تلاش میکرد تا با اعمال انواع شکنجههای جسمی و روحی کاری کند که اسرای ایرانی در صورت آزادی، به هیچ دردی نخورند؛ این عین جملهای است که یکی از آزادگان اردوگاه تکریت پنج در گرد همآیی آزادگان آن اردوگاه بیان داشته است.
بعثیها انجام فرائض دینی به طور دسته جمعی را ممنوع کرده بودند؛ همچنین برگزاری هرگونه مراسمی که میتوانست روحیه اسرای در بند ایرانی را بالا ببرد نیز ممنوع بود؛ از برگزاری مراسم سال نو گرفته تا اجتماع بیش از سه نفر، سخن گفتن دو نفر در نزدیک هم به هنگام هواخوری و حتی ورزش کردن.
*آزادگان، اسطورههای صبر و مقاومت:
آزادگان آزادمردان دلاوری بودند که در راه حفظ و حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی، در میدانهای نبرد حق علیه باطل، شجاعانه افتخار آفریدند و نماد مقاومت و شجاعت بودند و در دوران اسارت هم خود، با تمسک به قرآن و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و الهام از رهنمودهای حکیمانه پیر جماران با تحمل شکنجههای شدید روحی و جسمی، به مفهوم آزادگی عینیت بخشیدند.
اسرای ایرانی در بند رژیم بعثی عراق علیرغم تمام مشکلات و مصائب روحیه خود را حفظ کردند و با این روحیه دشمن را به ستوه آوردند؛ طوری که دشمن در پارهای موارد ضمن به خشم آمدن از چنین روحیهای اذعان میکرد که ایرانیها اسیر آنان نیستند؛ بلکه این بعثیها هستند که در خاک عراق علیرغم باز بودن دستشان برای هر جنایتی اسیر ایرانیها شده اند.
رزمندگان و غیر نظامیان ایرانی در بند حکومت بعثی عراق، از طریق اقامه فرائض و انجام برنامههای معنوی و نیز اجرای برنامههای فرهنگی مانند تئاتر و گاه برنامههای سرگرم کننده مانند برگزاری مسابقات ورزشی به صورت مخفی با ترفندهای مخرب دشمن مقابله میکردند.
اسیر ایرانی دیگر با کتک خوردن به جای همرزمش خو گرفته بود؛ اگر لازم بود جیره آب و غذای خود را به رفیقش تقدیم میکرد؛ در پارهای از خاطرات هم بیان شده که اسیری داروی عمومی مورد نیاز خودش را به برادری که وضعیت وخیمی داشته داده و خودش بر اثر نرسیدن دارو به شهادت رسیده است.
اسرای ایرانی حقیقتاً شاگردان راستین مکتب حضرت امام زین العابدین (ع) و حضرت زینب (س) بودند؛ آنان با به نمایش درآوردن ایثار در حق یکدیگر، عدم تسلیم در برابر مطامع شوم بعثیها و نیز تحمل تمامی آلام و رنجها به اسطورههای صبر عصر خمینی بدل شدند.
آزادگان سرفراز میهن اسلامی تمام مشقات دوران سخت اسارت را به عشق امام خمینی (ره) تحمل میکردند، ولی رحلت حضرت امام برای آنان یکی از دردناکترین روزها را رقم زد؛ اما این شرزه شیران ایران زمین، هرگز کمر خم نکردند و از این امتحان نیز سربلند بیرون آمدند؛ این استقامت تا جایی ادامه یافت که افرادی نظیر آزاده خلبان شهید لشکری تلاش میکردند تحت هیچ وضعیتی مقابل دیدگان دشمن گریه نکنند.
سال ۱۳۶۹ سالی پر تلاطمی برای مردم ایران بود، در گرماگرم تابستان، روز ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹ بالاخره جمهوری اسلامی ایران با سربلندی توانست رزمندگانی را که مجاهدانه از دین و شرف و خاک کشور دفاع کرده بودند و در دست دشمن اسیر شده بودند، به وطن بازگرداند.
بیان خاطرات آزادگان از دوران اسارت و جنگ مملو از ایثار و فداکاری است که هرکدام از آنها از روحیه بسیار بلند انسانیت آنها حکایت دارد.
آنان در استقبال از خطر، از دیگران سبقت میجستند، در تنگناهای نبرد و مواجه با نیروهای بعثی از دیگران پیشی میگرفتند و در محرومیتها پیشگام بودند. فداکاری در بخشش مال حداقل چیزی بود که در بین رزمندگان و آزادگان که در سختترین شرایط مادی بودند به نمایش گذاشته میشد. به خطر انداختن خود در لحظات عملیات و نجات یکدیگر یا هنگام عملیات شیمیایی دشمن، به گردن گرفتن تقصیر، دادن غذا و سهم خود به کسی که بیمار و ضعیفتر است و ... نمونههای بارزی از فداکاری و ایثارگری در جبههها بود که همین روحیات و فداکاریها را در اردوگاههای رژیم بعثی عراق هم به نمایش میگذاشتند.
همه این روحیات و خاطرات از ایمان و باور دینی عمیق آزادگان و رزمندگان دفاع مقدس و نشأت گرفته از اعتقاد راسخ آنان بود.
* تعداد اسرای جنگی ایران در عراق:
دکتر علی خاجی یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس کتابی به نام شرح قفص نوشته است.
عراقیهای به اردوگاه قفص هم میگویند و به همین علت او نام کتابش را شرح قفص گذاشته است.
او فصل نخست این کتاب را به بیان آمار و ارقام اسرا اختصاص داده است. براین اساس اولین مبادله اسرا از سال ۶۰ شروع شد. از سال ۶۰ تا قبل از مبادله بزرگ در سال ۶۹، حدود نهصد و چند نفر مبادله شدند. مبادله بزرگ در مرداد و شهریور ۱۳۶۹ انجام شد. بعد از آن هم مبادلههایی انجام شد که تا سال ۱۳۸۱ ادامه داشت.
وی افزود: ۶۰ درصد از اسرای ما مفقودین بودند که در همان شهریور آزاد شدند. از بین این ۴۰۰۰۰ نفر، فقط حدود ۱۹۰۰۰ نفر ثبت نام شده و شناخته شده بودند. ما بقی مفقود بودند و تنها زمان مبادله بزرگ عراق آنها را به صلیب سرخ نشان داد. از مجموع اسرای ما در عراق، تعداد ۵۷۴ اسیر هم شهید یا کشته شدند.
وی درباره آمار واقعی اسرا گفت: مسئله اصلی ما در تعداد اسرا است. حدود ۲۴۰۰۰ نفر از ۴۰۰۰۰ نفر اسیر در دوران دفاع مقدس در سال ۶۷ اسیر شده اند. از ۲۴۳۷۸ اسیر در سال ۶۷، ۱۹۳۸۷ نفر برای تیرماه سال ۶۷ است. یعنی ۲۰ هزار اسیر ما که میشود نصف اسرا، برای یک ماه از ۸ سال جنگ بوده است.