بررسی آثار و نتایج پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه
به مناسبت فرارسیدن ۲۳ مرداد، روز مقاومت اسلامی، بر آن شدیم تا پیامدهای پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه را مورد مطالعه قرار دهیم.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: ۱۵ سال از پیروزی اعجاب انگیز حزب الله لبنان در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی در جریان جنگ «تموز» می گذرد. این نبرد جانانه که به جنگ ۳۳ روزه اشتهار یافت، نخستینبار معادله بازدارندگی را به رژیم صهیونیستی تحمیل کرد؛ حزب الله لبنان را به عنوان بازیگری مؤثر در تأمین امنیت منطقه معرفی نمود؛ به الگوی مقاومت اسلامی بدل شد و در معادلات قدرت در عرصه منطقهای و جهانی تحولاتی شگرف بنیان نهاد.
به مناسبت فرارسیدن ۲۳ مرداد، روز مقاومت اسلامی، بر آن شدیم تا پیامدهای پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه را مورد مطالعه قرار دهیم و به این سؤالات پاسخ گوییم: پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه چه آثاری بر این جنبش و بر مجموعه جبهه مقاومت داشت؟ شکست در این جنگ چه تبعاتی برای رژیم صهیونیستی داشت؟ پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه، در بعد منطقه ای و بین المللی چه تحولاتی ایجاد کرد؟ این پژوهش به روش اسنادی تهیه، و اطلاعات آن از مقالات مرتبط، دیدگاه های کارشناسان و گزارش های مندرج در پایگاه های خبری تحلیلی معتبر برگرفته شده است.
- عمده ترین آثار پیروزی حزب الله در بعد داخلی
۱- تحمیل معادله بازدارندگی از سوی حزب الله بر رژیم صهیونیستی سبب شده با گذشت ۱۵ سال از جنگ ۳۳ روزه، تهاجم جدیدی علیه لبنان شکل نگیرد.
۲- حزب الله پس از این موفقیت بزرگ در تابستان ۲۰۰۶، به کنش های سیاسی خود تحرکی مضاعف بخشید و از قالب یک نیروی نظامی صرف به پشتوانه و تکیه گاه اصلی مردم لبنان تبدیل شد که حیطه عمل آن، فراتر از جمعیت ۴۰ درصدی شیعیان این کشور است. امروز نقش سیاسی حزب الله در داخل لبنان، بر پایه ملی - عربی – اسلامی استوار و ضامن وحدت ملی و تمامیت ارضی لبنان است.
۳- قدرت سیاسی و محبوبیت حزب الله چنان افزایش یافت که در نتیجه اقبال عمومی مردم لبنان، از سال ۲۰۰۹ وارد کابینه و پارلمان این کشور شد. در انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۰۹ تمامی نامزدهای حزبالله به پارلمان راه یافتند و پس از آنکه سعد حریری از جریان ۱۴ مارس دولت را تشکیل داد، ۱۰ نفر از وزرای کابینه از نیروهای حزب الله به همراه متحدانش در قالب جریان هشت مارس بودند. در انتخابات پارلمانی بعدی که به دلیل بنبستهای سیاسی در لبنان از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به تعویق افتاد، جریان هشت مارس موفق شد تعداد کرسیهای خود را در مجلس افزایش دهد.
۴- در نتیجه این جنگ، قدرت اقناعی جریان هشت مارس در خصوص ضرورت برخورداری حزب الله از سلاح جهت دفاع از مردم و تمامیت ارضی لبنان تقویت شد؛ ضمن آنکه توانایی جنگی مقاومت را تا حد یک ارتش ملی افزایش داد.
- تأثیرات پیروزی در جنگ ۳۳ روزه بر جبهه مقاومت
۱- پس از سال ۲۰۰۶، فعالیت جریان های مقاومت در منطقه، محدود به حوزه نظامی نماند. پیروزی های گروه های مقاومت و افکار همسو با آنان در رقابت های انتخاباتی در کشورهایی همچون افغانستان، عراق، سوریه و فلسطین، بعد سیاسی و دیپلماتیک جبهه مقاومت را تقویت کرد.
۲- از سال ۲۰۰۶ به بعد، فهرست متحدان منطقه ای جریان مقاومت و حامیان آن، روز به روز از لحاظ کمی بلندتر و از نظر کیفی، قوی تر شد. تشکیل بسیج مردمی عراق در قالب حشدالشعبی و خیزش اعجاب آور جریان انصارالله یمن به عنوان یکی از قوی ترین حلقه های منظومه مقاومت، گواه این ادعا است.
۳- پیروزی حزب الله در جنگ تموز، تأثیر فوق العاده ای بر مقاومت اسلامی فلسطین داشت. دو سال بعد در جریان یورش صهیونیستها به غزه، حماس و جهاد اسلامی طی جنگ ۲۲ روزه، شکست بی سابقه ای بر صهیونیست ها تحمیل کردند. به علاوه انتقال تجربیات حزب الله به حماس و جهاد اسلامی به ویژه با ارتقای موشکها و احداث تونلها در غزه، به مقاومت جانانه در برابر حملات صهیونیستها در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ به این منطقه منجر شد. جنگ ۱۲ روزه اخیر و پیروزی مقاومت فلسطین در عملیات «شمشیر قدس» نیز جدیدترین انعکاس پیروزی حزبالله در ۲۰۰۶ است.
۴- به سبب پیوند دیرینه و معنوی جمهوری اسلامی ایران با حزب الله لبنان و نقش محوری که در جبهه مقاومت دارد، نتیجه موفقیت آمیز جنگ ۳۳ روزه سبب ارتقای موقعیت منطقه ای ایران در ابعاد نظامی و اطلاعاتی، افزایش توان اثرگذاری در روند حل مسئله فلسطین، افزایش توان بازدارندگی و افزایش قدرت چانه زنی ایران در معادلات مهم منطقه ای شد.
- مهم ترین تبعات شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه
۱- پیروزی بزرگ حزب اللّه، پایانی شد بر تصور هجوم رژیم صهیونیستی به لبنان؛ و بلکه بر تصور رژیم صهیونیستی برای هر هجومی، که این تصور تا به امروز وجود دارد؛ بعد از جنگ ۳۳ روزه استراتژی بن گورین در جنگ پیش دستانه و استراتژی هجومی رژیم صهیونیستی آرام آرام به استراتژی دفاعی تبدیل شد. به عبارت دیگر موازنه قدرت به نفع جبهه مقاومت بههم خورد.
۲- در جنگ ۳۳ روزه هیمنه ارتش به اصطلاح شکستناپذیر و همیشه پیروز رژیم صهیونیستی به دست حزبالله در هم شکست. تا پیش از این جنگ و طی چند دهه، لبنان جولانگاه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بود. اما تنها یک هفته پس از آغاز جنگ ضعف نظامی رژیم صهیونیستی در جنگ هوایی و دریایی پدیدار شد. صهیونیست ها خود اعتراف کردند که به اصطلاح «چهارمین قدرت هوایی جهان»، در مواجهه با رزمندگان حزب الله به زانو درآمده است.
۳- علاوه بر فروریختن تصور شکستناپذیر بودن ارتش صهیونیستی، قدرت اطلاعاتی موساد و نقش مؤثر حمایتهای سیاسی غرب و اعراب از تلآویو در برابر حزبالله نیز از میان رفت.
- عمده ترین نتایج بین المللی پیروزی مقاومت لبنان در جنگ تموز
۱- به بن بست رسیدن اهداف استراتژیک و ژئوپلتیک غرب در منطقه در قالب پروژه «خاورمیانه جدید» که با اشغال افغانستان و عراق آغاز و در لبنان ساقط شد، شاید مهم ترین نتیجه پیروزی جریان مقاومت در جنگ ۳۳ روزه بود.
۲- پیروزی چشمگیر حزب الله در جنگ تموز، بار دیگر اعتماد به نفس را در تمامی ملت های عربی و اسلامی زنده کرد. این پیروزی نشان داد که راهبرد تسلیم و سازش، به مناقشه دیرین اعراب و رژیم صهیونیستی پایان نمی بخشد و فقط رژیم صهیونیستی را در مسیر توسعه فضای حیاتی خود گستاخ تر می کند.
۳- بعد از سال ۲۰۰۶، مجموعه قدرت های جهانی به خصوص حامیان رژیم صهیونیستی در منطقه به این واقعیت آگاه شدند که در دنیا فعال مایشاء نیستند؛ بلکه طرف های قدرتمند دیگری هستند که باید به حرفهای آنها گوش کرد و از تعرض به اصول، ارزش ها و منافع آنها پرهیز نمود. بر همین اساس آنان که در سوریه بشار اسد را غیرمشروع می دانستند و بر کنار رفتن او از قدرت پای می فشردند، امروز اذعان دارند که سوریه راه حلی بدون بشار اسد ندارد و معارضین سوری میتوانند یا باید، جزئی از حاکمیت باشند. آنان که انصارالله یمن را گروهی شورشی و غیرقانونی می نامیدند و حتی در فهرست گروه های تروریستی قرارشان دادند، امروز چاره ای جز مذاکره با انصارالله ندارند و از سر همین اجبار، آنها را از فهرست گروه های تروریستی خارج کردند. همانان برای بازگشتن جمهوری اسلامی ایران - به عنوان حامی و هادی جبهه مقاومت- پای میز مذاکرات هسته ای، از هیچ جدّ و جهدی فروگذار نکردند.
- سخن آخر
جنگی که در تابستان ۲۰۰۶ و با حمله رژیم صهیونیستی به لبنان آغاز شد و با برتری حزب الله لبنان خاتمه یافت، به مبدأیی در تاریخ مبارزات ملت های مسلمان علیه رژیم صهیونیستی بدل شد. حزبالله لبنان؛ به عنوان یک سازمان و نه یک کشور؛ در این نبرد ناهمتراز، با اتخاذ استراتژی جنگی نامتقارن، به پیروزیی دست یافت که تا پیش از آن، کشورهای عربی با ارتش های مجهز خود نتوانسته بودند در طول شش دهه اشغالگری رژیم صهیونیستی آن را به دست آورند. همین پیروزی، حزب الله لبنان و جبهه مقاومت را به عنوان قدرت نوظهوری تثبیت کرد که می تواند طرح های استراتژیک غرب را ناکام گذارد و منافع نظام سلطه را به چالش کشد و با تبیین هویت و ایدئولوژی جدید در عرصه روابط بین الملل، در شکلدهی به نظم جدید جهانی نقش محوری ایفا کند.
پژوهشگر: مرجان شریف زاده