پخش زنده
امروز: -
فضای سایبر در حال حاضر بیشتر تبدیل شده به جولانگاه گروههای تروریستی که اقدامات غیرقانونی خطرناک خود را از این بستر هدایت و اجرا میکنند.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: تاریخ بشریت نشان دهنده مواجهه جدی انسان با مقولهای به نام جنگ است. این مقوله که خود زاییده ذهن و رفتار انسان است تاثیرات بی بدیلی بر ظهور و سقوط تمدنها گذاشته است.
انسان اولیه شاید برای تصاحب منابع غذای بیشتر و یا قلمروی وسیعتر و در یک کلام برای تضمین بقای خود مشغول جنگ میشد، اما رفته رفته وی برای کسب منابع بیشترِ رفاه و پایه گذاری تمدن شخصی به جنگ افروزی مبادرت کرد. البته با گذر زمان و ظهور و گسترش شاخههای علم و دانش تعدادی از صاحب نظران (خصوصا در حقوق بین الملل) برای کاستن از پیامدهای تکان دهنده و توجیه ناپذیر شوم جنگ (البته به استثنای دفاع مشروع که مورد تایید همگان است) تلاش کردند آن را با قوانین و مقرارتی چند، محدود و کنترل کنند.
اما جای تاسف دو چندان دارد که انسان نه تنها از این پدیده شوم دست نشست بلکه با استفاده از جدیدترین دستاوردهای علمی، نوع جدیدی از آن را که به جنگ سایبری معروف است پایه گذاشت. امروزه این نوع جنگ (سایبری) با توجه به تاثیرات شگرفش بر تغییر موازنه قدرت، اهمیت غیرباوری پیدا کرده و در نتیجه دولتهای زیادی تلاش میکنند در این زمینه از رقبای خود گوی سبقت را بربایند. در این حال آنچه که استفاده از فضای سایبری را نگران کننده میکند، استفاده ابزاری گروههای تروریستی از آن است. پژوهش حاضر تلاش میکند مهمترین مسائل مرتبط با این موضوع را به اختصار بررسی کند.
فضای سایبری و جنگ سایبری در یک نگاه
در دوران معاصر، رویدادهای بزرگ و تاثیرگذار متعددی اعم از فکری و صنعتی رخ داده، ولی در بین آنها، انقلاب فناوریهای جدید اطلاعاتی به طور کاملاً برجستهای خودنمایی میکند. نظریه «دهکده جهانی» مک لوهان، اکنون برای همه کاملاً ملموس و آشکار میباشد. رشد خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات، موجهای قدرتمندی را به وجود آورده است که ماهیت و ویژگیهای جنگ و منازعه را به طور قابل توجهی تغییر داده و واژه جدید جنگ اطلاعاتی یا جنگ در فضای سایبری را به واژهنامه اصطلاحات نظامی وارد کرده است.
فضای سایبر
واژه سایبر به عنوان پیشوند از لغت یونانی Kybernetes به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. نخستین بار اصطلاح «سایبرنتیک» توسط ریاضیدانی به نام «نوربرت وینر» در کتابی با عنوان سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین در سال ۱۹۴۸ به کار برده شد. سایبرنتیک علم مطالعه و کنترل سازوکارها در نظامهای انسانی و رایانهای است. سایبر پیشوندی است برای توصیف یک شخص، یک شی، یک ایده و یا یک فضا که مربوط به دنیای رایانه و اطلاعات است. در سال ۲۰۱۰، دولت آمریکا به طور رسمی فضای سایبری را به عنوان حوزه پنجم قدرت به رسمیت شناخت و با ایجاد واحد فرماندهی سایبری، فرماندهی یکپارچه آن از نیروهای مسلح به فرماندهی راهبردی آمریکا واگذار شد. فرماندهی سایبری، مرتبط با حوزههای زمین، دریا، هوا و فضا میباشد.
فضای سایبری برای اهداف دیپلماتیک و اطلاعاتی بسیار موثر است. فناوریهای اینترنتی موجب اشتیاق عموم مردم به اطلاع از اخبار فوری شده و دولتها را برای انجام دیپلماسی دیجیتالی تشویق بلکه در مواردی مجبور می-کند. برای مثال دولت کوبا که دارای روابط رسمی با دولت آمریکا نیست، از فضای سایبری به عنوان یک کانال برای فعالیتهای دیپلماتیک استفاده میکند. بازیگران غیر دولتی نیز فضای سایبری را برای دیپلماسی و ابتکارات اطلاعاتی استفاده میکنند. القاعده برای جذب اعضای جدید از اینترنت استفاده کرده و با استفاده از آن برای ساخت تجهیزات تروریستی و بمب گذاران انتحاری ایجاد انگیزه میکند.
جنگ سایبری
امروزه جنگ به شکل قدیم خود منحصر نمیشود بلکه به علت پیشرفت خارق العاده در علوم رایانه ای، نوع جدیدی از مخاصمات تحت عنوان جنگ سایبری شکل گرفته است. بر این اساس در تعریف جنگ اطلاعاتی یا سایبری باید گفت: انجام یا آماده شدن برای انجام عملیاتهای نظامی مطابق با اصول مربوط به اطلاعات، جنگ سایبری میباشد. به دیگر سخن جنگ سایبری به نوعی از نبرد گفته میشود که طرفین جنگ در آن از رایانه و شبکههای رایانهای (به خصوص شبکه اینترنت) به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای مجازی انجام میدهند؛ بنابراین در جنگ سایبری تلاش میشود تا همه چیز را دربارة دشمن بدانیم و در عین حال نگذاریم او هیچ چیزی دربارة ما بداند.
به بیان دیگر هدف اصلی در جنگ سایبری، برهم زدن «موازنه اطلاعات و دانش» به نفع نیروهای خودی است به ویژه اگر «موازنه توان رزمی» وجود نداشته باشد. پس در جنگ سایبری ممکن است بتوان با بهرهگیری از دانش برتر، ضعف سرمایه و نفرات کمتر را جبران نمود.
نبرد سایبری مبدع گونهای جدید از سلاحهای مدرن است که شدیداً استعداد ایجاد تغییرات بنیادین در عرصة نبردهای مدرن را دارد. فناوری رایانه امروزه تا جایی پیش رفته است که در آن نیروهای نظامی توانایی وارد کردن جراحت، کشتن و ایجاد خسارتهای فیزیکی از طریق فضای مجازی را دارند. دامنة نبرد سایبری میتواند از فعالیتهای شبکهای بیضرر تا حملات شدید به ساختارهای زیربنایی در سطح ملی در نوسان باشد. از این رو در زمینه حقوق حاکم ابهاماتی در رابطه با مشروعیت جنگهای سایبری وجود دارد.
در جنگ سایبری تلاش برای نفوذ به شبکهها، تلاش برای سرقت یا خرابکاری اطلاعات و تلاش برای فلج کردن سیستمهای نظامی و دولتی از طریق فناوریهای پیشرفته را میتوان به عنوان سلاحهای سایبری نام برد که در حال حاضر این نوع از جنگها، از حیث همین سلاح، جهان را در آستانه تهدید و نگرانی قرار داده است. به عبارت دیگر، عملیات سایبری میتواند نگرانیهای بشردوستانه را افزایش دهد، به خصوص هنگامی که اثرات آن محدود به دادهها و اطلاعات یک سیستم مورد هدف نیست. به نظر میرسد این امکان وجود دارد که بتوان از طریق فضای سایبری و به کارگیری همین نوع روشها به عنوان سلاحی سایبری، در سیستمهای کنترل فرودگاه، سیستمهای حمل و نقل، سدهای برق آبی یا دستگاههای نیروگاههای هستهای اختلال ایجاد کرد که متاسفانه قربانی اصلی چنین عملیاتهایی معمولا غیر نظامیان هستند.
مخاصمات سایبری در ارتباط با اصل منع توسل به زور در حقوق بین الملل
پیش نیاز اِعمال حقوق مخاصمات مسلحانه، وجود مخاصمات مسلحانه است که با وجود اهمیت فراوان تاکنون هیچ یک از موجودیتهای بین المللی از جمله دولتها گزارشی از وقوع جنگ سایبری نداده اند. تنها نمونه کاربرد حقوق مخاصمات مسلحانه را در عملیات سایبری ضمن مخاصمات مسلحانه بین المللی میان گرجستان و روسیه در سال ۲۰۰۸ میتوان مشاهده کرد که در پیشبرد جنگ مذکور انجام گرفت. هنگام مواجهه با جنگهای سایبری، دو دسته از حقوق به شدت اهمیت پیدا میکنند؛ یکی حقوق توسل به زور و دیگری حقوق بشردوستانه بینالمللی است.
توسل به زور در منشور ملل متحد، به طور کلی ممنوع است. همچنین قاعده منع توسل به زور در این منشور هرگونه اقدام زورمدارانه در روابط بینالمللی نظیر جنگ، تهدید به جنگ، اقدامات مقابله به مثل مسلحانه، محاصره دریایی و یا هر شکل دیگرِ استفاده از تسلیحات را در بر میگیرد. هر چند تمامی اعضای ملل متحد چه اعضای بزرگ و قدرتمند و چه اعضای کوچک و ضعیف با یکدیگر برابرند و در روابط خویش باید از تهدید یا توسل به زور اجتناب ورزند، اما در منشور دو مورد استثناء درج شده است که به دولتها این امکان را میدهد که از زور در روابط بینالمللی استفاده کنند.
۱. در اجرای حق دفاع از خود (دفاع مشروع)؛ در این راستا در ماده۵۱ منشور آمده است: در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدامهای لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه به طور فردی و خواه دسته جمعی لطمهای وارد نخواهد کرد.
۲. اجرای اقدامات شورای امنیت بر اساس اختیارات واگذار شده در مواد ۲۴ و ۲۵ و فصل هفتم منشور ملل متحد در راستای حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللی. بر مبنای اصل منع توسل به زور، هرگونه نقض حاکمیت کشورهای دیگر و کاربرد جنگ از منظر حقوق بینالملل جز در موارد خاص مذکور، ممنوع تلقیشده است. نکته مهم این است که در جنگهای زمینی، دریایی و هوایی و حتی جنگهایی که در فضا رخ میدهد، نیروهای نظامی میتوانند ورود و تحرکات دشمن را ببینند در نتیجه رفتارهای ناقض این حق و مصادیق آن، به گونهای ملموس قابل تشخیص و استناد است.
اما در فضای سایبری وضع به گونهای متفاوت است و به علت غیر واقعی و غیر ملموس بودن این قلمرو، محدوده حاکمیت دولتها، حراست از آن و هم چنین تجاوز به آن از منظر نقض حاکمیت ارضی دولتها و انطباق این حملات با تعریف مرسوم از تجاوز به این حاکمیت و فراتر از آن تعیین دولت یا نهاد متجاوز به راحتی قابل تشخیص نیست. به عبارت دیگر در حوزه نبرد سایبری، برقراری ارتباط میان حمله با یک منبع خاص و تشخیص قصد طرف از این حمله اهمیت بسیار زیادی دارد و با در نظر گرفتن امکاناتی که فضای مجازی برای اقدام به حمله از راه دور و ناشناس ماندن فراهم مینماید، عاملان حملات سایبری علاقه به ناشناس ماندن دارند.
در این راستا، مطابق با حقوق بینالملل یک دولت میبایست میان حمله و منبع آن ارتباط برقرار کند؛ زیرا قوانینی که بر پاسخ مشروع به یک تهاجم تصریح میکنند (پاسخ به تهاجم را مجاز میشمارند)، بر اساس دولتی بودن یا دولتی نبودن منشاء تهاجم متفاوت است؛ بنابراین اِشکالی که اینجا وجود دارد این است که مواد یاد شده تنها ناظر به دولت هاست پس برای منشاء غیر دولتی نمیتوان از این مواد بهره جست؛ بنابراین واقعیت این است که ممنوعیت موضوع بند ۴ مادة ۲ منشور در زمینه توسل به زور فقط در مورد دولتها قابل اعمال و استناد است، نه دربارة اشخاص. در صورتی که اقداماتی که در مقابله با این حملات صورت میگیرد در چارچوب موازین دفاع مشروع و استثناهای اصل منع توسل به زور نباشد، خود نوعی نقض حقوق بینالملل به شمار میرود. از سوی دیگر، مطابق همین موازین، دفاع مشروع تنها زمانی میسر است که اقدامات در جهت دفاع از حملات دولت متجاوز صورت گرفته و حملات به طور قطعی به آن منتسب باشد نه به اشخاص خصوصی یا هر نهاد دیگر که احیاناً دست به حملات سایبری زده باشد.
بدیهی است احراز دفاع مشروع و یا اقدام مقابله به مثل یا هر استراتژی حقوقی دیگر در این زمینه منوط به تحلیل و تبیین صحیح حملات سایبری به مثابه نقض اصول توسل به زور و شناسایی اصول حاکم بر این حملات در چارچوب حقوق جنگ خواهد بود؛ در غیر این صورت هرگونه اقدام تلافی جویانه خود میتواند موجبی برای طرح مسئولیت بینالمللی دولت مرتکب باشد.
به هر روی؛ حملات سایبری اگر مـصداقی از تجـاوز یـا توسـل بـه زور محسوب نشوند، میتواند به عنوان مداخله در امور داخلی دولـت، یـک تخلـف بین المللی تلقی شود. در صورت انتساب این اقدامات به دولـت، طـرح مسؤلیت بین المللی دولت امکان پذیرخواهد بود. در صورتی که این حملات توسـط افـراد خصوصی که در استخدام دولت یا تحت کنتـرل دولـت باشـند بـه دولت منتسب میشود. اعمال «نظریه تقصیر» در حملات سایبری موجب میشود تا با شناسایی «مقصر» حمله سایبری، «مرتکب» حملـه سـایبری نیز شناسایی شود. پس در این صورت امکان جبران خسارت به روشهای مختلـف اعم از توقف عمل متخلفانه، پرداخت غرامت و جلب رضایت وجـود خواهـد داشت.
رابطه تروریسم و فضای سایبری
تروریسم سایبری یکی از جدیدترین مصادیق تروریسم است که به سبب بهره گیری غیرقانونی از فناوری و ابزارهای الکترونیکی و رایانهای در فضای مجازی، تهدیدهای فزایندهای را در عرصه بین المللی ایجاد کرده است. مطالعات مستند نشان میدهد که در موارد متعددی، غرب منشأ اصلی راهبردیکردن تروریسم سایبری است. این در حالی است که خود غرب در همه موارد مدعی مقابله با آن است. نکته دیگر اینکه اسناد بین المللی به منظور پیشگیری و سرکوب همه اشکال تروریسم به ویـژه تروریسم سایبری، تدوین و تصویب شده است، ولی برخی صاحب نظران معتقدند؛ واقعیت این است که اسـناد مزبور نه تنها توفیقی درمقابله با این پدیده نوظهور و خطرناک نداشته اند، بلکه شکاف هـای موجـود و زمینـه رشد وگسترش فزاینده آن را در عرصه-های ملی و بین المللی فراهم کرده اند.
تروریسم سایبری به مثابه تهدیدی نوین
گروههای تروریستی از اینترنت برای اهداف گوناگونی همچون اطلاع رسـانی، تبلیغـات، جذب نیروی انسانی و جمع آوری اطلاعات استفاده میکنند.
شبکه اطلاع رسانی رایانهای برای تروریستهای اطلاع رسان، مطلوب به نظر میرسد؛ چرا کـه به دلیل متمرکز نبودن، کنترل یا محدودسازی آن دشوار است و امکان دسـتیابی را بـرای هر شخصی ممکن میسازد. با این حال، از فضـای مجـازی به طریق دیگری هم میتوان به عنوان یـک ابزار مستقیم برای حمله و یا به عنوان یک سلاح مسـتقیم اسـتفاده کرد. یک راه استفاده از فضای سایبری، حملات سایبری به وسیله سایتهای اینترنتی اسـت؛ بـرای مثال، حملاتی که در مناقشه «هند ـ پاکستان» و درگیری «رژیم صهیونیستی ـ مبارزان فلسطینی» روی داد، یـا حمله به وب سایتهای ناتو در خلال بحران کوزوو در اوایل دهه ۱۹۹۰ شـکل گرفت، همگی نمونههای مناسبی از کاربرد فضای مجازی در مناقشات است. به واسطه تعریف تروریسم در کنوانسیون بین المللی، سـرکوب تـأمین مـالی تروریسم الزامی شمرده میشود.
تروریسـم سـایبری؛ یعنـی اسـتفاده از شبکهای رایانهای برای ایجاد صدمات جانی یا خرابکـاری در زیرسـاخت هـای بحرانی کشور به طریقی که منجر به صدمات جانی شود. از نظر این افراد نتیجه این اقدامات یعنی صدمات جانی و مالی حتما باید تحقق یابد. برخی از انواع شبکههایی که ممکن است مورد هدف حملات تروریسم سایبری قرار بگیرند عبارتند از: شبکههای دولتی، پلیس و آتش نشانی، شبکههای تحـت تملک خصوصی یا دولتی که برای کنترل خدمات شهری همگانی به کار میروند، شبکه-های فراهم کننده خدمات زیرساخت، آب، برق؛ بنابراین بی هیچ تردیدی باید گفت فضای سایبری یک میدان جنگ جدید است که در آن بستههای شبکه میتوانند تقریبا بلافاصله در سراسر جهان ارسال شوند تا سیستمهای فیزیکی، از جمله داراییهای زیرساختی حیاتی در حوزههای فیزیکی و قلمرو سایبری را تحت تاثیر قرار دهند.
حملات سایبری ۲۰۰۷ به استونی، وب سایتهای دولتی و رسانههای این کشور را تعطیل کرد. از طرفی همه کشورها هر روز بیش از قبل به توسعه این فناوری و قابلیتهای سایبری علاقمند میشوند. علاوه بر این فضای مجازی در سالهای اخیر به حوزه اقتصادی مهمی بدل شده است. تقریبا تمام فعالیتهای بانکداری در این فضا رخ میدهد. تجارت الکترونیک در حال شکوفایی است و شرکتهای بزرگ نشان داده اند که امکان تبدیل داراییهای مجازی به ثروت واقعی وجود دارد و امکان ایجاد کسب و کارهای مختلف در محیطهای ابری وجود دارد. ظهور فضای مجازی و مفهوم قدرت سایبری نیازمند ارزیابی مجدد چگونگی تحقق قدرت و نفوذ در یک جهان به هم پیوسته است.
واقعیت تلختر این است که جریانات افراطی با بهره مندی از ابزار و وسایل مدرن روز، نفرت پراکنی را ترویج داده و تلاش میکنند ضمن تسخیر روح و جان افراد، اقدامات خشونت بار خود را در این قالب (حملات سایبری) متمرکز کنند. بر این اساس تخمین زده میشود که حداقل ۵۰۰۰ وب سایت تروریستی محور که جوانان را رادیکالیزه میکنند، وجود داشته و مشغول فعالیت اند.
جمع بندی
علوم و فنون نظامی در دورههای مختلف دچار تغییرات و پیشرفتهای زیادی شده است. اوج این تغییرات به استفاده از دانش مربوط به رایانه و فضای مجازی بر میگردد. بی شک اولین بار که اصطلاح فضای مجازی و سایبر به کار رفت هیچ کس فکر نمی-کرد که روزی برسد که دامنه به کارگیری این دستاورد نوین علمی به عنوان ابزارآلات و تجهیزات تخصصی، به مناقشات و جنگ کشیده شود. اما واقعیت این است که در دهههای اخیر فضای سایبر یا مجازی عرصه جنگهای نوین و متعدد بوده است. از این رو تلاش برای محدود و ضابطهمند ساختن و حتی تعیین مقصر در مناقشات یادشده نیز از چندی پیش آغاز شده است.
حقوق بین-الملل در مواجهه با مناقشات و جنگهای سنتی به آسانی قواعد و قوانین مربوطه را جاری میسازد. بر این اساس اولا اصل عمل را ارزیابی کرده و ضمن تعیین مقصر؛ اقدامات لازم برای جبران خسارت را بر میشمرد. بر این اساس منشور ملل متحد در بند ۴ ماده ۲، جنگ و حتی تهدید به زور را نکوهش کرده و آن را ممنوع اعلام میکند مگر اینکه اقدام یادشده دفاع مشروع باشد که البته باید شرایط مندرج در قانون را رعایت کرد تا اقدام یادشده مجاز شمرده شود.
اما در جنگهای سایبری هیچ مرزی وجود ندارد و در نتیجه تجاوز از آنها مشخص نیست، بنابراین مسئله پیچیده میشود. واقعیت این است که طبق نظر دانشمندان علم حقوق بین الملل؛ قواعد یادشده تنها ناظر به دولت هاست یعنی اگر دولتی درگیر جنگ باشد با توجه به اقدامات و رفتارش و ... میتوان وی را متجاوز و یا در مقام دفاع مشروع توصیف کرد در حالی که خیلی از جنگهای سایبری توسط بازیگران غیر دولتی انجام میشود، پس نمیتوان از این مواد برای تبیین حقوقی مسئله بهره جست.
در این موارد تنها میتوان با گروههای یادشده به اتهام ارتکاب اقدامات غیر قانونی و مداخله در امور داخلی دیگر دولتها برخورد کرد، البته در مواردی که محرز شود که این گروه به نیابت از یک دولت اقدام به جنگ سایبری کرده، آن موقع میتوان به مواد قانونی یادشده استناد جست.
اما نگران کنندهترین نکته این است که فضای سایبر در حال حاضر بیشتر تبدیل شده به جولانگاه گروههای تروریستی که اقدامات غیرقانونی خطرناک خود را از این بستر هدایت و اجرا میکنند. گروه ضد اسلامی داعش نمونه مناسبی از سوء استفاده گروههای تروریستی از فضای مجازی است.
پژوهشگر: مرتضی هوشیار