سهم دانه های روغنی تولید داخل از تولید روغن خوراکی
توسعه کشاورزی امنیت غذایی را به ارمغان میآورد و امنیت غذایی در ایجاد اقتدار و قدرت سازی ایفای نقش میکند.
به واقع، ضریب مصرف روغن نباتی در سبد غذایی خانوارهای ایرانی به میزانی بالاست که با قاطعیت میتوان از این محصول به عنوان یکی از نیازهای اساسی جامعه در حوزه غذایی نام برد. تاریخچه استفاده از دانههای روغنی به قرنها پیش باز میگردد که بشر با بهرهگیری از آنها گوشهای از نیازهای دارویی، غذایی و گرمایی خود را تامین میکرد.
پس از گسترش صنایع روغنکشی استفاده از دانهها برای روغنگیری و استفاده از پروتئین موجود در آنها در غذای انسان و حیوان مطرح شده است. دانههای روغنی بعد از غلات بهعنوان منبع تامین انرژی در تغذیه انسان مطرح هستند، روغن آن به صورت خوراکی، صنعتی و کنجاله به دلیل بالا بودن میزان پروتئین، در جیره غذایی دام و طیور هم مصرف میشود. در گذشته نهچندان دور تولید دانههای روغنی بیشتر متکی بر تولید سویا، آفتابگردان و پنبهدانه بود که عمدتا در استانهای گلستان و مازندران کشت میشد، اما در سالهای اخیر در بین انواع دانههای روغنی با توجه به شرایط اقلیمی، کشت پاییزه و نیاز کم به آب، کشت کلزا در اولویت قرار گرفته است.
نتایج حاصل از مطالعات انستیتو تغذیه ایران نشان میدهد ۲۱ درصد از کل انرژی مصرفی مردم کشورمان از طریق مصرف روغن تامین میشود و طبق آخرین اخبار رسمی ضریب خوداتکایی کشور در تولید روغن مقدار ۱۰درصد اعلام شده است و ۹۰ درصد از ۵/ ۱ میلیون تن روغن گیاهی مورد نیاز کشور در سال از طریق واردات تامین میشود و در دانههای روغنی وابستگی زیاد است و با خودکفایی فاصله داریم.
هر چند خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی یکی از اهدافی است که از ابتدای پیروزی انقلاب مد نظر مسئولین بوده و در قوانین مختلف از جمله قانون اساسی، قوانین توسعه و در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است، با این حال بر کسی پوشیده نیست که در شرایط فعلی برای تامین نیاز داخلی کشور به برخی محصولات کشاورزی باید آن را از طریق واردات فراهم کرد. اما نکته قابل توجه این است که واردات باید براساس برنامه مدونی انجام شود تا نهایت منافع ملی را تامین کند.
بررسی مطالعات و تجربیات کشورهای موفق در کشت دانههای روغنی نشان میدهد ایران با توجه به اقلیمهای گوناگون و نیروی انسانی مستعد میتواند ضریب وابستگی به واردات روغن نباتی و کنجاله و دانههای روغنی را کاهش دهد و به حداقل برساند.
مستندات
از آنجا که توسعه کشاورزی پایدار، محور اصلی امنیت غذایی است و با توجه به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری، که نزدیک به ۸ بند از ۲۴ بند آن بخش کشاورزی را شامل میشود و با تاکید بر بند ۷ آن که به تامین امنیت غذایی و ایجاد ذخایر راهبردی با تاکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا) اشاره میکند، نقش صنعت روغن در همراهی با سایر دستگاهها و سازمانهای ذیربط را در پیاده کردن این سیاستها برای دستیابی به امنیت غذایی در حوزه روغن و دانههای روغنی و جلوگیری از گسترش وابستگی به واردات روغن و نیز افزایش صادرات این بخش که با خوداتکایی کشور میسر خواهد بود را روشن میسازد.
وابستگی در تامین روغن نباتی از همه محصولات کشاورزی شدیدتر است به نحوی که در برنامه چهارم بعد از گندم (به لحاظ وزنی) بیشترین سهم و در سالهای بعد یعنی برنامه پنجم مقام نخست را به خود اختصاص داده است. البته ذکر این نکته لازم است که اتخاذ رویکرد واردات دانه روغنی بجای واردات روغن خام و کنجاله از زمان تدوین قانون سوم و به استناد بند ۵ ماده ۱۰۶ آن قانون، برای دولتها به عنوان یک تکلیف در آمد تا به منظور حفظ اشتغال و انتقال بخشی از ارزش افزوده حاصل از فعالیت روغن کشی در داخل کشور، دانههای روغنی را وارد کشور کنند که به آن توجه کافی نشده است.
با وجود حصول دستاوردهای بسیار در عرصههای گوناگون اقتصادی و زراعی، متاسفانه میزان کشت دانههای روغنی در کشور ایران، آن چنانکه باید مطلوب و مُکفی به نظر نمیرسد و با وجود افزایش ضریب تولید این محصول در طول سالیان اخیر همچنان شدت و میزان وابستگی به واردات برای تامین نیاز داخلی بالاست و ارز قابل توجهی مصروف خرید این محصول میشود.
به همین منظور طرح خوداتکایی دانههای روغنی از سوی وزارت جهاد کشاورزی در دستور کار قرار گرفته تا زمینه برای کاهش وابستگی به دانههای روغنی در کشور فراهم شود، اما ارزیابیهای صورت گرفته نشان میدهد که هرچند اجرای طرح خوداتکایی دانههای روغنی منجر به بهبود ۱۰ درصدی ضریب خوداتکایی به این بخش شد، اما با این وجود طرح مذکور دچار عقبماندگی جدی است. طرح خوداتکایی دانههای روغنی یکی از مهمترین طرحهای وزارت جهاد کشاورزی در جهت کاهش وابستگی به خارج و تأمین نیاز روغن کشور در داخل است؛ طرحی که به سرانجام رسیدن آن میتواند منجر به تأمین امنیت غذایی، اشتغال زایی و جلوگیری از خروج ارز از کشور شود.
هر چند که طی سالهای گذشته دولت بر اجرای این طرح تاکید زیادی داشته و حدود ۱۰ درصد نیز ضریب خوداتکایی بهبود یافته، اما عقب ماندگی زیادی در برنامه مشاهده میشود. اجرای این طرح ۱۰ ساله که تا افق ۱۴۰۴ تدوین شده بود از نیمه دوم سال ۹۴ آغاز شد. براساس این طرح تامین ۷۰ درصد روغن و ۵۰ درصد کنجاله بوسیله افزایش عملکرد تولید و سطح زیر کشت با استفاده از فناوریهای روز هدفگذاری شده، اما با وجود برنامه ریزیها به دلیل برخی مشکلات از روند افزایشی آن کاسته شده است.
وضعیت موجود نیز گویای این نیست که مسوولان بتوانند در مدت باقیمانده عقبماندگی ایجادشده را جبران کنند و به اهداف برنامه دست یابند. دلایل مختلفی برای عقب ماندگی در طرح خوداتکایی دانههای روغنی عنوان میشود که از جمله مهمترین آنها میتوان به عدم حمایت دولت در تعیین نرخ خرید تضمینی، واردات ارزان قیمت، پرداخت به موقع مطالبات و عدم وجود مکانیزاسیون مناسب اشاره کرد.
اکنون با توجه به سیاستهای جدید وزارت جهاد کشاورزی، دو روش برای زراعت دانههای روغنی در نظر گرفته شده که یکی از آن بر مبنای الگوی کشت و دیگری بر اساس ظرفیت، اقلیم، شرایط آب و خاک و دما در استانها است و از این رو برای سال زراعی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ کشت کلزا در سطح ۳۵۰ هزار هکتار با تولید ۶۰۰ هزار تن، سطح کشت سویا را ۱۰۰ هزار هکتار با تولید حداقل ۲۰۰ هزار تن و سطح کشت سایر دانههای روغنی را ۱۰۰ هزار هکتار با تولید ۱۰۰ هزار تن و کل دانههای روغنی در سطح ۵۵۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی پیش بینی شده و ترغیب کشاورزان برای کشت این دانهها به شکل متناوب مورد تاکید است.
در انتها باید گفت که بی اعتنایی و بی توجهی به کشاورزی موجب تضعیف امنیت غذایی را در پی خواهد داشت. امروزه امنیت همچون ظروف مرتبطه است، توسعه کشاورزی امنیت غذایی را به ارمغان میآورد و امنیت غذایی در ایجاد اقتدار و قدرت سازی ایفای نقش میکند، بنابراین مساله توسعه کشاورزی مساله توسعه ملی و نظام جمهوری اسلامی و محور اقتصاد مقاومتی و برنامه ششم است و جایگاه آن باید پاس داشته شود.
پژوهشگر: علی قنبری شیر سوار