در این مقاله آمده است: قدرت نتانیاهو در اسرائیل رو به افول بوده است، اما حتی اگر وی قدرت را از دست میداد به عنوان فردی صحنه سیاست را ترک میکرد که طولانیترین دوره نخست وزیری را در اسرائیل داشت. طرح نتانیاهو برای تضمین آینده اسرائیل به شکست انجامید و نشانهها مؤید آن است که امید نتانیاهو مبنی بر این که مسئله فلسطین با خیالی آسوده در حاشیه قرار گرفته است، توهمی بیش نبوده است.
اختلافاتی که با درگیری بین پلیس اسرائیل و معترضان مسلمان در اورشلیم (قدس اشغالی) آغاز شد، با موشکهایی که شهرهای اسرائیلی را هدف میدهد، حملات هوایی اسرائیل به غزه و درگیریهای خشونت بار بین فلسطینیان و اشغالگران در سراسر اسرائیل، شدت پیدا کرده است.
نتانیاهو با حمایت دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا، آنچه را که برخی راهبرد تعامل با جهان بیرون میخواندند، دنبال میکرد. این ایده مبتنی بر آن بود که اسرائیل برای کمک به حل مناقشه داخلی خود با فلسطینیان، باید به دنبال توافقاتی با جهان خارج به ویژه جهان عرب باشد. این ایده مغایر با رویکردی قدیمیتر مبنی بر آن بود که اسرائیل بایستی ابتدا با فلسطینیان به صلح دست یابد و سپس انتظار دستیابی به صلح پایداری و مقبولیت بین المللی داشته باشد.
در مورد فلسطینی ها، امید اصلی محافل نزدیک به نتانیاهو این بود که فلسطینیها با محرومیت از حمایت بین المللی و اعراب، عزم خود را برای مقاومت از دست بدهند. مدافعان حقوق بشر ممکن است به حمایت از آرمان آنها ادامه دهند، اما جهان وارد عمل خواهد شد و به اسرائیل اجازه خواهد داد تا شروط خود را بر مردم ضعیف فلسطین تحمیل کند. برخی اسرائیلیها اینطور گمان میکردند که فلسطینیها ممکن است به سرنوشت تبتیها دچار شوند – مردمی که آرمانهای آنها به شکلی فزاینده نادیده گرفته و به فراموشی سپرده شده است.
موشکهایی که از غزه در شهرهای اسرائیل فرود میآید، نه تنها به متعلقات و شهروندان اسرائیلی خسارت جدی وارد کرده، بلکه این راهبرد را نیز نقش بر آب کرده است. این امید که سیاستهای نتانیاهو مسئله فلسطینیان را بی اهمیت ساخته است، اکنون احمقانه به نظر میرسد. محکومیت بین المللی اقدامات اسرائیل تحت تأثیر کشته شدن غیرنظامیان در نوار غزه از جمله شمار زیادی از کودکان و زنان ازسرگرفته شده است. گشایشهای دیپلماتیک بیشتر برای اسرائیل (عادی سازی روابط)، اکنون دیگر بعید به نظر میرسد.
مقاله نویس فایننشنال تایمز در ادامه نوشت بحران کنونی بار دیگر حس وحدت را میان فلسطینیان در نوار غزه، کرانه باختری و خود اسرائیل زنده کرده است. این ایده که مسئله فلسطینیان میتواند با خیال راحت در حاشیه قرار گیرد، دیگر قابل قبول نیست. در عوض، راهبرد نتانیاهو ممکن است به طور سهوی با تشکیل جبههای جدید در داخل خود اسرائیل، تهدیدهای پیش روی این رژیم را افزایش داده باشد. این تهدید همچنان باقی خواهد ماند، حتی اگر حملات غزه متوقف شود.
ایراد اصلی راهبرد تعامل با جهان خارج این فرض بود که یأس و نومیدی فلسطینیان منجر به انفعال آنها خواهد شد. در حقیقت، جسارت روز افزون جناح راست افراطی اسرائیل که مصمم به الحاق هرچه بیشتر اراضی فلسطینیان به اسرائیل بود، سرانجام جرقهای را زد که آتش رویارویی بین دو طرف را شعله ور کرد. جناح راست افراطی اسرائیل در شرایطی مورد حمایت و مشروعیت بنیامین نتانیاهو قرار داشت که وی در تلاش برای حفظ پایههای قدرتش به دنبال متحدانی بود.
بالا گرفتن خشونتهای اخیر به شدت ادعاهای نتانیاهو را دال بر اینکه یک سیاستمدارکار آزموده و باتجربه است، تضعیف کرده است. طرفدارانش به خود میبالیدند که راهبرد دیپلماتیک وی راهی را برای برون رفت از بحران فراهم کرده است، اما اکنون این راهبرد نتانیاهو برای خروج از بحران کنونی به بن بستی خطرناک برای وی بدل شد.