به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان در جنوب شرقی و از راه استان سیستان و بلوچستان ۶۱۳.۴ کیلومتر مرز خشکی واز طریق دریای عمان ۳۱۱.۴ مرز آبی و درمجموع ۹۲۴.۸ کیلومتر مرز مشترک دارند.
علاوه بر همجواری در جغرافیا از لحاظ اشتراکات تاریخی، مذهبی و فرهنگی نیز دو کشور پیوندهای ناگسستنی دارند. روابط تجاری ایران و پاکستان، اما از این قرابت و همجواری سهم چندانی ندارد. این درحالیست که موانع جدی هم برسر راه گسترش تبادلات وجود ندارد.
اینکه چرا از پتانسیلهای اقتصادی در روابط دوکشور غفلت شده و آیا ارادهای برای رفع موانع وجود دارد یا نه پرسشی است که در این پژوهش به شیوه اسنادی درصدد پاسخگویی به آن هستیم.
برآوردی از میزان تبادلات پاکستان یکی از ۱۰ کشور پرجمعیت جهان با رشد جمعیتی بالا و به لحاظ سنی، بسیار جوان است. حدود هفتاد درصد جمعیت پاکستان در روستاها زندگی میکنند. کشاورزی، دامپروری و صیادی شغل بیشتر مردم و بخشی از منایع صادراتی این کشور است. همچنین ذخایر عظیمی از معادن کروم و سنگ آهک را درخود جای داده بطوریکه بخشی از صادرات پاکستان را نیز بخود اختصاص داده است. در بخش صنعت هم در صنایع اسلحه سازی، کشتی سازی، ماشین سازی و ادوات کشاورزی، صنایع دستی شامل مصنوعات چوبی، پارچه، رنگرزی، سوزن دوزی و زیورآلات توان صادراتی خود را حفظ کرده است. پاکستان گرچه از منابع نفت و گاز، ذغالسنگ و آهن هم برخوردار است، اما ذخایر قابل توجهی ندارد و بیشتر تامین کننده مصارف داخلی است.
طبق اعلام مرکز تجارت بین الملل، پاکستان سالانه حدود ۶۰ میلیارد دلار واردات از کشورهای جهان دارد. سهم ایران از بازار این همسایه شرقی، کمتر از یک درصد است. بر این اساس برنج مهمترین کالای صادراتی پاکستان به جهان و واردات نفت خام، روغن حاصل از مواد معدنی و قیری بیشترین حجم واردات پاکستان از کشورهای جهان است.
این درحالیست که ایران در تامین بسیاری از نیازمندیهای پاکستان مانند گازمایع (ال پی جی)، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی (نفت، قیر، نفت سفید، گازوئیل، بنزین، کودهای شیمیایی، تولیدات پلیمری و….)، لبنیات، خشکبار، لوازم خانگی، لوازم بهداشتی، لوازم ساختمانی، سیمان و بسیاری دیگر از کالاها این قابلیت را دارد که سهم بیشتری از بازار پرجمعیت کشور همسایه شرقی را از آن خود کند؛ و البته تامین این نیازهای وارداتی برای پاکستان از طریق ایران بسیار اقتصادیتر از دیگر کشورهاست.
راههایی برای بهبود روابط اقتصاد محوری در سیاست خارجی، رویکردی بنیادی در روابط بین الملل ایجاد میکند؛ تعاریف سنتی از امنیت را دگرگون و در کنار نگرشی صلح طلبانه بر روابط با دیگر کشورها، تعاریف جدیدی از امنیت و قدرت را نیز ارائه میکند؛ بعبارت دیگر رویکردی پر دستاورد است که از سالها پیش، ژاپن و چین درپیش گرفتند و اکنون بسیاری از کشورهای در حال توسعه به الگو پذیری از این رویکرد روی آورده اند.
اسلام آباد نیز بنظر میرسد اکنون سیاست خارجی امنیت محور را به اقتصاد محوری سوق داده است و براین اساس برای تامین زیرساختهای امنیتی خود به جای اتکا به چند کشور، ارتباطات متقابل خود را به محدوده وسیعتری از کشورها انتقال داده است. در این چارچوب روابط تجاری ایران وپاکستان هم رو به بهبود است و سران دو کشور در آمد وشدهای دیپلماتیک گامهایی برای توسعه روابط وتکمیل طرحهای ناتمام گذشته برداشته اند.
از سوی دیگر اقلام کشاورزی مورد نیاز ایران ازجمله گوشت و برنج از طریق پاکستان قابل تامین است. در مورد ناامنیهای مرزی و مبارزه با قاچاق نیز با توجه به تجربیات موفق ایران در مبارزه با قاچاق و استقبال طرف پاکستانی از گسترش همکاریها با ارتش جمهوری اسلامی ایران بنظر میرسد افزایش مراودات اقتصادی دوکشور یک اصل برد – برد و حامل منافع پرسود دوجانبه است و امید میرود در این شرایط طراحان سیاست خارجی دوکشور با ایجاد بسترهای پایدار و برنامه ریزیهای بلندمدت برای استمرار مناسبات به پیشبرد ثبات اقتصادی بوجودآمده کمک کنند.