از وعده تا عمل بایدن (۲)
تحلیل روز؛ سیاست خارجی آمریکا در ۱۰۰ روز نخست کاری بایدن
در حالیکه کمی بیشتر از سه ماه از ریاست جمهوری بایدن میگذرد؛ وی در کنار دغدغههای داخلی با مشکلات عدیده سیاست خارجی هم روبروست، حال در این یادداشت به بخشی از سیاست خارجی دولت بایدن در ۱۰۰ روز نخست کاری وی میپردازیم.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما؛ «سید یاسر موسوی نیا» کارشناس مسائل آمریکا در یادداشتی نوشت،
جو بایدن در اولین روز کاری خود به عنوان رئیس جمهوری آمریکا، ۱۷ دستور اجرایی را با هدف باطل کردن اقدامات دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا امضا کرد. ازجمله مهمترین این دستورات اجرایی در حوزه سیاست خارجی میتوان به بازگشت امریکا به توافق آب و هوایی پاریس و سازمان جهانی بهداشت اشاره کرد. این اقدامات بایدن با استقبال جهانی به ویژه از جانب شرکای اروپایی واشنگتن مواجه شده است.
اقدامات بایدن در عرصه سیاست خارجی با هدف معکوس کردن اقدامات ترامپ در این زمینه صورت گرفته است. دولت ترامپ درچارچوب یکجانبه گرایی و شعار "نخست آمریکا" به شکلی مشخص و حساب شده، به تخریب تمام ابزارها و هنجارهای چندجانبه گرایی از طریق خروج از بسیاری از پیمانها و معاهدات جهانی و نهادهای بین المللی مبادرت کرد. این اقدمات که با مخالفتها و انتقادات زیادی در سطح بین المللی حتی از جانب اروپا مواجه شد، باعث انزوای روزافزون آمریکا و کاهش شدید پرستیژ و موقعیت جهانی آن شد.
ابهامات و تردیدهای در سیاست خارجی بایدن
اکنون بایدن در صدد ترمیم وجهه آمریکا و احیای موقعیت آن به عنوان یک قدرت تاثیر گذار در عرصه جهانی است. با این حال ابهامات و تردیدهای زیادی در این زمینه وجود دارد. از جمله این تردیدها این است که آیا دولت بایدن قادر است که رویکرد آمریکا در باره برخی مسائل مهم بین المللی و دستور کارهای اساسی در سیاست خارجی آمریکا مانند ایران و مساله برجام و سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا و کره شمالی را تغییر دهد؟
با توجه به موضع گیریهای اخیر بایدن و مقامات ارشد دولت وی، پاسخ به این سئوال منفی است. به عبارت دیگر همان گونه که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند پایهها و اصول سیاست خارجی آمریکا تا حد زیادی تغییر ناپذیر و ثابت هستند و لذا در عمل روسای جمهور آمریکا بیشتر در زمینه اعمال تاکتیکها در قبال مسائل سیاست خارجی با یکدیگر تفاوت دارند. این مساله در نحوه برخورد دولت بایدن با ایران و توافق هستهای برجام نمود آشکار دارد. دولت بایدن مانند دولت ترامپ ضمن ابراز انواع اتهامات علیه ایران، خواهان تمدید و گسترش محدودیتهای هستهای و شمول مساله موشکی و سیاست منطقهای ایران در مذاکرات اخیر در وین است. از دیگر موارد تغییر ناپذیر سیاست خارجی آمریکا باید به حمایت از رژیم صهیونیستی در هر شرایطی اشاره کرد. در این راستا بایدن خواهان تداوم روند عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی است.
از سوی دیگر روندهای جاری در آمریکا مانند کاهش قدرت اقتصادی، افزایش بی سابقه کسری بودجه و بدهی ملی آمریکا، تقویت جریانهای ملی گرایانه و حمایت از حمایت گرایی اقتصادی، تردیدهای فزاینده در باره مسئولیتهای جهانی آمریکا به ویژه حمایت از متحدان و در یک کلام تداوم وجود عواملی که در سال ۲۰۱۶ موجب روی کار آمدن ترامپ و تغییرات اساسی در عرصه خارجی شد به این تردید دامن میزند که بایدن بتواند تغییرات اساسی در سیاست خارجی آمریکا به وجود آورد.
تفاوت سیاست خارجی بایدن با ترامپ فقط در لحن
نشریه «نیوزویک» در تحلیلی با عنوان «سیاست خارجی بایدن بیشتر از آنچه تصور میکنید به سیاست خارجی ترامپ شبیه است»، تصریح کرد: دولت بایدن برخی اقدامات را برای قرار دادن آمریکا در یک چارچوب چندجانبهتر انجام داد و خیلی هم سریع این کار را کرد. بایدن به توافق آب و هوایی پاریس پیوست، مجدداً وارد شورای حقوق بشر سازمان ملل شد و از تمایل خود برای بازگشت به توافق هستهای ایران گفت.
براساس این تحلیل، اما سیاست خارجی آمریکا در کل نسبتاً ثابت باقی مانده است و بجز قطع حمایت نظامی آمریکا از ائتلاف سعودی در یمن و تمدید معاهده استارت نو New START با روسیه، سیاست خارجی بایدن بیشتر از آنچه که طرفداران وی حاضر به قبول آن هستند به ترامپ شبیه است.
در این تحلیل همچنین با اشاره به اعمال تحریم از سوی واشنگتن علیه مسکو در ارتباط با پرونده ناوالنی، اعمال محدودیت علیه کرملین امری معمول در سیاست آمریکا خوانده شده و آمده است: شاید ترامپ در سطح شخصی نسبت به پوتین سخت گیر نبوده، اما رویکرد دولت وی در قابل روسها را هر چیزی غیر از نرم میتوان توصیف کرد. در هنگام حضور ترامپ در قدرت ۲۷۳ نهاد روسی تحریم شدند و رویکرد بایدن در قبال مسئله روسیه نیز همان رویه چهار ساله دوره ترامپ است.
به نوشته این نشریه آمریکایی، بایدن درباره برگشت به میز مذاکره با ایرانیها بارها گفته که بسیار خوشحال خواهد شد که در صورت بازگشت ایران به تعهداتش ذیل برجام، به این توافق بازگردد. با این حال همان فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که بایدن آن را نکوهش میکرد، همچنان پابرجاست. هیچ یک از تحریمهای دوره ترامپ برداشته نشده و وام پنج میلیارد دلاری که ایران از صندوق بینالمللی پول درخواست کرده همچنان به دلیل مسدود کردن این درخواست از سوی آمریکا، بدون پاسخ مانده است.
چین؛ بزرگترین چالش سیاست خارجی بایدن
در حالیکه جو بایدن در جبهه داخلی با مسائل بسیار مهمی از جمله پاندمی ویروس کرونا و کاهش تلفات ناشی از آن، دست و پنجه نرم می کند کشوری که بالاترین میزان مرگ و میر را در جهان دارد که این امر بزرگترین چالش بایدن است اما مشکلات بایدن محدود به مسایل داخلی نیست. بایدن با کوهی از مشکلات در حوزه سیاست خارجی نیز روبرو ست.
در این زمینه روزنامه انگلیسی گاردین در تحلیلی مینویسد: با گذشت تحلیف ریاست جمهوری در آمریکا، چالشهای بایدن در حوزه سیاست خارجی به مراتب دشوارتر نشان میدهد.
چین به همراه روسیه یکی از دو کشوری بود که پنتاگون در گزارش سال ۲۰۱۸ خود از آن به عنوان جدیترین چالشهای نظامی امریکا یاد کرد. دو سال از آن گزارش گذشته و این چالش بزرگتر شده است.ارتش چین به لطف برنامه مدرنسازی سریع این کشور به یکی از قدرتهای برتر جهان تبدیل شده و میتواند نیروهای خود را به راحتی به سراسر منطقه هند و پاسیفیک و حتی فراتر از آن اعزام کند.
ارایه چنین تحلیلی از روزنامه انگلیسی گاردین در حالی است که «تونی بلینکن» مشاور سیاست خارجی جو بایدن معتقد است که چین بزرگترین چالش آمریکا است، این بزرگترین چالشی است که ما در رابطه با کشورهای خارجی با آن روبرو هستیم. ما با آنها از نظر فن آوری، اقتصادی، نظامی و حتی دیپلماتیکی دچار چالش هستیم. هم اکنون با هر معیاری چین از نظر راهبردی از ما قدرتمندتر است".
اکنون بایدن با تبعیت از سیاستهای تنبیهی ترامپ علیه چین در تلاش است که با همراه کردن متحدین اروپایی خود، با انسجام بیشتری مهارقدرت چین را در دستور کار خود قرار دهد، و در این باره از متحدین شرقی خود نیز بهره گرفته است.
با توجه به افزایش تنش ها بین آمریکا و چین ، آنچه مبرهن است اینکه خیزش چین و توسعه این کشور باعث شده تا امریکا به سمت رقابتهای راهبردی با این کشور حرکت کنند؛ و به همین دلیل به اعتقاد بسیاری از کارشناسان باید در سالهای پیشرو منتظر افزایش تنش بین آمریکا و چین در زمینه موضوعات اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک، حقوق بشر و موضوعات مربوط به مردم باشیم.
خطوط اصلی سیاست خارجی دولت بایدن
در حالیکه کمی بیشتر از سه ماه از ریاست جمهوری بایدن میگذرد؛ وی در کنار دغدغههای سیاست داخلی خود با مشکلات عدیده سیاست خارجی هم روبرو ست.حال در این یادداشت به خطوط اصلی سیاست خارجی (اعلامی و نه لزوما اعمالی) دولت بایدن به طور خلاصه می پردازیم.
اول: بین الملل گرایی
سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ متاثر از ناسیونالیسم آمریکایی و معطوف به شعار نخست آمریکا عدم تمایل به بین الملل گرایی داشت و از دید بسیاری این وضعیت باعث شد جایگاه هژمونیک آمریکا در نظام بین الملل مخدوش شود. بایدن در سخنرانی خود از بازگشت به بین الملل گرایی گفت و اعلام کرد که میخواهد آمریکا را به عرصه بین المللی بازگرداند. به زعم او:"آمریکا بازگشته است". معنی این سخن آن است که برخلاف دوره قبل، ایالات متحده به مسایل جهانی کماکان ورود خواهد کرد و در ایفای نقش پلیس جهانی باقی خواهد ماند. بایدن معتقد به بازیابی نقش آمریکا در نهادهای بین المللی است.
دوم: ائتلاف سازی و اجماع جهانی
دومین مولفه سیاست خارجی آمریکا در دوره بایدن تاکید بر ائتلاف سازی و بازسازی ائتلافهای قبلی و همکاری و هماهنگی با متحدان برای پیشبرد اهداف و سیاستهای جهانی است. بر خلاف دوره ترامپ که اصولا آمریکا علاقهای به ائتلاف و کنشهای جمعی نداشت، بایدن تصمیم گرفته که ضمن بازسازی و احیای ائتلافهای قبلی آمریکا که به شدت در دوره ترامپ آسیب دید، برای رتق و فتق امور جهانی و حل مشکلات و چالشها به همکاری با متحدان بپردازد. به زعم بایدن:" ما ائتلافهای خود را بازسازی خواهیم کرد و بار دیگر با دنیا ارتباط خواهیم گرفت، نه برای بررسی چالشهای گذشته، بلکه چالشهای امروز و فردا". از نظر بایدن چالشهای جهانی مانند کرونا، تغییرات آب و هوایی و اشاعه تسلیحات هسته ای، تنها با همکاری ملتها قابل حل هستند و آمریکا به تنهایی از پس آنها برنمی آید. به قول او ائتلاف ها، بزرگترین دارایی آمریکا هستند.
تاکید بر حرکتهای دسته جمعی در قالب ائتلافها انتظارات متحدان سنتی آمریکا را برآورده میسازد که در دوره ترامپ به شدت مخدوش شد. هرچند باید منتظر ماند و سیاست خارجی اعمالی آمریکا را نیز مشاهده کرد که آیا واقعا تمایلی به این رویکرد دارد یا نه.
سوم: سیاست خارجی دیپلماسی محور
بایدن تمایل زیادی داشت که نشان دهد سیاست خارجی در دوره او دیپلماسی محور خواهد بود. دلیل این امر را میتوان در تقابل با دوره ترامپ ارزیابی کرد که به اخذ تصمیمات عجولانه و پیش بینی ناپذیر در سیاست خارجی مشهور بود. به نظر میرسد بایدن در تاکید بر این موضوع علاقمند است به دنیا نوید تاکید بر گفتگو، مذاکره و دیپلماسی در اتخاذ هر تصمیمی را بدهد و اینکه عصر تصمیمات و اقدامات آنی و دفعی به سر آمده است. کما اینکه مجددا تاکید میکند که دیپلماسی بازگشته است. هرچند این مولفه بیشتر در تثبیت بین الملل گرایی و ائتلاف سازی به کار میآید. رویکرد به نظام بین الملل و هماهنگی و همکاری در حل موضوعات جهانی قطعا نیازمند سازوکارهای دیپلماتیک است. به عقیده بایدن دیپلماسی همیشه در تدوین سرنوشت آمریکا حیاتی بوده است.
چهارم: دفاع از ارزشها
بایدن نیز همچون اسلاف دموکراتش بر پیگیری و ترویج ارزشهای آمریکایی و غربی در جهان تاکید کرد. آنجا که بر محافظت از ارزشهای دموکراتیک آمریکا، دفاع از آزادی، دریافتن فرصت ها، تحقق حقوق جهانی، احترام به حاکمیت قانون و رفتار مطابق با شان و کرامت انسانی تاکید میکند و آنها را مزیت نسبی آمریکا میخواند. در ذیل دفاع از ارزشها مشخصترین موضعگیری را علیه کودتای نظامی در میانمار اتخاذ کرد، از سرکوب ناراضیان و هواداران ناوالنی در روسیه به شدت انتقاد کرد، از ادامه خشونتها در جنگ یمن انتقاد کرد و از عزم آمریکا گفت که با دیپلماسی به دنبال پایان دادن به جنگ یمن و فاجعه انسانی آن خواهد بود. به همین دلیل ضمن تاکید بر حمایت از عربستان در مقابل حملات موشکی و پهپادی از توقف فروش تسلیحات به عربستان هم سخن گفت.
پنجم: مشخص کردن تهدیدها و دشمنان
بایدن در سیاست خارجی رونمایی شده اش به صراحت از تهدید چین و روسیه صحبت کرد تا دقیقا مشخص شود که همچون گذشته این دو کشور را کماکان تهدید ایالات متحده میداند. اقتدارگرایی، بلندپروازیهای روزافزون برای رقابت با آمریکا، عزم برای ایجاد اخلال و خرابکاری در دموکراسی، سوء استفادههای اقتصادی، اقدامات تهاجمی و قهری، و حملات علیه حقوق بشر و داراییهای معنوی و حکمرانی بین المللی از جمله اتهامات بایدن به چین بود. در خصوص روسیه نیز بایدن از صحبت شفاف با پوتین گفت که به او متذکر شده با سلف خود متفاوت است و اینکه روزهای کوتاه آمدن آمریکا در برابر تجاوزات روسیه در قالب مداخله در انتخابات، حملات سایبری، مسموم کردن شهروندان به پایان آمده است. به گفته رییس جمهور آمریکا آن کشور در بالا بردن هزینهها بر روسیه و دفاع از دوستان و منافع حیاتی تعلل نخواهد کرد.
ششم: جایگاه ایران در سیاست خارجی اعلامی بایدن
بر خلاف انتظار، ایران و موضوع برجام جایی در سخنرانی بایدن و رونمایی از سیاست خارجی اش نداشت. به نظر میرسد نام نبردن از ایران و برجام در این سخنرانی نشانه بی اهمیتی این موضوع از منظر بایدن نیست. بلکه اهمیت بالای این موضوع میطلبید تا ایالات متحده فعلا در این زمینه سخنی نگوید تا هم با چالش مخالفین داخلی خود در خصوص امکان بازگشت به برجام مواجه نشود و هم اینکه کماکان رایزنیها و مشورتهای خود را با متحدان اروپایی در برجام و متحدان منطقهای و نیز اعضای کنگره در خصوص اتخاذ بهترین تصمیم ادامه دهد. در عین حال به نظر میرسد بایدن قصد ندارد از امتیازات سیاست فشار حداکثری و تحریمهای اقتصادی علیه ایران در دوره ترامپ استفاده نکند. در عین اینکه مترصد آن است که با اتخاذ تصمیمی هوشمندانه و دیپلماتیک امکان رسیدن به توافقی جدید با ایران بر سر مسایل موشکی و منطقهای را هم کسب نماید.
در این شرایط نشست کمیسیون مشترک برجام به منظور بررسی نتایج مذاکرات و رایزنیهای کارگروهها در دو حوزه رفع تحریمها و هستهای، از هفته گذشته با حضور معاونان و مدیران سیاسی وزارتخانههای امور خارجه ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) در گرندهتل شهر وین آغاز شده است. حاضران در این نشست به وضعیت مذاکرات و رایزنیها در سطوح مختلف از جمله در سطح کارشناسی با نگاه به بازگشت محتمل آمریکا به برجام و اطمینان از اجرای کامل و موثر این توافق از سوی تمام طرفها را بررسی می کنند.