پخش زنده
امروز: -
این ماه خیلی از افراد را به یاد کودکیها و روزه کله گنجشکی میاندازد و زمانی که از خواب سنگین نیمه شب بلند میشدی و پای سفره سحری کنار بزرگترها مینشستی و با صدای دعای سحر، غذا میخوردی و با صدای اذان صبح لب از غذا میکشیدی.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سیما؛ این روزها با تفاوتهای بیشتر باز هم در حال تکرار شدن است، اما تکراری که هیچ وقت خسته کننده نیست چون ماه رمضان یکی از ماههای دوست داشتنی برای ایرانیهاست به همین دلیل هر چه به گذشته و در دل فرهنگ مردمان میرویم، میبینیم که از اول تا آخر برایش مراسم برگزار میکرده و میکنند. از روزهای اول ماه رمضان که با پایان یافتن ماه شعبان آغاز میشود و دعا و نماز روز اول ماه را دارد تا پایان آنکه همگی برای رفتن به مسجد و خواندن نماز عید فطر، آماده میشوند.
در شهرهای مختلف تمام این مراسم اگرچه یکسان است، اما در شکل برگزاری برخی از این رسوم تفاوتهایی نیز دارد که به زیبایی بیشتر آن کمک کرده است. در این مطلب میخواهیم سری به تعدادی از این مراسم بزنیم.
به عنوان مثال در تهران قدیم قبل از شروع ماه رمضان، مردم خانه تکانی میکردند. تمیز کردن مساجد هم یکی دو روز قبل از ماه رمضان بود. اهالی محل به خصوص خانمها به دعوت خادم به مسجد میرفتند و هر کسی وسیلهای برای تمیزکردن مسجد میآورد. یکی جارو برقی، دیگری دستمال گردگیری یا حتی شستن فرش از چند روز قبل انجام میشد. چون در ماه رمضان به تعداد نمازگزاران اضافه میشد و مردم ساعتهای بیشتری در مسجد وقت میگذراندند، به همین دلیل باید از هر زمان دیگری تمیزتر میشد.
شیرازیها هم مراسم کلوخ اندازان دارند؛ به این ترتیب که در روز آخر ماه شعبان، به تفرجگاهها میروند و آن روز را به خوشی به شب میرسانند. در این روز کلوخهایی را رو به قبله به زمین میزنند با این نیت که گناهان و خطاها با شکستن کلوخ از بین برود و با پاکی روح و روان به استقبال ماه رمضان بروند.
همچنین اهالی استان فارس اگر تازه عروسی دارند، برای او تنقلاتی مانند زولبیا و بامیه میخرند و افطاری کاملی را برای او در روز اول ماه مبارک میبرند که به آن روز والون میگویند.
با آغاز ماه رمضان، آن زمان که گوشیهای هوشمند و ساعتهای دقیق نبود، خیلی از مردم به همسایهها میسپردند که آنها را موقع سحر از خواب بیدار کنند. یا مؤذن مسجد، دو بار اذان میگفت یک بار برای بیدار شدن همسایهها و بار دیگر در زمان نماز صبح.
در گذشتههای دورتر، کسی که صدای خوبی داشت، دعایی سر بام خانهها میخواند که با شنیدن آن مردم از خواب بیدار میشدند یا به ضربههایی را به درب خانهها میزدند تا همه برای خوردن سحری آماده شوند. الان دیگر این رسم برچیده شده و همه با زنگ گوشی موبایل یا ساعت از خواب بیدار میشوند.
از دیگر آداب و رسومی که میان خیلی از بزرگترها هنوز هم شایع است آشتی دادن مردم با یکدیگر است چون معتقدند که اگر مؤمنی سه روز با کسی قهر باشد، نماز و روزه او مورد قبول خداوند قرار نمیگیرد، به همین دلیل تا قبل از شروع ماه رمضان افرادی که با یکدیگر مشکلی داشتند یا کدورتی بین آنها بود را آشتی میدادند.
دیدن ماه نو اکنون با وجود همه تکنولوژیهایی که برای آن وجود دارد هم به یک رسم تبدیل شده است و همه منتظر میمانند تا از مراجع رسمی حلول ماه رمضان اعلام شود.
در گذشته به فردی که دیدن ماه بر او مسلم میشد، اعلم بلد میگفتند او به بلندی یا پشت بامی میرفت و اگر ماه نو را میدید، با خواندن خطبهای آغاز ماه را اعلام میکرد. آنگاه مؤذن اذان مغرب و عشا را میگفت و مردم هم متوجه میشدند که قبل از طلوع صبح، فردا باید برای سحر از خواب بلند شوند. اما اگر ماه بعد از نیمه شب دیده میشد، آن را با نقاره زنی اعلام میکردند.
در میان ترکمن هاست رسم است که هر کسی زودتر ماه را ببیند سوره بقره را میخواند و بر این باور است که بینایی اش بهتر خواهد شد و ثواب بیشتری میبرد.
شوخوانی در استان خراسان جنوبی رسمی است که هنوز در برخی از روستاها اجرا میشود. در این آیین، هنگام سحر، سه مرتبه، طبلی را به صدا در میآورند: بار اول برای بیدار شدن، بار دوم برای سحری خوردن و بار سوم برای نماز خواندن است. اما این طبل زدنها همراه با صدای مناجات و دعایی است که یکی از مردان روستا با صدای خوب خودش میخواند و مردم را به بیدار شدن و روزه گرفتن تشویق میکند.
اگرچه در شهرهای دیگر طبل به صدا در میآوردند اما تهرانیهای قدیم یادشان است که هنگام سحر و حتی افطار، توپ در میکردند این صدای شلیک توپ از میدان توپخانه شنیده میشد و توپهای مشقی وظیفه داشتند مانند ساعت به مردم اعلام کنند که چه زمانی از شبانه روز است.
چه موقع سحر و چه موقع افطار، همسایهها وظیفه داشتند اگر غذایی میپزند که بوی زیادی دارد، آن را با همسایگان خود قسمت کنند. این اتفاق در میان زابلیها و سیستانیها هنوز هم رایج است و به بردن غذا به در خانههای همسایه در ماه رمضان «آرک» میگویند. با این آیین، افرادی که در خانه غذایی برای خوردن ندارند از این سفره بیبهره نمیماندند. هنوز خیلی از مردان و زنان زابلی هنگام سحر و افطار حتماً یک کاسه آش، شله زرد یا فرنی هم برای همسایگانشان می پزند و میفرستند. این آیین در میان مردم استان لرستان «کاسم سا» نام دارد.
مردم استان آذربایجان شرقی در ماه رمضان سنت کیسه دوزی را دارند که قدمت زیادی دارد. در آخرین جمعه ماه رمضان، ۲۷ رمضان یا آخرین پنجشنبه ماه، زنان و دختران در مسجد گرد هم میآیند و هر خانواده برای خود، کیسهای میدوزد. سپس مقداری پول در آن ریخته و دعا میخوانند و آن را تا سال دیگر در صندوقچهای نگه میدارند. به این کیسهها کیسه برکت میگویند. اما این آیین در میان سمنانیها هم وجود دارد و با رفتن به مسجد و دوختن کیسه و پول گذاشتن درون آن، بر این باورند که برکت به زندگی آنها تا سال دیگر خواهد رسید.
زنان و دختران شاهرودی بیش از ۲۰۰ سال است که این آیین را اجرا میکنند. آنها هر سال در همین روز بین نماز ظهر و عصر، کیسهای پارچهای میدوزند که به آن کیسه مراد میگویند و نزد خودشان نگه میدارند و اگر تا سال بعد به حاجتشان رسیدند سال بعد، پارچهای دیگر میدوزند.
در طول ماه مبارک رمضان همه مردم استانها و شهرهای مختلف ایران، غذاهایی که مقویتر باشند را بر سر سفره افطار و سحر میگذارند. این تنقلات یا غذاها بیشتر به قوی شدن بنیه افراد و رفع تشنگی آنها در طول روز کمک میکند. تهرانیها بیشتر آش رشته در سفره افطار دارند و در جایی مانند استانهای جنوبی کشور، نان خرمایی بیشتر دیده میشود یا در استان مرکزی، حتماً فتیر برای افطار و سحر پخته میشود. قمیها هم عادت دارند خرما و شیر کنار سفره افطارشان داشته باشند.
اگر ماه رمضان در فصل تابستان باشد، یک قاچ هندوانه در سفره سحری خیلی از افراد پیدا میشود چون آب بدن را در طول روز نگه میدارد. شله زرد، فرنی یا زولبیا بامیه هم بیشتر برای نگه داشتن قند خون افراد تهیه میشود. بنابراین هر کدام از خوراکیهای سفرههای سحری و افطاری برای روزهدار با یک نیت و دلیل تهیه میشود و ممکن است شهر به شهر و روستا به روستا، این مواد غذایی اما با همین کارکردها متفاوت باشد.
در روزهایی که مردم روزه میگیرند معمولاً صفهای نماز طولانیتر از همیشه است و آیینهای متفاوتی در شبهای قدر برگزار میشود. با این وجود خیلیها با اعلام اتمام ماه مبارک رمضان خود را برای نماز عید فطر آماده میکنند نمازی که مستحب است در فضای باز خوانده شود. در روستاها مردم از چند ساعت قبل، بیرون مسجد، فرش پهن میکنند و با خواندن دعا و مناجات مردم را برای شروع نماز دعوت میکنند.
خواندن یک نماز گسترده با حضور نمازگزاران متعدد جلوهای خاص به پایان یک ماه روزهداری و عبادت افراد میدهد. حتی در شهرها نیز، خیابانها برای ساعتی بسته میشوند تا نمازگزاران سجادههای خود را پهن کرده و نماز عید بخوانند.
در همین روز است که مردم برای فقرا و مستمندان عیدی و کفاره میدهند و پس از پایان نماز، هر کسی با هر حاجتی که دارد، شیرینی پخش میکند. این شیرینی در مناطق مختلف، متفاوت است از نان خرمایی و کنجدی گرفته تا زولبیا و بامیه که پای ثابت شیرینیهای ماه رمضان است.
آیینهای مربوط به ماه مبارک رمضان بسیار زیاد است، به خصوص این آیینها در شبهای قدر متعددند. هر منطقهای نیز بنا به آیینها و رسومی که دارد آن را اجرا میکند. بسیاری از آیینهای ماه رمضان به فراموشی سپرده شدهاند و بسیاری نیز برای اینکه در حافظه افراد باقی بماند در فهرست میراث ناملموس ایران به ثبت رسیده اند، اما اجرای آن توسط مردم باعث خواهد شد که این آیینها فراموش نشوند و به نسلهای دیگر نیز انتقال داده شود.