پخش زنده
امروز: -
یزدباف، قدیمی ترین کارخانه نساجی ایران دارای زنجیره کامل صنعت نساجی از تولید نخ تا پوشاک است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد، سالهایی نه چندان دور. سالهایی که رکود بر صنایع سایه انداخته بود و کارخانهها را یکی پس از دیگری به تعطیلی کشاند. قاچاق بی رویه منسوجات و پوشاک، فرسودگی ماشین آلات و بدهیهای بانکی در دهههای اخیر چوبی لای چرخهای کارخانههای بنام و قدیمی نساجی شد.
در یزد، قطب نساجی ایران هم کارخانههای باسابقه ای، چون اقبال، جنوب، افشار، سعادت و ... به تدریج نیمه تعطیل و یا مهر و موم شدند.
گرچه اکنون استان یزد، با فعالیت هزار و ۹۶۴ واحد کوچک و بزرگ نساجی، همچنان بعنوان "قطب نساجی ایران" فعالیت میکند، اما کارخانههایی که سالها بهترین منسوجات ایران را تامین میکردند، اکنون تغییر کاربری داده اند؛ برخی به مراکز علمی و برخی هم به موزه تبدیل شده اند.
در این میان کارخانهای در دل کویر خودنمایی میکند که در میان انبوه برندهای قدیمی نساجی جهان، هنوز هم پابرجاست و در جهان آوازه دارد. کارخانه یزدباف بعنوان بزرگترین و قدیمیترین واحد نساجی ایران و خاورمیانه همچنان فعال است و به حیات خود ادامه میدهد.
وقتی امید، غول شکست را از پا در میآورد
حکایت پر فراز و نشیب کارخانه یزدباف مرا کنجکاو میکند تا از نزدیک از قسمتهای مختلف کارخانه بازدید کنم. با هماهنگی قبلی با مدیرعامل کارخانه، صبح یکی از روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ وارد کارخانه میشوم. در حالیکه آقای ضرابیه مدیرعامل کارخانه مرا همراهی میکند، ابتدا به قسمت قدیمی کارخانه میرویم. ساختمانی با سقفهای قوسی که انبوهی از ماشین آلات قدیمی نساجی در آن نگهداری میشود.
آقای ضرابیه فعالیت خود را از دهه ۳۰ در صنعت نساجی شروع کرده است. پیرمرد ۸۰ سالهای که گَرد پیری بر چهره اش نمایان است، اما عشق و امید را میتوان از لابلای حرف هایش فهمید.
او از قدمت نساجی در یزد میگوید و میافزاید: زمانی نه چندان دور، در همه خانههای یزد، صدای دستگاههای شعربافی به گوش میرسید. مرد و زن همه پا به کار بودند و پارچههایی همچون چادرشب و دستمال یزدی و ... میبافتند.
مرد سخت کوش گزارش ما از شهرت صنعت نساجی یزد میگوید و میافزاید: پارچههای فاخر یزد آنقدر شهره بود که مارکوپولو در سفره نامه اش میگوید:"پارچههای ابریشمی موسوم به «یزدی» نزد بازرگانان شهرت فراوانی دارد و به همه جای دنیا صادر میشود".
آقای ضرابیه میافزاید: با ماشینی شدن و صنعتی شدن نساجی در ایران، در یزد هم به همت آقای رسولیان، کارخانه یزدباف در سال ۱۳۳۵ تاسیس شد و هزاران نفر از مردم با راه اندازی کارخانه، مشغول به کار شدند.
او ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها خللی در فعالیت کارخانه یزدباف بوجود نیامد، بلکه با حمایت شهید محراب آیت الله صدوقی، در دهههای ۶۰ و ۷۰ به بالاترین میزان تولید و صادرات رسید تا جایی که روزانه یک کانتیتر از منسوجات کارخانه به کشورهایی، چون آلمان، ایتالیا، فرانسه و اسپانیا صادر میشد.
همچنان در محوطه ساختمان قدیمی کارخانه در حال گفتگو هستیم که آقای ضرابیه با دیدن عکسی از آن دوران، آهی میکشد و میگوید: دخترم، اینها یک روی سکه بود، اما از دهه ۸۰ متاسفانه کارخانه دچار بحران بزرگی شد و بدهیهای زیادی به بار آورد. مسئلهای که بسیاری از خطهای تولید کارخانه را متوقف کرد و باعث بیکاری تعدادی از کارگران کارخانه هم شد. شرایط آنقدر سخت بود که هیچ کس باور نمیکرد بتوانیم دوام بیاوریم و دوباره زنده بمانیم.
در حالیکه اشک در چشمان او موج میزند، از سالهایی میگوید که بین دوراهی مرگ و زندگی باید یکی را انتخاب کند. اما مرد گزارش ما که همه حرف هایش از جنس امید و توکل است، ماندن را ترجیح میدهد و با حضور شبانه روزی اش با همت کارگران، دوباره کارخانه را زنده میکند.
اکنون کارخانه یزدباف وسعت یافته است. سالنهای جدیدی که پس از رکود چند ساله دوباره چرخ شان میچرخد و به زندگی هزاران نفر امید و برکت بخشیده است.
رونق تولید در بزرگترین و قدیمیترین کارخانه نساجی ایران
نمیتوان از آن بعنوان یک واحد تولید نساجی یاد کرد. اکنون کارخانه یزدباف، شهرکی است که زنجیره صنعت نساجی را کامل کرده است؛ از تولید نخ تا پوشاک.
از یک سو الیاف و پنبه بعنوان مواد اولیه صنعت نساجی، وارد کارخانه میشود و از سوی دیگر پوشاکی با نام و نشان ایرانی، روانه بازار مصرف میشود.
به قسمتهای مختلف کارخانه میروم. ابتدا، مواد اولیه با دستگاه مخصوص آهارکشی و پس از سپری شدن مراحل مختلف، وارد سالن الیاف میشود. در این قسمت دستگاههای مختلف بطور شبانه روزی مشغول کارند و کارگران هم بر روند فعالیت آن نظارت دارند.
آقا محمد ۲۷ سال دارد و پنج سالی است که در کارخانه یزدباف مشغول به کار است. او میگوید: پس از فارغ التحصیلی در مقطع کاردانی رشته حقوق، نتوانستم در رشته خود شغلی پیدا کنم، برای کار به اینجا آمدم و اکنون از وضعیت شغلی و محیط کار بسیار راضی ام.
سالن اول را پشت سر میگذارم و وارد بخش ریسندگی میشوم. سالنی که در آن الیاف در حال تبدیل شدن به نخ هستند. دوکهای نخ یکی پس از دیگر آماده میشوند تا برای بافت آماده شوند.
صدها دستگاه بافندگی در این سالن در سه شیفت، کار میکنند و کارگران زیادی در این بخش فعالیت دارند. صدای دستگاههای بافندگی، آهنگ دلنوازی از رونق تولید را در این کارخانه مینوازند. هر یک از دستگاهها پارچه متفاوتی را میبافد از پارچه پیراهنی تا پارچههای ملحفهای و کتانی با رنگهای مختلف.
جلو میروم و با علیمحمد گفتگو میکنم. او که ۱۵ سالی در کارخانه کار میکند، از همت و تلاش شبانه روزی کارگران و تخصص مدیران این مجموعه میگوید و میافزاید: تلفیق این دو موضوع باعث شده تا کیفیت پارچههایی که تولید میکنیم با پارچههای خارجی برابری کند و اکنون خوشحالم که پارچهای را به بازار عرضه میکنیم که ۱۰۰ درصد ایرانی است.
دهها نفر در بخش بافندگی در سه شیفت کاری مشغول به کارند و روزانه بدون وقفه هزاران مترمربع پارچه تولید و وارد سالن تکمیل میشود.
دستگاههای بافندگی را یکی پس از دیگری طی میکنم تا به سالن تکمیل کارخانه برسم. در این بخش با آقا محمد که مسئول این قسمت است، همراه میشوم. در این سالن، آنچه ابتدا خودنمایی میکند، دستگاههای چاپ بزرگی است که پارچهها در ورودی آن بر روی غلطک قرار گرفته و پس از عبور از دستگاه، با طرحها و رنگهای متنوع چاپ و بر روی غلطی دیگر پیچیده میشود. سپس پارچههای نهایی وارد دستگاه شستشو و آهارکشی میشود.
محمد میگوید: عملیات تکمیل بر روی پارچه ها، به منظور افزایش درخشندگی، نرمی، زیبایی، ثبات رنگ و اتوپذیری صورت میگیرد.
کارگران زیادی در این سالن و در کنار دستگاهها مشغول به کارند. کارگرانی که همه جوان هستند و شور و شوق کار دارند آنهم برای تولید کالایی که به نام و نشان ایران مزین شده است. با احسان صحبت میکنم. او دیپلم فنی و حرفه دارد و چهار سالی است در بخش تکمیل کارخانه کار میکند. او میگوید: احساس غرور میکنم که در تولید کشورم سهیم شده ام و به چرخش بیشتر چرخهای اقتصاد کشور کمک میکنم.
اما در گوشهای از سالن تکمیل تابلو آزمایشگاه خودنمایی میکنم. وارد اتاقهایی میشوم که آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی بر روی مواد اولیه و پارچههای تولید شده انجام میشود. مسئول این بخش، خانم، ولی زاده است. او میگوید: آزمایشگاه، قلب سالن تکمیل است. همه مواد ورودی و فرمولهای اولیه رنگرزی در این قسمت تست میشود تا به لحاظ قدرت و کیفیت مطابق با استانداردهای ملی و جهانی باشد.
خانم ولی زاده میافزاید: علاوه بر آزمایشگاه شیمی، در آزمایشگاه فیزیک، پارچههای نهایی یا حین تولید، تست میشوند تا استانداردهای جهانی بر روی آن اعمال شود؛ اینکه پارچه آبرفت نداشته باشد، پارچه لکه گذاری نکند، رنگ پریدگی نداشته باشد، پرزدهی نداشته باشد و در نهایت آنچه تولید میشود باب میل مشتری باشد.
از آزمایشگاه که بیرون میآیم، آقا محمد مرا به بخش طراحی کارخانه میبرد. مهندسان طراحی در این بخش مشغول به کارند. آقای ولی زاده که خود فارغ التحصیل رشته نساجی است و بعنوان مسئول واحد طراحی کارخانه مشغول به کار است، میگوید: در این بخش پارچهها بر اساس سلیقه مشتری و نظرسنجی در بازار طراحی و سپس طرحهای تائید شده بر روی دستگاههای چاپ پیاده میشود تا در نهایت پارچهای روانه بازار شود که نیاز مشتری را جواب دهد.
پس از طی همه مراحل، اکنون پارچههای تولید شده به بخش بسته بندی میرود تا پس از توزین، متراژ و نمره گذاری به بازار عرضه شود.
تولید سالانه ۶۰ میلیون مترمربع پارچه ایرانی
پس از بازدید از بخشهای مختلف کارخانه یزدباف، با مدیر تولید کارخانه همصحیت میشوم. علیرضا قدمگاهی میگوید: میزان تولید سالانه ما بیش از ده هزار تن انواع نخهای پنبه ای، پنبهای شانه شده، الیاف مصنوعی و مخلوط آنها در نمرههای مختلف و همچنین تولید سالانه بیش از هزار و ۵۰۰ تن نخ دولا است.
او با اشاره به اینکه کارخانه یزدباف زنجیره نساجی را از تولید نخ تا پوشاک تکمیل کرده است، افزود: بومی سازی دستگاههای بافت پارچه و تطابق بافتها با استانداردهای روز جهان از دیگر موفقیتهای این واحد نساجی است.
قدمگاهی میگوید: در این کارخانه سالانه ۶۰ میلیون مترمربع و به طور میانگین روزانه ۱۵۰ هزار مترمربع پارچه با وزن ۶۰ گرم تا ۶۰۰ گرم در مترمربع در انواع پارچههای شال و روسری، شلواری (جین و کتان)، پیراهنی، ملحفه ای، پردهای و مانتویی با ترکیب پنبه و الیاف مصنوعی تولید میشود.
او همچنین از اشتغال بالای کارخانه یزدباف خبر میدهد و ادامه میدهد: هم اکنون ۹۰۰ نفر به طور مستقیم و شش هزار نفر هم بطور غیرمستقیم در این واحد نساجی مشغول به کار هستند.
پارچههایی که روانه بازار میشود تا ضمن تامین نیاز داخل، با صادرات به کشورهای همجوار برای کشور ارزآوری داشته باشد.
آنگونه که مدیر تولید کارخانه میگوید: به تازگی صادرات پارچه به کشورهای همسایه آغاز شده است و با اجرای طرحهای توسعه، سال ۱۴۰۰ تولیدات کارخانه را تا دو برابر افزایش خواهیم داد.
پوشاک ایرانی، برازنده قامت ایرانی
گرچه این روزها پوشاک با برندهای چینی و ترکی و ... در ایران، بازارگرمی میکند، اما در قطب نساجی ایران، پوشاکی به بازار راه یافته که به لحاظ کیفیت دوخت و طرح و نقش، با نمونه خارجی رقابت میکند. عضو هیئت مدیره کارخانه یزدباف از راه اندازی خیاط خانههایی خبر میدهد که روزانه هزاران دست شلوار و پیراهن و مانتو با دستان زبردست خیاطان داخلی، تولید و روانه بازار میکنند.
زینی میافزاید: علاوه بر سه شعبهای که در یزد، پوشاک یزدباف را به فروش میرسانند، ۲۰ فروشگاه هم در سراسر ایران منسوجات و پوشاک این کارخانه را به مردم عرضه میکنند.
همت و تلاش و سختکوشی که باعث شده است اکنون پوشاکی ۱۰۰ درصد ایرانی و با نشان ایرانی جای خود را در بازار باز کند.
به یکی از شعب فروشگاه یزدباف در شهر یزد میروم که منسوجات و پوشاک تولید کارخانه را به فروش میرساند. مرد جوانی در حال خرید پیراهن است. او با اشاره به قیمت مناسب پوشاک در این فروشگاه میگوید: تاکنون چندین بار از یزدباف خرید کرده ام و از کیفیت اجناس راضی ام.
کمی جلوتر خانواده چهارنفرهای در حال خرید هستند. فاطمه خانم که برای دو فرزندش شلوار کتان تهیه کرده است، میگوید: اگر تولیدکنندگان ایرانی، کالای مرغوب و باکیفیت تولید کنند، مردم حتماً خرید میکنند چرا که باعث اشتغال بیشتر جوانان کشورمان میشود و پول کشور، صرف رونق تولید در کارخانهها میشود.
در این میان دختر دانشجویی جلو میآید و میگوید: باید در کنار کیفیت، رنگ ها، طراحیها و نحوه دوخت آنقدر به روز باشد که پاسخگوی نیاز هر سلیقهای باشد.
پس از گفت و شنود با مردم، صحبتهای مدیرعامل کارخانه یزدباف در ذهنم مرور میشود که میگفت: به این نتیجه رسیدیم که حیات ما وابسته به زنجیره آخر منسوجات است؛ تولید پوشاک.
آقای ضرابیه از بکارگیری متخصصانی خبر میدهد که قرار است به کمک تولیدکنندگان بیایند تا در نهایت پوشاکی روانه بازار شود که با برندهای مطرح جهان، قابل رقابت باشد و نه تنها در بازار داخلی بلکه در بازارهای خارجی هم نفوذ بازار را بدست گیرد.
حیات نساجی ایران در گرو حمایت مردم
بر اساس آخرین آمار ارائه شده، بازار مصرف پوشاک در ایران به ۳۰ میلیارد دلار میرسد و ایران پس از آمریکا دومین مصرف کننده پوشاک در جهان است.
آنگونه که وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده است مجموع مصرف کالاهای نساجی و پوشاک ۵۱۰ هزار تن است که تنها ۳۵۰ هزار تن آن تولید داخلی است و بقیه از طریق واردات از کشورهای چین و ترکیه تامین میشود.
این در حالیست که کارخانجاتی همچون کارخانجات یزدباف با تولید بهترین پارچهها و پوشاک خود به برندی در کشور تبدیل شده اند. حمایت از برندهای ایرانی به طور قطع میتواند نقش موثری در جلوگیری از واردات پوشاک و خروج ارز از کشور و البته رونق تولید و اشتغال در کشور داشته باشد.
آری اگر به دنبال حفظ هویت ایرانی و روشن نگه داشتن چراغ هزاران واحد تولید هستیم باید به یاد داشته باشیم که چرخهای تولید در صنعت نساجی زمانی بی وقفه خواهد چرخید، که پوشاک ایرانی زینت بخش تن ایرانیان باشد.
نویسنده: سیده سکینه میرطاهری