پخش زنده
امروز: -
عبدالملک بدرالدین الحوثی تاکید کرد همه فعالیت های گروههای جنایتکار تکفیری - صهیونیستی، تحت سیطره آمریکاست.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ سید عبدالملک بدرالدین الحوثی دبیرکل جنبش انصارالله یمن در سالگرد شهادت سید حسین بدرالدین الحوثی سخنانی ایراد کرد.
وی در این سخنان که به صورت زنده از شبکه المسیره پخش شد پس از سلام و درود بر حضرت محمد مصطفی (ص) و خاندان پاک و مطهر ایشان، رحمت و جنت الهی را برای شهید سید حسین بدرالدین الحوثی خواستار شد و گفت هر قدر هم درباره وی سخن بگوییم حق مطلب را ادا نکرده ایم. وی واقعا روحیه، اخلاق و مواضعی قرآنی داشت.
وی در ادامه به فعالیتهای سید حسین بدرالدین و طرح قرآنی وی و آثار و نتایج آن که همچنان ادامه دارد اشاره کرد و افزود: طرح قرآنی با دیگر طرحهایی که با اهداف شخصی یا حزبی آغاز میشود تفاوت دارد. طرح قرآنی نتیجه ایمان است و خاستگاه ایمانی دارد و مبتنی بر واقعیتهای موجود و مقتضیات آن است.
عبدالملک بدرالدین در ادامه به پیروزی سال ۲۰۰۰ مقاومت لبنان و اخراج خفت بار اشغالگران از لبنان اشاره کرد و افزود: این پیروزی در واقع پیروزی همه امت اسلامی است و تاثیر زیادی در کل منطقه دارد و از سوی دیگر تاثیراتی بسیار منفی برای اسرائیل و حامیان آن و به عبارت دیگر آمریکا و به طور ویژه غرب داشت. این پیروزی بزرگ همچنین باعث زنده شدن امید در دل امت اسلامی شد و رویکرد آنها را به سمت آزادی، عزت و کرامت تقویت کرد. دشمن به اهمیت این پیروزی بزرگ و نتایج آن و تاثیر بزرگ آن و احتمال تبدیل آن به عاملی سازنده در ایجاد تغییرات در منطقه پی برد که میتواند مقاومت امت را بالا ببرد و به آن کمک کند، تبعیت از دشمنان را کنار بگذارد و از نفوذ و تاثیر منفی آنها جلوگیری کند و در برابر توطئههای و فریبکاریهای آنها علیه این امت بایستد. این مسئله دشمنان را به شدت آزار میداد به همین سبب تلاش کردند جلوی آنرا بگیرند و سیطره کامل خود را بر کشورهای ما بگسترانند. این کار در چارچوب طرحی شیطانی انجام میشد که تعدادی از اهداف را تحقق میبخشید.
وی در ادامه گفت: اولین هدف ایجاد یک مانع فرهنگی و روانی در برابر این الگوی موفقیت آمیز بود که پیروزی مقاومت و تحقق آزادی و استقلال برای مردم به وجود آورده بود. دشمنان به هیچ وجه خواستار چنین چیزی نیستند. آمریکا، غرب و اسرائیل به هیچ وجه با چنین چیزی موافق نیستند. میخواهند این امت ضعیف و شکننده و فاقد امید باشد تا محیط مناسبی برای توطئهها و فریبکاریهای آنها وجود داشته باشد و هیچ مانعی در این خصوص پیش روی آنها نباشد. وقتی حزب الله لبنان چنین الگویی از مقاومت موفقیت آمیز و کارآمد مردمی ارائه داد که با طرد دشمن به پیروزی دست یافت، دشمنان تلاش برای تخریب این الگو را چه از طریق تبلیغات انتخاباتی یا در سطوح فرهنگی از طریق تکفیریها که سعی میکردند مانعی فرهنگی ایجاد کنند، آغاز کردند.
دبیرکل جنبش انصارالله یمن خاطر نشان کرد دشمنان از سوی دیگر سعی کردند امت اسلامی را به الگوی دیگری که الگویی شکست خورده و تحت سیطره دشمنان بود ربط دهند که همان الگوی تکفیری بود. هدف دیگر آنها از هم پاشیدن امت اسلامی از داخل بود. با این طرح تلاش کردند امت را با فتنه انگیزی از داخل متلاشی و رویکرد مبارزه و دشمنی با اسرائیل و غرب و استعمار و آمریکا و فعالیتهای استعماری و اقدامات خصمانه آن علیه امت اسلامی را تحت عناوین طایفهای و... به سمت داخل معطوف کنند و امت اسلامی را به طور کامل از توجه به دشمن واقعی که همان اسرائیل است منصرف کنند تا زمینه را برای اقداماتی بدتر یعنی عادی سازی روابط آماده کنند.
بدرالدین الحوثی گفت: دشمنان همچنین تلاش کردند اسلام به عنوان یک دین و مسلمانان را به عنوان یک امت و جهاد را به عنوان یکی از ابزارهای دفاع از امت اسلامی و دین و زمین و مقدسات آن، تخریب کنند تا به هدف خود که سیطره مستقیم بر امت بود برسند. انواع گروههای تکفیری اعم از القاعده و گروههای منشعب شده از آن همه و همه ابزارهای اصلی اجرای این طرح و پوشش تاریک اجرای این طرح بودند و آمریکا از آنها برای هرگونه بهانه تراشی استفاده کردند که حوادث یازدهم سپتامبر و... از آن جمله است. آنها از این امور به عنوان بهانه و دستاویزی برای ورود به سرزمینهای امت اسلامی و سیطره بر آنها و هدف قرار دادن همه آنها بهره بردند. این تکفیریها ساخته و پرداخته دست آمریکا هستند به همین سبب طبق اهداف و برنامههای آمریکا که ضامن تحقق توطئههای آمریکاست، عمل میکنند. فعالیتها و تحرکات آنها و اماکن استقرار آنها و... همه فعالیتهای آنها تحت سیطره آمریکاست.
وی در ادامه افزود: هرکجا آمریکا بخواهد مستقر میشوند و از هرجا که آمریکا بخواهد عقب نشینی میکنند چه در سطح کشورها مثل عراق، سوریه، یمن یا هر منطقه دیگری باشد. هدف نهایی همه این اقدامات نیز تامین امنیت کامل اسرائیل است. القاعده با حمایت آمریکا و متحدان آمریکا در کشورهای اسلامی و فراتر از کشورهای اسلامی گسترش یافت و توانایی و قدرت خود را برای گسترش و حضور در هر کشوری که بخواهد نشان داد. این گروه نشان داد میتواند اقدامات امنیتی و پس از آن نظامی را علیه حکومت مشخص، مذهب مشخص یا هر چیز دیگری آغاز کند، اما در این میان اسرائیل استثنا بود. القاعده در ایران جنایاتی انجام داد، در سوریه، عراق، لبنان، کشورهای حوزه خلیج (فارس)، مصر، کشورهای مغرب عربی، آفریقا و اروپا حضور یافت و مثل یک موجود وحشی در بسیاری از کشورها گسترش یافت. اما اسرائیل کاملا از دست القاعده در امان بود و از جانب این گروه هیچ گزندی به آن نرسید.
وی خاطر نشان کرد: به موازات این تحرکات تکفیری ها، آمریکا نیز به همراه ائتلافی که در شرق و غرب تشکیل داده بود تحرکاتی فریبنده را تحت عناوین مختلف آغاز کرد و عنوان اصلی آن نیز مبارزه با تروریسم بود حال آن که خود این تروریسم را به وجود آورده و در کشورهای اسلامی گسترش داده بود و آن را به صورت کاملا هماهنگ با برنامههای خود حرکت میداد و هدایت میکرد. آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم تحرکات خود را انجام میداد گویا این آمریکاست که از ملتها در برابر تروریسم حمایت میکند. عناوین دیگری هم مثل دموکراسی و حقوق انسان و آزادی و... برای فعالیتهای خود مطرح میکردند؛ بنابر این تحرکات تکفیریها و همه جنایات و وحشیگریهایی که انجام میدادند به موازات اقداماتی بود که آمریکا تحت عناوین جذاب و فریبنده انجام میداد. کشورهای اسلامی عرصهای برای اجرای این طرحها بودند. از یکسو تکفیریها فعالیت میکردند و از سوی دیگر نیز آمریکا. کشورهای اسلامی عرصه تاخت و تاز این دو شده بود. این کارها طبق برنامهها و اولویتها انجام میشد که فرصت پرداختن به جزئیات آنها وجود ندارد. یکی از ارکان اساسی برنامههای آنها این بود که مورد قبول امت ما واقع و زمینه موفقیت آن با کمترین هزینه ممکن فراهم شود. اهداف آنها سیطره بر مردم، سرزمین و ثروتهای امت ما بود. این طرح همه امت را هدف قرار داده است و هیچ استثنائی هم در هیچ کشوری از کشورهای اسلامی وجود ندارد البته اولویتها و شیوهها متفاوت است.
دبیرکل جنبش انصارالله یمن، با اشاره به تلاش آمریکا برای سلطه نظامی بر کشورهای منطقه تحت عناوین مختلف، یادآوری کرد که آمریکا در گذشته پایگاه نظامی در مرکز صنعا پایتخت یمن کنار سفارت این کشور، ایجاد کرده بود.
سید عبدالملک بدرالدین در ادامه سخنانش گفت: یمن به عنوان یک کشور از کشورهای این امت مسلمان، از جمله نخستین کشورهایی است که هدف (اقدامات آمریکا) قرار دارد، همانطور که آمریکاییها درباره آن سخن میگویند. بعضی از مسئولان و رسانههای آمریکایی، از یمن به عنوان سومین هدف احتمالی پس از عراق و افغانستان نام برده اند. بدیهی است که یمن هدفی برای آنها باشد، آنها بر همه منطقه تمرکز کرده اند، چه رسد به یمن که موقعیت راهبردی و اهمیت زیادی دارد. همچنین تمرکز بر ملت یمن است، زیرا آمریکاییها به دنبال سلطه بر همه چیز از جمله زمین، ثروتها و انسانها هستند.
وی تشریح کرد اهمیت راهبردی موقعیت جغرافیایی یمن در جهان با توجه به مسئله باب المندب، دریای سرخ، دریای عربی و نیز موقعیت آن در جزیره العرب، معروف است. متجاوزان همچنین به دنبال بهره کشی از ملت یمن هستند. تمرکز آنها بر ثروتهای این کشور است. یکی از سفرای اسبق آمریکایی گفته بود، یمن دست نخورده است، یعنی ثروتهای آن به صورت گسترده و خام همچنان باقی مانده است، یعنی آمریکا برای تسلط و بهره برداری از این ثروتها تلاش خواهد کرد. بدون شک، یمن در صدر کشورهایی قرار داشت که هدف توطئههای آمریکا قرار گرفت. این توطئه آمریکا علیه یمن هم مانند دیگر کشورها، فراگیر و خطرناک است. اگر ملتی تصمیم بگیرد این موضوع را نادیده بگیرد و مسئولیت خودش را در مقابله با آن از یاد ببرد، به معنای آن خواهد بود که تصمیم به تسلیم شدن گرفته است. تسلیم شدن هم به معنای از دست دادن همه چیز است، یعنی از دست دادن آزادی، استقلال و کرامت است. تسلیم شدن به معنای بردگی برای آمریکا و اسرائیل است، یعنی از انسانها و امکانات آنها برای خدمت به منافع آمریکا و اسرائیل استفاده شود.
وی افزود: این شرایط فاجعهای برای دین و دنیاست. این امر بسیار ننگ آور، هولناک و مخالف با فطرت انسان است و ملتهای آزاد در جهان حتی از غیرمسلمانان، آن را نمیپذیرند. کشورها و ملتهایی هستند که با قاطعیت، سلطه جویی آمریکا و بردگی برای آن را رد کرده اند. آنچه در داستانهای ویتنام، کوبا، کره شمالی و کشورهای آمریکای لاتین مانند ونزوئلا رخ داد، همین بود. کشورها و ملتهای زیادی هستند که با فطرت انسانی خودشان، سلطه آمریکا و تحقیر و ذلت در برابر آن را رد کرده و حاضر نشده اند ثروتها و امکانات خودشان را به آمریکا واگذار کنند. ملت یمن با هویت ایمانی و اسلامی خودش، بخشی از این امت اسلامی است که هدف توطئه قرار دارد. البته کشور ما سهم خودش را از این توطئه فراگیر دارد.
بدرالدین افزود: در صدر این حملات، حملات نظامی با هدف سلطه نظامی، قرار دارد. همانطور که آمریکا تهاجم نظامی به عراق داشت و پیش از آن به افغانستان تهاجم نظامی کرده بود. سلطه نظامی بر بعضی از کشورها نیاز به تهاجم نظامی ندارد، زیرا حکومت یا طرفهای موجود در آن کشور به صورت خودکار، سلطه نظامی آمریکا را میپذیرند. آمریکا پایگاههای نظامی برای خودش احداث میکند و مهمترین اماکن راهبردی را در آن کشور به این منظور انتخاب میکند تا سلطه نظامی را برای واشنگتن تضمین کند. این چیزی است که در یمن رخ داد و حکومت وقت، تسلیم شد و موافقت کرد که کشور را به روی سلطه نظامی آمریکا به این صورت، باز کند. حضور نظامی آمریکا در یمن زیر پوشش آموزش ارتش صورت میگرفت. شمار زیادی از آمریکاییها به عنوان مستشار و مربی آمدند و سپس پایگاه نظامی ایجاد کردند. کار به جایی رسید که آنها پایگاه نظامی در مرکز صنعا و کنار سفارت آمریکا، داشتند.
بدرالدین الحوثی همچنین خاطر نشان کرد آمریکاییها بر اساس شیوه شناخته شده خودشان به صورت تدریجی عمل میکنند و سپس پایگاههای خودشان را گسترش میدهند تا سلطه کامل را از نظر نظامی بر همه کشور تضمین کنند. آنها برنامه گستردهای برای سلطه بر همه یمن داشتند. آنها همچنین به دنبال تسلط بر ارتش یمن زیر پوشش آموزش و سپس تغییر ساماندهی آن، بودند. میخواستند دکترین رزمی ارتش را تغییر دهند تا این موضوع مشخص شود که بر اساس سیاست آمریکا چه کسی دشمن است، نه اینکه هویت ایمانی ارتش در نظر گرفته شود و نه اینکه بر اساس چالشها و خطرات واقعی برای کشور، دشمن تعیین شود. میخواستند هر کسی با آمریکا و اسرائیل دشمنی کند، به دشمن ارتش یمن تبدیل شود. شناسایی دشمن چه در صحنه داخلی یمن و چه در سطح منطقه، بر اساس دیدگاه آمریکا و اسرائیل صورت میگرفت.
دبیرکل جنبش انصارالله یمن در ادامه سخنان خود با اشاره به روشهای تسلط آمریکا بر کشور یمن گفت: از جمله تسلطهای آمریکا تسلط نظامی است. این نوع تسلط، تسلط بر توانمندیهای نظامی است و اینکه ارتش یمن چه اقدامی میتواند انجام دهد یا انجام ندهد باید بتواند در اختیار داشته باشد؛ مثلا در یمن دشمن همه امکانات و تواناییهای ارتش را از بین ببرد تا در مقابل هرگونه حملات خارجی قدرت نداشته باشد. آمریکا پدافند هوایی یمن را زیر نظر داشت تا سامانههای موشکی را منهدم کنند. همچنین نیروی دریایی را محدود کردند تا اینکه به صفر رساندند و برنامهای را هم برای کنترل موشکها و منهدم کردن آن آغاز کردند؛ موشکهای دور بردی که یمنیها میتوانند با آنها به هر گونه تجاوز خارجی پاسخ دهند.
عبدالملک بدرالدین در ادامه افزود: برخی از مسئولان طوری سخن میگفتند که به قدرت و توان نظامی علیه حملات خارجی نیازی نیست و فقط باید در درون و در داخل در مقابل دشمن ایستاد. این اظهارات برخی از یمنیها در رسانهها موجود است و به ثبت رسیده است. همچنین از روشهای تسلط نظامی که آمریکا میخواهد داشته باشد حمله نظامی به کشورهاست و این امکان به آمریکاییها داده شود که هرگونه حمله نظامی هوایی یا زمینی در هر نقطه از «کشورِ هدف» را انجام دهند. این موضوع را به عادتی برای خود تبدیل کردند به طوری که آمریکاییها هر کشوری را بخواهند و هر زمان که بخواهند هدف قرار میدهند؛ اینها تجاوز به آزادی و استقلال و عزت و کرامت است. اینها شواهد و عناوینی برای تسلط نظامی آمریکاست. رسانهها میتوانند برنامههای زیادی را در این زمینه بسازند و ملتها را آگاه سازند. از جمله تسلط نظامی میتوان تسلط امنیتی را نیز نام برد. تسلط نظامی از طریق تسلط بر سرویسهای اطلاعاتی است در یمن این اتفاق افتاد و ابزاری جدید ساختند که به امنیت ملی معروف است که به طور مستقیم بر بسیاری از سرویسهای امنیتی تسلط پیدا کردند و از طریق جاسوسانی که داشتند به اهداف خود میرسیدند. همچنین تسلط بر اوضاع امنیتی مطرح است. بسیاری از جزئیات شرایط امنیتی به ایجاد هرج و مرج منتهی میشود که به جنایتها و ترورها نیز منجر میشود. این مسائل در یمن مشاهده شد؛ زیرا به هر میزان که تسلط آمریکا بر دولت و موسسات دولتی یمن بیشتر شد و به هر میزان که آمریکاییها فعالتر بودند ناامنی بیشتر میشد آنها فعالیتهای خود را در یمن با عناوین بسیار خوبی هم مطرح میکردند، اما واقعیتها متفاوت بود ناامنی و هرج و مرج روبه افزایش بود. ترورها افزایش مییافت و گروه القاعده در یمن ایجاد شد که باعث ناامنی شدیدی شده بود.
وی افزود: ابتدا آمریکاییها میگفتند تنها پنج عضو القاعده در یمن حضور دارند و آمریکاییها با همین ادعا وارد یمن شدند سپس به گسترش القاعده در استانهای مختلف یمن پرداختند حتی به داخل صنعا نیز نیروهای القاعده را اعزام کردند حتی در محلهای که سفارت آمریکا حضور داشت اعضای القاعده حضور داشتند و شعارهای خود را علنا اعلام میکردند در اطراف صنعا پایگاههای نظامی داشتند در عمران، اطراف صعده، حجه، الجوف، مارب و ... حضور یافتند. آمریکا زمینه استقرار اعضای گروه القاعده در کشور یمن را به طور بسیار شگفت انگیزی فراهم کرده بود. بسیار واضح بود که آمریکا زمینه را برای آنها فراهم میسازد و از طریق سرویسهای اطلاعاتی رسمی از آنها حمایت میکند. آمریکا همچنین با تسلط سیاسی ملت یمن را هدف قرار داده است. از جمله تاثیر سیاسی آمریکا بر یمن دخالت بر سیاستهای داخلی و خارجی کشور یمن بود. آمریکا حتی در مواضع خارجی دولت یمن نقش داشت. شواهد زیادی در این زمینه وجود دارد. واشنگتن همچنین در سیاستهای داخلی یمن دخالت میکرد و بر تصمیمات سیاسی در کشور تسلط یافت. همچنین در برنامههای دولت، وزرا و مسئولان با دیکته کردن اهداف خود دخالت میکرد. حتی این مسائل در رسانهها هم مطرح میشد؛ رسانهها دیدار سفیر آمریکا و مسئولان آمریکایی با وزیران مختلف را که دیدارهایی غیر عادی بود مطرح میکردند. در این دیدارها آمریکا تصمیمات خود را تحمیل میکرد. همچنین تسلط بر مسائل سیاسی برای رسیدن به شرایط بحرانی و فضایی رقابتی بود تا امتیاز بیشتری به آمریکا و اسرائیل داده شود. آنها این شراط رقابتی را در بین احزاب ایجاد میکردند تا هر حزبی که بیشتر به آنها پناه ببرد امتیاز بیشتری بدهد. اما این امتیازها در مقابل دادن چه هزینههایی است؟ این احزاب حاکمیت ملی، استقلال، عزت، کرامت و یمن را میفروختند حتی ایمان و ارزشها و اخلاق خود را نیز از دست میدادند. این مسئله مهمی است که آمریکا از طریق فاسد کردن فرایند سیاسی کشور به اهداف خود میرسید. روند سیاسی که میبایست منافع واقعی ملی و همه ملت را تامین کند فاسد میشد تا منافع آمریکا و اسرائیل را فراهم کند. واقعا تاسف بار است.
همچنین از نتایج رقابت و کشمکشهای زیاد بین احزاب این بود که هیچ یک از طرف یمنی به موفقیت نرسد و آمریکاییها این را خوب میدانستند، زیرا هر طرف به شکست طرف مقابل فکر میکرد حتی اگر یکی از آنها برای منافع کشور فعالیت میکرد نمیتوانست به اهداف خود برسد.
وی خاطر نشان کرد: از سوی دیگر، میتوان به تسلط آمریکا بر آموزش و پرورش اشاره کرد؛ تسلط اعتقادی و فرهنگی و تسلط بر عقلها و قلبهاست که این از خطرناکترین انواع اشغالگری است. آنها از طریق کنترل کتابهای درسی، آموزش و پرورش را تحت کنترل خود در آوردند آمریکاییها در مضمون کتب درسی نیز دخالت کردند. همچنین بر نقش معلمان متمرکز شدند و اقداماتی را علیه معلمان بکار گرفتند تا فاسد و گمراه شوند و اهداف آمریکا را انجام دهند تا این معلمان منابعی برای گمراهی باشند. بر دانش آموزان و دانشجویان نیز مسلط میشدند و از طریق کتب درسی، معلمان و فعالیتهای ویژه دانش آموزان و دانشجویان نخبه و باهوش را هدف قرار میدادند.
وی افزود: آمریکاییها حتی سخنرانیهای مذهبی را تحت کنترل خود در آورده بودند. آنها با متمرکز شدن بر مساجد برای آن برنامه ریزی کردند که رویکردهای مشخصی را دنبال کنند؛ رویکردهایی که در خدمت منافع آمریکا باشد. آنها اقداماتی از طریق جریانهای رسمی و سازمانهایی برای محقق کردن اهداف خود انجام دادند. همچنین در تسلط بر سخنرانیهای دینی به حدی رسیدند که با قرآن کریم جنگیدند و این امری بسیار خطرناک و ناگوار است و البته سکوت در برابر این اقدام آمریکا هم بسیار بد و ناگوار است. آنها تلاش کردند متنهایی از قرآن کریم را از برنامههای درسی حذف کنند آن هم آیاتی که درباره جهاد، دشمنان امت و خطر آنها بود یا آیاتی را که روحیه استقلال، عزت و کرامت امت را تقویت میکرد از میان متون درسی حذف کردند حتی آنها سوره کافرون را از برنامه درسی مقطع ابتدایی حدف کردند همچنین سعی کردند این نوع آیات قرآن کریم در مساجد و سخنرانیهای مذهبی حذف شود. همچنین تلاش میکردند مفاهیم خود را که رنگ دینی به آن میدادند به دانش آموزان و دانشجویان تحمیل کنند.
بدرالدین الحوثی گفت: این در حالی است که این مسائل هیچگاه از دین نبوده است؛ مثلا مسئله «پذیرش و تحمل یکدیگر» را مطرح کردند تا مفاد آن مطابق با پذیرش آمریکاییهای اشغالگر باشد تا کشور ما را اشغال کنند و ما را به بردگی بکشانند و ثروتها و منابع ما را غارت و سرزمین ما را اشغال کنند و ما صهیونیسم و دشمن یهودی اسرائیلی را نیز بپذیریم. این هدف آنها از طرح موضوع «پذیرش و تحمل یکدیگر» است. نه اینکه زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر داشته باشیم.