نفوذ مستشاران نظامی آمریکا در ارکان تصمیمگیری رژیم طاغوت
مستشاران نظامی آمریکا که با اشغال ایران توسط متفقین و در جنگ جهانی دوم وارد ایران شدند تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، حضوری تأثیرگذار در جهت تامین منافع استعماری آمریکا داشتند.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: حضور پر تعداد مستشاران خارجی در ایران و نفوذ فزاینده آنها بر شخصیتهای سیاسی و نهادهای دولتی از جمله مصادیق غیر قابل انکار وابستگی به غرب در دوره ستمشاهی است.
مستشاران کسانی هستند که دارای تخصص و تجربه مفیدِ کاری در یک حوزه خاص هستند و برای ایجاد بستر مناسب جهت فعالیت یا حرفه خاص، جذب کشوری دیگر غیر از کشور متبوع خود میشوند. این البته ظاهر موضوع است و تردیدی نیست که کشورهای اعزامکننده مستشار، اهداف خاص استعماری و منافع ویژه اقتصادی و سیاسی خود را در کشورهای هدف دنبال مینمایند.
ایران پیش از انقلاب نیز از این قاعده مستثنی نبود و مستشاران غربی توانستند به تدریج نفوذی فراتر از تصور در ایران پیدا کنند. در زمان پهلوی دوم و به خصوص بعد از کودتای آمریکایی-انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، حضور مستشاران آمریکا در کشورمان بسیار جدیتر و پررنگتر از قبل شد. مستشاران نظامی آمریکا که با اشغال ایران توسط متفقین و در جنگ جهانی دوم وارد ایران شدند تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، حضوری تأثیرگذار در جهت تامین منافع استعماری آمریکا داشتند.
آغاز حضور مستشاران نظامی آمریکایی
هیئت مستشاری ژاندارمری، نخستین گروه مستشاری نظامی آمریکا بود که با هدف سازماندهی ژاندارمری ایران در پاییز ۱۳۲۲ وارد ایران شد. مدت اعتبار قرارداد دو سال بود و آمریکا هر زمان که میخواست، میتوانست نیروهایش را فرا بخواند (ماده ۲ و ۳). طبق ماده ۲۱ نیز ایران متعهد شد مستشار نظامی سایر کشورها را استخدام نکند. چهار سال بعد (۱۳۲۶)، قرارداد دیگری درباره اعزام هیئت مستشاری از آمریکا جهت افزایش سطح کارایی ارتش ایران به مدت دو سال به امضا رسید. حق ایران برای تمدید و حق آمریکا برای فسخ یکجانبه در این قرارداد به رسمیت شناخته شده بود.
در ماده ۱۱ این قرارداد آمده بود در صورتی که اعضای هیئت مستشاری در ایران مرتکب جرم و جنایتی شوند، از ادامه خدمت در ایران معاف و به آمریکا بازگردانده میشوند. همچنین اعضای هیئت، حق بازرسی کلیه تأسیسات نظامی ایران را داشتند. بر مبنای ماده ۲۴ قرارداد، ایران حق استخدام اتباع سایر کشورها را بهعنوان مستشار نظامی نداشت. حوزه ماموریت مستشاران نظامی آمریکا پس از پیوستن ایران به پیمان سنتو و انعقاد قرارداد دوجانبه ایران و آمریکا، وسیعتر شد. طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۴ هجری شمسی سه گروه از مستشاران نظامی آمریکا به آموزش کارمندان ارتش و ژاندارمری مشغول بودند. مستشاران نظامی آمریکا تمام آموزشگاهها و مدارس نظامی و دانشکده افسری را در ایران کنترل میکردند و تمام امور ارتش و ساختمانهای نظامی و استراتژیک را تحت نظر داشتند.
زمینهها و پیامدهای حضور مستشاران نظامی آمریکا
بررسی سخنرانیها، اظهارات و مصاحبههای مقامات سیاسی و نظامی عصر پهلوی و آمار و ارقام منابع رسانهای و دیپلماتیک آمریکایی و اروپایی آن روزگار، از این واقعیت تلخ حکایت دارد که عطش سیریناپذیر رضاشاه و محمدرضا پهلوی و برخی سیاستمداران درباری برای تجهیز و مدرن کردن ارتش ایران، از طریق خرید سلاح و تجهیزات نظامی آمریکایی موجب سقوط ایران از چاله روسیه و انگلیس در عصر قاجار به چاه آمریکاییها در دوره پهلوی شد. دولت ایران به ویژه طی سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ میلیاردها دلار برای واردات تأسیسات و تسلیحات نظامی جدید آمریکایی به ایران هزینه کرد.
تلاشهای محمدرضا پهلوی برای ایفای نقش ژاندارمی در منطقه، عامل اصلی خریدهای هنگفت تسلیحاتی بود که از سوی مستشاران آمریکایی توصیه میشد. شاه، مشتری پیشرفتهترین نوع تسلیحات بود و از آن جمله سفارش خرید هاورکرافتهای موشکانداز و هلیکوپترهای مینانداز و هواپیماهای کوچک عمودپرواز و هواپیماهای مخصوص جنگ با زیردریاییها را داده بود. بودجه دفاعی ایران در سال ۱۳۴۹، معادل ۸۴۴ میلیون دلار بود، که در سال ۱۳۵۶ به ۱۰ میلیارد دلار افزایش یافت و سفارشهای نظامی ایران به برکت افزایش قیمت نفت از پنج میلیارد دلار در همان سال فراتر رفت. اواسط مرداد ۱۳۵۵ «کیسینجر» در رأس هیئتی به ایران سفر کرد و موفق شد با عقد قرارداد، ایران را به یکی از شرکای بزرگ آمریکا تبدیل کند. پیشبینی میشد، طبق این قرارداد، حجم مبادلات دو کشور تا پایان دهه ۱۳۵۰ بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار شود.
نکته بارز در تمامی این قراردادها غلبه موارد نظامی بود، زیرا در آن زمان حدود ۲۷ درصد کل بودجه ایران صرف امور نظامی میشد. با افزایش بودجه نظامی ایران به میزان چهار برابر در فاصله سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷، هزینههای نظامی ایران هم چهار برابر شد. در این مدت، حدود یک سوم کل صادرات اسلحه آمریکا به ایران صادر میشد.
گفتنی است بر اساس تحقیقات سنای آمریکا، تعداد مستشاران آمریکایی در ایران از ۱۶ هزار نفر در ۱۳۵۰ به ۲۴ هزار نفر در ۱۳۵۴ افزایش یافت. حضور بیش از ۴۵ هزار مستشار در سال ۱۳۵۶ که بیشتر آنها در جنگ ویتنام حضور داشتند، گویای دو وظیفه و عملکرد بود:
۱- حفاظت. حراست از منافع دولت آمریکا
۲- مشارکت مستقیم در سلطه سیاسی بر مردم
بر مبنای آمار و ارقام پراکندهای که پیرامون تعداد مستشاران نظامی آمریکا موجود است، تنها مستشارانی که در ارتش و سازمانهای وابسته به آن مشغول بودند، در سال ۱۳۵۶ بیش از ۴۵ هزار نفر برآورد شدهاست. اگر متوسط حقوق هر یک از این افراد در سال ۱۳۵۶، شش هزار دلار باشد، دولت ایران برای ۴۵ هزار مستشار، سالانه بالغ بر سه میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار پرداخت میکرد. این در حالی بود که بودجه سالانه بخش آموزش و پرورش یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار و بخش بهداشت و درمان ۳۶۲ میلیون دلار بود که در مجموع هشت درصد کل بودجه را شامل میشد.
مقایسه حقوق مستشاران با بودجه آموزش و بهداشت، نشانه سیاست نظامی و غیرعقلایی شاه بود. حتی هزینه مستشاران آمریکایی مقیم ایران در سال ۱۳۵۶ بیش از هزینه کارکنان ارتش ایران بود. در صورتی که ۱۷۰ میلیارد ریال هزینه مستشاران بود، هزینه کارکنان نظامی ارتش ۱۴۰ میلیارد ریال بود.
- تاسیس ساواک
پس از کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آمریکا تصمیم گرفت زمام امور ایران را در دست گیرد و کشورمان را به پایگاه اصلی خود در غرب آسیا تبدیل کند. در همین راستا تاسیس سازمانی برای تامین امنیت شاه در دستور کار دولتمردان آمریکایی قرار گرفت. اقدامات آمریکا در این خصوص ایجاد دستگاه ضد اطلاعات در ارتش و تقویت آن و همچنین تأسیس سازمان امنیت کشور (ساواک) بود.
در همین راستا سازمان «سیا» تعلیم نیروهای اطلاعاتی ایران را آغاز کرد. سپتامبر ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) یک سرهنگ ارتش آمریکا که سالها برای سیا در خاورمیانه کار کرده بود، در پوشش وابسته نظامی به ایران اعزام شد. مأموریت او سازمان دادن و فرماندهی یک واحد جدید اطلاعاتی، زیر نظر فرمانداری نظامی تهران بود. ساواک از هنگام تأسیس، نه تنها به تعقیب و آزار مخالفان رژیم پهلوی پرداخت، بلکه به عنصر جاسوسی آمریکا تبدیل شد؛ بهطوریکه خود شاه هم میدانست ساواک مستقیما از سوی آمریکا اداره میشود.
اردشیر زاهدی میگوید: «من و اعلیحضرت محمدرضاشاه از دوستان صمیمی و یکرنگ ریچارد هلمز بودیم و بعدها که هلمز به ریاست سازمان سیا رسید، به دلیل علاقه به ایران، کشور ما را مرکز عملیات منطقهای سیا قرار داد».
نگرانیها درباره حضور مستشاران آمریکایی
محدوده دخالت و حضور مستشاران خارجی و به خصوص آمریکایی در دوره پهلوی تنها به امور زیر بنایی و نظامی محدود نبود و آنان از اصطبل سازی تا تربیت دانشآموزان در مدارس را زیر نظر داشتند. تاکنون آمار دقیقی از حضور مستشاران آمریکایی ارائه نشده است، اما برخی منابع اعلام کردند این تعداد به ۶۰ هزار نفر هم میرسد. «سازمان برنامه» برای حضور این مستشاران پول کلانی به مهندسین مشاور خارجی پرداخت میکرد.
نفوذ مستشاران خارجی در امور مردم ایران حتی باعث گلایه و اعتراض روزنامههای حکومتی، چون «اطلاعات» شده بود. این نشریه در یادداشتی نوشت: «ما در رشتههای اداری، فرهنگی و بهداشتی و مانند آن به کارشناسان و مستشاران خارجی نیازمند نیستیم. خاصه آنکه ایران از نظر اجتماعی دارای اوضاع و احوال مخصوص به خود است و کارشناسان خارجی که با نظریات و دانش عمومی آشنا هستند کمتر میتوانند مشکلات ما و راهحلهای خاص آن را در یابند. فیالمثل کارشناسان خارجی در فرهنگ چه خدماتی میتوانند انجام دهند. نمونههایی در دست است که تقلید از شیوهها و روشهای تدریس و تربیت کشورهای دیگر نتایج نادرستی به بار آورده است.»
نتیجه گیری
مستشاران آمریکایی از ابتدای حضورشان در ایران و به خصوص بعد از کودتای ننگین ۱۳۳۲، در امور مختلف نظامی و سیاسی کشور مداخله میکردند. آنها علاوه بر نفوذ در سازمان برنامه، کنترل نیروهای مسلح، بانک ها، شرکت نفت، ارتباطات، سیستم حمل ونقل، بخش کشاورزی و صنعت را در اختیار گرفتند. حضور مستشاران آمریکایی در ایران هر چند در ظاهر به نام پیشبرد منافع ملی توجیه میشد، اما در واقع معلول سیاست پادشاهان ضعیفی بود که بقای خود را در چارچوب وابستگی به قدرت-های جهانی تفسیر میکردند.
با این حال تاریخ نشان داد که حضور دهها هزار مستشار خارجی و خریدهای کلان نظامی نیز نمیتواند رژیمهای وابسته به قدرتهای خارجی را پایدار نگه دارد. در نهایت با وقوع انقلاب اسلامی ایران، افرادی که حضورشان تنها منجر به استمرار چرخه وابستگی میشد و هزینههای زیادی به کشورمان تحمیل میکردند، مجبور به فرار از ایران شدند.
پژوهشگر:علی ظریف