دانش عمومی
کوچکترین ذره جهان چیست و اندازه آن چقدر است؟
شاید فکر کنید اتم کوچکترین ذره جهان باشد، ولی گذشت زمان نشان داد که اتم خود از ذرات ریز تری تشکیل شده است.
در ابتدا فکر میکنند کوچکترین مادهای که وجود دارد دانههای شن و ماسه میباشد، اما بعد از پیشرفت علم دریافتند که این تفکرات قدیمی بوده است و باید اتم را جایگزین آن کنند. در ابتدا اتمها نامرئی بودند و همراه با سیر و تکامل بشر مشاهده شدند و باز هم این نظریه که اتمها کوچکترین ذرات جهان میباشند نادیده گرفته شد و مواد درونی اتم یعنی پروتون، نوترون و الکترون به عنوان ریزترینها در جهان شناسایی شدند.
به گزارش گروه وب گردی
خبرگزاری صدا و سیما، در این مطلب شما را با کوچکترین چیزی که در جهان وجود دارد آشنا میکنیم و اطلاعاتی درباره آن به شما میدهیم.
در گذشته فکر میکردند اتم کوچکترین ذره جهان میباشد، ولی با گذشت زمان و افزایش علم و دانش متوجه شدند که اتم خود از ذرت ریز تری تشکیل شده است.
اگر دوست دارید بدانید که کوچکترین ذره جهان چیست و چه نام دارد بهتر است تا انتهای این مطلب همراه با ما باشید تا بتوانید به راحتی این ماده را شناسایی کنید.
کوچکترین ذره جهان
در ابتدا فکر میکنند کوچکترین مادهای که وجود دارد دانههای شن و ماسه میباشد، اما بعد از پیشرفت علم دریافتند که این تفکرات قدیمی بوده است و باید اتم را جایگزین آن کنند. در ابتدا اتمها نامرئی بودند و همراه با سیر و تکامل بشیر مشاهده شدند و باز هم این نظریه که اتمها کوچکترین ذرات جهان میباشند نادیده گرفته شد و مواد درونی اتم یعنی پروتون، نوترون و الکترون به عنوان ریزترینها در جهان شناسایی شدند.
کوارکها
باید بدانید که این سه مورد یعنی الکترون، نوترون و پروتون تنها جوابی است که میتوانید به این سوال بنیادی بدهید. امروزه محققان دریافتند که این سه مورد از ذرات ریز تری به نام کوارکها ساخته شده اند و هنوز کسی ثابت نکرده است که ذرات ریزتر از کوارک هم وجود دارد. اما باید بدانید که هنوز هم مطمئن نیستند که کوارکها کوچکترین ذره جهان اند و ممکن است سالها بعد مشخص شود که ذرات بسیار کوچک تری نسبت به کوارکها در جهان وجود دارد.
نقطهها و ریسمانها
برخی از آزمایشات نشان میدهند که کوارکها و الکترونها مانند یک تک نقطهای از ماده عمل میکنند، اما باید بدانید که اجسام نقطهای قوانین فیزیک را متوحلتر میسازد. نظریهای وجود دارد به نام ابر ریسمان که در این نظریه بیان شده است که تمامی ذرات به جای این که نقطهای باشند ریسمانی تشکیل میدهند و هیچ چیز نمیتواند به یک حلقه از رشتههای بی نهایت نزدیک شود. باید بدانید که هیچ شاهدی مبنی بر این ابر ریسمان وجود ندارد.
تکینگی
عدهای دیگر از افراد اعتقاد دارند که کوچکترین ذرات جهان تکینگیها هستند. این مواد همان جرم متراکم موجود در سیاهچالهها میباشد. در واقع پارکر معتقد میباشد که تکینگی سیاهچالهها بسیار ریزتر از کوارکها میباشد، اما باور ندارد که چگالی آنها میتواند بی نهایت باشد.
طول پلانک
طول پلانک برابر عدد اعشاری ۱۶ همراه با ۳۴ عدد صفر میباشد. در واقع ابر ریسمان ها، تکنیگیها و دانههای جهان میتوانند ابعادی برابر طول پلانک داشته باشند. در واقع این مقیاس برای بسیاری از تجهیزات غیر ممکن است و هیچ ابزاری نمیتواند کوچکتر از آن را اندازه گیری کند. میتوان گفت کوچکترین شی ء جهان ابعادی برابر طول پلانک دارند.
دانستنیهای جهان پیچیدگی خاص خود را دارد و انسان روز به روز با پیشرفت در علم و فناوری به نکات بسیار تازه و جالبی دست مییابد. در ادامه میتوانید با کلیک بر روی لینکهای زیر سایر مقالات آرگا را در زمینه دانستنیهای علمی، تئوریهای جهان موازی و کهکشان آندرومدا مشاهده کنید و اطلاعات خود رد زمینه علم بالا ببرید تا بتوانید در میان جمع حرفی برای گفتن داشته باشید.
این حقیر معتقدم که کوچکترین ذرات موجود در کیهان نواسان گرهای هشت قطبی یا هشت بعدی مکانزمان و بیزمانی بیمکانی در ابعاد پلانک می باشند. در طول تاریخ بشریت تاکنون مفاهیم بیزمانی و بیمکانی مترادف ؛ معادل و هم معنی با عدم وجود مکان و زمان پنداشته شده اند، در صورتی که همزاد های دوقلوی زمانمکان می باشند و نیمی از واقعیت عینی را تشکیل می دهند . از دیدگاه دین ؛ الاهیات و حکمت و عرفان دینی مفاهیم بیزمانی و بیمکانی از صفات خداوند محسوب می شوند و از دیدگاه عرفان دینی کل جهان یکی از جلوه ها ؛ تجلیات ؛ چهره ها ؛ وجه ها ؛ حالات یا یکی از ظهورات کلی صفات و اسماء و بیشمار خداوند می باشد. اگر این باور حقیقت داشته باشد، آنگاه نه تنها بیزمانی و بیمکانی بلکه زمان و مکان هم از صفات خداوند اند و هر چهار تای آنها به ظهور رسیده و به واقعیت عینی تبدیل شده اند. این نوسانگر های بنیادی آنقدر ریز اند که حدود 10 بتوان 20 تا از آنها در میان حجم یک اتم هیدروژن می گنجند. لذا ذرات زیر اتمی و حتا ذرات نور قالب های پایداری اند که در اولین لحظات انبساط کیهانی و وقوع مه بانگ پودر بسیار ظریف نوسانگر های بنیادی در آنها ریخته شده و محبوس گردیده اند. آنهم حدود پنج تا هشت درصد از آنها قالب ریزی شده اند و قسمت اعظم آنها به صورت ماده و انرژی تاریک باقی مانده اند. بنابراین جرم و انرژی از اصالت اولیه برخوردار نیستند بلکه ثانویه. پس از ارائه نظریات نسبیت خاص و عام ، آرزوی انشتین این بود که با یک فرمول ریاضی ساده بتواند اصل هم ارزی انرژی را از یک طرف و از طرف دیگر مکانزمان را بیان دارد و طوریکه مطلع هستیم این آرزو تاکنون بر آورده نشده است و علت اصلی آن در نظر نگرفتن مفاهیم بیزمانی و بیمکانی است. نظریات پنج یا شش گانه تار و یا ریسمان تحت عنوان تئوری M و نظریه حلقه که همگی بر پایه و اساس تار و رشته بودن زمانمکان و انرژی و جرم و دما در ابعاد پلانک پایه گذاری شده اند، نیمی از واقعیت عینی در این تئوری ها نادیده گرفته شده است. نظریه زمانمکان مطلق محمد زکریای رازی و نیوتون یک چهارم از حقیقت اند و یک چهارم دیگر نظریه مکانزمان نسبی انشتین که روی هم بدون در نظر گرفتن بیزمانی و بیمکانی نیمی از حقیقت واقعیت عینی را بیان داشته و تاکنون فرمول بندی شده اند. جهانی که در آن زندگی می کنیم دارای یک فضا یا مکان مجرد و مطلق سه بعدی می باشد با یک حجم مطلقا ثابت و پایدار و محیط آن از جنس سطوح دو بعدی هندسی و یا صِوَر ذهنی ( خداوند ) است و با این وجود بطور مطلق مسدود و نفوذ ناپذیر می باشد طوریکه هیچگونه رفت و آمدی و یا ایاب و ذهابی و یا خروج و ورودی از بیرون به درون و یا از درون به بیرون آن توسط هیچ موجود یا چیزی منجمله ملائکه یا فرشتگان ؛ روح ؛ روان ؛ نفس و یا جان اتفاق نمی افتد. محیط جهان مشمول حال گذر زمان و فرسودگی و جابجایی از سر جای خود و انبساط و انقباض نمی باشد و از بیرون بر آن سکون مطلق حکم فرماست. فقط محتوای آن مشمول حال انبساط و انقباض ؛ تغییر و تحول و تکامل و گذر عمر و زمان می باشد. مسئولیت رقم زدن دهرها یا عمر های جزئی موجودات زنده و دهر کلی یا عمر کیهان به عهده زمان نسبی انشتین نیست بلکه زمان مطلق رازی و نیوتون یعنی لحظه حال می باشد که اندازه آن برابر است با 10 بتوان منهای 43 ثانیه که در علم فیزیک به زمان پلانک معروف می باشد. لحظه حال در منازل نزولی حرکت هستی ازل و در منازل صعودی ابد محسوب می شود و کلیه تعاریفی که تا کنون از این دو مفهوم یعنی ازل و ابد ارائه گردیده اند بدون استثناء اشتباه می باشند. جهان بطور کلی از لحاظ فیزیکی دارای 12 بعد می باشد. 8 تا بُعد از جمع دو تا مختصات 4 بعدی زمانمکان ( رازی ؛ نیوتن و انشتین ) و بیزمانی بیمکانی ( این حقیر ) و سه بعد مکان مطلق و مجرد و یک بعد لحظه حال و یا لحظات ازل یا ابد. لحظه حال تجلی و اعمال قدرت بیکران خداوند است که محتوای کل جهان و کلیه جهان های موازی و بیشمار را بهمراه خود بطور همزمان و همسان لحظه به لحظه به سمت و سوی آینده و معاد حرکت میدهد بدون اینکه حتا یک ذره اتمی یا زیر اتمی و یا یک ذره و موج نوری در زمان گذشته ( ماضی های بعید و استمراری و ساده ) به حال خود تک و تنها و منزوی باقی بگذارد و هیچ ذره ای هم قادر نخواهد بود که از لحظه حال سبقت بگیرد و زودتر از دیگران و کل پا به عرصه زمان مستقبل یا آینده بگذارد. تقسیم هستی و وجود و مکان بینهایت و بیکران به هستی ها ؛ وجود ها و مکان های محدود و متناهی در بینهایت دور دست ها هرگز به پایان نخواهد رسید مگر اینکه خداوند متعال بخواهد و اراده نماید که " کثرت پایان ناپذیر ماورایی " پایان پذیرد. کلیه جهان ها از لحاظ فرم یا شکل و محتوا مطلقا همسان و برابر می باشند و سرا های جاودانه ما انسان ها و خیلی از موجودات غیر زنده و زنده دیگر. بهشت بیکران دارای حالات کلی بیشماری است که بین دو سر حد بالایی و پایینی ( یا به قول حکیمان : اعلی و سفلی یا اعلا و سفلا ) محدود و محصور اند؛ یکی نهایت نقصان ( به زبان دینی : امکان اَخَس ) و دیگری کمال ایده آل ( امکان اشرف ). این حالات کلی پشت سر هم از طریق وقوع قیامت ها و یا مه بانگ های بیشمار بر اثر نوسانات متوالی و خودکار انبساط و انقباض هستی ها و وجود های محدود و متناهی در چهار چوب ثابت و پایدار فضا ها یا مکان های مطلق سه بعدی به ظهور می رسند و توسط خویشن های دهگانه افراد انسانی تجربه می شوند. لذا بر خلاف باور و اعتقاد و جهان بینی ادیان ابراهیمی روند رجعت و باز گشت به معاد از طریق برپایی قیامت و رستاخیز و برانگیختگی مردگان از قبور صورت نمی پذیرد بلکه از طریق اشاره شده در بالا. ما انسان ها از بهشت و خداوند جدا نشده ایم و هم اکنون و در همین جهان و در کلیه جهان ها بطور همسان و همزمان پیش خداوند و در بهشت به سر می بریم، البته دریکی از حالت های کلی و بیشمار بهشتی و تا رسیدن به حالت کمال ایده آل اولیه ( قبل از آغاز سفر آفرینش ) راه بسیار بسیار طولانی در پیش پا و رو داریم. تعداد منازل نزولی و صعودی هرکدام 7 تا می باشند و منازل صعودی همیشه تکرار مطلق یا صد در صد منازل نزولی خواهند بود. تعداد منازل هفتگانه حرکت نزولی و صعودی هستی و وجود های محدود و متناهی جهانی بر اساس دو حقیقت بنیادی زیر تعیین گردیده اند :
الف - هر فرد انسانی دارای پنج سرنوشت جنسی - عشقی می باشد و نه تنها یک سرنوشت به شکل " یا مرد و یا زن " .
ب - هرفرد انسانی دارای ده من یا خود و یا نفس مجرد و منحصر به فرد می باشد و نه تنها یک تا.
در پایان برای همه گذشته گان و حالی یان و آینده گان سفری خوش و خرّم بهمراه خداوند به سوی معاد آرزو می نمایم.
فقد پروتون و نوترون از کوارکها تشکیل شدن
ینی میگیم طول پلانک برابر است با ۱.۶ ضرب در ۱۰ به توان ۳۵؟
خب واحدش چی هست؟ متر؟
الف - Zarathustra با تلفظ زارا تُسترا به زبان های غربی.
ب - Zoroastra با تلفظ زوروآسترا.
Zarathustra از دیدگاه من ایرانی و تا حدودی آشنا به زبان پارسی یا فارسی قدیمی از اجزای زیر تشکیل شده است :
Zarat hu st ra با تلفظ ذرات هو ست را . این چهار کلمه با همین ترکیبی که دارند دارای دو معنی می باشد ؛ یکی ذرات به هو تعلق دارد و دیگری هو یا او از ذرات تشکیل شده است. واژه hu با تلفظ هو نام پدر قوم فارسی زبان ایلام ( elam : با تلفظ el یا اِل و یا ایل عام ) بوده و بعدا توسط قوم پارس به اَهو تبدیل گشته است و به معنای هو آغازین یا هو ازلی و ابدی می باشد. همچنین هو به معنای او هم می باشد. در معنای اول هو اشاره به خداوند دارد و در معنای دوم به هستی یا وجود.
Zoroastra از چهار هجا یا بخش به شکل زیر ساخته شده است :
Zor o ast ra با تلفظ زور او است را . این نام هم دو معنا دارد ؛ یکی زور یا نیرو به او تعلق دارد و دیگری او زور دار یا نیرومند است. در این دو معنا ضمیر سوم شخص او هم اشاره به خداوند دارد و هم هستی یا وجود. والدین زرتشت به احتمال قریب به یقین خردمند بوده و با این دو جهان بینی یکی ذره ای بودن هستی و دیگری نیرومند بودن هستی آشنایی داشته و کلمات این دو جمله را هنرمندانه بهم پیوسته و آنها را به دو نام تبدیل کرده و روی فرزند خود گذاشته اند. از یک طرف به این امید و آرزو که آیندگان دور دست این دو جهان بینی را بتوانند به زبان و روش علمی شرح و توضیح دهند و از طرف دیگر نام و نشان و اثر فرزندشان در ذهن و زبان و خط انسان و در حافظه یا خاطره تاریخ زنده نگاه داشته شود. قوم سامی اّکد ( Akkad با تلفظ اک کَد به معنای کوتاه قد ) واژه ایلامی ( عیلامی ) هو را اقتباس نموده و پیشوند یا را به آن افزوده و آنرا به یاهو ( یا خدا ) تبدیل کرده که بعدا در زبان عبری به یَهوَ مبدل گردیده است . اوستا هم در اصل و ریشه به شکل هوستا نوشته و تلفظ می شده است که دو معنا داشته ؛ یکی بصورت خبری به معنای ستاینده هو و دیگری امری و خطاب به شنونده به معنای هو را ستایش کن. عنوان اَاهورامزدا به شکل اَهو را. مَزِدا به معنای هو آغازین یا ازلی و ابدی را از خاطره پاک نکن بلکه همیشه اورا بیاد داشته باش . آئین مزدی سنا هم به مراسمی اشاره دارد که در آن نام هو یاد آوری می شده است در جهت بخاطر سپردن و فراموش نکردن آن نام. آیه شریفه قرآنی یعنی قل هوَّ اللهُ احد ، خطاب به سه قوم عرب و یهود و پارس ابلاغ و بیان گشته است و معنای اصلی و ریشه آن عبارت بوده است : بگوئید الله و هو یکی یا هم معنی می باشند. گویا مردم در آن زمان نگران بوده اند که نام خالق سماوات و الارض را چه خطاب کنند ؟ اَهو پارسیان یا یاهو اکّدیان یا یَهوَ یهودیان و یا الله اعراب .
دموکریت فیلسوف برجسته یونان باستان به احتمال قریب به یقین با جهان بینی ذره ای بودن هستی از دیدگاه خردمندان ایرانی ماقبل زرتشت آشنایی داشته است و آن ذرات را اتم نامیده است. دموکریت صاحب یک جهان بینی دیگری هم می باشد که بسیار جالب است و این بینش نشانه این حقیقت است که آن متفکر و اندیشمند بزرگ عمل تحلیل یا تجزیه و یا تقسیم را نه تنها بسوی درون بلکه بسوی بیرون یا بسوی بیکرانی و بیشماری هم انجام داده است. جهان بینی دوم هستی شناسی وی در یک جمله و بطور فشرده و واضح و روشن به شکل زیر می باشد : این دنیا از لحاظ اندازه متناهی و از لحاظ عددی نامتناهی می باشد. به زبان علمی امروز یعنی موجود بودن جهان های موازی و مساوی و بیشمار بطور حقیقی و واقعی.
درمقابل نیمه ای از دو یک چهارم نظریات انیشتن ونیوتن رازی قائل شدن
نیمه ای بعنوان بی زمانی وبی مکانی ازطرفی وجود دوبعدی یا صورذهنی باید درمقابل بعدوجای بودن بعدوجای نبودن رادریک طرازمتقابل ببینیم ...و بحث جدیدی بازکنیم که جای کنکاش وتوضیح دارد...
متشکرم از مطالبتون. فوق العاده بود. کاش سایت وبللگ یا کتابی از خودتون معرفی میکردید.
آرزوی توفیق