مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد
جوزپ بورل شورش کنگره آمریکا را دلیل ضعف دموکراسی توصیف کرد
جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت، شورش کنگره آمریکا، از ضعف دموکراسی و چند دستگی جوامع غربی حکایت دارد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقالهای که در پایگاه اینترنتی اتحادیه اروپا منتشر شد از شورش و حمله حامیان دونالد ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا ابراز شگفتی کرد و گفت: این حوادث که از دو دستگیها و آسیبهای جامعه آمریکایی در دوران دونالد ترامپ حکایت دارد، در مسائل متعددی از قبیل رشد قابل توجه نابرابری ها، میزان بالای بیکاری، فرار مالیاتی، تضعیف توانایی اداره سازمانهای بزرگ چند ملیتی و صنعتی زدایی در جوامع غربی ریشه دارد که در نهایت میتواند دموکراسی را در دنیای غرب تضعیف کند.
وی در ادامه افزود: مانند همه طرفداران دموکراسی و دوستان آمریکا در سراسر جهان، من (جوزپ بورل) هم از صحنههایی که در واشنگتن شاهد آن بودیم، شوکه شدم: حمله گروهی به ساختمان کنگره آمریکا برای جلوگیری از رأی گیری برای تأیید جو بایدن به عنوان رئیس جمهور این کشور. این موضوع برای من بازتاب ویژهای داشت، زیرا باید به یاد بیاورم که چگونه ۴۰ سال پیش، دموکراسی جوان اسپانیا با حمله گروهی از نیروهای نظامی به کنگره نمایندگان، تهدید شد. خوشبختانه، اسپانیا توانست بر این مصیبت غلبه کند و از آن زمان به بعد، بهترین سالهای تاریخ مدرن ما را رقم بزند.
جامعه آسیب دیده و دچار دو دستگی آمریکا
حوادث گیج کننده روز چهارشنبه نشان میدهد که جامعه آمریکایی پس از چهار سال دولت دونالد ترامپ، تا چه حد آسیب دیده و دچار دو دستگی شده است. به طور یقین نمیتوان آن را با حمله به کنگره اسپانیا در سال ۱۹۸۱ یا نمونههای تاریخی دیگر مقایسه کرد: نیروهای امنیتی، مانند تقریباً تمام دستگاههای دولتی و نهادهای دموکراتیک آمریکا، وظایف خود را انجام دادند، همانطور که در هفتههای قبل، از ۳ نوامبر به بعد این کار را کرده بودند. با این حال نمیتوان اهمیت آنچه اتفاق افتاده و فاجعه احتمالی ایجاد شده را دست کم گرفت.
آنچه در روز چهارشنبه مشاهده کردیم تنها اوج تحولات بسیار نگران کنندهای است که در سالهای اخیر در سطح جهان اتفاق افتاده است. این باید زنگ خطری برای همه طرفداران دموکراسی باشد تا با توهم و حمله به ارزشهای دموکراتیک مبارزه و بر شکاف جوامع ما غلبه کنند. نه تنها در آمریکا، بلکه در سراسر جهان رهبران سیاسی وجود دارند - در جبهه مخالف و همچنین به طور فزایندهای در میان جبهه حاکم - که حاضر به تضعیف نهادهای دموکراتیک هستند.
همه باید بدانند که اگر ما پسرفتها را یکی پس از دیگری بپذیریم، حتی اگر جزئی به نظر برسند، دمکراسی و ارزشها و نهادهای دمکراتیک میتوانند سرانجام به شکل برگشت ناپذیری از بین بروند. برای جلوگیری از این سرنوشت، ما باید بلافاصله در برابر هر گونه نقض استقلال نهادهای دموکراتیک، در برابر هر گونه طغیان عوام فریبانه رهبران پوپولیست، در برابر هر سخنرانی ملتهب کننده و نفرت انگیز توسط عوام فریب ها، در برابر هرگونه کارزارهای ضد اطلاعات و اخبار جعلی که دشمنان را تغذیه و تشویق میکنند، بایستیم.
نارضایتی و اختلال در عملکرد اقتصاد ما
با این حال، ما باید در مورد دلایل اصلی تحولاتی که به چنین نیروهایی دامن میزنند تأمل کنیم. موفقیت نگران کننده مخالفان دموکراسی در سراسر جهان نیز با این واقعیت مرتبط است که تعداد فزایندهای از شهروندان، دیگر به اندازه کافی احساس امنیت و احترام نمیکنند.
دلایل متعددی برای این امر وجود دارد، دلایلی که هم در اروپا و هم در آمریکا به شدت با اختلال در عملکرد اقتصادی ما در چند دهه گذشته مرتبط هستند. رشد قابل توجه نابرابریها در جوامع ما، فرار مالیاتی و بهشتهای مالیاتی، تضعیف توانایی اداره سازمانهای بزرگ چند ملیتی، صنعتی زدایی و بیکاری زیاد - همه این پدیدهها در اروپا و در آمریکا به تضعیف مشروعیت دموکراسی، به ویژه در میان کشورهایی که درآمد و ثروت کمتری دارند، کمک کرده است.
در اروپا، ما اقداماتی را برای معکوس کردن این روندها آغاز کرده ایم. ما میخواهیم از طریق رصد کردن سرمایه گذاریهای خارجی و با درخواست متقابل بیشتر در روابط تجاری، از شرکتها و مشاغل خود بهتر محافظت کنیم. ما همچنین میخواهیم فعالیت شرکتهای بزرگ چند ملیتی، به ویژه در بخش دیجیتال را بهتر قانونگذاری کنیم و برای عدالت مالیاتی فعالانه مبارزه کنیم. ما قصد داریم با «ابتکار عمل نسل بعدی اروپا» در اتحادیه اروپا، با کمک به کشورهایی که بیشتر درگیر بحران فعلی هستند، همبستگی را در اروپا تقویت کنیم. البته، با رسیدگی به همه این مسائل، هنوز فاصله زیادی داریم، اما اکنون در مسیر درست هستیم.
اطلاعات نادرست یک تهدید واقعی برای دموکراسی است
حوادث واشنگتن همچنین نشان میدهد که اطلاعات نادرست، تهدید واقعی برای دموکراسیها است. همانطور که اخیراً یکی از همکاران سابق من در وزارت امور خارجه اسپانیا نوشته است، دموکراسی بر این فرض استوار است که تبادل آزاد عقاید و نظرات، یک جامعه سیاسی را به اتخاذ بهترین تصمیمات جمعی سوق دهد. اگر اطلاعات از کار بیفتد، دموکراسی نیز به عنوان موتور یک خودرو که از سوخت نامناسب استفاده میکند، دچار مشکل میشود.
برخلاف تبلیغات کلاسیک که با هدف ترغیب اندیشههای سیاسی صورت میگیرد، «اطلاعات نادرست» بر اساس عقاید عمل نمیکند، بلکه میخواهد واقعیتها را براندازد، تا زمانی که واقعیت موازی شکل بگیرد. این مسئله در آمریکا تأثیرات فوق العادهای داشته است. از بین بردن اجماع در مورد «واقعیتها و حقیقت» به این معنی است که مباحث سیاسی در مورد این نیست که چه اقداماتی برای حل مشکلات واقعی باید انجام شود، بلکه این است که واقعیتی که سیاستها باید در مورد آن اعمال شوند کدام است. اگر برخی معتقد باشند که انتخابات جعلی بوده است، زیرا رهبر آنها بارها و بارها به آنها چنین گفته است، آنگاه این افراد بر این مبنا رفتار خواهند کرد.
ما باید به طور موثرتری با معضل اطلاعات نادرست مبارزه کنیم و حق شهروندان برای دریافت اطلاعات درست را تضمین کنیم.
تکثیر اطلاعات غلط که مورد علاقه شبکههای اجتماعی است، گرایشهای اقتدارگرایانه و بیگانه هراسی را در جوامع ما تقویت کرده است. ما باید به طور موثرتری با این آفت مبارزه کنیم و حق شهروندان برای دریافت اطلاعات درست را تضمین کنیم. ما به طور خاص نیاز به مبارزه با کارزارهای اطلاعات نادرست داریم که توسط رژیمهای استبدادی پشتیبانی میشوند. «دفتر خدمات اقدام خارجی» اتحادیه اروپا در این حوزه تجربه گستردهای دارد و اقدامات خود را در این زمینه بیشتر میکند.
ما همچنین باید ضمن تدوین مقررات برای محتوای شبکههای اجتماعی، به شکل دقیقی به آزادی بیان احترام بگذاریم. تعیین مقررات بر اساس قوانین و رویههای از پیش تعیین شده بازیگران خصوصی، عمدتاً امکان پذیر نیست. دسامبر گذشته، کمیسیون اروپا قانون خدمات دیجیتال را برای رفع این مشکل پیشنهاد کرد.
نیاز به شکل دهی مجدد به فرایند «جهانی سازی»
چالش اساسی دیگری که برای حفظ جوامع و اقتصادهای باز و دموکراتیک با آن روبرو هستیم، موفقیت در تغییر شکل «جهانی سازی» و بازسازی یک نظام چند جانبه است که قادر به مقابله با کژکارکردهایی باشد که در دهههای اخیر دموکراسیها را تضعیف کرده است. با توجه به قدرتی که رژیمهای ملی گرا و اقتدارگرا در عرصه جهانی کسب کرده اند، انجام چنین کاری، اصلاً ساده نخواهد بود، اما برای همه کسانی که به دموکراسی و آینده آن اعتقاد دارند چنین کاری ضروری است. این طرح باید محور روابط آینده ما با دولت بایدن باشد. این کار همچنین به معنای توسعه روابط نزدیکتر با سایر دموکراسیهای همفکر در سراسر جهان است. اتحادیه اروپا نقش کامل خود را در این تلاش ایفا خواهد کرد.
از نگاه کلان تر، چالش ما تقویت ایمان جوامع دموکراتیک به خودشان است، ایمان به اینکه میتوانند به آب بزنند بدون آنکه گرفتار وسوسههای خودکامگی شوند، بدون آنکه نوای پوپولیستهای غیرمسئول را گوش دهند، پوپولیستهایی که همیشه دیگران را مقصر میدانند و راه حلهای آسان ارائه میدهند. ما باید در زمانهای متغیر، با قرار داد اجتماعی خود تجدید پیمان کرده و روایتهای جمعی نافذ تری طرح کنیم که بتوانند آموزههای پوپولیستی را به چالش بکشند.