بخش دوم مستندی درباره سردار دلها و یار باوفایش
مستند «ساعت آخر» درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی (۲)
شبکه المیادین مستندی درباره نحوه ترور شهیدان سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس به نام «الساعه الاخیره (ساعت آخر)» پخش کرد.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، شبکه تلویزیونی المیادین مستندی درباره نحوه ترور شهدای پیروزی، سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس به نام «الساعه الاخیره (ساعت آخر)» پخش کرد که در آن به بررسی حوادث قبل و بعد از عملیات ترور و اظهارنظر شخصیتها و مسئولان عراقی و دیگر شخصیتها پرداخت.
در ادامه این مستند، عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق عراق گفت: من نمیدانستم آمریکاییها برای اجرای عملیات تروریستی برنامه ریزی میکنند. این در حالی است که درباره چنین عملیاتی نمیبایست ظرف یک روز یا دو روز تصمیم گیری شده باشد. حتما مدت زمانی برای آن برنامه ریزی کرده اند که مدت کوتاهی هم نبود. تماس تلفنی من با دونالد ترامپ به پایان رسید. شهید سلیمانی با موافقت و دعوت رسمی دولت عراق به این کشور سفر کرده بود تا مذاکراتی بین دو کشور ایران و عراق صورت بگیرد.
گزارشگر المیادین: ژنرال سلیمانی سفر خود را از تهران آغاز کرد و به بیروت سفر کرد در بیروت با سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان دیدار و گفتگو کرد. سپس سفری زمینی به سمت دمشق داشت و یک شب در دمشق ماند. پس از آن با سوار شدن به هواپیمای شرکت سوری «اجنحه الشام» به بغداد سفر کرد.
هواپیما باید ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه شب به وقت بغداد پرواز میکرد، اما نزدیک به ۲ ساعت پرواز آن به تاخیر افتاد. قرائن و شواهد تاکید دارد که ژنرال قاسم سلیمانی از زمانی که در سوریه بود زیر نظر بود، اما آمریکاییها حمله تروریستی خود را به تاخیر انداختند و منتظر او ماندند تا به بغداد برسد تا هدف دوم آنها یعنی ابومهدی المهندس نیز به استقبال او بیاید تا تسلط کامل بر آسمان باشد و هیچگونه مانعی برای هواپیماهای آنها نباشد و یا رقیبی که بخواهد سیاستهای آنها را به چالش بکشد وجود نداشته باشد.
عادل عبدالمهدی افزود: ما در آن زمان دستورات لازم را صادر کردیم که مجوز مستقیم پرواز از هر طرف که باشد ممنوع اعلام کردیم به ویژه وقتی که فهمیدیم اسرائیل نیز وارد ماجرا شده است. این مسئله حرکت همه را محدود کرد؛ زیرا آسمان با هواپیماها و پهپادها پر شده بود. آمریکا به شدت در برابر منع پرواز به ما اعتراض میکرد. این موضعی بسیار سخت بود و برای ما آسان نبود؛ زیرا آمریکا میتوانست حریم هوایی را به آسانی نقض کند. آمریکا دارای فناوری لجستیکی پیشرفتهای بود و به راحتی میتوانست حریم هوایی عراق را نقض کند.
گزارشگر المیادین گفت: فورا پس از اجرای عملیات تروریستی تحقیقاتی با افسران و کارکنانی که در آن شب در فرودگاه حضور داشتند آغاز شد و پس از آن توانستیم نسخهای از پرونده تحقیقات را به دست آوریم. یکی از جلسات تحقیق با مدیر ایستگاه شرکت سوری «اجنحه الشام» در عراق بود. وی گفت: در آن شب به طوری که عادت این شرکت بود اسامی مسافران را بررسی کرد و دید ۶ صندلی هواپیما به نام ابوکریم رزرو شده است. نامگذاری مسافران هنگام تهیه بلیط با کنیههای آنان، نشان میدهد که آنها شخصیتهایی هستند که نمیخواهند نامشان فاش شود. این مسائل تنها در شرایط سری و مخفی صورت میگیرد.
ابو ایمان الباهلی مدیر اداره اطلاعات بسیج مردمی عراق نیز در این زمینه گفت: فرودگاه دمشق تحت کنترل نبود. حاج قاسم در یک هواپیمای مسافربری و به همراه دیگر مسافران به بغداد وارد شده بود؛ بنابراین در برابر چشمان همه مردم این سفر صورت گرفته است. این یک نکته مهم است. ورود وی به فرودگاه نیز حتی اگر در شرایط امنیتی مشخصی باشد باز هم کسی اگر بخواهد وی را تحت نظر داشته باشد از سفرش مطلع میشود.
احمد الشریفی افزود: آمریکا، عراق را برای ترور قاسم سلیمانی انتخاب کرد، زیرا اگر میخواست در سوریه ایشان را ترور کند تجاوز به حریم هوایی رقیب خود روسیه، برایش سخت و دشوار بود و روسیه نمیگذاشت این مسئله به راحتی در شرایط مناطق سوریه روی دهد. همچنین تلاشهای فناوری روسیه نیز میتوانست هشدار بدهد یا از قاسم سلیمانی حمایت کند، اما در عراق یک حاکمیت مطلق و حریم هوایی مشخص عراقی وجود دارد از این رو، آمریکا از بُعد سیاسی و شرایط بد و تنشهای موجود و تسلطی که بر عراق دارد سوء استفاده کرد به ویژه اینکه زمان هدف قرار دادن سردار قاسم سلیمانی شب بود و فعالیتهای خودروها در شب کم است بنابراین هرگونه تحرک خودرویی میتواند با توجه به کم بودن خودروها نشانه گیری هدف را بهتر کند اینها، همه عواملی است که باعث شد آمریکا عراق را برای این حمله تروریستی انتخاب کند نه سوریه.
مهند العقابی مدیر بخش رسانه سازمان بسیج مردمی عراق گفت: گفت: آمریکا میخواست هر دو این فرماندهان را هدف قرار دهد، زیرا اولا میتوانست حاج قاسم را در هر مکان دیگری هدف قرار دهد و میتوانست در لبنان و سوریه وی را هدف قرار دهد حاج ابومهدی هم همینطور است میتوانست به تنهایی، او را هدف قرار دهد، زیرا منزل و دفتر و فعالیتهایش مشخص است آمریکا میخواست هر دو آنها را با هم هدف قرار دهد زیرا مقامات آمریکایی احساس میکردند باقی ماندن هر یکی از آنها باعث میشود برای انتقام از خون دیگری اقدام کند. یعنی اگر تنها فقط حاج قاسم به شهادت میرسید ابومهدی انتقام سختی از آمریکا میگرفت عکس این مطلب هم درست است. اگر ابومهدی المهندس به تنهایی به شهادت میرسید حاج قاسم، انتقام وی را به شدت میگرفت از این رو آنها، هر دو فرمانده را هدف قرار دادند.
یکی از کارشناسان آمریکایی در این زمینه گفت: فکر میکنم هدف اصلی آنها ژنرال قاسم سلیمانی بود، زیرا او فرمانده نیروی قدس بود، اما من بر این باورم که هدف دوم یعنی ابومهدی المهندس که اصلا برای آن برنامه ریزی نشده بود هدف مهمی است، زیرا هر دو اینها قدرت بزرگی علیه آمریکاییها در عراق ایجاد کرده بودند. از این رو فکر میکنم هدف قرار دادن هر دوی آنها بسیار عالی بود، همچنین فرمانده گردانهای حزب الله عراق نیز بودند که هر دوی آنها کشته شدند.
یکی دیگر از کارشناسان آمریکایی نیز گفت: عکسهای زیادی به دست آوردیم که نقاط روشن و شفافی را از جسد ژنرال ایرانی نشان میدهد. اما آنها را امشب به شما نشان نمیدهیم.
گزارشگر المیادین افزود: در پژوهشهایی که در لحظات اولیه پخش رسانههای آمریکایی داشتیم دریافتیم که شبکه تلویزیونی فاکس نیوز که از سیاستهای دونالد ترامپ حمایت میکند، این خبر را با عکسهای حرفهای از عملیات ترور منتشر و اعلام کرد که این تصاویر ویژه است و فقط توسط این شبکه پخش میشود. این مسئله نشان میدهد که آمریکاییها در لحظات اول در صحنه حاضر بودند و در محل حادثه تروریستی نیز حضور داشتند.
ابو ایمان الباهلی مدیر اداره اطلاعات بسیج مردمی عراق نیز در این زمینه گفت: این احتمال بسیار ضعیف و غیرمنطقی است که آمریکا تنها در آسمان حضور داشته باشد و منتظر حرکت خودروی فرماندهان باشد و از هیچ نیروی انسانی کمک نگیرد؛ بنابراین نه تنها یک نیروی انسانی حاضر بود بلکه این نیروی انسانی یک عراقی بود. این نیروی عراقی میتواند چندین نفر باشند. حتی کسانی حضور داشتند که برای اثبات ترور آنها آماده بودند تا عملیات انجام شود و بعد نمونههایی را بگیرند و به آزمایشگاه ببرند تا آزمایشهای «دی ان ای» از آنان صورت بگیرد. امکان ندارد که این حضورهای میدانی اتفاقی باشد و برای آن برنامه ریزی نشده باشد.
ابوفواز المالکی مسئول پیگیری و تحقیق دفتر رئیس ستاد بسیج مردمی گفت: ما اطلاع یافتیم که شخصی بر فراز یکی از برجهای متروکه رفته بود و از اشعه لیزر استفاده میکرد و به سمت خودورها این اشعه را گرفته بود و این شخص پس از اجرای عملیات تروریستی راه را بسته بود و نگذاشته بود برادرانی که از سالنها به سمت منطقه حادثه میآمدند وارد منطقه شوند به آنها گفت این یک حادثه رانندگی بوده است. یک خودرو هم بدون هیچ پلاک و تابلویی به سمت محل حادثه رفته و از شهدا، نمونه برداری کرده است و از وسایل شخصی آنان نیز عکسبرداری و نمونه برداری کرده است. حالا این شخص کیست تحقیقات جریان دارد.
گزارشگر المیادین ادامه داد: در همین زمینه، فرماندهان و نیروهای بسیج مردمی از شرایط خطر موجود نیز غافل نبودند بلکه برخی اطلاعاتی را از شب عملیات ترور گزارش داده بودند که از یک عملیات قریب الوقوع آمریکایی ها خبر میداد، اما جزئیات آن سری مانده بود تا اینکه این عملیات به اجرا درآمد.
احمد حسن مسئول محافظان شهید ابومهدی المهندس گفت: تقریبا ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه شب بود که یکی از برادران تلفنی با من تماس گرفت و گفت: یکی از افسران میخواست با من تماس بگیرد، اما موفق نشده است. من شماره او را گرفتم و با او صحبت کردم به من گفت تقریبا ساعت ۱۲ شب در منطقه الخضراء یک عملیات نظامی اجرا خواهد شد. اما مکان آن برای ما مشخص نشده است. برای اینکه نام این افسر فاش نشود نمیگویم.
سپس، من با یکی از برادران مسئول در نیروهای امنیتی تماس گرفتم و میخواستم از این اطلاعات مطمئن بشوم. او هم این اطلاعات را تایید کرد. اما باز هم مکان را برایم مشخص نکرد. ما با خودرویی که معمولا حاج ابومهدی المهندس سوار آن میشد به خیابان آمدیم ایشان در صندلی پشت خودرو سوار شدند. من موضوع را به وی گفتم. گفتم که اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه امروز حمله نظامی، صورت میگیرد، اما اطلاعات دیگری نداریم در همین زمان یک پیام برای من آمد که کاروانی از فرودگاه حرکت کرد و وارد سفارت آمریکا شد. من، آن پیام را نیز به ابومهدی المهندس نشان دادم.
ابو ایمان الباهلی مدیر اداره اطلاعات بسیج مردمی عراق گفت: ما احساس خطر کردیم و در ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه تا ۲۴ شب پیگیر مسئله بودیم من به برادران گفتم آنها هم به حاج ابومهدی گفتند، اما خوب، ابومهدی یک میهمان داشت و برای استقبال از وی برنامه ریزی کرده بود.
مهند العقابی گفت: آنها به موضوع شهادت ایمان داشتند از این رو، ترس و وحشت نداشتند ابومهدی متخصص امور آمریکا بود. او درس خوانده بود و موضوع مدرک فوق لیسانس او «روابط عراق و آمریکا» بود. او به خوبی آمریکا را میشناخت. آمریکایی که از فناوری و امکانات نظامی و مادی زیادی برخوردار است. از این رو رهایی یافتن از آمریکاییها دشوار است؛ بنابراین اگر ابومهدی میخواست تدابیر امنیتی اتخاذ کند باز هم تحت نظر بود. از این رو تنها راه حل، برای اینکه ابومهدی هدف حملات آمریکا قرار نگیرد، این بود که از بسیج مردمی دست بردارد.
گزارشگر المیادین افزود: همانطور که تحرکات ژنرال قاسم سلیمانی زیر نظر بود. دو خودروی تشریفاتی سازمان بسیج مردمی عراق نیز تحت نظر بودند. ابزار و وسایل این رصدها و تحت نظر قرار دادنها چه بود؟ و آیا این رصدها تنها به ابومهدی المهندس محدود شده بود. شخصیتهای دیگر همراه وی که بودند؟
محمدرضا الجابری مسئول تشریفات و یکی از شهدای این عملیات تروریستی است، معاون وی و شخصیت نزدیک به وی درباره فعالیتها و رفتارهای وی در روزهای آخر به ما مطالبی گفت.
احمد الجابری مدیر روابط عمومی سازمان بسیج مردمی گفت: همواره ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه تا ۱۰ صبح به دفتر مدیر محمد رضا الجابری مراجعه میکردم. خدایش بیامرزد! ما درباره موضوعی با هم مذاکره میکردیم. گفتند حاج ابو ایمان الباهلی مدیر اداره اطلاعات بسیج مردمی عراق نیز آمده است و میخواهد با شما دیدار کند. ایشان سلام کرد و در کنار ما نشست یک موضوع خصوصی میخواست به محمد رضا بگوید.
من گفتم از اتاق بیرون میروم. پس از ۳۰ دقیقه محمد رضا با من تماس گرفت و مرا خواست. درباره موضوع کار با هم سخن گفتیم. به من گفت: نمیپرسید موضوعی که با حاج ابوایمان صحبت کردیم درباره چه بود؟ گفتم شاید یک موضوع ویژهای باشد که او نخواست من بدانم. او گفت: نه همین موضوعی است که همواره میگوید شما در معرض تهدید هستید. من گفتم ما این موضوع را همواره میشنویم. از این رو، وی احتیاط میکرد و خودروی خود را تغییر میداد. زمان ورود و خروجش را تغییر میداد.
یک بار که با هم رفته بودیم به من گفت من در معرض تهدید هستم و تحت نظر هستیم و به من اطلاع داده شده است که شمارههای موبایل خود را تغییر بده و به من گفتند مخفی شو من فکر میکردم موضوع ترور همانند شلیک افراد ناشناس سوار بر موتورسیکلت باشد. میگفت من این راه را خودم انتخاب کرده ام. در کنار یک منطقه که اتوبوس قرار داشت به من گفت برویم یک ساندویچ بخوریم. در این لحظات احساس کردیم هواپیماها به طور غیرطبیعی و غیرعادی در حال پروازند و یک بالگرد دقیقا بر فراز خودروی ما در هوا ایستاده بود و صدای آن بسیار نزدیک بود.
ابو ایمان الباهلی گفت: ما میگوییم تسلط فنی دشمن آمریکایی بر تلفنها و تلفن همراهها وجود دارد، ما بر این باوریم که آمریکا به شدت حاج ابومهدی المهندس و اطرافیان ایشان را زیر نظر داشت. در حال حاضر هم دشمن آمریکایی در حال جاسوسی کردن از شخصیتهاست.
گزارشگر المیادین افزود: آمریکاییها در شرایط نابسامان سیاسی و داخلی عراق فرصت را برای رها شدن از دو مردی که عمر خود را در راه مبارزه با توطئه هایشان در منطقه صرف کردند فراهم دیدند. آنها فکر کردند تحریکی که بر اثر آن زمینه را برای عملیات ترور خود فراهم کردند، میتواند تصاویر این دو شخصیت بزرگ را که فرمانده پیروزی فراموش نشدنی هستند از قلبها و وجدانهای مردم پاک کند. آنها فکر میکردند نیروهای بسیج مردمی دیگر محبوبیت مردمی ندارند و از سوی مردم حمایت نمیشوند چرا که تبلیغات رسانهای علیه آنها ایجاد کرده اند؛ بنابراین فکر میکردند خلاص شدن از فرمانده عراقی آنها که برای استقبال از میهمان و حامی آنها به فرودگاه رفته بود، مسئله سادهای است و با هیچ نوع واکنشی مواجه نخواهد شد!
مهند العقابی گفت: آنها فکر میکردند شرایطی که ایجاد شده است مثلا چند مزدور را به تظاهرات بفرستند و در فیسبوک یا دیگر پایگاههای مردمی ادعای از بین رفتن محبوبیت مردمی بسیج مردمی را مطرح کنند دیگر واکنش مردمی در برابر این جنایت بزرگ ایجاد نخواهد شد. بعدا فهمیدند که میلیونها نفر در عراق و ایران تنها برای تشییع این دو فرمانده بزرگ به خیابانها آمدند. تاکنون هیچ یک از شخصیتهای مهم در تاریخ عراق به این صورت تشییع نشده است.
گزارشگر المیادین افزود: لحظاتی قبل از ساعت ۱۲ شب بود که ابومهدی المهندس به همراه احمد از محل کار خود خارج شدند و سوار یک خودروی تویوتا به سمت فرودگاه بین المللی بغداد رفتند. این خودرو در خیابان اصلی پس از عبور از میدان عباس بن فرناس و قبل از ساختمان فرودگاه متوقف شد دو خودروی دیگر منتظر این خودرو بودند.
ابومهدی المهندس از خودروی خود پیاده شد و سوار یک خودروی سیاه رنگ شد که محمد رضا الجابری راننده آن بود تا مسیر خود را ادامه دهد. احمد در کنار میدان در انتظار آنها در همان مسیر ماند. ساعت ۱۲ و ۱۱ دقیقه شب دو خودرو به ورودی «یک کیلومتری» که مسیر مستقیم فرود هواپیماهاست رسیدند. این دو خودرو ۱۵ دقیقه قبل از فرود هواپیما در فرودگاه متوقف شدند. پس از آن، حسن هادی و محمد الشیبانی کارکنان تشریفات که همواره در فرودگاه حاضرند نیز به آنها ملحق شدند. ساعت ۱۲ و ۲۶ دقیقه هواپیمای «ایرباس - ۳۲۰» متعلق به شرکت اجنحه الشام با شماره پرواز ۵۰۱، از دمشق به بغداد رسید و در فرودگاه فرود آمد.
دو خودرو به سمت پلههای هواپیما حرکت کردند و به صورت معکوس در برابر هم ایستادند. محمد رضا و حسن در پایین پلهها ایستادند تا از ۵ میهمان خود استقبال کنند. یکی از آنها ماسک بهداشتی زده بود و کلاه بر سر داشت به طوری که چهره او کاملا مخفی مانده بود. او ژنرال قاسم سلیمانی بود.
یک دقیقه بعد، این دو خودرو از همان مسیر عبور کردند و با عبور از ورودی «یک کیلومتری» در ساعت ۱۲ و ۳۱ دقیقه فرودگاه را به سمت خیابان اصلی ترک کردند. راننده خودروی اول علی حیدر بود که همراهان ایرانی و حسن هادی در آن سوار بودند. راننده خودروی دوم، محمد الشیبانی بود و در آن، محمدرضا الجابری و فرمانده ابومهدی المهندس و ژنرال قاسم سلیمانی سوار بودند. در ساعات ۱۲ و ۳۷ دقیقه شب، بغداد صدای سه انفجار را شنید پس از آن، در جهان خبری منتشر شد که سرتاسر آن را فراگرفت.
علی الخفاف مدیر معاونت امور شهدا و مجاهدان بسیج مردمی گفت: بدن همه کسانی که در خودروها بودند تکه تکه شد و گوشت و پوست آنها با هم آمیخته شد بنابراین الان جسدی که در قبر حاج ابومهدی المهندس دفن شده است تنها بدن او نیست و احتمال دارد تکههایی از بدن دیگر شهدا نیز با آن باشد. همچنین کسی که در کرمان دفن شد شاید تنها بدن حاج قاسم سلیمانی نباشد بلکه شاید اجزایی از بدن دیگر شهدا نیز باشد. همانطور که حاج ابومهدی المهندس و حاج قاسم در دنیا جدا از هم نبودند، خداوند اینطور مقدر کرد که در قبر هم از هم جدا نباشند. این خود دلیلی است بر این مطلب که آنها یک خط را دنبال میکردند.
ابو ایمان الباهلی ادامه داد: ابومهدی المهندس، همه زندگی خود را با این روش گذراند. همه عمر خود را با جهاد گذراند. این ما بودیم که به حضور او نیاز داشتیم همیشه دعا میکردیم که او زنده بماند و همه دوستداران او این دعا را میکردند. اما او فکرهای دیگری داشت و برای شهادت خود دعا میکرد.
محمد العقابی افزود: شهید ابومهدی المهندس در روزهای آخر به من گفت من شهید میشوم در حالی که به این مردم نگاه میکنم و لبخند میزنم و میخندم. او حتی برخی از سیاستمداران و شخصیتهایی را که به وی ظلم کرده بودند نیز یاد کرد و گفت: من به آنها نگاه میکنم و میخندم. من خیلی تعجب کردم این اولین بار بود که حاج ابومهدی المهندس چنین اظهاراتی بیان میکرد.
حتی حاج قاسم سلیمانی در آخرین روزهای عمر خود عجیب بود. در آخرین سفرش به عراق برای اولین بار درباره دوستان شهیدش سخن میگفت میخندید. مشهور است که هر زمان که حاج قاسم از دوستان شهیدش سخن میگفت گریه میکرد. اما این بار در طول سفرش که آخرین سفرش به عراق بود از شهدا سخن میگفت و میخندید.
شبکه تلویزیونی المیادین در پایان این مستند، تصاویری از مراسم تشییع پیکر مطهر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس و دیگر شهدای همرزمشان پخش کرد و تصویر اقامه نماز مقام معظم رهبری بر این پیکرها، زینت بخش آخرین تصاویر این مستند بود.