به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران راهی عالی برای یک زندگی شادتر و موثرتر است. اگر اعتماد به نفس کافی نداشته باشید، بسیاری از فرصتها را از دست میدهید.
دستهای سرد که مانند تکهای یخ شده است، پاهایی لرزان که هر کس نداند گمان میکند در حال شنیدن آهنگی با ریتم نواحی جنوب ایران هستید، صورتی که بیاغراق رنگ گچ شده است و دهانی که از کویر لوت هم خشکتر است! بله، خیلی از ما این احوال ناخوشایند را تجربه کردهایم.
وقتی اعتماد به نفس ما در مقابل دیگران به صفر یا منفی آن میرسد، نمیتوانیم به راحتی حرف بزنیم و با دیگران معاشرت کنیم. حتی نمیتوانیم با نزدیکان خود ارتباط مؤثر برقرار کنیم و درست و منطقی نظرمان را بگوییم یا در مجادلات از خود دفاع کنیم. شیوه ارتباط ما با دیگران، پیوند مستقیمی با میزان اعتماد به نفس ما دارد.
برای اینکه به راحتی از احساسات و عقاید خود بگوییم و در مواقع لزوم مخالفت یا موافقتمان را اعلام کنیم باید اعتماد به نفس داشته باشیم. داشتن اعتماد به نفس در مقابل دیگران کلید موفقیتهای فردی و اجتماعی است.
راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران را بدانید.
اعتماد به نفس در هر رابطهای بهویژه در روابط دو طرفه و احساسی لازم است. فقدان این ویژگی موجب سوءِتفاهم، احساس درکنشدن و بیاحترامی میان دو فرد میشود. اگر نتوانیم اعتماد به نفس خود را در مقابل دیگران افزایش بدهیم، حرفهای ناگفته درون خود و احساساتی که قدرت ابرازشان را نداشتهایم به نفرت، اندوه و گاه حقارت تبدیل میشود.
در مقابل با پرورش دادن این ویژگی در خود میتوانیم در سختترین موقعیتها اوضاع را مدیریت کنیم و حداقل مطمئن باشیم که در ارتباط از سمت ما کوتاهی و قصوری صورت نگرفته است. با افزایش اعتماد به نفس میتوانیم در مقابل دیگران به راحتی و با صدای رسا صحبت کنیم، در صورت لزوم از دیگران درخواست کمک کنیم و با آنها معاشرت لذتبخشی داشته باشیم؛ اما چگونه؟
به موارد زیر توجه و سعی کنید با بهکارگیری آنها اعتماد به نفس خود را در مقابل دیگران افزایش بدهید.
احساسات خود را بشناسید
گاهی اوقات خودمان هم دقیقا نمیدانیم چه احساسی داریم. مثلا دیر کردن دوستمان سر قرار موجب عصبانیت ما میشود، اما از آنجا که هیچگاه احساسات خود را دقیقا نشناختهایم و نحوهی ابراز و مدیریت آنها را نیاموختهایم، عصبانیت ما به خشم فروخوردهای بدل میشود که در جایی دیگر و به شکلی غیر منطقی بروز میکند.
در گام نخست اعتماد به نفس را در وجود خود پیدا کنید، جرأت داشته باشید احساساتی را که در شما شکل گرفته است، بشناسید، آنها را ریشهیابی کرده و در نهایت مسأله را حل کنید. اگر از دست دوستی که تأخیر کرده ناراحت هستید، همان موقع آن را بیان کنید. علت ناراحتی خود را بشناسید و آن را قاطعانه و بدون زخم زبان و طعنه بیان کنید.
وقتی بدزبانی میکنید و با طعنه و کنایه سعی میکنید آرامش بیابید، دیگران را میرنجانید و از خود دور میکنید.
احساسات خود را کنترل کنید
در گام اول احساسات خود را شناختید، حالا باید تلاش کنید که در مواقع حساس آنها را به بهترین شکل مدیریت و کنترل کنید. اگر عصبانی هستید نفس عمیق بکشید، کمی صبر کنید و سعی کنید از عمق ناراحتی خود بکاهید و با تفکر واکنش نشان بدهید یا حتی زمانی که به شدت خوشحال هستید نیز سعی کنید احساسات خود را کنترل کنید.
مدیریت هیجانهای مثبت و منفی رفتار شما را صیقل میدهد و منجر به ابراز منطقی احساسات میشود.
اهداف خود را تعریف کنید
وقتی هدف خود را از نتیجهی یک گفتگو یا بحث بدانید، با اعتماد به نفس بیشتری در مقابل دیگران ظاهر میشوید. با خود روراست باشید؛ تا اینجا احساس خود را شناختید، آن را کنترل و مدیریت کردید و حالا باید بتوانید با شناخت هدف خود از ابراز احساستان، ارتباط مؤثری را با دیگران شکل بدهید.
اگر به علت تأخیر دوست خود ناراحتید و میخواهید در این باره به او تذکر بدهید، در پی چه هستید؟ نتیجه مطلوب و مورد نظر شما چیست؟ دوست دارید با گوشزد کردن این اشتباه از رفتارهای اینچنینی او در آینده جلوگیری کنید یا این تأخیر، تأثیر چندانی روی برنامههای شما نداشته است و تنها کمی خشمگین شدهاید و میخواهید به عبارت خودمانی دقدلی خود را خالی کنید؟
در هر حال باید چشماندازی از نتیجهای که در سر دارید، بشناسید و متناسب با آنچه میخواهید در خاتمه بحث به آن برسید، صحبت و ابراز احساسات کنید. این روند یعنی شناسایی احساسات، مدیریت صحیح آنها و شناخت نتایج حاصل از ابرازشان، فرایندی منطقی است که باعث میشود در مقابل دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و نتیجه منطق و تأملی است که در رفتارتان بهکار گرفتهاید.
یادتان نرود که هر نکته مکانی دارد
وقتی میخواهید درباره مشکلی با دوست خود صحبت کنید، باید بدانید که «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.» طبیعتا مطرحکردن موضوع در حضور دیگران درست و منطقی نیست. برای اینکه حرفهایتان خریدار داشته باشد، باید در مکان و وقت مناسب مشکل را بازگو کنید. موقعیتشناس باشید و قبل از حرف زدن فکر کنید تا دیگران بیشتر روی شما حساب کنند.
وقتی دیگران به حرفهای شما اهمیت بدهند، اعتماد به نفس شما ناخودآگاه بالاتر میرود. پس اگر طرف مقابل شما عجله دارد، حواسش پرت است و غیره، سکوت کنید و بیهوده ارزش خود و کلام خود را پایین نیاورید.
صحبت کردن با خود را تمرین کنید
شاید کمی مسخره به نظر برسد، اما آنچه که تصمیم دارید در مقابل دیگران بگویید، با صدای بلند و رسا تمرین کنید یا حرفهایتان را بنویسید. این کار نوعی برنامهریزی غیرمستقیم است که از آشفتگی در مقابل جمع جلوگیری میکند و باعث افزایش اعتماد به نفستان در مقابل دیگران میشود. وقتی بدانید که میخواهید چه چیزی بگویید، اعتماد به نفس و کنترل بیشتری خواهید داشت.
با صدای رسا، شمرده و آرام حرف بزنید و از هیچکس و هیچچیز نترسید و خجالت نکشید. شما بهترین هستید، چرا که نه؟
به زبان بدن توجه کنید
ارتباطات غیرکلامی مانند زبان بدن و حالات صورت در نشان دادن اعتماد به نفس خیلی مهم هستند. تماس چشمی در ارتباطات معجزه میکند. وقتی با آرامش و مهربانی به افراد نگاه میکنید، دیگران به شما اعتماد میکنند و نتیجهی اعتماد و راحتیِ آنها، بالا رفتن اعتماد به نفس شما است.
دیگران را با اسم کوچک صدا بزنید، در هنگام صحبت کردن به آنها نگاه کنید، همیشه لبخند بزنید و سعی کنید فردی مثبت باشید و این انرژی خوب را در ظاهرتان نیز نشان بدهید. اگر به زمین نگاه کنید و از تماس چشمی بپرهیزید، خجالتی و ساده به نظر میرسید و دیگران روی شما حساب نمیکنند. راست و مستقیم راه بروید.
جلوی آینه بایستید و حالات صورت خود را هنگام حرف زدن بررسی کنید. به حالات چهره خود هنگام خشم، ناراحتی یا دیدن و شنیدن چیزی چندشآور دقت کنید و ببینید آیا واکنشهای صورت و بدنتان دقیقا احساسات درونی شما را منعکس میکند؟ بعضی مواقع زبان بدن و ابزارهای غیرکلامی ارتباطات، دقیقا احساسات و نظرات درونی افراد را آشکار نمیکنند و این مسأله موجب سوءِتفاهم میشود.
بنابر این، شناسایی حرکات و حالات صورت و بدن گام مؤثری در بهبود ارتباطات و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس شما است. اگر در برابر دیگران واکنشهای دقیقی داشته باشید، میتوانید با اعتماد به نفس بیشتری با آنها معاشرت کنید.
احساس راحتی کنید، اما نه هر جایی
تا جایی که میتوانید دیگران را در عین صمیمیت با اسم کوچک صدا بزنید، در هنگام صحبت کردن به آنها نگاه کنید، همیشه لبخند بزنید و سعی کنید فردی مثبت باشید و این انرژی خوب را در ظاهرتان نیز نشان بدهید.
اگر به زمین نگاه کنید و از تماس چشمی پرهیز کنید، خجول و بی اعتماد به نفس به نظر میرسید.
صاف راه بروید. برای تمرین جلوی آینه بایستید و بهترین حالات خود را کشف کنید.
به حالات چهره خود هنگام خشم، ناراحتی یا دیدن و شنیدن چیزی چندشآور دقت کنید و ببینید واکنشهای صورت و بدنتان به خوبی احساسات درونی شما را منعکس میکند؟
شنونده خوبی باشید
اگر خواهان افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران هستید، باید شنونده خوبی باشید. در این صورت باید با آرامش و صبر به دیگران گوش کنید، در مواقع مناسب تأیید بدهید و عبارات دوستانه بیان کنید.
این به معنای موافقت بیچون و چرا و دائمی نیست! بلکه به معنای درک متقابل است.
وقتی به دیگران گوش میکنید، باید به آنها نشان بدهید که برایشان ارزش و اهمیت قائل هستید.
اگر هم با طرف مقابل مخالفید، باید به آرامی و منطقی مخالفت کنید. باید به آنها نشان دهید حتی در صورت مخالفت یا انتقاد، موقعیتشان را درک میکنید. قوی باشید. نشان دهید که بدون به کرسی نشاندن حرف خود، میتوانید قاطعانه صحبت کنید.
سفید سفید یا سیاه سیاه نگاه نکنید
بعضیها معتقدند یا سفید یا سیاه!
دیدگاه سفید و سیاه شما را در محدودیت نگه میدارد.
واقعیت این است که بسیاری از مفاهیم زندگی نسبی هستند. بنا به اقتضای موقعیت، نتایج، رفتارها و کیفیت ارتباطات متفاوت خواهد بود. قضاوتهای کلی میتواند اعتماد به نفس شما را کم کند.
انعطافپذیر باشید، وسواس و لجاجت برای رسیدن به نظرات شخصی ثابت را کنار بگذارید و بپذیرید که گاهی باید به جریان سیال زندگی دل بسپارید. مثلاً وقتی با یک قضاوت کلی میگویید: «تو همیشه خدا شلخته و نامنظمی»، اعتماد به نفس طرف مقابل را نیز داغون میکنید.
به جای «اما» از «و» استفاده کنید
«اما» واژه مناسبی نیست. اگر صد بار از یک تن تعریف کنید و در انتها یک «اما» اضافه کنید، همه تعاریف خود را زیر سؤال بردهاید. «اما» کلمه دلهره آوری است.
برقراری ارتباط خوب با دیگران و محبوبیت میان آنها موجب شکلگیری اعتماد میشود و این انرژی مثبت، اعتماد به نفس شما را بالا میبرد. اگر میخواهید در مقابل دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، از به کار بردن کلمه «اما» بپرهیزید و به جای آن از «و» استفاده کنید.
این دو جمله را مقایسه کنید:
«امروز کلی کار کردی، اما گزارش را برایم نفرستادی!»
«از کار امروز تو راضی هستم و تنها مانده گزارش خود را برایم ارسال کنی.»
میبینید که جمله دوم، بار مثبتتری دارد.