پخش زنده
امروز: -
کنار حوضچه نشسته بود و به غلتک های درون آن نگاه می کرد همان حوضچه ای که وسط کارگاهش قرار داشت و روزگاری پر از پوست گوسفندان برای لش بُری بود؛ مرحله ای از فرآیند تولید چرم. گهگاهی هم در سکوت دستگاههای خاک خورده، آهی بلند می کشید.
به گزارش خبرگرای صدا وسیما، مرکز خراسان رضوی؛ آقای رضایی می گوید: با وام 32 درصدی این دستگاه ها را خریدم تا مگر چرخی بچرخد و روزگاری بگردد اما ایتالیایی ها پوستمان را کندند و کارخانه خوابید.
صحبت از صنعت چرمسازی است، همان تجارتی که برخی از فعالان این حوزه آن را یکی از جذاب ترین تجارت های جهان می دانند.
اما در همسایگی کارخانه اقای رضایی چند قدم که بالاتر بروی کارخانه آقای دباغ با همه ظرفیت در حال تولید است.
میان صدا و سکوت شهرک چرمشهر مشهد به این سئوال فکر می کردم که چرا چندین کارخانه تولید چرم از چرخه خارج شده است؟ چرا برخی کارخانه ها ماده اولیه دارند اما تولید ندارند؟ برای رسیدن به پاسخ این سئوال سرنخ ماجرا را از کشتارگاه گرفتم.
هوا هنوز گرگ و میش بود که خریداران پوست قبل از ذبح دام جلوی کشتارگاه صف کشیده بودند.
سرعت آمد و رفت ريل های آويزان به سقف كشتارگاه آنقدر زیاد بود که نشان می داد چرخ دنده های آن از وجود لاشه های فراوان خوب چرب شده است. دکتر فنایی دامپزشک مستقر در کشتارگاه گفت: روزانه حدود سه هزار راس دام سبک و سیصد راس دام سنگین در کشتارگاه مشهد ذبح و پوست آنها به صورت روزانه به کارخانه های چرم ارسال می شود.
پس از کشتارگاه برای نگاهی نزدیکتر به این صنعت و اطلاع از صفر تا صدِ تولید چرم، سراغ دستاندرکاران این صنعت رفتم. از شهرک صنعتی چرمشهر مشهد در جاده میامی شروع کردم؛ از جایی که گذر پوست به آنجا میافتد. شهر مشهد از گذشته های دور در این صنعت حرفی برای گفتن داشته است و چند برند معروف چرم این شهر مشتریانی جهانی دارد.
وارد چرمشهر که شدم با چند تولید کننده و فعال در این صنعت صحبت کردم، محسن؛ که برای او تولید چرم یک صنعت و تجارت جذاب محسوب می شود وقتی از رونق این صنعت حرف می زد عشق و حسرتی آمیخته با هم در نگاهش پیدا بود عشقِ تولید محصولی قیمتی از پوستی متعفن و حسرت از آسیب هایی که بر بدنه این صنعت پولساز وارد شده است.
او می گفت: بسیاری از کارخانههای بزرگ تولید چرم با صدها نیروی کار و میلیاردها تومان سرمایه تعطیل شدهاند و کارخانهای که الان در آن مشغول است تنها با ۲۰ درصد ظرفیت و با مشکلات مالی فراوان به کارش ادامه میدهد.
عبدالله؛ کارگر همین واحد تولیدی با صدایی بلند گفت: ببین خانم! ماده اولیه خیلی خوبی داریم که مثل نفت است ماده خامی که با فرآوری آن محصولات پرطرفداری تولید می شود و همیشه مورد توجه کشورهای دیگر بوده است.
او در حالیکه پوست های سفیدی را با چوب بلندی جابجا می کرد ادامه داد: اما تولید ما تا همین ماده اولیه است؛ همین پوست سفیدی که می بینی.
در اولین مرحله از فرآوری ، وقتی رنگ پوست با افزودن موادی به سفیدی گرایید نامش را سالامبورمی گذارند؛ صنعت چرمسازی ما در همین نقطه در نطفه خفه می شود. اما علت چیست؟
سئوالی که مدیر شهرک چرمشهر مشهد به آن چنین پاسخ داد: هزینههای تولید چرم به خصوص در چرم سبک، سبب شده بیشتر تمرکز روی تولید وت بِلو و سالامبور باشد محصولاتی که ارزش افزوده پایینتری نسبت به چرم فینیش برای کشور دارند اما به دلیل مشکلات فنی، نداشتن امکانات، ماشینآلاتنوین و البته بالا بودن هزینه ها تولید و صادراتشان واقعیت تلخ امروز صنعت چرم و فرآوردههای وابسته به آن است.
چرمشهری ها هم می گفتند: کشورهای دیگر از جمله ایتالیا ارزش افزوده چرم را از طریق سالامبور بهتر به دست می آورند به همین دلیل ماده خام ما را می خرند و پوست صنعت چرم ما را کنده اند؛ مشکلی که گویا دامن چرم کل کشور را فرا گرفته است.
با رئیس انجمن چرم ایران تلفنی صحبت کردم، از آمارهای گمرک می گفت: که پارسال 12 هزار و 629 هزار دلار مواد خام چرمسازی از کشور خارج شده است، موادی که با تبدیلش به محصول نهایی می توانیم چندین برابر سودآوری داشته باشیم.
حسن زاده چالش های این صنعت را نبود زیرساخت، فرسودگی خطوط تولید و اخذ عوارض بیان کرد.
بله گویا سالامبور به چرم مهلت نمی دهد و صادرات این ماده خام در شهرهای دیگر هم سبب شده صنعت چرم پایش روی پوست خربزه بلغزد.
شادکام صادرکننده سالامبور که برای خرید به واحد تولیدی آمده بود تا قرارداد ببندد در پاسخ به سئوال من که گفتم: این محصول را به چه کشوری صادر می کنید؟ گفت: 95 درصد سالامبور ایران به ایتالیا؛ پایتخت مد بازان اروپا صادر می شود، ایتالیایی ها پوست دباغی نشده ایران را مفت می خرند و با ماشین آلاتی که دارند آن را به گرانبهاترین لباسها و وسایل چرمی تبدیل می کنند.
بنابراین با تاراج این مواد خام چیزی دست چرمشهری ها را نمی گیرد.
حدود 480 کارخانه چرمسازی در ایران وجود دارد که کمتر از 90 کارخانه پوست دام را به محصول نهایی تبدیل می کند.
از ابتدای این گزارش بارها به این جمله فکرکردم که اگرهمه کارخانه ها به محصول نهایی دست پیدا می کردند چه می شد؟ تا اینکه دوباره با رئیس هیات مدیره انجمن صنایع چرم ایران تلفنی صحبت کردم، حسن زاده گفت: اگر صادرات پوست برای تبدیل به سالامبور باشد، ۴۰ میلیون دلار و در مرحله چرم تمام شده ۲۰۰ تا ۲۲۰ میلیون دلار و برای محصول نهایی رقمی معادل ۷۵۰ تا ۸۵۰ میلیون دلار ارزآوری عایدمان می شود که با این رقم می توان ۳۰ برابر بالاتر از وضع کنونی اشتغالزایی کرد.
مساله وقتی روشن تر می شود که بدانیم؛ صادرات یک کت چرمی، پنج برابر صادرات یک بشکه نفت، برای کشور ارز آوری دارد.
صنعت چرم از نگاه چرمشهری ها به غول خفته ای می ماند که اگربیدار شود سود سرریزی نصیب کشور می شود.
اما نصیب ما سود که نیست هیچ، دردسر است؛ ازخود کارخانه دباغی بگیر که با هر متر و معیاری بوی بد و آلودگی آن آزاردهنده است تا پساب این صنعت پر آب طلب که زیست را از محیط زیست گرفته است.
بماند که برای همین صادرات سالامبور هم چنان عوارضی وضع شده است که نمی گذارد صادرکننده ها سر آسوده زمین بگذارند.
قاچاق پوست هم که مزید بر علت است همان خریداران متفرقه ای که صبح جلوی در کشتارگاه دیدم آنها که دیگرروی سالامبور را هم سفید کرده اند و پوست را خام به پاکستان قاچاق می کنند.
دیگر برای صنعتگر مشهدی، صرف نمیکند که چرم تولید کند، بنابراین کارخانه پشت کارخانه در مشهد تعطیل میشود.
پوست اندازی نگرش ها و حمایت جدی متولیان این صنعت، انتظار تولید کننده هاست.
اگر از آنها حمایت شود می توانند چرمی را تولید کنند که به همه جهان صادر شود چرا که به گفته رئیس انجمن چرم ایران، کشور ما به سبب داشتن اقلیم متنوع، چرم با کیفیتی دارد. و کارخانههای تولید چرم، نیاز مبرمی بهروزرسانی دستگاهها دارند.
رئیس انجمن چرم ایران می گوید: برای راهاندازی تکنولوژی جدید در این صنعت، ما به حمایتهای دولت، وزارت صنعت، معدن و تجارت، مجلس، اتاق بازرگاني و بانکها نیازمندیم که با هم تعامل داشته باشند وتلاش کنند کارخانههای غیرفعال دوباره در مسیر تولید قرار گیرند. البته با صحبتها و پیگیریهای انجام شده، این موضوع اکنون به مجلس رفته و قرار است تمهیداتی اندیشیده شود.
هرچند به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
نویسنده :الهام حسین زاده
سردبیر: مریم یعقوبی