واکسن کرونا عرصهای جدید برای رقابت بینالمللی
بحران کرونا، دغدغه جهانی شده و عرصه رقابت جهانی را تغییر داده است و علاوهبر بعد تجاری – اقتصادی آن، به منبع جدیدی از کسب قدرت یا زوال قدرت تبدیل شده است و کشورهایی که بتوانند واکسنی همساز با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت یا متناسب با توان خرید کشورهای کمدرآمد بسازند میتوانند در این عرصه، جایگاه بالاتری را کسب کنند.
ویروس کرونا همچنان قربانی میگیرد و تلاش محققان برای کشف واکسنی مؤثر در جهت پیشگیری از ابتلا به آن، به یک رقابت جهانی بین قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. هرچند که سازمان بهداشت جهانی چندین بار هشدار داده بود که بهاحتمالزیاد، دسترسی به واکسنی معتبر تا پایان سال 2020، پایین است اما روسیه اولین کشوری بود که مدعی ساخت واکسن کرونا شد و آن را به شهروندانش نیز عرضه داشت. پس از روسیه، چین نیز مدعی است که پس از آزمایشهای موفق روی حیوان و انسان، واکسنی ساخته است که حتی در سالمندان، پادتنی قوی تولید میکند. در آنسوی جهان نیز آلمان، فرانسه، انگلستان و ایالاتمتحده، کشورهایی هستند که به تولید واکسن کرونا پرداختهاند اما هنوز واکسن آنها برای عموم عرضه نشده است.
ایالاتمتحده، با بیش از 39 پروژه تحقیقاتی درباره واکسن کرونا، بیش از سایرین در عرصه ساخت واکسن سرمایهگذاری کرده است. البته برخی از این پروژهها نیز بهصورت مشترک با دیگر کشورها انجام میپذیرد. مؤسسات و شرکتهای چینی نیز 20 پروژه تولید واکسن را به اجرا درآوردهاند. البته 11 پروژه از این پروژهها در حال مطالعه و آزمایش روی نمونه انسانی هستند که 5 مورد از آنها به چین و 3 مورد به ایالاتمتحده اختصاص دارد. این ارقام، گویای رقابتی شدید میان کشورهای قدرتمند جهانی درزمینهٔ دستیابی به نخستین واکسن معتبر کروناست که افزون بر بعد مالی و درآمدزایی هنگفت، جنبههای اقتصادی و سیاسی مهمی برای کشور مبدع خواهد داشت.
در چنین شرایطی، هرچند که روسیه مدعی ساخت نخستین واکسن شده است اما درباره کارایی واکسن آن، هنوز نااطمینانی، ابهام و تردید وجود دارد و این مسابقه به پایان نرسیده است. همچنان که چین نیز اعلام کرده است که در زمینه تزریق واکسن به انسان، عملکردی رضایتبخش داشته است، اما سؤال مهم این است که آیا پکن میتواند برای جمعیت داخلی و جمعیت دیگر کشورهای جهان، مقدار کافی از واکسن را تولید کند؟ یک مزیت دیگر که چین در بحبوحه بحران کرونا کسب کرده، شروع دوران بازیابی اقتصادی آن درزمانی زودتر از دیگر اقتصادهاست که باعث شده است تا وزن آن در اقتصاد جهان، بالاتر رود. پیش از بحران کرونا، چین از بزرگترین تولیدکنندگان واکسن در جهان بود که سالانه 700 میلیون دُز واکسن تولید میکرد که 20 درصد از تولید جهانی واکسن را تشکیل میدهد. بااینوجود، بیشتر این میزان تولید صرف مصرف داخلی این کشور میشده است؛ اما در کنار این ارقام باید توجه داشت که تنها 40 تولیدکننده واکسن در چین توانستهاند با استانداردهای مربوط به GMP یا الزام عملی به تولید خوب در داخل چین، مطابقت پیدا کنند و از این میان، تعداد انگشتشماری هستند که با استاندارد مربوط به پیشکیفیت واکسن سازمان بهداشت جهانی سازگار شدهاند.
بااینحال، دستور کار ساخت سالانه 100 میلیون دز واکسن کرونا در چین دنبال میشود که میتواند پاسخگوی نیاز کشورهای با درآمد متوسط و پایین باشد؛ یعنی بدون توجه به رعایت استانداردها و مطابقت با کیفیت مدنظر سازمان جهانی بهداشت، چین میتواند قدرت چانهزنی خود در عرصه رقابت بینالمللی را نیز افزایش دهد، بهویژه آنکه روسیه، توانی بسیار کمتر از این میزان دوز در اختیار دارد و تولید واکسن در آلمان، انگلستان و فرانسه شاید به 100 میلیون دوز در سال نرسد یا اینکه قیمت تمامشده آن این امکان را به کشورهای مزبور ندهد.
این رقابت جهانی در تولید واکسن، جبههای جدید در عرصه جنگ تجاری بینالمللی گشوده است و قدرتهای بزرگ در تلاشاند تا در این دوئل جدید، زودتر هفتتیر خود را از نیام برکشند و ماشه را بچکانند و حریف را در عرصه رقابت بینالمللی اقتصادی- سیاسی در سطح جهانی، مغلوب و مطیع کنند. از همین روی است که برخی از تحلیلگران این ملیگرایی واکسنمحور را از منظر احتمال کشیده شدن بازی به سمت یک بازی با جمع صفر، خطری برای کل جهان ارزیابی میکنند؛ بنابراین آنچه در عمل مشاهده میشود این است که باوجود پیشبینی برنامه توسعه ملل متحد درباره شروع جنگهای آب بعد از سال 2015 و در مناطق بحرانی، بحران کرونا، دغدغه جهانی و عرصه رقابت جهانی را تغییر داده است و به منبع جدیدی از کسب قدرت یا زوال قدرت تبدیلشده است و کشورهایی که بتوانند واکسنی همساز با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت یا متناسب با توان خرید کشورهای کمدرآمد بسازند میتوانند در این عرصه، جایگاه بالاتری را کسب کنند.
رضا مجیدزاده – پژوهشگر مسائل توسعه