یادداشت پژوهشی
مروری کوتاه بر مدل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا؛ روندها و نقائص
سیستم انتخاباتی امریکا یکی خاصترین ساختارهای انتخاباتی دنیاست. نظام سیاسی این کشور بر اساس ساختار حکومتی ریاستی تعریف شده؛ به نحوه که همه اختیارات ویژه و کامل در اختیار رئیس جمهور است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا و سیما: سیستم انتخاباتی امریکا یکی خاصترین ساختارهای انتخاباتی دنیاست. نظام سیاسی این کشور بر اساس ساختار حکومتی ریاستی تعریف شده؛ به نحوه که همه اختیارات ویژه و کامل در اختیار رئیس جمهور است. با این حال دو مجلس سنا و نمایندگان که بر روی هم کنگره نامیده میشود از ظرفیتهای قانونی بالایی برای جلوگیری از استبداد رئیس جمهور برخوردار هستند.
رئیس جمهوری این کشور باید حداقل ۳۵ سال داشته و حتما متولد خاک آمریکا باشد. وی باید حداقل از سابقه ۱۴ سال اقامت متوالی در این کشور برخوردار باشد.
فرایند انتخاب رئیس جمهور
بیش از دو قرن است که ساختار انتخاب رئیس جمهور آمریکا با اندک تغییراتی در حال اجراست. بدین معنی که شکل انتخابات ریاست جمهوری فعلی تقریبا شبیه به همان فرایندی است که جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۷۸۹ انتخاب شد. نظام انتخاباتی کنونی امریکا مصوب قانون اساسی فدرال ۱۸۷۸ که از این تاریخ تا کنون بیش از ۳۰ اصلاحیه بر آن اعمال شده است.
تفاوت قوانین انتخاباتی در سطوح ملی و محلی در این کشور تا حد زیادی نظام حزبی را تابع قوانین حاکم در هر یک از پنجاه ایالت کرده که همین امر پیچیدگی بیشتری بر این ساختار حاکم کرده است.
ساختار سیاسی آمریکا به گونهای است که در ۱۵۰ سال گذشته تنها دو حزب دموکرات و جمهوریخواه توانسته اند با هم به رقابت بپردازند و در عمل احزاب سیاسی دیگر به دلیل محدودیتهای سیاسی، اجتماعی و مالی در این سال ها نتوانسته اند این ساختار دو حزبی را تغییر دهند. بدین ترتیب از دهه ۱۸۶۰ تا کنون برنده اصلی نظام انتخاباتی یکی از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بوده است.
کالج انتخاباتی و کارکرد آن
مهمترین موضوع در انتخاب رئیس جمهوری آمریکا این است که واجدان شرایط رای در ایالات متحده نقش مستقیمی در انتخاب رئیس جمهور این کشور ندارند؛ به طوری که آرای شهروندان در هر ایالت به تقسیم کارتهای «الکترال» (یا کالج انتخاباتی) همان ایالت محدود میشود. بدین ترتیب در عمل نامزدی که بتواند با پیروزی در ایالتهای مختلف بیشترین رای الکترال را کسب کند به عنوان فرد پیروز وارد کاخ سفید میشود.
در این چارچوب ممکن است فردی در انتخابات بیشترین آرای مردمی را کسب کند، اما آرای ایالتی الکترال وی از رقیب کمتر باشد و در نهایت بازنده انتخابات شود.
دو سطح مشخص در نظام انتخاباتی پیچیده و نیمه مستقیم ریاست جمهوری آمریکا وجود دارد؛ در سطح اول مردم آمریکا هر چهار سال یک بار در ماه نوامبر پای صندوقهای رأی میروند و ۵۳۸ رای کالج الکترال (انتخاب کننده) را انتخاب میکنند و در سطح دوم نیز در دسامبر همان سال انتخابکنندگان، رئیس جمهوری آمریکا را گزینش میکنند. انتخابات ریاست جمهوری در اولین سه شنبه بعد از اولین دوشنبه ماه نوامبر برگزار شود.
رئیس جمهوری آمریکا در نهایت از سوی یک کالج انتخاباتی یا الکترال برگزیده میشود. شهروندان در هر ایالت به صورت غیرمستقیم ترکیب این هیئت انتخاباتی را مشخص میکنند. هر ایالت تعداد مشخصی رای الکترال دارد که تعداد آن برابر با تعداد رای آن ایالت در کنگره (سنا و مجلس نمایندگان) است.
در حقیقت شهروندان در هر ایالت با رای دادن به لیست الکترالهایی که از سوی حزب مورد نظر آنها معرفی شدهاند، این امکان را به این افراد میدهد تا رئیس جمهور را از طرف آنها انتخاب کنند.
تعداد اعضای کنگره ۵۳۵ نفر است که البته سه رای الکترال پایتخت هم به آن اضافه میشود. در نهایت ۵۳۸ نماینده انتخاباتی به عنوان نماینده ۵۰ ایالت رئیس جمهوری را انتخاب میکنند. به عنوان مثال ایالت کالیفرنیا ۵۳ عضو در مجلس نمایندگان و ۲ سناتور در مجلس سنا دارد. این ایالت با ۵۵ نماینده یا کارت الکترال بیشترین تعداد آرای انتخاباتی را دارد.
هر نامزدی که بتواند در مجموع زودتر ۲۷۰ رای الکترال را کسب کند فرد پیروز خواهد بود. اگر سرنوشت ریاست جمهوری از طریق رای الکترال مشخص نشود و هر یک از دو نامزد ۲۶۹ رای را کسب کنند، کنگره مسئولیت انتخاب را بر عهده میگیرد.
ابتدا اعضای ۵۰ ایالت در مجلس نمایندگان تصمیم میگیرند و اگر آنها قادر به انجام این کار نشدند، تصمیمگیری نهایی به مجلس سنا سپرده میشود.
جمع بندی و نتیجه گیری
در فرایند انتخابات امریکا اشکالات متعددی دیده میشود که از نگاه کارشناسان پنهان نمانده است. هر چند برخی تحلیل گران انتخابات، شکل انتخاب رئیس جمهور این کشور را شکلی دموکراتیک میدانند، اما واقعیت این است که جنبههای غیردموکراتیک زیادی در این فرایند دیده میشود.
برای مثال ناتوانی در تامین هزینهها و یا جمع آوری تعداد امضای مشخص از حامیان مانع شرکت نامزدهای دیگر در این رقابت حتی در پایینترین سطح حزبی میشود.
همچنین حدود یک چهارم واجدین شرایط رای به دلایلی همچون نژادی و اجتماعی نمیتوانند رای دهند؛ زندانیان و شهروندان خارج از خاک امریکا هم اجازه ندارند در انتخابات شرکت کنند.
مدل انتخاب رئیس جمهور هم در هر دو سطح مذکور دارای نقصان است.
برای مثال در پنج دوره انتخابات، نامزد پیروز (نامزدی که بیشترین آرای مردمی را کسب کرد) نتوانست رای الکترال مورد نیاز را کسب کند که دو مورد آن در قرن ۲۱ رخ داد؛ یکی در سال ۲۰۰۰ و دیگری در سال ۲۰۱۶؛ در هر دو مورد، نامزدی که بیشترین آرای شهروندان کل امریکا را کسب کرد نتوانست ریاست جمهوری آمریکا را به دست بیاورد، زیرا رقبای او یعنی «جرج بوش» و «دونالد ترامپ» آرای الکترال بیشتری کسب کرده بودند.
اینجاست که تعارض میان عوام (مردم عادی) و نخبگان سیاسی (الکترال ها) در نحوه انتخاب رئیس جمهور خودنمایی کرده و باعث شده است سالها تلاش برای تغییر قانون انتخابات آمریکا ناکام بماند.
گروه سیاسی / عبدالشریف ولدبیگی